معرفی و دانلود کتاب صوتی خانه کاغذی

معرفی کتاب صوتی خانه کاغذی

کتاب صوتی خانه کاغذی ماجرای سفر هیجان‌انگیز مردی جوان را به تصویر می‌کشد که برای کشف راز یک کتاب خاص، سفری خطرناک را آغاز می‌کند. او سعی دارد فردی به نام کارلوس بروئر را بیابد و در این راه به اسرار باورنکردنی بسیاری پی می‌برد... . این اثر پرفروش جایزه‌ی ادبی Lolita Rubial را برای کارلوس ماریا دومینگوئز به ارمغان آورد و تحسین‌های بسیاری را برانگیخت.

درباره‌ی کتاب صوتی خانه کاغذی

کتاب شاید رام‌ترین ابزاری است که بشر تاکنون برای انتقال خیالات سرکشش در اختیار داشته. البته نقاشی، ترانه و رقص هم تقریبا این کارکرد را دارند اما انسان‌ها از توان محدودی برای خودابرازگری از راه حرکات بدن یا آواز برخوردارند درحالی که نویسنده سال‌ها و دهه‌ها برای مکتوب ساختن افکارش زمان دارد. در طرف دیگر، خواننده هم هرگاه دلش بخواهد می‌تواند به جادوی داستان‌ها پناه ببرد و دسترسی‌اش به این دنیای خیالی هرگز قطع نمی‌شود. شاید به همین دلیل است که برخی افراد چنان در دام شور و شوق ادبیات اسیر می‌شوند که به‌جای دنیای واقعی، قصه‌ها را برای زندگی برمی‌گزینند و بعضی‌ها مثل بلوما لنون، کسی که ماجرای کتاب صوتی خانه کاغذی (The House of Paper) با مرگ او آغاز می‌شود بهای این کار را با جانشان می‌پردازند.

بلوما زنی چهل و پنج ساله بود که در دانشگاه به تدریس ادبیات می‌پرداخت. بعضی‌ها خدمات خانم لنون به ادبیات اسپانیایی را کم‌نظیر می‌دانند اما چیزی که اسمش را سر زبان‌ها انداخت نه فعالیت‌های آکادمیک، بلکه مرگ غیرمنتظره‌ی او بود. بلوما درست بعد از خرید اشعار امیلی دیکنسون با ماشینی تصادف کرد و به ادبی‌ترین شکل ممکن یعنی با کتابی در دست از دنیا رفت. همکاران و اطرافیانش در مرگ او سوگوار شدند اما این یکی از اساتید جوان گروه ادبیات بود که زندگی‌اش تحت تاثیر این اتفاق کاملا دگرگون شد.

مرد جوان که برحسب اتفاق در اتاق خانم لنون مشغول به کار شده یک روز بسته‌ای عجیب دریافت می‌کند: کتاب مرز سایه (The Shadow-Line) نوشته‌ی جوزف کنراد، کاملا پوشیده در ذرات سیمان و ارسال شده توسط کارلوس بروئر. راوی البته فرستنده را نمی‌شناسد اما چون وضعیت عجیب کتاب او را کنجکاو کرده تصمیم می‌گیرد هدیه‌ را بازگرداند ولی پی می‌برد این اثر از شهرتی شوم برخوردار است و همین یافته بیش از پیش،‌ ماجرا را پیچیده می‌کند.

طبق دانسته‌های استاد جوانْ بلوما لنون زنی مجرد بود که فعالیت آکادمیک تقریبا تمام زندگی او را دربرگرفته بود و حالا مدتی قابل توجه از مرگش می‌گذشت. کارلوس بروئر که بود؟ محبوبی از سال‌های جوانی؟ اگر او حتی پس از سال‌ها بلوما را به‌خاطر داشت چگونه از فوت او بی‌خبر بود؟ چطور فردی ممکن است اثری شوم و بدنام را برای دوست و یار خود ارسال کند؟

راوی کتاب صوتی خانه کاغذی (Das Papier Haus‬) هیچ جوابی برای این سوالات ندارد. تمام سرنخ‌ها به دیواری بسته می‌رسند تا اینکه پی می‌برد مرد مرموز در اروگوئه، یعنی زادگاه وی زندگی می‌کند. او تصمیم می‌گیرد در زمان بازدید از خانه‌ی مادری به جستجویش ادامه دهد. علاوه بر این سفر، او یک ماجراجویی طولانی در دنیای کتاب‌ها را آغاز می‌کند تا شاید ردپایی مربوط به کارلوس بروئر بیابد. تلاش‌های وی در حل معما به خلق رمانی شاهکار توسط کارلوس ماریا دومینگوئز تبدیل شده که آینه‌ای تمام قد از رئالیسم جادویی است. خوشوقتیم شما را به شنیدن رمان خانه کاغذی از نشر صوتی آوانامه دعوت کنیم؛ این اثر تحسین‌شده توسط انتشارات آموت به چاپ رسیده و شقایق قندهاری ترجمه‌ی آن را برعهده داشته است.

