معرفی و دانلود کتاب صبح به خیر هیولا: روانشناسی که پنج داستان قهرمانانه از بهبود عاطفی را به اشتراک میگذارد
برای دانلود قانونی کتاب صبح به خیر هیولا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صبح به خیر هیولا: روانشناسی که پنج داستان قهرمانانه از بهبود عاطفی را به اشتراک میگذارد
در کتاب صبح به خیر هیولا، همراه با کاترین گیلدینر، وارد اتاقهای رواندرمانی میشویم و از تجربیات قهرمانانهی مبتنی بر واقعیت مراجعین این درمانگر حرفهای میخوانیم. گیلدینر در این اثر، داستان زندگی پنج مراجعهکنندهی خود را، به شیوهای که شناخته نشوند، روایت کرده و از اتفاقات مخرب کودکی آنها میگوید تا راهگشا یا حداقل تلنگری برای مخاطبین کتاب باشند.
دربارهی کتاب صبح به خیر هیولا
فرض کنید این امکان برای شما به وجود بیاید که وارد یک اتاق درمان شوید و فقط شنونده باشید. بشنوید که دیگران چه اتفاقات عجیبی را از سر گذراندهاند و ببینید که انسان تا کجا میتواند دوام بیاورد و برای بقا تلاش کند. شاید حتی بتوانید ریشهی بسیاری از اتفاقاتی که در زندگیتان رخ میدهند را پیدا کنید و بدانید الگوهای تکراریای که در زندگی شما وجود دارند، از کجا نشأت میگیرند. دانستن تجربیات دیگران، میتواند آگاهی خوبی از وضعیتی که خودمان داریم را درون ما ایجاد کند؛ اشراف بر دلایل آنچه رقم میزنیم و واکنشهایی که نشان میدهیم، اولین گامیست که باید در راستای بهبود وضعیت سلامت روح و روان خود برداریم. کاترین گیلدینر (Catherine Gildiner) که رواندرمانگر حاذقیست، در کتاب صبح به خیر هیولا (Good Morning, Monster)، ما را به اتاقهای درمان مراجعینش برده و قهرمانانهترین وقایعی که از سر گذراندهاند را برای ما روایت میکند.
هر یک از 5 قهرمان این کتاب، برای برطرف کردن مشکلی که در حال حاضر با آن دستوپنجه نرم میکنند به گیلدینر مراجعه میکنند، اما به مرور متوجه میشوند که ریشهی تمام این اتفاقات، زیر سالها درد و سختی مدفون شده است.
اولین قهرمان کتاب، «لائورا»ست. دختری که وقتی درمانگر از او میخواهد خانوادهاش را بیشتر توصیف کند، از عنوان «منجلاب» برای تعریف استفاده میکند و میگوید تقریباً هیچ خاطرهای از مادرش ندارد. بیشترین چیزی که به خاطر میآورد، روز مرگ اوست که به هشت سالگی لائورا مربوط میشود. لائورا که مجبور بوده بعد از مرگ مادرش، نقش «مادر» را در زندگی خواهر و برادر کوچکتر خود ایفا کند، مدتی بعد، پدرش را هم از دست میدهد؛ در واقع اگر بخواهیم از توصیف خود او برای این اتفاق استفاده کنیم، «پدر مجبور به ترک آنها میشود، در حالی که هیچ میلی به این کار نداشته است.» با وجود تمام روزهای سختی که بعد از رفتن پدرش تجربه کرده، مهارت قابلتوجهی در دزدی از فروشگاهها پیدا کرده بوده و جسورانه تلاش میکرده تا هیچکس از وضعیتی که او و خواهر و برادرش دارند، باخبر نشود، هنوز هم نتوانسته بپذیرد که پدر آنها را «ترک» کرده است. کتاب صبح به خیر هیولا، به تلاش لائورا برای بقا در روزهای دشوار، و روزهای بزرگسالی او و تأثیری که کودکیهایش بر این روزها گذاشته میپردازد.
قهرمان بعدی، «پیتر» است. نوازندهای حرفهای، که تمام پزشکان از درمان مشکلی که در برقراری رابطهی جنسی داشته ناامید شده و اطمینان پیدا کرده بودند که این مشکل به جسم او مربوط نیست و از روان او سرچشمه گرفته، پس او را به سمت مراجعه به یک درمانگر سوق داده بودند. زمانی که پیتر از روزهای کودکی خود میگوید، درمانگر متوجه میشود که چندسال مهم از کودکی خود را در اتاق زیرشیروانی حبس بوده، چون مادر و پدرش که تمام روز را مشغول به کار بودند، نمیتوانستند شیطنتهای پسربچهشان را تحمل کنند. با این حال موکداً تکرار میکند که مادرش همیشه به صلاح آنها رفتار میکرده و هیچ چارهی دیگری جز تنبیهها و رفتارهای وحشتناک خود نداشته، چون برای امرار معاش تلاش میکرده است! در این بخش از کتاب صبح به خیر هیولا، میفهمیم که ناتوانی روانی در برقراری ارتباط جنسی و عاطفی، تنها یکی از چندین مشکل جدیایست که پیتر با آنها سر و کار دارد...
در ادامهی این اثر، نویسنده به سراغ روایت 3 مراجعهکنندهی دیگر نیز رفته و از تلاش آنها برای بقا در تمام روزهای سختی که گذراندهاند میگوید. روزهایی که حالا در بزرگسالی اثر خود را به خوبی نشان میدهند. اگر از علاقهمندان به کتابهای روانشناختی باشید، مطالعهی کتاب صبح به خیر هیولا برای شما بسیار خوشایند خواهد بود. گفتنیست این اثر به کوشش شقایق الکائی به فارسی برگردانده شده و توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده است.
