نقد، بررسی و نظرات کتاب صبح به خیر هیولا - کاترین گیلدینر

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
سمیرا شفیعی
۱۴۰۳/۰۹/۱۸
# **معرفی کلی**
"صبح بخیر هیولا" اثری ادبی با محوریت مسائل روانشناختی و درونی انسان است که به بررسی چالش‌های عاطفی و روانی در قالب داستان یا روایت‌های شخصی می‌پردازد. این کتاب احتمالاً قصد دارد خواننده را به خودکاوی و مواجهه با "هیولاهای درونی" تشویق کند.
#### **نقاط قوت**
1. **رویکرد روانشناختی و عمیق: ** نویسنده تلاش کرده است تا مفاهیم روانشناختی پیچیده‌ای مانند ترس، اضطراب، و خودآگاهی را به زبانی ساده و داستان‌گونه بیان کند. این امر به مخاطبان عام امکان درک بهتر مسائل روانشناختی را می‌دهد.
2. **نثر شاعرانه و احساسی: ** شقایق الکایی از زبانی شاعرانه و احساسی برای بیان موضوعات استفاده کرده است که جذابیت خاصی به متن می‌بخشد. این سبک، خواننده را به لایه‌های عمیق‌تری از احساسات و افکار سوق می‌دهد.
3. **پیام‌های انگیزشی: ** کتاب با هدف ایجاد انگیزه و امید نوشته شده و تلاش می‌کند خواننده را به پذیرش خود و مواجهه با چالش‌های درونی ترغیب کند.
#### **نقاط ضعف**
1. **نبود چارچوب منسجم: ** کتاب ممکن است به دلیل نثر شاعرانه و غیرساختاریافته برای برخی خوانندگان دشوار یا پراکنده به نظر برسد. انسجام بیشتر می‌توانست تأثیرگذاری اثر را افزایش دهد.
2. **تکرار مفاهیم: ** برخی از مفاهیم روانشناختی یا انگیزشی به طور مکرر بیان شده‌اند که ممکن است حس یکنواختی ایجاد کند.
3. **محدودیت در ارائه راه‌حل‌های عملی: ** اگرچه کتاب به بررسی مشکلات روانی می‌پردازد، اما بیشتر جنبه توصیفی دارد و کمتر به ارائه تکنیک‌ها یا راه‌حل‌های عملی برای مدیریت این چالش‌ها می‌پردازد
چوپان
۱۴۰۳/۱۰/۰۷
سلام و عرض ادب کتاب *صبح بخیر هیولا* اثر کاترین گیلدینر، اثری خواندنی و تأمل برانگیز است که به بررسی زخم های روانی عمیق و اثرات آن ها بر زندگی افراد می پردازد. نویسنده در این کتاب با روایت داستان پنج بیمار روان درمانی، سعی می کند تصویری واقعی و بی پرده از قدرت ذهن انسان در مواجهه با سختی ها ترسیم کند. چیزی که این کتاب را از آثار مشابه متمایز می کند، سبک روایت جذاب و صمیمانه ی کاترین گیلدینر است که هم به عنوان یک روان درمانگر حرفه ای و هم به عنوان یک ناظر دلسوز به مسائل بیماران می نگرد. هر فصل کتاب به داستان یکی از این بیماران اختصاص دارد و گیلدینر به خوبی موفق می شود همدلی خواننده را برانگیزد، بدون اینکه در دام احساسات گرایی افراطی بیفتد. او علاوه بر شرح مشکلات روانی، به روش های درمان و مسیر دشوار بهبودی نیز اشاره می کند. این کتاب به نوعی به ما یادآوری می کند که هر فردی با "هیولاهایی" درونی دست وپنجه نرم می کند؛ هیولاهایی که ممکن است در کودکی، درون ما شکل گرفته باشند و تا بزرگسالی همراه مان بمانند. بااین حال، شاید نقطه ضعف کتاب در این باشد که گاهی جزئیات بیش از حد درباره ی زندگی بیماران، ریتم روایت را کند می کند. خوانندگانی که به دنبال داستانی سریع و پرکشش هستند ممکن است در بخش هایی از کتاب دچار خستگی شوند. اما برای افرادی که علاقه مند به روان شناسی، خودشناسی و درک عمیق تر از روان انسان هستند، *صبح بخیر هیولا* کتابی ارزشمند و تأثیرگذار خواهد بود. گیلدینر با این اثر به ما نشان می دهد که مواجهه با زخم ها و هیولاهای درونی اگرچه ترسناک است، اما می تواند به رهایی و رشد شخصی منتهی شود.