جوایز و افتخارات کتاب خانه کاغذی

• ترجمه به بیش از بیست زبان دنیا
• برنده جایزه ادبی Lolita Rubial در سال 2005

نکوداشت‌های کتاب خانه کاغذی

• رویایی و خیال‌انگیز. (Alexander McCall Smith، نیویورک‌تایمز)
• روایتی دوست‌داشتنی و صمیمی از دنیای کتاب‌ها. (Publishers Weekly)
• پیشنهادی عالی برای شناخت رئالیسم جادویی. (Francisca Goldsmith، Public Library)

کتاب صوتی خانه کاغذی مناسب چه کسانی است؟

شنیدن این اثر به افرادی که از داستان‌های رئالیسم جادویی لذت می‌برند و علاقه‌مندان ادبیات جنایی-معمایی توصیه می‌شود.

با کارلوس ماریا دومینگوئز بیشتر آشنا شویم

او نویسنده آرژانتینی‌تبار است که در سال 1955 متولد شد. کارلوس ماریا دومینگوئز (Carlos Maria Dominguez) آثار متعددی را منتشر کرده که تا امروز فقط کتاب خانه کاغذی به زبان فارسی ترجمه شده است. او هم‌اکنون در اروگوئه زندگی می‌کند و به‌رغم آغاز فعالیتش به‌عنوان روزنامه‌نگار، در نقد ادبی بسیار تواناست. در ادامه به برخی از افتخاراتی که او در طول فعالیت نویسندگی‌اش کسب کرده، اشاره شده است.

جوایز و افتخارات کارلوس ماریا دومینگوئز

• یکی از نویسندگان پرفروش ادبیات اسپانیایی
• برنده جایزه مقاله ملی برای Escritos en el agua در سال 2002
• جایزه لولیتا روبیال برای La casa de papel در سال 2002
• برنده جایزه‌ی Buch des Monats آلمان در سال 2004
• برنده جایزه Jury der Jungen Leser اتریش در سال 2005
• برنده جایزه Bartolomé Hidalgo برای کتاب La mujer hablada در سال 1995
• برنده جایزه سفارت اسپانیا برای کتاب Tres muescas en mi carabina در سال 2002

در بخشی از کتاب صوتی خانه کاغذی می‌شنویم

ساعت یازده همان شب با دلگادو تماس گرفتم. اگرچه به نظر می‌رسید تعجب کرده است ولی قبول کرد که عصر روز بعد مرا ببیند و نشانی‌اش را به من داد. او حول و حوش منطقه‌ای به اسم پومتا کاروتا سکونت داشت، به بیان دیگر سبد خرید. تطبیق این‌ هم‌نشینی متضادها برایم دشوار بود. دلگادو از اتاق مطالعه‌اش گفته بود، ولی به محض اینکه ساختمان مدرن را پیدا کردم و پایم به طبقه پنجم رسید، جایی که او منتظرم بود متوجه شدم که برداشتم به کل اشتباه بوده است. دلگادو لاغر بود و قد بلند و کت و شلواری آبی با کراواتی مشکی داشت.

مرا به اتاق نشیمن بزرگی راهنمایی کرد که پنجره‌های شیبدارش به خیابان دید داشت. با غرور و افتخار شگفت‌زدگی مرا زیرنظر گرفت. دیوارها با قفسه‌های شیشه‌ای بزرگ کتاب پر شده بود، قفسه‌هایی که از سطح زمین تا سقف امتداد داشت و تازه این قفسه‌های کتاب فقط در همین یک اتاق نبودند بلکه در اتاق کناردستی هم وجود داشتند. او کل آپارتمان را نشانم داد. به هرجا که پا می‌گذاشتم می‌دیدم جاکتابی‌ها مملو از کتاب است. بر روی میزهای گردون داخل راهروها، فرهنگ‌‌های بزرگ قرار داشت. از توی کمدها صفحه‌های گرامافون وینیل همینطور بیرون زده بود، سراسر سرویس بهداشتی، اتاق پیشخدمت، آشپزخانه و اتاق‌های پشتی هم پر از کتاب بود... .

فهرست مطالب کتاب صوتی