معرفی و دانلود کتاب سفر به گرای 270 درجه

عکس جلد کتاب سفر به گرای 270 درجه
قیمت:
۷۴,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب سفر به گرای 270 درجه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب سفر به گرای 270 درجه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب سفر به گرای 270 درجه

کتاب سفر به گرای 270 درجه نوشته احمد دهقان، نگاهی جدید به جنگ است که به چند زبان زنده جهان ترجمه شده و اثر داستانی مهمی در این حوزه به شمار می‌رود. این رمان توانست جایزه بیست سال داستان نویسی، چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و بیست سال ادبیات پایداری را از آن خود کند.

نه تنها در ایران که در اکثر جهان ادبیات چه به صورت نفرت از جنگ و بازبینی واقعیت‌ها و تبعات انسانی و مالی آن مانند جنگ و صلح تولستوی که نگاهی است منتقدانه به جنگ و سرنوشت مردان جنگی و چه به صورت نگاه زیبا شناختی به جنگ در بیشتر کتاب‌های پس از جنگ‌های بزرگ که مردان جنگ و نویسندگان جنگی آن را به عنوان خاطره داستانی و یا به صورت رمان جنگی نوشته‌اند.

این مقوله پس از جنگ هشت ساله ایران و عراق و ادبیات و هنر دفاع مقدس به صورت آشکار خود را نشان می‌دهد. یعنی کمتر می‌توان رمان و داستانی یافت که به صورت منتقدانه مانند جنگ و صلح تولستوی به جنگ پرداخته باشند. زیرا جنگ در ایران تحمیلی بود و دفاع مقدس و نگاشتن از جنگ ثواب ابدی داشت. لذا نمی‌شد به چنین جنگی منتقدانه نگریست. اما آنچه در وداع با اسلحه می‌گذرد در ایران اسلامی مقدس است و حس ناستولوژی و دلتنگی جبهه‌ها را به دنبال دارد.

احمد دهقان از نویسنده‌هایی است که در آثارش با عبور از لایه‌های ترد و شکننده، به اعماق جنگ راه پیدا می‌کند. راوی این داستان با «سفر به گرای 270 درجه» زندگی دیگری را تجربه می‌کند و ما را با خود به فراسوی آنچه اتفاق افتاده است می‌برد.

در بخشی از کتاب سفر به گرای 270 درجه می‌خوانید:

آرام قدم بر می‌دارم. تقی شانه به شانه‌ام می‌شود. کلاه کاموایی‌اش را کشیده رو گوش و گوشی بیسیم را داده زیر آن. سرش را می‌آورد جلو و آرام می‌گوید: «حیدر سلام می‌رسونه، می‌گه خداحافظ!» سر تکان می‌دهم. پاهایم را بیش از حد معمول بالا می‌آورم. انگاری رو زمین خرده شیشه پاشیده‌اند. منطقه ساکت است. با دشمن فاصله زیادی داریم.

بشین. در جا می‌نشینم و سرم را بر می‌گردانم و به عقب نگاه می‌اندازم. سایه پر رنگی هستیم که تا خاکریز خودی کشیده شده‌ایم. هنوز همه ستون وارد دشت نشده. سر بر می‌گردانم. چند خمپاره از طرف دشمن شلیک می‌شود، از بالای سرمان می‌گذرد و پشت خاکریز می‌ترکد. از دو ورمان ستون نیروها به سمت دشمن در حرکتند. آرام و در سکوت می‌روند و تو تاریکی گم می‌شوند.

بلند شو. بر می‌خیزم و پشت سر حاج‌ نصرت به راه می‌افتیم. رد شنی تانک‌ها رو زمین کشیده شده و گویی هزاران کرم خاکی با بدن‌های بند بند رو زمین پخش شده‌اند. علی می‌زند به شانه‌ام و با دست زمین را نشانم می‌دهد. سرم را تکان می‌دهم. نمی‌خواهم حرفی بزنم. می‌دانم اگر کلامی از دهانم خارج شود، درد دل علی شروع می‌شود. تقی سرش را می‌آورد در گوشم و می‌پرسد: «تانک‌هاشون تا این جا اومده بودن!؟»

با اشاره سر جوابش را می‌دهم. رد شنی تانک‌ها چپ و راست همدیگر را قطع کرده‌اند. منوری در آن دورها روشن می‌شود. رو دو پا می‌نشینیم. آن‌ قدر نزدیک نیست که درازکش شویم. صدای شلیک چند تیر می‌آید. جلوتر، سایه‌هایی که به کپه خاک می‌مانند، دیده می‌شود. علی می‌گوید: «تانک‌ها رو باش!»

منور خاموش می‌شود. پا می‌شویم و راه می‌افتیم. به دور و بر نگاه می‌اندازم. هیچ کدام از ستون‌هایی را که به موازات ما به سمت دشمن می‌رفتند، نمی‌بینیم. احساس تنهایی می‌کنم.

به یکباره یکی از تانک‌های دشمن به سمت ما شلیک می‌کند. تیرهای رسام مانند دانه‌های تگرگ از بالای سرمان می‌گذرد و عقب ستون را درو می‌کند. می‌ریزیم رو زمین و آن را گاز می‌گیریم. بی‌حرکت می‌مانم. قلبم تند می‌زند. آیا ستون را دیده‌اند؟ نوک انگشتانم یخ می‌زند. اگر ستون‌مان را دیده باشند، کارمان تمام است. نه راه پس داریم و نه راه پیش. زورکی آب دهانم را قورت می‌دهم. ترس برم می‌دارد که نکند دشمن صدای آن را بشنود! علی از پشت، پوتینم را فشار می‌دهد. از انتهای ستون سر و صدا می‌آید. تقی خودش را می‌کشد کنارم. نفسم تو سینه حبس می‌ماند. گردن می‌کشم تا ببینم ته ستون چه اتفاقی افتاده. چیزی نمی‌بینم. خدا خدا می‌کنم سر و صداشان بخوابد. یکی بلند بلند فریاد می‌کشد و صدای کشمکش می‌آید و بعد صدای خفه‌ای که آرام‌ آرام خاموش می‌شود. صورتم را در هم می‌کشم و به خودم فشار می‌آورم. گویی من مجروح شده‌ام و من هستم که فریاد می‌کشم و باید خفه شوم. صداهای گنگ و درد آلود ته ستون فروکش می‌کند. منطقه یکپارچه سکوت می‌شود.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب سفر به گرای 270 درجه
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات سوره مهر
سال انتشار۱۳۹۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات248
زبانفارسی
شابک978-600-175-333-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان دفاع مقدس
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب سفر به گرای 270 درجه

1375sk
۱۴۰۱/۰۱/۲۶
کتابیه که زبان خیلی ساده‌ای داره. حس میکنم ضعفی که داره اینه که زبان کتاب برای زمان جنگ زیاده ساده و جملات زیادی کوتاه بود. به عنوان‌مثال کتاب سووشون رو اگر خونده باشید میبینید که تصویرسازی‌های فوق العاده قوی تری داره که توی این کتاب همچین چیزی نمیبینیم به این قوت. ولی خب این برمیگرده به توانایی نویسنده. درکل کتاب خوبیه ارزش خواندن داره
راحله زارعی
۱۳۹۸/۰۶/۰۱
همیشه از نظر من شخصیت‌ اصلی داستان یه قهرمان باید باشه ولی ناصر اینگونه نبود. علت اینکه بین همه محبوب شده بود اصلا در داستان مشخص نبود. انگار از روی جبر به جبهه رفته و در اخر هم برگشت. در کل داستانی بود که ادمو تحت تاثیر قرار میدادو روان و جذاب بود.
سید رضا داورنیا
۱۴۰۱/۰۲/۲۷
کتاب بسیار جالبی بود. خودم از رزمندگان زمان جنگ هستم. تمام حوادثی که در کتاب شرح داده شده، برای من هم اتفاق افتاده. حتی مجروح شدن.
من را به آن روزها برد. روزهای پر از یکرنگی و مردانگی.
مهتاب اقایی
۱۳۹۹/۰۲/۰۶
برخلاف تعریفهایی که شنیدم یک داستان معمولی بود. داستان به زبان حال ساده بود و همین تا حدودی از جذابین متن کاسته بود چون موصوعش جنگ بود کاش به زمان گذشته نوشته میشد و حس بهتری رو ب خوانمده القا میکرد
وجیهه موسوی
۱۴۰۲/۱۲/۲۴
سلام
کتاب از دیدگاه یک نوجوان هفده ساله در جنگ نوشته شده
خوندنش در کنار دیگر کتابهای دفاع مقدس و اطلاعات جانبی از دیگر نوجوانهای دوران جنگ جالبه
mahdi marvian
۱۳۹۹/۰۶/۱۳
بعض جاها جملات زیادی کوتاه بود.
بعضی از تصویر سازی‌ها ناموفق و غیرملموسانه بود
ولی در کل حس خوبی را به من منتقل کرد
مهدی مرادی
۱۴۰۱/۰۲/۲۹
خاطرات نوجوانی که هم درس میخونه هم دو ماه دوماه میره جبهه و از این روشنفکرا نیس، کتاب خوبیه
Amir Sharifi
۱۴۰۱/۰۵/۳۱
عالی بود واقعا روز‌های جنگ رو خوب شرح میده انسان خودش رو در میدون تصور می‌کنه.
علی نوروزی
۱۴۰۲/۱۲/۱۶
قلم شیوا و جذابی داره نویسنده. عالی بود. دست مریزاد.
علی اصغر تیموری
۱۴۰۰/۰۵/۲۲
نویسنده با قلمی روان مخاطب را به جبهه میبرد
مهدی اکرمی
۱۴۰۰/۰۴/۰۳
نمایش عریان جنگ
بدون روتوش
واقعن جالب وخواندنی
هادی حسن ابادی
۱۳۹۹/۰۲/۲۵
نکات ریز و جذابی داره
جعفر عباسی
۱۴۰۳/۰۲/۰۵
خیلی خوب مصورسازی شده
Behroz Hamdiyh
۱۴۰۲/۰۸/۰۵
رمانی بسیار زیبا از کربلای پنج
مشاهده همه نظرات 14

راهنمای مطالعه کتاب سفر به گرای 270 درجه

برای دریافت کتاب سفر به گرای 270 درجه و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.