Mahmoud.sh
۱۴۰۳/۰۹/۲۶
کتاب *صبح بخیر هیولا* اثر کاترین گیلدینر، اثری خواندنی و تأمل‌برانگیز است که به بررسی زخم‌های روانی عمیق و اثرات آن‌ها بر زندگی افراد می‌پردازد. نویسنده در این کتاب با روایت داستان پنج بیمار روان‌درمانی، سعی می‌کند تصویری واقعی و بی‌پرده از قدرت ذهن انسان در مواجهه با سختی‌ها ترسیم کند. چیزی که این کتاب را از آثار مشابه متمایز می‌کند، سبک روایت جذاب و صمیمانه‌ی کاترین گیلدینر است که هم به عنوان یک روان‌درمانگر حرفه‌ای و هم به عنوان یک ناظر دلسوز به مسائل بیماران می‌نگرد.
هر فصل کتاب به داستان یکی از این بیماران اختصاص دارد و گیلدینر به‌خوبی موفق می‌شود همدلی خواننده را برانگیزد، بدون اینکه در دام احساسات‌گرایی افراطی بیفتد. او علاوه بر شرح مشکلات روانی، به روش‌های درمان و مسیر دشوار بهبودی نیز اشاره می‌کند. این کتاب به‌نوعی به ما یادآوری می‌کند که هر فردی با "هیولاهایی" درونی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ هیولاهایی که ممکن است در کودکی، درون ما شکل گرفته باشند و تا بزرگسالی همراه‌مان بمانند.
بااین‌حال، شاید نقطه‌ضعف کتاب در این باشد که گاهی جزئیات بیش از حد درباره‌ی زندگی بیماران، ریتم روایت را کند می‌کند. خوانندگانی که به دنبال داستانی سریع و پرکشش هستند ممکن است در بخش‌هایی از کتاب دچار خستگی شوند. اما برای افرادی که علاقه‌مند به روان‌شناسی، خودشناسی و درک عمیق‌تر از روان انسان هستند، *صبح بخیر هیولا* کتابی ارزشمند و تأثیرگذار خواهد بود. گیلدینر با این اثر به ما نشان می‌دهد که مواجهه با زخم‌ها و هیولاهای درونی اگرچه ترسناک است، اما می‌تواند به رهایی و رشد شخصی منتهی شود.
حمیدرضا اسماعیلی
۱۴۰۳/۱۰/۲۶
کتاب "صبح بخیر هیولا" نوشته کاترین گیلدینر داستان قشنگی درباره دوستی و چالش‌های زندگیه. روایتی از دید یه کودک داره که تجربه‌ها و احساساتش رو با ما درمیون می‌ذاره. داستان درباره رابطه کودک با خانواده و دوستاش هست که گیلدینر به خوبی نشون می‌ده چطور ترس‌ها و مشکلات می‌تونن تو زندگی اونا impact بذارند. هیولا نماد ترس‌ها و چالش هاست و توی ماجراها نقش مهمی داره. نویسنده خیلی خوب احساسات رو توصیف می‌کنه و باعث می‌شه که ما با شخصیت‌ها همذات پنداری کنیم. پیام کتاب اینه که باید خودمون و دیگران رو بپذیریم و دوستی‌ها خیلی تو زندگی مون مهمه. سبک نوشتن گیلدینر ساده و دلپذیره و خوندنش راحتیه. این باعث می‌شه هم نوجوان‌ها و هم بزرگ ترها باهاش ارتباط برقرار کنن. در کل، "صبح بخیر هیولا" کتابی پرمعنی و تأثیرگذار هستش که یادآور می‌شه عشق و دوستی می‌تونن بر ترس‌ها غلبه کنن و زندگی رو زیباتر کنن.
مانا کیان
۱۴۰۳/۱۰/۲۴
داستان جذاب و آموزنده هست، البته با هنرمندی نویسنده بخشهای آموزشی لطمه‌ای به داستان نزده، و خواننده پیگیر این هست که شخصیت‌های داستان چگونه از جهنم خودشان را بیرون میکشند و درمانگر چگونه به آن‌ها کمک میکند. چیزی که برای من تحسین برانگیز بود پیگیری درمانگر (کمک از فیلم و داستان و درمانگرهای دیگر و حتی پیگیری برای بستگان بیمارش) بود. داستانها هم ناراحت کننده هست و هم امید بخش.
کتاب داستان قربانیانی هست که توسط افرادی آزار دیدن که قربانی والدین خودشان بودن. و قهرمانانه خواستن که زنجیره قربانی کردن نسل بعد رو قطع کنند. چیزی هم که جالب بود درمان پروسه طولانی هست در این داستان‌ها هم درمانجو و هم درمانگر چهار پنج سال به خوبی وقت گذاشتن نخواستن زود تمامش کنند.
بجز قسمت‌هایی، بیشتر قسمتهایترجمه روان هست. در کل کتاب ارزشمندی هست، خواندن آن را به همه، مخصوصا پدر و مادرها توصیه میکنم.
