معرفی و دانلود کتاب عالین

معرفی کتاب عالین

کتاب عالین به قلم امید کوره‌چی، ششمین مجلد از مجموعه‌ی هفت جن است. در این کتاب نیز خواننده با قهرمان همراه شده و روایت را پیگیری می‌کند. در این کتاب او به سرزمین سیانا می‌رود و یک‌بار دیگر وارد دنیای شیاطین بی‌رحم خواهد شد، با اتفاقاتی از جنس جادو و علوم غریبه مواجه می‌شود و در این میان از قدرت لایزال الهی یاری می‌طلبد تا نبرد همیشگی بین خیر و شر را به سرانجام برساند.

درباره‌ی کتاب عالین

امید کوره‌چی در ششمین مجلد از مجموعه‌ی پرطرفدار هفت جن باز هم به سراغ روایت داستان از زبان اول شخص رفته و قهرمان ماجرایی دیگر از تقابل خیر و شر را برای خوانندگان بازگو می‌کند. رویه‌ی این نویسنده در رمان‌های قبلی این مجموعه، استناد بر علوم غریبه و آیات و احادیثی بوده که در این جلد نیز تکرار شده و خوانندگان حالا با آشنایی بیشتر نسبت‌به شیوه‌ی او، ارتباطی بهتر و عمیق‌تر با خط داستانی و شخصیت‌های ابداعی او برقرار می‌کنند. در کتاب عالین با قهرمان همراه می‌شوید و به سرزمین جادویی سیانا می‌روید، آنجا وارد دنیای رعب‌انگیز شیاطین خبیث خواهید شد و اتفاقاتی را تجربه خواهید کرد که جز سحر و جادو توضیح دیگری برایشان وجود ندارد.

عالین نیز مثل جلدهای قبلی این مجموعه درباره‌ی تقابل خیر و شر و پیروزی همیشگی حق علیه باطل است. خواننده همراه با قهرمان داستان فراز و فرودها و ناامیدی‌ها را تجربه می‌کند، در لحظات حساس هیچ پناهی جز خداوند ندارد و با توکل و مددجویی از قدرت لایزال الهی‌ست که می‌تواند بر نیروهای خبیث و اهریمنی غلبه کند. همین مساله بر کیفیت معنوی این کتاب افزوده و حس نزدیکی به خالق را در وجود خواننده افزایش می‌دهد. کوره‌چی تسلط خوبی بر قرآن و علوم حدیث دارد، او با علوم غریبه نیز نسبتاً آشناست و همین ویژگی‌ها باعث شده داستان‌هایی جذاب و خواندنی برای خوانندگان خلق کند، داستان‌هایی که نظیرشان در ادبیات فارسی کمتر دیده شده و حالا خوانندگان فارسی‌زبان، تنها او را سردم‌دار چنین سبکی می‌دانند.

کوره‌چی نقطه‌ی شروع داستان در کتاب عالین را به توصیف معبد شیوا اختصاص داده. جایی‌که راوی داستان بر گذرگاه پر از جمجمه و استخوان آگوری ایستاده. معبد پر از مرتاض‌هایی است که برای حفاظت از معبد، خرمهره به گردن انداخته و «سوگ» می‌خوانند و حالا سفری دیگر آغاز می‌شود. این کتاب هشت فصل دارد و عناوین فصول آن نیز درست مثل مجلدهای قبلی این مجموعه تا حدی عجیب و با گوش مخاطب عام ناآشناست. «کاهن کیج»، «آیینه آتش»، «جنیس»، «سیانا»، «آروجه» و... از آن جمله هستند. گرچه داستان‌های این مجموعه از هم جدا و مستقل هستند اما به‌علت مشترک بودن شخصیت‌ها، بهتر است پیش از این کتاب، مجلدهای قبلی را بخوانید تا درک بهتری از شیوه‌ی نگارش کوره‌چی پیدا کرده و از مطالعه لذت بیشتری ببرید.

