معرفی و دانلود کتاب صوتی گفتا من آن ترنجم
برای دانلود قانونی کتاب صوتی گفتا من آن ترنجم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی گفتا من آن ترنجم
کتاب صوتی گفتا من آن ترنجم اثر محمد قاسم زاده، زندگی پربار عارف نامی قرن هفتم جلالالدین محمد مولوی، از زمانی که با شمس تبریزی آشنا شد تا لحظهی مرگش را روایت میکند. همچنین در کنار این روایات قصه کودکی مولانا نیز به میان میآید، پس به نوعی این رمان داستان زندگی مولانا از زمان تولد تا مرگ اوست.
مولانا یا همان جلالالدین محمد مولوی (Jalal ad-Din Muhammad Rumi) در سال 1244 میلادی با شمس تبریزی آشنا شد. این دوستی به پیوند و الفت قلبی یگانهای انجامید. طوری که پیوند این دو را صوفیان آینده به اتصال دو اقیانوس تشبیه کردهاند. شمس از دراویش قلندریه بود. زبان تند و تیزی داشت. در آن زمان این دو در مسیر سرنوشت هم قرار گرفته بودند، که زندگیشان دستخوش تغییرات شد. در سایه این همنشینی بود که مولوی توانست، از یک فقیه و عالم شرع، از تمام آنچه که به آن خو گرفته بود، رها شود، و به یک اهل دل، مدافع پرشور عشق، آفریننده سماع و یک شاعر پرشور بدل شود.
مولوی شاعری عارف پیشه بوده و عرفان در تمام ابعاد آثارش نفوذ کرده، او را به عنوان شاعری عرفانی در کل جهان میشناسند. ایران زمین در طول تاریخ، مردان و زنان بزرگی که آوازهی این سرزمین را به گوش جهانیان رساندهاند، کم به خود ندیده است. یکی از این مردان بزرگ مولانا است. آثار برجستهای که مولانا از خود برجای گذاشت، سبب شد تا به وی لقب شکسپیر عالم اسلام دهند.
مولانا در سال 662 هجری شروع به تالیف پرآوازهترین اثر خود مثنوی معنوی کرد. مولوی نکات پندآمیز، عرفانی و الهی را در قصههای جذاب و زیبا در این کتاب آورده است. وی مثنوی را در 2600 بیت و شش دفتر سروده است. این اثر یکی از برترین کتابهای عرفانی پس از اسلام است. او در نگارش این کتاب از تمثیل بهره برده و در 424 داستان سختیهای راه رسیدن به خداوند را بیان میکند.
با این جملهها وارد جهان داستان میشویم: «مولانا و شمس از خلوت سه ماهه بیرون آمدند. من بالای ایوان ایستاده بودم و با کراخاتون حرف میزدم که در باز شد و مولانا را دیدم که رقصکنان پا به حیاط گذاشت و همچنان که به شتاب میچرخید، رو به سوی حوض مدوری میرفت که میانه حیاط را پر کرده بود. شمس هم رقصکنان بیرون زد، ولی آرامتر میچرخید و حرکت دستها و پایش موزونتر و منظمتر بود. کراخاتون تا شوهرش را دید، یکه خورد و رعشه افتاد به تنش و با انگشت آنها را نشان داد.»
محمد قاسمزاده در سال 1334 و در شهر نهاوند متولد شد. برخی آثار او عبارتانداز: پرندگان بیفصل، بیپایاب، شهسوار بر باره باد، رقص مرغ سقا، بانوی بیهنگام، خاطرات محرمانه خانوادگی، رقص در تاریکی، سیاوش، روی جاده نمناک، نوستراداموس به روایت کلثوم ننه، افسانههای کهن ایرانی و داستانهای عاشقانه ادبیات فارسی.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی گفتا من آن ترنجم |
نویسنده | محمد قاسم زاده |
راوی | حسین پاکدل |
ناشر چاپی | انتشارات روزبهان |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۶ ساعت و ۸ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |
همش میگفت میچرخیدن و به هم میخوردن و داستان از زبان حسام چلبی هست و یه موضوعای بی خودی و چرت البته نظر من هست اگر چهار تا داستان از دفاتر مثنوی رو روایت میکرد خیلی بهتر بود راجع به علاالدین و سلطان ولد و الکی دو سه نفر که هیچ جذابیتی ندارن نه رمان بود که داستان خاصی داشته باشه نه چیزی که پند آموز باشه