نکوداشتهای کتاب صبح به خیر هیولا
- آزاردهنده و درعینحال امیدوارکننده. (Newsweek)
- این داستانها نشان میدهند که چگونه روند درمان میتواند حتی عمیقترین زخمها و آسیبزاترین تجربیات را نیز التیام بخشد. (Lee Woodruff)
- در این اثر، یک درمانگر، زندگی پنج مورد از مراجعهکنندگان خود را که به خاطر قدرتشان در غلبه بر موانعی که غیرقابلعبور به نظر میرسند، قهرمان مینامد، روایت میکند. (Business Insider)
- کتاب صبح به خیر هیولا، به افراد کمک میکند تا رابطهی درمانگر و بیمار را به عنوان یک تعامل کاملاً انسانی و شفابخش ببیند. (JM Coetzee، برندهی نوبل ادبیات)
- ماجراهایی متقاعدکننده و عمیق که ثابت میکنند که هیچکس کاملاً نابود نشده است. این پنج بیمار و خلاقیت استثنایی گیلدینر که هر یک را به سمت رهایی راهنمایی میکند، شگفتانگیز هستند. (Rona Maynard نویسندهی کتاب My Mother’s Daughter)
کتاب صبح به خیر هیولا برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از مطالعهی کتابهای روانشناختی لذت میبرید و به خواندن داستانهای واقعی علاقهمندید، این اثر را به شما پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب صبح به خیر هیولا: روانشناسی که پنج داستان قهرمانانه از بهبود عاطفی را به اشتراک میگذارد میخوانیم
طی سالیان متوجه شدهام در مواردی که بچهای در سن بسیار کم مسئولیت بزرگسالانه به او محول شده و ناگزیر در آن شکست خورده است، برای همیشه نسبت به آن مسئولیت در بزرگسالی مضطرب خواهد بود. بهنظر هیچگاه نخواهد پذیرفت که برای مدیریت آن مسئولیت بسیار جوان بوده است؛ درعوض شکست در دستیابی به آن را ملکهی ذهن خود میکند. لائورا بر شکست خود در مادریکردن متمرکز شده بود و بهندرت به ضربهی روحی ناشی از ترکشدن اشاره میکرد. هرگز یک بار هم بیان نکرد که پدرش سهلانگار بوده است؛ او همهی تقصیرات را گردن خودش انداخته بود.
برای توضیح اینکه لائورا چقدر کمسنوسال بود و توقعات او و پدرش چقدر غیرمنطقی بودهاند، او را به دیدن بچههای نهساله در محیط مدرسه بردم. یکی از دوستانم، مدیر مدرسه، بازدید کوتاهی از کلاس سوم برایمان ترتیب داد. لائورا وقتی گروهی از دختربچههای هشت و نهساله را با جورابشلواریهای کوتاه و پیرهنهای طوسیشان دید، شوکه شده بود. اما طبق انتظارم، وقتی آنجا را ترک میکردیم نگفت چقدر به خودش سخت گرفته است. درعوض گفت: «خدایا اونها نابالغ بودن.» من او را به سه کلاس متفاوت بردم. سرانجام در راه بازگشت، در ماشین، گفت: «هشت و نهسالگی از اون چیزی که به خاطر میآرم کمتره.»
فکر میکنم بعد آن بازدید از مدرسه سازوکارهای دفاعی او کمی ترک برداشت. در حافظهی نادرست او از زندگی در کلبه، او یک فرد بالغ بود، حالا فهمیده بود درحقیقت چه بچهی کوچکی بوده است. این تصویری بود از اینکه چگونه نیازهای ناخودآگاه میتوانند بهتدریج بر فرد اثر بگذارند و حافظه را تغییر دهند. پدرش او را به این باور رسانده بود که او یک فرد بالغ است، چراکه به چنین فردی در زندگی نیاز داشت، درنتیجه او خود را یک فرد بالغ میدید.
فهرست مطالب کتاب
لائورا
1. در محاصرهی عقبماندههای ذهنی
2. در جنگل
3. گندی که گربه بالا آورده
4. افشاگریها
5. بیکار
پیتر
1. محبوس
2. عشقورزیدن
3. سؤال مهم
4. مورد حمله قرارگرفتن
دنی
1. تانسی
2. کفشهای چرمی
3. محرک
4. مدالهای گاوی
5. رسوخ آهستهی اندوه
6. آبشدن
7. بالای خط یخبندان
8. شکارچی برمیگردد
9. اتحاد دوباره
آلانا
1. کلوپ هواداران تد باندی
2. پیش بهسوی خانهی مادربزرگ
3. نوارهای صوتی
4. پشت موتورخانه
5. کلویی
6. همگان یاری کنند
مدلین
1. پدر
2. دختر
3. ترس از پرواز
4. از هر دست بدهی از همان دست میگیری
5. افت فشار
6. مکاشفهها
سخن آخر
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب صبح به خیر هیولا: روانشناسی که پنج داستان قهرمانانه از بهبود عاطفی را به اشتراک میگذارد |
نویسنده | کاترین گیلدینر |
مترجم | شقایق الکائی |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 456 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-845-3 |
موضوع کتاب | کتابهای روان درمانی |