معرفی و دانلود کتاب حیوانات شب رو

معرفی کتاب حیوانات شب رو

کتاب حیوانات شب رو به قلم آستین رایت، در شهری کوچک با فضایی تیره و شخصیت‌هایی عمیق روایت می‌شود. اثری روان‌شناختی، معمایی و جنایی که تعلیق بسیار زیادی دارد و نمی‌گذارد به‌راحتی از پای آن بلند شوید. این کتاب در میان سیل رمان‌های جنایی و روان‌شناختی موفق شد نظر مثبت منتقدان و مخاطبان عام را جلب کند، و تام فورد، کارگردان آمریکایی، فیلم سینمایی از روی این اثر اقتباس کرد که آن نیز به موفقیت چشم‌گیری تبدیل شد.

درباره‌ی کتاب حیوانات شب رو

سوزان مورو که سالیان سال است از همسرش،‌ تونی هستینگز، جدا شده، متن اولیه‌ی کتابی از او دریافت می‌کند. همسر کینه‌توز سابق سوزان برای کتابش از او نظر می‌خواهد و وقتی سوزان شروع به خواندن این کتاب می‌کند، غرق شخصیت‌های تخیلی کتاب می‌شود و می‌بیند که با گذشته‌ی مشابه و تاریک خودش روبه‌رو شده است. داستانی که همسر سابق سوزان نوشته، قصه‌ی جنایتی وحشتناک است؛ قصه‌ی حمله‌ای غافلگیرکننده در بزرگراه و کلبه‌ای در دل جنگل و قصه‌ی هولناک مرگ و فساد. مردی که سوزان زمانی عاشقش بود چطور می‌تواند چنین قصه‌ی خوفناکی را روایت کند؟ و چرا پس از این همه مدت او چنین داستان آزاردهنده‌ای را با چنین پیغام شخصی برای سوزان فرستاده است؟

رمان‌ها نیز مانند پروانه‌ها زندگی به‌یادماندنی و عمر بسیار کوتاهی دارند. رمان‌ها منتشر می‌شوند و مورد نقدوبررسی قرار می‌گیرند – شاید هم کسی به آن‌ها توجهی نکند – و از یادها می‌روند. فقط تعداد کمی از رمان‌ها هستند که پس از یک‌دوره‌ی مهم همچنان در یادها می‌مانند. یکی از این رمان‌ها همین کتاب حیوانات شب رو (Nocturnal Animals) است که به چنین تقدیری رسید. گرچه وقتی در سال 1993 برای نخستین بار در آمریکا منتشر شد، آنقدری سروصدا نکرد. اما به سال 2010 که به لطف ویراستاری مشتاق در بریتانیا مجدداً منتشر شد، برای مدتی موضوع بحثِ محافل عاشقان کتاب بود.

لحن کتاب آستین رایت (Austin Wright) آرام و قدرتمند و شدیداً غریب است. کتاب حیوانات شب رو شاید در نگاه اول اثری ساده به‌نظر برسد ولی کاملاً پیچیده است. درون‌مایه‌ای ابتدایی که خواننده قبل از هرچیزی با آن برخورد می‌کند، انتقام‌جویی است، اما همان‌طور که با روایت کتاب پیش می‌رویم، با لایه‌های بیشتری روبه‌رو می‌شویم که ذهن هر خواننده‌ای را درگیر می‌کند و باعث گیجی‌اش می‌شود. چراکه وقتی سوزان شروع به خواندن دست‌نوشته‌ی رمان اول همسر سابقش می‌کند، نمی‌تواند واقعیت را از خیال تمیز بدهد. بنابراین، خواننده نیز در این گمراهی و منگی شخصیت سوزان با او همراه می‌شود.

کتاب حیوانات شب‌رو، که ابتدا به نام «تونی و سوزان» منتشر شد، داستانی است در داستانی دیگر در یک روایت اصلی. آستین رایت با گذاشتن این عنوان روی کتابش قصد داشته تا دو دسته بودن شخصیت‌ها را به خوبی نشان بدهد. نویسنده در کتاب حیوانات شب رو قدرت بالای خودش را در بازی با ذهن خواننده به کار گرفته و با مهارت بسیار ناخودآگاه مخاطبش را درگیر می‌کند. آستین رایت خواننده‌اش را در کتاب حیوانات شب رو راهی سفری خیال‌انگیز و وهم‌آلود می‌کند که سرشار از تنهایی و ترس از تنها ماندن است و به اگزیستانسیالیستی بودن بشر معاصر اشاره‌هایی می‌کند. آنچه که باعث شده این اثر خواندنی، به‌یادماندنی و جذاب باشد، خشونت‌هایی آشکار است مثل قتل و انتقام‌جویی که نویسنده در سیاهی شب این‌ها را روایت می‌کند.