رباب محمودی
۱۴۰۳/۱۰/۱۷
کتاب جذابی بود. مهمترین نکته‌ای که از مطالعه سرگذشت قهرمانان داستان و روند درمانی آن‌ها یاد گرفتم نقش بسیار پررنگ والدین در شکل گیری افکار و احساسات افراد (به طور کلی ضمیر ناخودآگاه) بخصوص در دوران کودکی هست. این موضوع نقطه مشترک هر پنج شخصیت داستان در پنج بخش بود. و جالبتر اینکه در فصل مکاشفه روانکاو هم متوجه شد که در پرونده مدلین رابطه خودش با پدرش هم مداخله‌ای داشته. بخشی از هر قصه شاید به طور کمرنگی در زندگی هر یک ما هم وجودداشته باشه که از این جهت تامل برانگیز بود و میشد مدت‌ها درباره ش فکر کرد. و شاید پیش از فرزنددار شدن خوندن کتاب‌های این چنینی کمک کننده باشه. یاد بگیریم تا وقتی ضعف و نقصهای خودمونو نشناختیم و باهاشون کنار نیامدیم و تعادل روانی تا حدودی مناسب نداریم، نقش مهم پدر و مادر شدن رو با عجله نپذیریم. تشکر از کتابراه
مریم جودت
۱۴۰۳/۰۹/۱۸
از خوندن این کتاب ارزشمند بسیار خوشحالم چون با وجودی که خیلی دوست داشتم که از ماجرای شخصیتهای داستان سر دربیارم و بدونم که آخرش چی شد بارها وبارها خوندن رو کنار گذاشتم و به فکر فرو رفتم و به این نتیجه رسیدم که برای موفق شدن به تلاش مستمر نیاز هست اما برای خیلی موفق بودن به دردهایی عمیق که تیشه به ریشه زده نیاز هست و صد البته به قهرمانی که از عمیق‌ترین دردهای بشری دست روی زانوهایش بگذارد و بلند شود هر زخمی بر ریشه محو نخواهد شد اما سر سبزی دوباره را درست از همان جا نصیب درخت خواهد کرد. و این که پشت هر رفتار ساده یا پیچیده شجره‌ای به بلندای تاریخ بشر خوابیده هیچ چیز در عین سادگی ساده نیست و هیچ چیز پیچیده‌ای انقدر پیچیده نیست. این انسان است که با افکار درونی ذهن خودش، خودش و دنیایش را تغییر می‌دهد و فقط باید قدم برداشت و دل به نا امیدی نسپرد.
Alizadeh
۱۴۰۳/۰۹/۲۲
کتاب خیلی عالی بود دید های روانشناسی و تحلیلی خوبی برای عام میده. 5داستان فوق العاده عجیب رو داره که واقعا پیشرفتشون امید بخشه! اما تقریبا میشه گفت احتمال همچین اتفاقاتی (گذشته بیماران) برای خواننده های کتاب کم بوده و شاید خوب بود که یک مورد نسبتا عادی تر هم نوشته میشد! امابا همه اینها فوق العاده کتاب خوبی بود و دیدم رو نسبت به درمانگران و مراجعه بهشون عوض کرد. و به نظرم خاص بودن داستان ها و درمانشون باعث امید به زندگی و حس شجاعت در خوانندگان میشه. و به نظرم مهم ترین دستاوردم از این کتاب اینه که مهم نیست تو چه شرایطی بزرگ شدیم و چه سختی های فراوانی در طول زندگی کشیدیم. اگر ما انتخاب های درست تر رو انجام بدیم اون وقت از همه اونها سود میبریم و تک تک اون سختی ها میتونن باعث موفقیت و تمایز چشمگیر ما با بقیه بشن. هرچند که واقعا سخته
سمانه اسلامیان
۱۴۰۳/۰۹/۲۱
برای اولین بار تونستم یه کتاب روانشناسی رو تا انتها بخونم. کتاب درحالیکه درمورد مسائل روانشناسی صحبت می کرد، نثر فوق العاده روان و خوبی داشت، ترجمه ی عالی و نوشتاری بدون غلط املایی. کتاب داستان 5 تا از بیماران دکتر روانشناسی هست که به خوبی از پس بیماری شون بر اومدند. داستان زندگی این 5 بیمار، مرا به عنوان مادر سه فرزند شدیدا به فکر فروبرد که چقدر رفتار پدر و مادرها میتونه در آینده ی فرزندانمان تاثیرگذار باشه. حتی کوچترین کلامها، تحقیرکردنها، یا تشویق کردن ها، رفتاری که از ناخودآگاه ما سرچشمه میگیره و به ناخودآگاه فرزندمون رسوخ میکنه و میتونه اون رو دچار مشکلات وانی بکنه یا برعکس تا اوج بالا بکشونه. چقدر به عنوان مادر باید مراقب تک تک رفتار و گفتارم در برایربچه هام باشم.
