معرفی و دانلود کتاب صوتی دروازهی مردگان 2: شب خندق
برای دانلود قانونی کتاب صوتی دروازهی مردگان 2: شب خندق و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی دروازهی مردگان 2: شب خندق
کتاب صوتی دروازهی مردگان 2: شب خندق، نوشتهی حمیدرضا شاه آبادی، دومین قسمت از مجموعهی دروازهی مردگان است که برای مخاطب نوجوان نوشته شده و تاریخ را با تخیل در هم میآمیزد. در این کتاب، رضاقلی با شخصیتی به نام نادر آشنا میشود که او را در ماجراهایش همراهی میکند. آنها با هم رویدادهای مهمی مانند شیوع وبا، قحطی و زندگی مردم در خندقهای اطراف تهران را تجربه میکنند.
دربارهی کتاب صوتی دروازهی مردگان 2: شب خندق
داستان کتاب صوتی دروازهی مردگان 2: شب خندق، درست از همانجایی شروع میشود که جلد قبل تمام شده بود. مجید، لیلا و پدرش به همراه یکی از مأمورین شهرداری، در خانهای قدیمی و مخوف، که محل زندگی رضاقلیمیرزا در زمان کودکی بوده است در حال جستوجویند که ناگهان یک کلاه نمدی که مجید در آنجا پیدا کرده است از دستش در حوض میافتد. اما هرچه در حوض نگاه میکنند، اثری از کلاه نمیبینند. مأمور شهرداری به آنها میگوید این اتفاق تاکنون چندین بار افتاده است و در این خانه همیشه اتفاقات عجیب و غریبی رخ میدادهاند. زمانی که مجید و اعضای خانوادهاش تصمیم میگیرند از خانه بیرون بروند، مأمور شهرداری از آنها در مورد مرد هندی عمامهبهسری که موقع ورود به خانه همراهشان بوده میپرسد. اما مجید و بقیه هیچ فرد هندیای را ندیده بودند و برای اینکه از این راز سر در بیاورند، دوباره به دستنوشتههای رضاقلی رجوع میکنند.
در ادامهی رمان صوتی دروازهی مردگان 2: شب خندق، ما متوجه میشویم رضاقلی به کمک میرزاحسنخان به خانهاش برگشته است و از عمارت و قالیبافخانه گریخته است. میرزاحسنخان از پدر رضاقلی قول میگیرد که او را پس از تابستان برای ثبتنام در مدرسه به نزدش بفرستند. اما زمانی که رضاقلی به تهران برمیگردد، متوجه میشود در تهران وبا آمده است و اجازه نمیدهند کسی وارد تهران شود. رضاقلی برای ورود به شهر، با شخصیتی به نام نادر آشنا میشود و این دو با هم ماجراهایی را رقم میزنند و از نزدیک شرایط سخت زندگی مردم فرودست تهران در خندقهای اطراف و همینطور قحطی را مشاهده میکنند؛ و در این راه، کمکها و خطراتی از سمت جهان مردگان به سوی آنها فرستاده میشود.
آیا رضاقلی میتواند وارد تهران شود؟ مرد هندی کیست؟ او از مجید و خانوادهاش چه میخواهد؟
حمیدرضا شاه آبادی، نویسندهی کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق، ایدهی نوشتن این مجموعه را از پژوهشهایش در رابطه با وضعیت کودکان ایرانی در دوران قاجار گرفت. او پس از خواندن گزارشهایی از زمان ناصرالدین شاه که به غرق و خفه شدن کودکان تهرانی در حوضخانهها اشاره میکردند، ایدهای برای نوشتن داستانی دربارهی کودکان خفهشده در حوضها به ذهنش رسید و جلد اول این مجموعه را نوشت.
کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق را انتشارات افق منتشر کرده است. نسخهی صوتی این کتاب توسط نشر صوتی سماوا و به گویندگی حسن همایی و پدرام شهرآبادی تهیه شده است.
دربارهی مجموعهی دروازهی مردگان
حمیدرضا شاه آبادی در تحقیقات تاریخیاش ایدهی نوشتن داستانی دربارهی کودکانی که در حوضهای خانهها در زمان قاجار خفه میشدند به ذهنش رسید. او احساس میکرد حوضها مانند دریچهای به جهان دیگر هستند و ایدهی اولیهاش مربوط به کودکانی بود که در چند حوض غرق میشوند و سپس از جای دیگری سر در میآورند. این ایده رفتهرفته تغییر کرد و رشد کرد و تبدیل به کتاب «دروازهی مردگان» شد. او با استفاده از دانش تاریخیاش و قصهپردازی دقیقش، مجموعهی دروازهی مردگان را نوشت و در آن تاریخ و تخیل را در هم آمیخت که استقبال خوبی هم از آن صورت گرفت و برندهی چندین جایزهی ملی و بینالمللی شد.
کتاب صوتی دروازهی مردگان 2: شب خندق برای چه کسانی مناسب است؟
مخاطبین این اثر، نوجوانان علاقهمند به داستانهای ترسناک و فانتزی هستند. ازطرف دیگر، علاقهمندان به داستانهای تاریخی و کسانی که میخواهند از دوران قاجار اطلاع بیشتری داشته باشند، نیز مجذوب این داستان خواهند شد.
در بخشی از کتاب صوتی دروازهی مردگان 2: شب خندق میشنویم
روزی که بابایم به میرزاحسنخان قول داد قبل از شروع پاییز روانهی تهرانم کند تا در مدرسهی میرزا درس بخوانم، اصلاً نمیدانست مدرسه چیست. ده ما، سلطانآباد، مکتبخانه هم نداشت چه رسد به مدرسه. واضح بود که ننه و بابایم هیچکدام نمیدانستند مدرسه چیست. من هم نمیدانستم. اما همه معنی درس خواندن را میدانستیم. میدانستیم که بچهها را در مکتبخانهها تعلیم میدهند تا خواندن و نوشتن یاد بگیرند. برای همین هم بابایم حدس میزد که مدرسه همان مکتبخانه است و میرزاحسنخان ملای مکتب. من اما اینطوری فکر نمیکردم. هنوز هجوم مردم خشمگینی که مدرسهی قبلی میرزا را به آتش میکشیدند در خاطرم بود. به خاطر داشتم که آنها میگفتند میرزاحسنخان در آن مدرسه بچهها را کافر میکند و به گناه میاندازد. از اینرو نگران بودم، اما چیزی از این نگرانی به ننه و بابایم نگفتم. چیزی ته دلم میگفت میرزاحسنخان با آنهمه مهربانی و دلسوزیاش من را به جای بدی نخواهد برد. ماجرای آتش زدن مدرسه و خراب کردن آن را هم به کسی نگفتم. دلم نمیخواست جلوی برگشتنم به تهران را بگیرند. تهران با همهی سختیهایی که در آن کشیده بودم هنوز در نگاهم چشمگیر و زیبا بود. دلم میخواست میرزاحسنخان را دوباره ببینم؛ میرزا و الماس و قنبر و درویش و شاید بعضی از بچههای عمارت نویانخان را. پس با همهی نگرانیها منتظر رسیدن پاییز بودم و رفتن دوباره به تهران.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی دروازهی مردگان 2: شب خندق |
نویسنده | حمیدرضا شاه آبادی |
راوی | حسن همایی، پدرام شهرآبادی |
ناشر چاپی | نشر افق |
ناشر صوتی | گروه فرهنگی سماوا |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۷ ساعت و ۴۵ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی نوجوان |