قلم آستین رایت در این کتاب گیرا و ساده و سلیس است و با استفاده از ظرافت داستان‌سرایی آوردن استعاره‌های بسیار توانسته فضای اسرارآمیز و هولناک را به زیبایی ترسیم کند که برای خواننده ملموس‌تر و درک‌پذیرتر باشد. آستین برای شخصیت‌پردازی قصه‌اش نیز ظرافت و زیرکی به خرج داده و آن‌ها را منحصربه‌فرد آفریده است؛ از سوزان، زنی تنها و غمگین، و تونی، نویسنده‌ای در پی انتقام، گرفته تا بابی آندس، کارآگاهی پیگیر و ریزبین.

کتاب حیوانات شب رو با ترجمه‌ی شاپور عظیمی به یاری انتشارات افق چاپ و منتشر شده و در دسترس شما علاقه‌مندان به این ژانر قرار گرفته است.

اقتباس سینمایی از کتاب حیوانات شب رو

تام فورد در سال 2016 فیلمی از روی این کتاب ساخت و از بازیگران مشهوری چون جیک جیلنهال و اِیمی آدامز و مایکل شَنِن بازی گرفت که توانست در رشته‌ی بازیگر مرد مکمل نامزد جایزه‌ی اسکار بشود. تام فورد همچنین توانست به خوبی حال‌وهوای کتاب را در فیلمش خلق کند.

نکوداشت‌های کتاب حیوانات شب رو

• گیرا، هولناک، زیبا و هراس‌انگیز و فراموش‌ناشدنی. (روث رندال،‌ نویسنده)
• حیوانات شب رو بی‌بدیل است. این رمان من را پریشان‌حال و غافل‌گیر کرد. (Observer)
• جذاب، مسحورکننده و به‌شدت فریبنده. (New York Times)
• نمایی از گناه و انتقام که مغزتان را به بازی می‌گیرد و اضطراب به جان‌تان می‌اندازد. (Sunday Times)

کتاب حیوانات شب رو برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به دنبال یک رمان روان‌شناختی، جنایی، دلهره‌آور با درون‌مایه‌ی عشق هستید، لحظه‌ای از خواندن این کتاب غافل نشوید.

در بخشی از کتاب حیوانات شب رو می‌خوانیم

دو اتومبیل؛ تونی هستینگز در اتومبیل خودش و به‌دنبال بابی آندس در خیابان‌های آرام تاپینگ به‌سوی هرمانس در حرکت بود. به پارکینگ بزرگی در اطراف هرمانس رسیدند. هرمانس ساختمان یک‌طبقۀ پت‌وپهنی بود با تابلویی قرمز روی پنجرۀ آن. این تابلو به هوای گرگ‌ومیش درخشش بیشتری می‌بخشید و به تاریک شدن هوا سرعت می‌داد. بابی به‌طرف اتومبیل تونی آمد و گفت: «همین‌جا منتظر باش.»

تونی از توی اتومبیلش دری را تماشا کرد که به هرمانس منتهی می‌شد. در همان حال سروکلۀ شب پیدا شد. بعد از مدتی دو نفر آمدند بیرون. بابی را شناخت و متوجه شد آن‌یکی ری است. آن‌ها در نور برافروختۀ همان تابلو با هم حرف زدند. ری ایستاده بود و دست‌هایش را روی کپل‌هایش گذاشته بود. آندس پشت به تونی ایستاده بود و به او نگاه می‌کرد. ری حالتی از بیزاری از خودش نشان داد، به‌طرف در برگشت، نظرش عوض شد. دو پلیس در آستانۀ در‌ ظاهر شدند. ری ادا درآورد. یکی از پلیس‌ها شانۀ ری را لمس کرد. او دستش را پس زد. سپس هنگامی که آن پلیس مشغول دست‌بند زدن به او بود و به‌سمت اتومبیل ستوان راهنمایی‌اش کرد، تسلیم شد و عکس‌العملی نشان نداد. بابی آندس برگشت سراغ تونی.

«ما داریم می‌ریم به کمپ خودم. توی بیر ولیه. دنبالمون بیا.»

موقعی که راه افتادند، هوا کاملاً تاریک شده بود. اتومبیل پلیس جلو بود، به‌سرعت از جادۀ دره پایین می‌رفت. یک اتومبیل گذری بین اتومبیل تونی و بابی قرار گرفت، سپس از اتومبیل بابی سبقت گرفت اما جرئت نکرد از اتومبیل پلیس رد بشود و کاری کرد که تا هشت کیلومتر جلوتر ردیفی از چهار اتومبیل به حرکت ادامه دهند.