معرفی و دانلود کتاب سیاگالش
برای دانلود قانونی کتاب سیاگالش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سیاگالش
کتاب سیاگالش نوشتهی ابراهیم اکبری دیزگاه، سرگذشت طلبهای است که به دلیل باورهای دینی اشتباه و انجام کارهای عجیب مردم یک روستا، به غاری در وسط جنگل پناه میبرد و سالها در آنجا میخوابد.
دربارهی کتاب سیاگالش:
در این کتاب با داستان زندگی طلبهای به نام یوسف رستمی آشنا میشوید که در دهه محرم برای تبلیغ به یکی از روستاهای جنگلی تالش میرود و با اتفاقات عجیبی مانند ناپدید شدن آخوند قبلی روستا، ظهور فرقهای در میان مردم، شیطنت دختری عاشق، توطئهی نزدیکانش که سالها پیش او را در جنگلی رها کردند و ... مواجه میشود. در پایان از دست این مردم فرار میکند و به غاری پناه میبرد و صدها سال در آنجا میخوابد.
نویسنده در این رمان علاوه بر اینکه به یکی از مسائل مهم دینی که گفتگو و ارتباط با خداوند است میپردازد، شخصی افسانهای به نام سیاگالش را معرفی میکند که در فرهنگ مردم تالش وجود دارد. مردمان این شهر معتقدند که سیاگالش حافظ حیوانات جنگل است و در مشکلات به آنها کمک میکند.
کتاب سیاگالش برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن رمانهای فارسی علاقه دارید، این کتاب برای شما مناسب است.
در بخشی از کتاب سیاگالش میخوانیم:
از میان کوه پایین آمدم؛ بهتر است بگویم هبوط کردم تا به جایِ جناب حجّتالاسلام دکتر اسکندر کاینات (مُدّظلّهالعالی) در دانشگاه آزاد شهر سخنرانی کنم. بعدازظهر بود؛ من هم برنامهای نداشتم در روستا. از طرفی میخواستم در شهر آباواجدادی بعد از سالها سیاحت کنم. در مسیر 25 کیلومتری بااینکه میخواستم به ریشه و تبارم در این منطقه فکر کنم؛ اما ذهنم مدام حول اسم و لقب این جناب چرخید. هنوز به صفاتش خیلی واقف نیستم، حتماً صفات خاصش تماشاییتر خواهد بود. جالب بود ترکیب چهار چیز ناهمگن کنار هم؛ حجّتالاسلام - دکتر - اسکندر - کاینات! هرچه خواستم این چهار کلمه را کنار هم تجسم کنم، نتوانستم. خود این آقا را از نزدیک زیارت نکرده بودم که ببینم چه شکل و شمایلی دارد و چگونه این چهار کلمهی ناهمگن یکجا دلالت میکنند بر او. لذا وقتی زنگ زد و بیمقدّمه گفت: «من رزومه و پروندهی تحصیلی تو را دیدهام، من هرکس را به جایِ خود به دانشگاه نمیفرستم.» جا خوردم از اینکه رزومه و پروندهی تحصیلی من را کجا دیده، جناب حجّتالاسلام دکتر؟ ولی از بس این نام برایم غریب بود، نتوانستم چونوچرا بکنم. دوست داشتم سریع آن دلالتها را ببینم. همچنین آن ملاتی را که این چهار کلمه را وصل کرده به هم.
در راه مُدام به درختها و صخرهها نگاه میکردم و به یاد اسکندر مقدونی میافتادم که بخاراتش از اسم حاجآقا برمیخاست. انگار جلوِ چشمم بود که اسکندر با قشون خونخوارش میتاخت به تخت جمشید و غارتش میکرد. تعجّبم از این بود که با آن خاطرهی تلخ، چرا اسمش همچنان مانده بر روی مردم؛ حتّی بر رئیس سازمان دیانت! اسم عجب چیز مرموزی است. همیشه خودش را میچسباند به قدرت، ولو اینکه آن قدرت دو هزار سال پیش ظهور کرده باشد. یادم باشد حتماً این تنافر اسمی را تذکر بدهم به حجّتالاسلام. البته از قدرت ذاتی اسم هم نباید غافل بود؛ چرا فرشتگان بعد از اینکه دریافتند حضرت آدم عالِم اسماست، سر سجده فرود آوردند؛ وگرنه قبل از آن به فساد و خونریزی آدم اشاره داشتند؟ البته آن اشارات درست بود در جای خود؛ ولی هنوز تکلیف اسم و فامیلی این شیخ مسئله است برایم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سیاگالش |
نویسنده | ابراهیم اکبری دیزگاه |
ناشر چاپی | نشر محتوای الکترونیک صاد |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 414 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7459-12-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |