معرفی و دانلود کتاب مام درد
برای دانلود قانونی کتاب مام درد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مام درد
کتاب مام درد در بردارندهی دو نمایشنامهی خواندنی به قلم فروغ علیزاده است؛ هر دوی آنها دلتنگیها و احساسات مادرانی صبور را به تصویر میکشد که در فراق فرزندان خود اشک میریزند و انتظار میکشند.
دربارهی کتاب مام درد:
از زمان کودکی در خلوتی که دختر بچهها مادر عروسکهایشان میشوند تا غریزهی مادری در آنها بشکفد و مهربانی و فداکاری در وجوشان بجوشد، مادرانگی جریان داشته و امتداد مییابد. این احساس شگفتانگیز با حقیقت وجودی زن سرشته شده، با او به دنیا میآید و بعد از او نیز تاثیرش تا ابد بر زمین باقی خواهد ماند.
سوژهی فروغ علیزاده در این نمایشنامه مادران فراق دیده هستند؛ مادران کودکان طلاق، اعتیاد، زندان، جنگ و... . پس او در این کتاب از دردها و دلتنگیهای مادرانی مینویسد که کوه صبر هستند. افرادی که بیچشم داشت، رشادتهایی رقم زدند که تا ابد ماندگار میشود و در روح و جان انسانهای اطرافشان ثبت خواهند شد.
مام درد متشکل از دو نمایشنامه به نامهای دور مانده و سقای بیدار است. در "دور مانده" با مادری جنوبی آشنا میشوید که در انتظار برگشتن دخترش از اسارت، پیر شده است. نویسنده در نمایشنامه سقای بیدار، گروه تفحص شهدا را به تصویر میکشد که به دنبال پلاک و جسد شهیدان مفقود شده هستند تا از این طریق به قلب خانوادهشان آرامش بخشند.
کتاب مام درد برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن نمایشنامه علاقه دارید، خواندن این کتاب برایتان لذتبخش خواهد بود.
در بخشی از کتاب مام درد میخوانیم:
[چهارچوب دری و اتاقی که تختی در آن و پیرمردی بر تخت. ظهر تابستان و کوچهای و زنی که با لباس تیره و مینای سیاهی که بر سر دارد، میان تاق آهنی در ایستاده و کوچه را از ابتدا تا انتها نگاه میکند. هیچ کس نیست.]
[سلانه سلانه تا وسط حیاط میآید. کمی اندیشناک و کمی کلافه توقف میکند.] صدای دخترکی در گوشش میپیچد... مامان... [زن بیتاب میشود] با همان ریتم برمیگردد دوباره طول کوچه را نگاه میکند. در را کمی بیشتر بر روی هم میآورد. دوباره برمیگردد. چند قدم بعد باز توقف میکند صدا دوباره در گوشش میپیچد [به سمت در حیاط برمیگردد. کوچه را برانداز میکند. پرده بالای در را پایین میاندازد و به سمت اتاق میرود]
[در اتاق پیرمردی محتضر بر روی تخت خفته و با چشمانی نیمه باز به در خیره مانده است. صدای نفسهای پر دردش به گوش میرسد. زن بالای سرش مینشیند]
زن: هیچ کس تو کوچه نی! گرمای جهنمه خو!
[سرش را به آسمان بلند میکند و دستهایش را به حالت دعا میگیرد]
زن:ای خدا! همۀ بِچِههای مردُم در پناه خودت بگیر!
[نگاهی به چهره مرد میاندازد و به پنجره که باد گرم پردههای توری و نازک اتاق را تکان میدهد. آهی عمیق میکشد.]
زن: الان چند روزه که افتادی رو جا. یعنی کم. ازهمو شو که تو عروسی زینال پسر هاله، عمو حسن، سر در گوشت گذاشت و گفت: هاله و سمیه با هم مدرسه میرفتن. اگه بود حالا بِچِههای او هم عروس و دوماد شده بودن...
[بیقرار برمیخیزد. از پنجره اتاق، حیاط را نگاه میکند. در همچنان نیمه باز است.]
زن: مو حلالت کردُم... ازت دل بریدُم وُ حلالت کردم یدالله!... بخدا سخته... بخدا سخته... پنجاه ساله سایهی سرُم بودی... پنجاه ساله نفسُم با نفست یکی شده. مو میدونُم اگه بری سُکو (سکینه) هم رفتنیه... یعنی خودوم اینه اَ خدا خواستُمها یداله... پَ موای دنیانِه بیتو سی چِه میخوام؟! اما به جون سه تا شیر مردُم راضی نیستُم که ای طور ببینُمت...
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
نمایشنامه اول: دور مانده
نمایشنامه دوم: سقای بیدار
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مام درد |
نویسنده | فروغ علیزاده |
ناشر چاپی | نشر بید |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 70 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7545-37-1 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه انقلابی |