مریم نوری
۱۴۰۳/۱۰/۱۹
بسیار زیبا و روان نوشته شده از خانم کاترین گیلدینر کمال تشکر رو دارم بابت این کتاب کاربردی برای اولین بار بود به مسائل انسانها از این دیدگاه نگاه میکردم عمیقا با شخصیت‌های کتاب و خانم گیلدینر همراه شدم وغرق کتاب دلم برای تمام کودکان قربانی خشونت سوخت کاش میشد انسانهای آسیب دیده قبل از بچه دار شدن درمان بشن و این روانشناسان با تجربه و با وجدان همه جا باشن نقش حیوانات هم در ارامش روان این افرادکاملا مشهوده من فکر میکنم واقعا چه تعداد کودک در ایران از مشکلات این چنینی رنج میبرن چه لائورا‌ها پیترها دنی‌ها الاناها و مدلین‌ها در سراسر جهان هستند به امید شادی برای تمام کودکان جهان با سپاس فراوان از کتابراه بابت انتشار رایگان این اثر ارزشمند بیش باد.
زهره رضایی
۱۴۰۳/۰۹/۰۹
صبح به‌خیر هیولا درباره‌ی افرادی‌ست که باید آن‌ها را قهرمان‌های روان‌شناسی دانست. درست است که آن‌ها زخم‌های نبرد عاطفی را بر تن دارند، اما آن را تاب آورده‌اند. نویسنده در این کتاب تصمیم گرفته است بر کسانی که موفق شده‌اند تمرکز کند. کسانی که مشکلات پیش‌زمینه‌ای خود را بدون روی آوردن به اعتیاد یا بیماری روانی سهمگینی پشت سر گذاشته‌اند. وظیفه‌ی قهرمان بازگشت، تغییرشکل دادن و آموزاندن آموخته‌هایش به ما مبتدیان است. بدین‌ترتیب این کتاب شیوه‌ای برای تحسین این پنج قهرمان فاتح و روایت سرگذشت وحشتناک اما ارزشمندشان است. هرکدام از آن‌ها با "مینوتور" متفاوتی مواجه بودند، هرکدام سلاح متفاوتی داشتند و هرکدام از استراتژی‌های نبرد متفاوتی استفاده می‌کردند.
Mahnaz teimoury
۱۴۰۳/۰۹/۰۸
به نظر من صبح به‌خیر هیولا درباره‌ی افرادی‌ست که باید آن‌ها را قهرمان‌های روان‌شناسی دانست. درست است که آن‌ها زخم‌های نبرد عاطفی را بر تن دارند، اما آن را تاب آورده‌اند. نویسنده در این کتاب تصمیم گرفته است بر کسانی که موفق شده‌اند تمرکز کند. کسانی که مشکلات پیش‌زمینه‌ای خود را بدون روی آوردن به اعتیاد یا بیماری روانی سهمگینی پشت سر گذاشته‌اند. وظیفه‌ی قهرمان بازگشت، تغییرشکل دادن و آموزاندن آموخته‌هایش به ما مبتدیان است. بدین‌ترتیب این کتاب شیوه‌ای برای تحسین این پنج قهرمان فاتح و روایت سرگذشت وحشتناک اما ارزشمندشان است. هرکدام از آن‌ها با "مینوتور" متفاوتی مواجه بودند، هرکدام سلاح متفاوتی داشتند و هرکدام از استراتژی‌های نبرد متفاوتی استفاده می‌کردند.
پونه
۱۴۰۳/۰۹/۱۵
کتاب به بررسی تاب آورانه عجیب و قهرمانانه پنج انسان می پردازد که مورد سواستفاده قرار گرفتن، دچار احساس ناامنی هستند و به طرز دردناکی آسیب دیدن، سرتوشت وحشتناک آن ها و چگونگی درمان شان، فقط یک داستان بود می توانست یک خیال پردازی احمقانه باشد اما به تلخی نشان میداد که در دنیا بی رحمی های زیادی وجود دارد و آنچه که من عجیب می پنداشتم در واقع عجیب نیست، به من یاد داد بهتر با خودم کنار بیایم، کمی به احوالم آگاه تر شدم کمی احساس آرامش می کنم کمی خوشحالم که تنها نیستم و کمی متاسفم که انسان های بی گناهی چه ظالمانه قربانی می شوند و این آسیب در نسل ها تکرار می شود مگر اینکه آگاهانه رفتارمان را تغییر دهیم.
