معرفی و دانلود کتاب سرداب وحشت
برای دانلود قانونی کتاب سرداب وحشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سرداب وحشت
کتاب سرداب وحشت به قلم مرضیه کاظمی ونهری داستان خانواده جوانی را به تصویر میکشد که درگیر اتفاقات هولناکی میشوند. این رمان هیجانانگیز، پیوسته با ترس و دلهره همراه خواهد بود.
لذت مطالعه رمانهای ترسناک نظیر سوار شدن ترن هوایی است. اگر چه ترسناک خواهد بود اما لذت غیرقابل وصفی دارد. افرادی که میخواهند ترن هوایی سوار شوند قطعا باید تابلوی ورود را با دقت بخوانند: «ورود افرادی که مشکل قلبی دارند، ممنوع.»
حال شما برای مطالعه رمان سرداب وحشت (The Cellar of horror) هم باید در نظر داشته باشید، چنانچه روحیهای لطیف دارید و یا اگر پس از پایان کتاب، درگیر ترس و توهم میشوید هرگز آن را نخوانید!
موضوع کتاب سرداب وحشت چیست؟
پیمان و مهتاب به همراه فرزند کوچکشان «پویا» زندگی آرام و خوبی دارند. پیمان کارمند بانک است. او از طرف محل کارش به ماموریت در یکی از شهرهای شمالی میرود و اینچنین به همراه خانواده خود در یک خانهی بزرگ و قدیمی ساکن میشود. صاحب خانه فردی به اسم ضیاست که منزل خود را به قیمتی ارزان به پیمان میفروشد.
از ابتدای ورود به خانه مهتاب متوجه اتفاقاتی عجیب و غریب میشود. او به مرور زمان درمییابد که به جز آنها موجودات دیگری هم در آن خانه زندگی میکنند، موجوداتی که سبب وحشت او میشوند. در این بین صداهای هولناک، یاداشتهای مرموز و عدم باور پیمان باعث میشود که مهتاب به یک روانشناس مراجعه کند، ولی خیلی زود پیمان نیز به حقیقت ادعاهای مهتاب پی میبرد.
در بخشی از کتاب سرداب وحشت میخوانیم:
با صدای زنگ تلفن از خواب بیدار شدم خواستم توجهی نکنم اما مثل اینکه شخصی که آن طرف خط بود کار واجبی داشت. با زحمت از رختخواب برخاستم و به طرف تلفن رفتم همین که گوشی را برداشتم با صدای خواب آلوده و کمی عصبی گفتم: بله بفرمایید؟!
کسی جواب نداد. دوباره بلندتر گفتم: بفرمایید...
صدای خندهی پیمان از آن طرف خط بلند شد و گفت: تنبل خانوم تا حالا خوابیده بودی؟! میدونی ساعت چنده؟!
نگاهی روی ساعت انداختم و گفتم: تازه 9 صبحه!
دوباره خندید و گفت: بله دیگه تازه اول صبحه، البته برای شما. راستی مگه پوریا امروز مدرسه نرفته؟ مهتاب نکنه دوباره خواب موندی و این بچه به مدرسه نرسیده؟!
با بیحوصلگی گفتم: نخیر آقای عزیز، پوریا این هفته نوبت ظهره و الان هم خوابیده. خب حالا چیکار داشتی؟
لحنش جدی شد و گفت: میخواستم بهت خبر بدم که کارهای انتقال انجام شده و قرار است که اواخر خرداد ماه منتقل بشم. خواستم از الان بگم تا آمادگی داشته باشی و کم کم فکر جمع کردن اسباب و اثاثیه باشی. ان شاءا... پوریا که امتحاناتش تموم بشه ما هم راهی میشیم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سرداب وحشت |
نویسنده | مرضیه کاظمی ونهری |
ناشر چاپی | انتشارات کنکاش |
سال انتشار | ۱۳۸۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 180 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-1360-06-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک ایرانی |