انتشارات میرانا کتاب عالین را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان علاقه‌مند قرار داده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی هفت جن

علوم غریبه و ماورایی، از شاخه‌هایی‌ست که همیشه طرفداران خاص خود را داشته و البته کنجکاوی بسیاری را نیز برمی‌انگیزند. علیرغم اینکه در داستان‌ها و حکایات زیادی به این علوم پرداخته شده، همچنان اطلاعات چندان موثقی از این حوزه در دسترس نیست. همین موضوع باعث می‌شود که اغلب رازآلود به نظر برسد و موجب افزایش حس کنجکاوی مخاطبان شود. ادبیات کشورمان اما به‌طور کلی ورودی به این حیطه نداشته و کمتر اثر ماندگاری در فضای فرهنگ و هنر کشورمان در این زمینه ساخته شده. اما به تازگی انتشارات میرانا چند رمان به قلم امید کوره‌چی منتشر کرده که داستانشان در حوزه‌ی علوم ماورایی و مربوط به ارتباطات میان اجنّه و انسان‌ها است. در این داستان‌ها اجنّه در زندگی‌ انسان‌ها دخالت زیادی می‌کنند و آن‌ها را تحت فشار می‌گذارند.

شش کتابی که تابه‌حال ذیل این مجموعه منتشر شده‌اند به‌ترتیب «هفت جن»، «لوثیا»، «صخور»، «هبذول»، «کاثیا» و «عالین» نام دارند که تنها عناوین آن‌ها نیز برای جذب خواننده‌ی علاقه‌مند کافی‌ست. اما علاوه‌بر عناوین این رمان‌ها، طراحی جلد متفاوت و رمزآلود آن‌ها که شبیه به اوراد نوشته‌شده توسط جادوگران هستند نیز باعث جذابیت بیشترشان شده‌اند. کوره‌چی تسلط و اشراف کاملی بر علوم ماوراءالطبیعه دارد و همین ویژگی او باعث شده که متنی بسیار روان و فضاسازی ماهرانه‌ای برای این مجموعه داشته باشد.

کتاب عالین برای چه کسانی مناسب است؟

اگر طرفدار مجموعه‌ی هفت جن هستید، پیشنهاد می‌کنیم مطالعه‌ی این مجلد را نیز از دست ندهید.

در بخشی از کتاب عالین می‌خوانیم

برای رفتن به مخفیگاه زیرین کارد شش‌کاره‌ام را به زهوار دریچه انداخته و سعی کردم مربع سنگی را از دل زمین بیرون بکشم اما کارد در زهوار فرونمی‌رفت و سرآخر مجبور شدم هفت‌جوش سلیمانی را از گردن بیرون بکشم و مثل چکش آن را چند باری به دسته‌ی کارد بکوبم به داخل زمین فروبرود که یک ‌لحظه چشمم به میله‌ای افتاد که زیر پای شیوای سنگی قرار داشت، میله‌ای اریب که به درون زمین فرو شده بود انگار هشقلوج وقت خروج از معبد با پیچاندن مجسمه‌ای که اکنون واژ‌گون بود، دریچه‌ی گذرگاه زیرزمینی را باز می‌کرد و یک جن احمق را چه به این حرف‌ها... حتماً این را هم یک شیطان دیگری برایش علم کرده بود که کاهن‌جماعت جز مفت‌خوری و تن‌پروری و اغفال بقیه‌ی شیاطین هیچ خاصیت دیگری ندارد و من بی‌معطلی دست به میله‌ی اریب انداخته و فشاری به اهرم آوردم که دریچه‌ی مربعی درجا به حالت کشویی از داخل زمین باز شد و چنان بوی گندی همه‌جا را فراگرفت که بوی گند معبد جلوی آن رایحه‌ی بهشتی بود که آنی احساس کردم سرم گیج می‌رود و تهوع حلقم را پر کرده انگار درون مسیر زمینی پر از بخار گند تعفنی بود که از جسم شیطانی هشقلوج ساطع می‌شد اما چاره‌ای نداشتم، باید وارد مسیر متعفنی می‌شدم که سیاهی آن انتهایی نداشت و تنها خوبی‌اش این بود که مطمئن بودم در طول مسیر خبری از دام ماورائی و تله‌ی فیزیکی نیست که هیچ ابلهی حتی اگر کاهن باشد، راه خروج خود را مسدود نمی‌کند.

قدری گذشت تا تهوع هوای دالان متعفن هشقلوج از سرم پرید و چشم‌هایم به تاریکی درون دریچه عادت کرد و بعد پا به مسیر تاریک گذاشتم؛ مسیری پر از استخوان و لاشه‌های گندیده که سقف آن چند برابر قامت من ارتفاع داشت و این یعنی قد هشقلوج کاهن، چندین برابر من بلندی داشت اما قانون هشتم از اصول سی و دوگانه می‌گوید؛ «جن هرچه درازتر، ابله‌تر».

فهرست مطالب کتاب

کاهن کیج
آیینه آتش
جنیس
سیانا
آروجه
کتاله
ارتش رعدهای روشن
اندوه فیول