معرفی و دانلود کتاب صوتی مالیخولیای محبوب من
برای دانلود قانونی کتاب صوتی مالیخولیای محبوب من و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی مالیخولیای محبوب من
بهاره رهنما بازیگر مشهور و محبوب در کتاب صوتی مالیخولیای محبوب من، روایتگر عشق و دلدادگی و ناکامی است. این کتاب که هشت داستان کوتاه را در بر میگیرد، سرگشتگی و تنهایی و شکست زنان در روابط عاطفیشان را به تصویر میکشد.
درباره کتاب صوتی مالیخولیای محبوب من:
کتاب پیش روی شما هشت قصه با نامهای «اردک زرد، چشمهایی که مال توست، فلامینگو، اعترافات یک عشق، عروس شماره دو، باد میآید با بوی تو، مالیخولیای محبوب من و این تابستان فراموشت کردم» را در خود جای داده است. این داستانها نثری روان، ساده و ملموس دارند و از هر گونه ابهام و پیچیدگی به دورند و توصیفاتشان بسیار خواندنی و جذاب است.
بهاره رهنما کوشیده در روایت خود دقت کافی را به خرج دهد و از توجه به جزئیات غافل نشود. شاید بتوان گفت این داستانها از فرمی تصویری برخوردارند و از قابهای سینمایی در آفرینش و توصیف فضاها استفاده شده است. این ویژگی مطمئناً از شغل اصلی نویسنده نشأت میگیرد؛ نگاه موشکافانه به پیرامون و شرح جزء به جزء کاراکترها و موقعیتها.
راوی تمامی داستانها به جز «اردک زرد»، یک زن عاشق، سرگردان و طردشده از سوی همسر یا معشوق است. در هفت داستان این مجموعه زن روایت میکند و زاویه دید به سوی معشوق میچرخد. خوب میدانید که قصهنویسی با زاویه دید دوم شخص بسیار سخت و مشکل است و شاید روایت آنقدر ماهرانه از کار درنیاید. از این رو نویسندگان تازهکار، خیلی کم از این زاویه دید برای روایت داستان خود بهره میگیرند. احتمالاً انتخاب این روش در روایت یک یا دو داستان اول اذیتکننده نباشد اما بهتدریج مخاطب، داستان را پس میزند. گویی در حال خواندن نامههای عاشقانه است. از این رو هیچگونه ابتکار و نوآوریای در روایت خطی این کتاب وجود ندارد.
با این حال داستان «عروس شماره دو» از این نقد مستثناست، شخصیت اصلی آن تنها موقعیت ازدواج اجباری و آرایشگاه را روایت میکند، بدون آنکه خطابش به دوم شخص موردنظرش باشد و از رنجها و غصههای عشقش ناله سر بدهد.
راوی قصههای این مجموعه یکی نیست و عوض میشود، اما در هر حال میتوان راوی تمامی آنها را یک نفر دانست؛ زنی شکستخورده که تمامی داستانها را برایتان بازگو میکند. زنی که گاهی از درد دوری از معشوق فرسوده شده است و روانپزشک و دارو را درمان خود میداند و یا گاهی در مقابل بیرحمی و نامهربانی یار دست به فداکاری میزند و برای رقیب احترام قائل میشود!
داستان «اعترافات یک عشق» چنین سوژهای دارد. قصه دختر پرستاری که سالیان قبل معشوق خود را از دست داده است. این داستان که در دوران پیش از انقلاب میگذرد، نشان میدهد که چطور بازیگری به نام نگین درخشان، عشق دختر را از دستش میرباید و دختر در تمامی این سالها با شبح این هنرپیشه زندگی میکند، حسادت بسیار زیادی به او دارد تا جایی که به تماشای فیلمهایش نمینشیند. در آخر نیز معشوقش به فردی انقلابی بدل میشود که در یک تظاهرات به جرم پخش اعلامیه تیر میخورد.
داستان «اردک زرد» در فاصله زمانی متفاوتی نسبت به دیگر داستانها به نگارش درآمده و روایتی کوتاه از ارتباط دختر و پسری را به نمایش میگذارد که نخستین بار یکدیگر را در یک رستوران ملاقات میکنند و برای گریختن از مشکلات و دردهای زندگیشان به شانس و اقبال پناه میبرند.