طاهره عرب کرمانی
۱۴۰۳/۰۹/۲۲
کتابی بسیار زیبا که علاوه برلذت بردن از خواندن آن مکاتب روانشناسی و برخی تکنیکها آشنا می شوید و معرف روانشناسی بالینی است. در ضمن مطالعه از مسئولیت پذیری روانشناس نویسنده لذت بردم چیزی که هنوز هم در جامعه ما جای خالیش کاملا محسوسه و هنوز کسی رو ندیدم که به روانشناس مراجعه کرده باشه و تجربه موفقی را گزارش کنه در صورتی که به خاطر شغلی (مدیر مدرسه) که داشتم افراد زیادی را طی سالها به مشاور وروانشناس ارجاع دادم البته قسمتی از این مساله قابل درک هست اما بطور کلی مساله ای قابل تامل و بررسی است که امیدوارم مورد توجه وپیگیری کسانی که در این رشته کار یا تحصیل می کنند قرار گرفته تا نتایج آن نصیب جامعه گردد.
دلارام 0074
۱۴۰۳/۰۹/۱۱
کتابی نیست که بتونی با اون به مشکلی از درون خودت برسی صرفا اومده چند تا بیمارشو مثال زده که به بیمار اولش نتونسته بود کمک خاصی کنه چون بیمار تمایل نداشت براش از واقعیتا و احساساتش بگه در نهایت گفت بهش حق میدم چون خودمم یه زمانی پدرم ورشکسته شد و نمیخواستم وارد بازی احساسات بشم یه کتاب داستانیه و اگر این کتاب رو میخونید به دید یک رمان بهش نگاه کنید. انتظارم این بود کتابی باشه که همراه با مثال هایی که از بیمارانش میزنه بتونی مشکلاتی رو که درون اکثر مراجعه کننده هاش بود رو بگه شاید اون مشکل توی ما هم وجود داشته باشه و بتونیم شناسایی و رفعش کنیم.
leila
۱۴۰۳/۰۹/۲۵
فوق العاده ست برای کسانی که عاشق رفتارشناسی هستنمن خیلی دوستش داشتم و اشتیاقی که ادامه دادن این کتاب به بهم میداد، سیر نمیشدم، خیلی مسائل بیشتری راجب روانشناسی فهمیدم، و صبور بودن رو بیشتر درک کردم، ممکن است جلسه ی اول برخورد شخصی درون گرا بیماری باشه، و حرفی نزنه تو نمیتونه تایپ شخصیتیش رو تشخیص بدی، خیلی برام جالب بود، بعد یکبار پرسیدن که "میتونم کمکت کنم؟ " سکوت میکنه تا سخنی جاری بشه، و این برام جالب بود چون خودم همچنین شخصیتی دارم که دوست دارم کسی برام وقت بزاره و منتظر بمونه و حرفام رو بشنوه راه حل ارائه بده
اسما حسنی
۱۴۰۳/۰۹/۱۵
بعد از مدت ها، کتابی را چنان با اشتیاق و حوصله خواندم و تمام کردم. روایات داستان ها که از اشخاص واقعی و با رویکرد روانشناسی و به زبان ساده بیان شده، بسیار کمک کننده است؛ و براحتی می شود همذات پنداری کرد. هر کدام از داستان ها، بطور کلی به کودکی و اثر والدین بر عملکرد و روند رشد و بزرگسالی این افراد، مورد بررسی قرار داده است. داستان دنی را بسیار دوست داشتم و بنظرم می شود از هر کدام از داستان ها، فیلمی ساخت. از کتابراه متشکرم برای پیشنهاد و معرفی صبح بخیر هیولا
فهیمه صالحی
۱۴۰۳/۰۹/۲۶
کتاب فوق العاده تاثیر گذار و کارا بود. سال‌ها فکر میکردم چطور ما بدون اینکه آموزش دیده باشیم یا کسی راهنماییمان کرده باشد در کودکی وجوانی راه حل‌هایی برای مشکلاتمان پیدا می‌کردیم که اکنون روانشناسان آن راه حل‌ها را توصیه میکنند. بعد از مطالعه کتاب پی بردم که وقتی در دریای مشکلات مخصوصاً با والدین ناآگاه یا بیمار دست وپا میزنی هرگز متوجه نمیشویم که این عادی نیست. بعد‌ها متوجه میشویم که من یک بچه بودم بدون هیچ نقصی و این آن‌ها بودند که عادی نبودند و این شروع خوبی است.
