معرفی و دانلود کتاب لحظهی گرگ و میش
برای دانلود قانونی کتاب لحظهی گرگ و میش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب لحظهی گرگ و میش
کتاب لحظهی گرگ و میش رمانی از فاطمه فراهانی، نویسندهی خوشنام ایرانی است. فراهانی در این اثر خواندنی، داستانِ عشقی بیفرجام را بازگو کرده است. روایت رئالیستی او، در کنار نثر شاعرانهای که به کار گرفته، سبب شده خواندن این رمان به تجربهای فراموشنشدنی بدل شود.
درباره کتاب لحظهی گرگ و میش
کتاب لحظهی گرگ و میش رمانی از فاطمه فراهانی، داستاننویس توانای ایرانی است. در این اثر خواندنی، مخاطب سرگذشت شخصیتهایی خواهید بود که زیر بارِ سنگینِ سرنوشتی هولناک کمر خم نموده و بییار و یاور رها شدهاند؛ مردان و زنانی که جز ایمان به خداوندی مهربان و کریم، که صدای فریادهای تظلمخواهانهشان را میشنود، هیچ دستاویز دیگری برای ادامهی حیات ندارند.
کتاب لحظهی گرگ و میش با توصیفِ صحنهای دلخراش آغاز میشود. مردی در محیطی ناآشنا و غریبه چشم باز میکند. او هیچ خبر ندارد که چطور سر از این محل عجیب و غریب درآورده است. گویی حافظهاش به کلی پاک شده باشد! باری، مرد که وضعیت جسمانی نابهسامانی دارد، اندکی پس از اینکه هوشیاریاش را به دست میآورد، صدای نالههایی غریب و دلخراش را از دور میشنود. صدا، گویا متعلق به زنی تنهاست، که از سویدای دل طلبِ یاری میکند. مرد به نزد او میشتابد، و آنچه میبیند، به جای آنکه کنجکاویاش را ارضا کند، هرچه بیشتر بر احساسِ شگفتی وی میافزاید.
در کتاب لحظهی گرگ و میش، داستانِ عشقی غریب روایت شده است. عشقی که در عجیبترین موقعیت ممکن پا میگیرد، و در نابههنگامترین زمان شکوفا میشود...
گفتنیست که اثر پیش رو، توسط انتشارات آئیسا در اختیار مخاطبین علاقهمند قرار گرفته است.
کتاب لحظهی گرگ و میش مناسب چه کسانی است؟
دنبالکنندگان ادبیات روز ایران، و دوستداران داستانهای عاشقانه، دو گروه از مخاطبین اصلی کتاب لحظهی گرگ و میش، اثر فاطمه فراهانی به شمار میروند.
در بخشی از کتاب لحظهی گرگ و میش میخوانیم
- پسرت خاطرخواه شده فاطمه خانم... زن میخواد و اختلاف اصلیش با برادرت سرهمینه.
فاطمه از خجالت لب گزید. یکلحظه خیره شوهرش شد و بعد نگاه از او دزدید. باورش نمیشد. یعنی پسرش آنقدر بزرگ شده بود که وقت زن گرفتنش رسیده بود؟ پس چرا به او چیزی نگفته بود؟ یعنی تا این حد با پسرش غریبه شده بود که این اتفاق مهم را با او درمیان نگذاشته بود؟
عباس کمی فاطمه را نگاه کرد. بعد تلخخندی روی لبش آمد. از جایش بلند شد و با قدمهای کوتاه اما سنگین به سمت پنجره رفت. پشت به فاطمه ایستاد، کمی حیاط را از نظر گذراند. دستهایش را در جیب شلوارش فروبرده بود و هیچ نمیگفت. فاطمه هم جرأت پیدا کرد و سرش را بالا گرفت و از پشت به تماشای او مشغول شد. اینهمه نرمش و انعطاف و آرامش از عباس بعید بود. عباس دیوانه و عاصی و جنگجو کجا؟ این مرد آرام و متین و مهربان کجا؟
از همانجا نگاهی به قد بلند و هیکل چهارشانه شوهرش انداخت و باخود فکرکرد به همان اندازه که او دوستش دارد، عباس هم کمی، فقط کمی دوستش دارد یا نه؟ بعد باخود اندیشید، مگر او عباس را دوست دارد؟ بله دوستش داشت. باوجود همه تلخیها ته دلش به او عشق میورزید و منتظر گوشهچشمی از او بود تا جانش را هم فدای او کند.
- خب حالا تکلیف چیه؟ ابراهیم کجاست؟
فاطمه یکهو تکانی خورد و از دنیای عاشقانه خیالاتش بیرون آمد. سرش را بالا به چپ و راست گرداند. عباس به سمت او چرخید و داشت پُرمهر نگاهش میکرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب لحظهی گرگ و میش |
نویسنده | فاطمه فراهانی |
ناشر چاپی | انتشارات آئیسا |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 317 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7555-80-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی ایرانی |