چهار داستان این مجموعه به نمایشنامه تبدیل شده و توسط خود نویسنده به روی صحنه رفتهاند. داستان «چشمهایی که مال توست» در چنیدن سال گذشته در دورهها و زمانهای مختلف به اجرا درآمده است. بهاره رهنما مهمترین دلیل خود برای نوشتن کتاب مالیخولیای محبوب من (My beloved philosopher) را دخترش میداند. او میگوید «این کتاب برای دخترم و دختران ایرانی است، زیرا دوست دارم در نسل بعدی زنان قدرتمندتری از نظر عاطفی و اجتماعی نسبت به زنان امروزمان ببینم که میتوانند پابهپای مردان از چالشهای عاطفی رد شوند».
کتاب صوتی مالیخولیای محبوب من به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
علاقهمندان به داستانهای کوتاه ایرانی از شنیدن این مجموعه داستان لذت خواهند برد.
با بهاره رهنما بیشتر آشنا شویم:
او بازیگر عرصه سینما، تلویزیون و تئاتر است که با بازی در فیلم سینمایی افعی در سال 1371 به کارگردانی محمدرضا اعلامی وارد دنیای سینما شد. بهاره رهنما در سال 1352 در استان مرکزی به دنیا آمده و در دانشگاه لیسانس ادبیات نمایشی و فوق لیسانس حقوق قضایی را دریافت کرده است.
رهنما مدتی در وبسایت شخصی خود مینوشت و برای مجله چلچراغ مطالبی را ارسال میکرد. کتابهایی که تاکنون از او منتشر شده عبارتند از: «پای به جاده زدن (1396)، زن باران (1394)، مالیخولیای محبوب من (1392)، ماه هفت شب (1389).»
در بخشی از کتاب صوتی مالیخولیای محبوب من میشنویم:
«کنسرت توی برج میلاد برگزار میشه. ساعت 7 و ربع اونجا باش. جون من دیر نکنیا. ببین موبایل اصلاً آنتن نمیده. اون وقت ماجرا میشه پیدا کردنت. 7 و ربع دم فواره ورودی بالا».
مهناز این را میگوید و مثل همیشه میان زمین و هوا تلفن را قطع میکند. حوصله رفتن ندارم. دکتر رضا این بار خوب دستم را خوانده و به رویم آورد که مردم را میپیچانم. ولی من مقاومت کردم و گفتم از بیخ و بن اشتباه میکند و اتفاقاً خیلی هم تکلیفم با آدمها روشن است و او باز گفت اشتباه نمیکند و گفت من به جای اینکه راحت به آدمها نه بگویم قول الکی میدهم و قرار میگذارم و بعد هم هزار بهانه برای نرفتن جور میکنم.
یادم هست که حوصلهام نشد به دکتر بگویم خب اینکه اسمش پیچاندن نیست. اسمش حوصله نداشتن است و من واقعاً بیحوصلهام و مدتهاست این بیحوصلگی و رخوت دست از سرم برنمیدارد. به نظرم بیحوصلگی چیزی است موذیتر و مرموزتر از افسردگی و هر بار که میآیی رگ و ریشهاش را پیدا کنی مثل ماهی از دستت لیز میخورد و میرود. آخرش هم نمیفهمی چرا و از کی این طوری شدهای و باید از کجا مهارش کنی.
در این مدتی که این جور گذشت هشت ماهی در مزون لباسم را بستم و همه مشتریهایم را پاس دادم به مهناز و نشستم توی خانه و از جیب مبارک خوردم. روزهایی بود که اصلاً نمیفهمیدم کی شب شده و ساعتها میافتادم روی همین کاناپه کهنه قرمز جلوی تلویزیون و گاهی یک روز تمام فقط کانال عوض میکردم بیآنکه هیچ تصویر یا صدایی توجهم را جلب کند.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی مالیخولیای محبوب من |
نویسنده | بهاره رهنما |
راوی | بهاره رهنما |
ناشر چاپی | انتشارات نگاه |
ناشر صوتی | واوخوان |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲ ساعت و ۳۵ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |