معرفی و دانلود کتاب سلول شیشهای
برای دانلود قانونی کتاب سلول شیشهای و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سلول شیشهای
زندان چه تأثیری بر روح و روان آدمی میگذارد و چطور باید با اثرات سوء آن مقابله کرد؟ پاتریشیا های اسمیت در کتاب سلول شیشهای داستان مردی به نام فیلیپ کارتر را روایت میکند که درگیر توطئهی بیرحمانهای میشود. از این رمان جنایی روانشناختی که بر مبنای داستانی واقعی شکل گرفته، در سال 1978 اقتباسی سینمایی شده است.
دربارهی کتاب سلول شیشهای:
همهچیز از یک نامه شروع شد. در سال 1961، پاتریشیا های اسمیت (Patricia Highsmith) از یکی از طرفدارانش نامهای دریافت کرد. برخلاف پیغامهای معمول هواداران، این نامه از زندان ارسال شده بود و از طرف یک زندانی بود. مکاتبهای طولانی میان های اسمیت و زندانی مشتاق درگرفت و در این میان، های اسمیت دلمشغول آسیبهای روانیای شد که حبس طولانیمدت در انسانها ایجاد میکند.
کتاب سلول شیشهای (The Glass Cell) حاصل این مکاتبات و تأملهاست و بر مبنای داستانی واقعی شکل گرفته است. این رمان داستان مردی به نام فیلیپ کارتر را روایت میکند که همکارانش او را مقصر یک کلاهبرداری معرفی میکنند و او بر مبنای این اتهام ناچار است شش سال را در یک زندان ایالتی در آمریکا سپری کند.
فیلیپ کارتر که مردی آرام است کمکم تغییر میکند. او با قوانینی سفتوسخت و ناعادلانه، با تنبیههایی خشن، و با افرادی نااهل آشنا میشود که رفتهرفته او را تبدیل به مردی مشکوکتر و خشنتر میکند، مردی که برای فرار از واقعیت خشن زندگی به مواد مخدر پناه میبرد.
های اسمیت در رمان سلول شیشهای تنها به جنبههای روانشناختی حضور در زندان بسنده نمیکند، بلکه داستان معمایی و جناییای را به رشتهی تحریر درمیآورد که حول محور نجات کارتر از زندان میچرخد. همسر کارتر، هیزل، و دوست و وکیل او، سالیوان، در تلاشاند تا پرده از این کلاهبرداری بردارند و انتقام بیعدالتیای را که در حق کارتر شده بگیرند. اما آیا آنها موفق میشوند به کارتر کمک کنند و زندگی گذشته را به او بازگردانند؟
فیلمهای اقتباسشده از کتاب سلول شیشهای:
هانس وی. گایسندورف، از این رمان، اقتباسی سینمایی به زبان آلمانی (Die gläserne Zelle) کرده که در سال 1978 نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلم خارجی در اسکار شده است.
نکوداشتهای کتاب سلول شیشهای:
- ترکیب بینظیر پاتریشیا های اسمیت که بینشهای روانشناختی ناراحتکننده، حالوهوای پرتنش و بدخواهانه، و پایان مبهم درخشان را باهم درمیآمیزد. (تایم)
- رمانهای پاتریشیا های اسمیت بهشکل بینظیری خواننده را به چالش میکشد... کابوس دردناکی که تا صبح روز بعد انسان را درگیر خود میکند. (نیویورکر)
کتاب سلول شیشهای برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای جنایی و معمایی با حالوهوای روانشناختی علاقهمندید، این کتاب را از دست ندهید.
با پاتریشیا های اسمیت بیشتر آشنا شویم:
شهرت نویسندهی آمریکایی کتاب حاضر مرهون رمانهای جنایی روانشناختی است. پاتریشیا های اسمیت شخصیتی به نام «تام ریپلی» خلق کرده که در 5 رمان او ظاهر شده است.
های اسمیت در طول پنج دهه فعالیت 22 رمان و داستان کوتاه نوشته که از بسیاری از آنها اقتباس سینمایی نیز شده است. آلفرد هیچکاک یکی از کارگردانهایی است که فیلم «بیگانگان در قطار» را بر مبنای رمانی از های اسمیت ساخته است.
از این نویسندهی پرافتخار، تا کنون کتابهایی به فارسی برگردان شده است که «آب عمیق»، «طراحی و نوشتن داستانهای معمایی»، «پرندههای آمادهی پرواز و چهار داستان دیگر» و... از جملهی آنهاست.
در بخشی از کتاب سلول شیشهای میخوانیم:
دو نفر از نگهبانها اکنون بدن بیجان چرنیور را از آن جا به سوی قفس میبردند. یکی از نگهبانها سکندری خورد و نزدیک بود بیفتد. کسی دیوانهوار به این حرکت خندید.
درِ چند تا از سلولها تلقتلقی کرد. درهای دیگر هم همینطور. ناگهان صدای به هم خوردن اشیایی فلزی شبیه به ماشین سنگینی به گوش رسید که انگار درست کار نمیکند. نگهبانان بیشتری به بلوک سرازیر شدند و عقبوجلو دویدند و با دهانهای باز نعره کشیدند، هرچند صدایشان اصلاً به گوش نمیرسید. اسلحهای شلیک کرد. کارتر متوجه نشد کدام نگهبان شلیک کرده بود، اما ناگهان همهشان به سقف و همهجا شلیک کردند. از سلاحهایشان دود بیرون میزد. سکوتی نازل شد، چنان سکوتی که کارتر حالا میتوانست صدای نفسنفس زدن نگهبانها را هم بشنود. دهانشان باز مانده بود و با چشمان گشادشده به اطراف نظر میانداختند تا ببینند آیا زندانیای هست که جرئت بکند از جایش تکان بخورد. درهای بیشتری بسته شدند.
دو نگهبان، مانون و یکی دیگر، به آرامی در جهات مخالف در بلوک قدم میزدند و سلاحهایشان را همچنان بالا گرفته بودند. وقتی دیدند که همهچیز آرام است، کمکم به سوی قفس در انتهای بلوک رفتند. آن جا باز هم صدای همهمه میآمد و جمعی میغریدند. افراد پشت میلهها میدانستند که به ناهار نمیرسند.
یکی از نگهبانها که به کارتر نزدیک میشد، گفت: «این کیه؟ تو کی هستی؟»
«کارتر شمارهی 37765.»
«چته؟»
به نظر میرسید که پای بیقرار نگهبان مترصد است به او ضربه بزند، برای همین کارتر تلاش کرد که بایستد. خودش را به در نزدیکترین سلول آویخت و حس کرد دست یک زندانی از لای میلهها به کمکش آمده تا با ساعدش او را بالا بکشد. دست سیاه بود. «من باید برم بیمارستان.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سلول شیشهای |
نویسنده | پاتریشیا های اسمیت |
مترجم | شاهپور عظیمی |
ناشر چاپی | انتشارات چترنگ |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 354 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8066-53-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی خارجی |