رها rafiei
۱۴۰۳/۰۹/۱۸
تو دل بستگی رو با عشق اشتباه گرفتی. پیوند خانواده یک انتخاب نیست؛ لزوم زیستی ا ست که برای بقا ضروریه. عشق یک انتخابه. وقتی به مرد بی کفایتی برخورد می کنی که به توجه تو نیاز داره بلافاصله به اون احساس نزدیکی می کنی، چون به این رفتار پیوند خوردی. نقشت یعنی مراقبت از مرد رو از ته دلت می خواستی، و به خاطرش دوست داشته شدی. اما عشق زمانیه که متقابلا به هم اهمیت بدید. تو قراره ویژگی های شخصیتی معشوقت رو تحسین کنی، نه اینکه ازش در مقابل تخریب های دنیای واقعی محافظت کنی. (لذت متن)
پروین احمدی
۱۴۰۳/۱۰/۱۸
این کتاب رو دوست داشتم ازین جهت که لایه های ناشناخته ذهن و حوادث کودکی و تاثیرآن در بزرگسالی و زندگی را بخوبی بررسی میکند شاید هیچ کدوم ازین اتفاقات در کودکی ما رخ نداده باشد اما حداقلش این است که یاد میگیریم با خودمان چه و اطرافیانمان چگونه رفتار کنیم که کمتراسیب ببینیم و بیشتر محبت کنیم.... عمر ما کوتاه است و زندگی و سرگذشت ها و تجربه ها فراوان و فقط با کتاب میتوان بجای دیگران هم زندگی کرد و تجربه کسب کرد ممنونم از کتابهای زیبا و عوامل کتابراه
آرزو سادات شبیری
۱۴۰۳/۰۹/۱۰
روایتی جذاب از پنج مراجع به روانکاوآدمها برای حل مشکلاتشون به روانشناسان و یا روانکاوان مراجعه میکنن. و این میشه شروع یه سفر، من اسمش رو سفر قهرمانی میذارم. سفری که خودت رو کشف میکنی و به خودت متصل میشی. من از خوندن این کتاب خیلی درسها یاد گرفتم و با اینکه حدود یک و سال نیمه که هر هفته با روانکاوم جلسه دارم، و در مسیر این سفرم، از این کتاب بهره کافی بردم. توصیه میکنم این کتاب رو بخونید. دریچه تازه ای از ادراک رفتارهاتون برای شما باز میشه.
sol abd
۱۴۰۳/۰۹/۲۶
به شدت منو جذب کرد. نمی‌تونستم به تمایل خودم برای خواندن کتاب غلبه کنم، به زور کنار میذاشتمش که به بقیه کارام برسم. عالی بود. ممنون از کتابراه برای هدیه رایگان این کتاب ارزشمند و خدا قوت میگم به مترجم کاردرست. زندگی بعضی آدمها، طوریه که برای داشتن یک زندگی معمولی باید بجنگند. هر روز صبح که بیدار میشن باید با هیولای درون خودشون دست و پنجه نرم کنند تا بتونن به کارهای روزمره شون برسن. برای همین می‌تونیم بگیم که موفقیت یه موضوع نسبیه
سوگل رضایی
۱۴۰۳/۰۹/۲۰
این کتاب درس بزرگ زیادی به همه ی ما میده که اولا با کمبودها هم میشه موفق بود دوم همین کمبودها باعث پیشرفتت میشه. سوما ادم فقیر و ثروتمند هم نداره تو هر قشری از جامعه خاتواده مشکلاتی داره مهم این است که بخواهی و بفکر درمان باشیبا اینکه بعضی از مفهوم هاش و اصلاحاتش سخت و قابل فهم نبود و بعضی جاهای داستان گنگ و البته بدرستی زندگی بیمار را توصیف نکرده بود در کل اموزنده بود. ارزش خوندن رو داره😕
سهیلا رفیعی
۱۴۰۳/۰۹/۱۴
اینقدر این کتاب جذاب بود که لحظه‌ای از دستم نمی‌افتاد، نویسنده با روایت داستان شخصیت‌های مختلف، انواع هیجان رو توضیح میده و با طرح سوالات از طرف روانشناس، نحوه تجزیه و تحلیل هیجانات در زمان وقوع تروما رو مطرح میکنه. خوندن این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم، چون همه ما در زندگی کم یا زیاد دچار خشم، ترس، شرمندگی و یاس میشویم و با متن قوی نویسنده کاملا می‌توان همزاد پنداری کرد.
ali seraj
۱۴۰۳/۰۹/۰۸
کاترین گیلدینر، روانشناس‌بالینی در کتاب «صبح‌ به‌خیر هیولا» داستان پنج بیمار خود را بازگو می‌کن. پنج بیمار پریشانی که برای کمک نزد او می‌آیند تا مشکل زندگی‌شان را برایشان حل کند، اما متوجه می‌شوند که رنج‌هایشان ریشه در گذشته‌ای مدفون دارد، گذشته‌ای که تنها با گذر زمان آشکار خواهد شد.
این کتاب داستان سفر التیام روحی پنج قهرمان است، که با غیرقابل‌تصورترین زخم‌ها روبه‌رو می‌شوند.
