معرفی و دانلود کتاب سرزمین نوچ
برای دانلود قانونی کتاب سرزمین نوچ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سرزمین نوچ
کیوان ارزاقی در کتاب سرزمین نوچ به روایت داستان زندگی زوجی ایرانی پرداخته که در پی مهاجرت به کشور آمریکا، رابطهی خود را در آستانهی فروپاشی مییابند. رمان حاضر یکی از آثار برجسته در حوزهی ادبیات مهاجرت به شمار میرود. گفتنی است که این اثر در سال 1391 جایزهی جلال آل احمد را برای خالق خود به ارمغان آورد.
درباره کتاب سرزمین نوچ
ادبیات مهاجرت یکی از زیرشاخههای مهمِ ادبیات اجتماعی است. آثاری که ذیل ژانر ادبیات مهاجرت طبقهبندی میشوند، عموماً با ما در باب مشکلات زندگیِ مهاجران در سرزمینهای بیگانه سخن میگویند. نویسندگان اینگونه آثار، خودْ اغلب از زمرهی زخمخوردگانِ مهاجرت اجباریاند. به همین سبب نیز، در پرداخت و بازنماییِ زندگی اقلیتهای مهاجر در سرزمینهای میزبان موفق، یا دستکم، با صداقت عمل میکنند.
متأسفانه در چند دههی اخیر مهاجرت گستردهی مردم، خصوصاً قشر تحصیلکردهی جوان، بدل به یکی از مشکلات جدی و اساسی کشورهای منطقهی خاورمیانه، از جمله ایران، گشته است. موجهای مهاجرت در سراسر دنیا، اغلب بنا به دلایلی خاص و مشخص پدید میآیند. فیالمثل در افغانستان و سوریه (چنانکه در ایرانِ دههی شصت)، وقوع جنگ علت اصلی افزایش شمار مهاجران به کشورهای دیگر بوده است. یا مثلاً در مکزیک، شرایط نامطلوب بازار کار اغلب انگیزهی اصلی مهاجرتهای جمعی (معمولاً به ایالات متحدهی آمریکا) به شمار میرفته و میرود. در ایرانِ امروز اما اوضاع قدری پیچیدهتر است. چرا که دربارهی کشور ما نمیتوان از یک عامل خاص به عنوان دلیل اصلی افزایش میل به مهاجرت در میان شهروندان نام برد. بلکه میتوان از مجموعهای از عوامل سخن گفت؛ از جمله شرایط نامطلوب اقتصادی، بحرانِ حاد زیستمحیطی (آلودگی هوا، رو به اتمام رفتن منابع، خشکسالیِ فزاینده و...)، و البته، تعارضات سیاسی و اجتماعی. بنابراین، جامعهی مهاجرین ایرانی از افرادی متعلق به طبقات گوناگون تشکیل شده است. در میان مهاجران ایرانی هم میتوان به اقشار ضعیف از حیث اقتصادی برخورد، هم به طبقاتِ متوسط که عمدتاً به دلایل فرهنگی دست به مهاجرت زدهاند، و صدالبته، به طبقات ثروتمند، که غالباً نه از سر ناچاری، بلکه از روی تفنن اقدام به مهاجرت کردهاند. باری، از این توضیح برمیآید که ادبیات مهاجرت در ایران، قاعدتاً باید از غنای بیشتری نسبت به همین نوع ادبیات در سایر نقاط دنیا برخوردار باشد. اما در کمال تأسف، تاکنون چنین نبوده است. با وجود این، در فضای امروز ادبیات فارسی، میتوان به معدود آثار قابل اعتنایی در ژانر ادبیات مهاجرت برخورد. یکی از این آثار، کتاب سرزمین نوچ از کیوان ارزاقی است.
اثر نامبرده نخستین رمانِ نویسنده به شمار میرود. این کتاب در سال 1391، از سوی نشر افق به انتشار رسیده است.