کاربر E
۱۴۰۳/۱۰/۱۳
سراسر کتاب، به این موضوع فکر میکردم که واقعا هزینه‌ی درمان و روان شناسی برای 5 سال، چقدر میشه🤣🤣🤣🤣🤣
واقعا همه‌ی انسانها، به این جلسات و درمانها نیاز دارن،
چقدر خوب بود اگر در مدارس، در بیمارستان‌ها، در ادارات و همه جا میشد از مزایای یک روان شناس خوب، بهره مند شد،
من از خواندن این کتاب و تغییری که در دیدگاه شخصیت‌ها، چه دکتر و چه بیار، ایجاد شد، لذت بردم
بهروز شایسته پور
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
کتاب "صبح به خیر هیولا" واقعا الهام‌بخشه، چون با تعریف کردن پنج داستان واقعی، نشون میده چطور آدم‌ها می‌تونن از چالش‌های عاطفی عبور کنن و رشد کنن. روایت‌ها ساده و روان هستن، ولی شاید برای کسایی که دنبال تحلیل‌های عمیق‌تر روانشناسی هستن، خیلی تخصصی نباشه. با این حال، برای یاد گرفتن و انگیزه گرفتن از تجربه‌های واقعی، خیلی خوبه.
Pari Askari
۱۴۰۳/۱۰/۰۵
به نظرم کتاب جالبی است. کتابی است که داستان‌هایی پر از رنج و درد آدم‌هایی را میگوید که در غرب مثلا متمدن زندگی کردند و در بستری از فساد و تباهی یاد گرفتند که قوی باشند و به زندگی کردن ادامه بدهند...
البته نویسنده این کتاب در حین گفتن داستان بیمارانش نکات روانشناسی جالبی را بیان کرده است.
یوسف رضا عابدی
۱۴۰۳/۰۲/۰۸
اگه مطالعات روانشناسی دارید قطعا توصیه میکنم اگه ندارید هم به چشم خواندن پنج تا داستان حرفای خوبی داره. که البته ممکنه جزئیات زیادی داشته باشه و خسته بشید که به نظرم کاملا می‌ارزه.
نيلوفر
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
صبح بخیر هیولا بدون هیچ اغراقی، یکی از بهترین کتاب‌هایی هست که من تا به حال خوندم. هر پنج نفر برای زندگی خودشون و یا اطرافیانشون شبانه روز جنگیده بودن و با افراد سمی‌ای که اغلب پدر و مادر خودشون بودن دست و پنجه نرم کرده بودن. من به شخصه بیشترین ارتباط رو با دنی گرفتم.
بنفشه آریاراد
۱۴۰۳/۱۰/۲۳
کتاب بخوبی در چند فصل روایت چند بیمار را تعریف می‌کند. آدم‌های که بی آنکه بدانند مورد خشم و سواستفاده یا دلشکستگی و اندوه قرار گرفته‌اند و باعث بهم خوردن حتی نحوه صحیح سوگواریشون شده است. کتاب برای رشد توسعه فردی در اعتماد بنفس و آگاهی از وضعیت خیلی مناسب است
Sh A
۱۴۰۳/۰۹/۲۰
باسلام. این کتاب بسیارقوی وفوق العاده هست. اونقدرماهرانه مسائل روانشناسی رو در قالب داستان واقعی بیان شده که خیلی عمیق خواننده میتونه بامسائل ذکرشده ارتباط بگیره. وخیلی راحت میتونیم نکات مشابه روتوی زندگیمون ببینیم. ازتون خیلی سپاسگزارم بابت این کتاب.
فاطمه اس
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
توصیه میکنم که حتماً بخونید، اصلا لازم نیست روانشناسی خونده باشید چون کتاب خیلی روان و ساده مطالب رو توضیح میده. بعلاوه با خواندن کتاب ممکن هست لایه‌های پنهان در ناخودآگاه خودمون هم دچار دگرگونی و شفافیت بشوند و بتونیم علت بعضی رفتارها رو متوجه بشیم.
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۱
با خواندن این کتاب متوجه می شوید. رفتارهای ساده ولی مکرر، در طولانی مدت چطور می توانند روی روان برخی از افراد تاثیر بگذارد. به علاوه برخورد با آدم هایی که چنین روزهای سختی را پشت سر می گذارند، کار راحتی نیست و باید برایش تمرین کنیم.
محمد مجتبی علی دادیان
۱۴۰۳/۰۹/۰۹
داستان از اینجا شروع می‌شود که این ویژگی‌های به ظاهر عادی، اصلا عادی نیستند. و براثر اتفاقات زیاد و در مدتی طولانی به وجود آمده‌اند و همین مسئله آن‌ها را به حدی از فشار روانی کشاند که خود را به مطب کاترین گلیندر برسانند
Faezeh Zaher
۱۴۰۳/۰۹/۲۵
کتاب خوبی بود، فعلا داستان اولین قهرمانش رو خوندم، بیشتر برای من احساس انگیزه پیدا کردن و به خود اومدن و بهانه نیوردن برای چیز های الکی، داشت. خیلی به جنبه روانشناسی کتاب پی نبردم، بیشتر غرق داستان شدم،
مینو رحمتی
۱۴۰۳/۰۹/۲۲
اولین کتاب روان‌شناسی بود که اینقد درگیرش شدم تا کامل نخوندم نتونستم رهاش کنم، واقعا تحسین برانگیز و تاثیر گذار از نظر منم شخصیت‌ها واقعا قهرمان بودن سختی‌هایی کشیده بودن که از توان درصد بالایی خارجه
احمدی
۱۴۰۳/۰۹/۱۹
سلام و درود کتاب صبح بخیر هیولا در مورد روانشناختی است به بررسی چالش‌های عاطفی و روانی می‌پردازد. به افرادی که تحت نظر درمانگر هستن کمک می‌کند که با درمانگرشان ارتباط برقرار کنند ممنون از کتابراه عزیز
ی بدلی
۱۴۰۳/۰۹/۱۵
با تشکر فراوان از کتابراه
قلم جذاب نویسنده و گیرایی داستان‌های تعریفی و تعلیم مفاهیم روانشناسی از بهترین نقاط قوت این کتابه. طوری که وقتی شروع به خوندنش کردم هر لحظه‌ دلم می‌خواست برگردم و ادامه کتاب را بخونم.
گردآفرید
۱۴۰۳/۱۰/۱۱
کتاب خوبی بود. به خوبی میشه با شخصیت هاش ارتباط گرفت. داستان هاش هم طوری بود که دوست داشتم زودتر ببینم چی میشه.. بعلاوه بعد از خوندنش احساس میکنی نگاهت نسبت به آدمای اطرافت و حتی خودت تغییر میکنه
سمیه برازنده
۱۴۰۳/۰۹/۲۳
کتاب بسیار عالی بود، پنج موردی که از کودکی مشکلات متعددی داشتن که باعث بروز مشکلات بزرگار تو بزرگسالی و روابط شده بود. جالب اینچین که همه این افراد از طرف خانواده و نزدیکان خودشون ضربه خورده بودن
مهیا سادات علوی
۱۴۰۳/۰۹/۱۹
کتابی بسیار خوب از نظز آگاهی بخشی و بسیار دردناک از نظر محتوا.
با خوندن این کتاب بیشتر متوجه شدم ۹۹/۹درصد مشکلات ریشه در کودکی دارند و این چقدر ایفای نقش مادری الآنم رو سخت تر میکنه
Z Abbasi
۱۴۰۳/۰۹/۱۰
"مردم به شکل‌های شگفت‌انگیزی متفاوتی می‌توانند قهرمان باشند" در ابتدای داستان افراد با روند غم‌انگیزی از درد مواجه میشیم ولی چیزی که خواندن رو ارزشمند میکنه برخورد قهرمانانه بیماران و رشد اونهاست
م ش
۱۴۰۳/۱۰/۲۲
این کتاب رو به همه پدر و مادرهایی که قصد بچه دارشدن دارند پیشنهاد میکنم خودم بعداز خوندن این کتاب به تمام اشتباهات تربیتیم پی بردم‌ای کاش قبلا با این کتاب آشنا شده بودم
سارا سوری
۱۴۰۳/۱۰/۲۱
واقعا کتاب تاثیر گذار و قشنگی بود. آدم به قدرت شخصیت بعضی از آدم‌ها غبطه می‌خوره. لابه لای تروماها و درد‌های داستان آدم گاهی خودش رو میبینه
زهرا‌فخرایی
۱۴۰۳/۱۰/۱۹
سلام کتاب اطلاعات خوبی در رابطه بامراحل رشد انسان به خواننده می دهد. شاید خیلی از اشکالات رفتاری در بزرگسالی را به عواملش توجه نمیکنیم که ریشه در کودکی دارند.
amir karami
۱۴۰۳/۱۰/۱۲
کتاب نسبتا خوبیه ولی زیاد به جزئیات هر شخصیت پرداخته و کم تر از نتایج و غالب گیری شخصیت‌های هرکارکتر در نمونه‌های عمومی جامعه‌ی انسانی پرداخته
هیما.م
۱۴۰۳/۰۹/۲۷
کتاب جالبی بود پیشنهاد میکنم با دقت بخونید چون کتابدهای روانشناختی مخصوصا در حوزه مسائل عاطفی خیلی کتاب‌های حساسی هستن و سرسری نمیشه ازش گذشت
شهین جعفری
۱۴۰۳/۰۹/۲۱
باسلام و تشکر از کتابراه، به نظرم این کتاب انعطاف پذیری ذهن و روح انسان را نشان می‌دهد. شخصیت‌های این کتاب بیشتر مشکلاتشان از دوران کودکی شکل گرفته بود.
شهربانو همایون
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
داستان‌ها را بسیار روان و زیبا بیان کرده و مشکلات روحی و روانی و نحوه درمان اونها رو با داستان قابل فهم کرده. من که این سبک کتاب‌ها را خیلی می‌پسندم.
1 2 3 >>