ارزاقی در کتاب سرزمین نوچ به روایتِ داستانِ زندگی یک زوج مهاجر ایرانی در آمریکا پرداخته است. این زوج آرش و صنم نام دارند. روایت داستان بر عهدهی آرش است. هنگامی که او نقل سرگذشت خود را آغاز میکند، مدت زمان زیادی از سکونت او و همسرش، صنم، در کشور آمریکا میگذرد. با این حال، روایت آرش در قالب فلاشبکهایی پیدرپی، ما را از چندوچونِ زندگی پیشین او و صنم در ایران، و البته، انگیزهی اصلی مهاجرتشان به آمریکا، آگاه میکند. تا اینکه روایت به مرور معطوف به زمان حال میشود، و اینچنین، بر مشکلات این زوج جوان در کشور آمریکا نیز، تمرکز میکند.
کتاب سرزمین نوچ، به دلیل برخورداری از زبانی ساده و روایتی عینی و واقعگرا، انتخابی مناسب برای علاقهمندان به آثارِ متعلق به حوزهی ادبیات مهاجرت به شمار میرود. البته، از آنجا که این رمان نخستین کتاب نویسنده بوده، بیشک خالی از ایراداتی چند، خصوصاً در بحث فرم و تکنیک، نیست. با این حال، چنانکه پیشتر به اشاره گفتیم، امکان مطالعهی آن، به سبب موضوع مهم و جذابی که دارد، فرصتی بس مغتنم به شمار میرود. امید که شما نیز پس از مطالعهی کتاب سرزمین نوچ، صحت این گفته را تصدیق کنید.
افتخارات کتاب سرزمین نوچ
- برندهی جایزهی جلال آل احمد
- برندهی جایزهی گام اول
- نامزد جایزهی کتاب فصل
کتاب سرزمین نوچ مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به داستانها و رمانهای اجتماعی بیش از دیگران کتاب حاضر را مطابق سلیقهی خود خواهند یافت.
در بخشی از کتاب سرزمین نوچ میخوانیم
خودکشی را ناگهانی میگوید. بدون مقدمه. ماها عادت نداریم وقتی از مرگ حرف میزنیم اینقدر لُخت و عور از آن صحبت کنیم. همیشه قایمش کردیم لای حرفهای خوب و کاغذهای رنگی خوشگل و زرورق. انتظارش را نداشتم. ولی دکتر سی سال اینجا زندگی کرده. فقط فارسی حرف میزند وگرنه خلق و خویش آمریکایی شده است. سَرم را میاندازم پایین. چیزی نمیگویم. نگاهم دوخته میشود به پارکتهای چوبی کفِ مطب که صندلی دکتر همهجای آن را لک کرده. همهچیز را که نباید گفت. حتماً دکتر خودش متوجه همهچیز شده که بعد از سؤالش بلند شد و رفت پشت کانتر و دوباره عینکش را به چشم زد.
از در مطب که بیرون میآیم، باران شدیدتر میشود. تا پشت فرمان بنشینم، همهی وجودم خیس میشود. خیس ِ خیس. تعریف بارانهای پاییزی دالاس را شنیده بودم ولی هیچوقت فکر نمیکردم آسمان میتواند اینقدر بدون منّت ببارد. استارت میزنم. ماشین روشن میشود. سیاوش قمیشی بقیهی آهنگ را میخواند. با یکبار رفت و برگشتِ برفپاککن، دکتر بهنژاد را میبینم که عینک به چشم، توی مطب قدم میزند. حتماً به حرفهای مریضی که بعد از من وارد مطب شد، گوش میکند. یک آمریکایی که از بس چاق بود بهسختی روی صندلی اتاق انتظار جا شده بود. تصویر دکتر خیلی زود مات میشود. دانههای درشت باران، شیشهی جلوی ماشین را آبلهرو میکند. برفپاککن را میزنم، دکتر را نصفهنیمه میبینم که پشت کانتر ایستاده. دست راستش را زیر چانه زده و با دست چپ، فرق سرش را میخاراند. حتماً به حرفهای آمریکایی و دردهای بیدرمانش گوش میکند تا برایش نسخهای بنویسد. گاز که میدهم ماشین مثل اسب چموشی راه میافتد. بدون توجه به تابلوی محدودیت سرعت که در تمام کوچه خیابانها حد مجاز سرعت را نشان میدهد، پام را روی پدال میگذارم. از توی آیینه، برگهای رنگی را میبینم که از زیر چرخهای تویوتا بلند میشوند. انگار برام دست تکان میدهند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سرزمین نوچ |
نویسنده | کیوان ارزاقی |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 296 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-369-798-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |