معرفی و دانلود کتاب سایهی لبخند تو
برای دانلود قانونی کتاب سایهی لبخند تو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سایهی لبخند تو
نویسندهی پرفروش نیویورکتایمز، مری هیگینز کلارک در کتاب سایهی لبخند تو، داستان هیجانانگیزی را روایت میکند که حول یک راز قدیمی خانوادگی میچرخد. رازی که با فاش شدنش جان یک وارث بیگناه و بیخبر به خطر خواهد افتاد. این کتاب دربارهی دختریست که هویت مخفی و فراموششدهای دارد. مردی در بدو تولد نوزادی، او را به فرزندخواندگی خود قبول کرده و حالا حقایقی فاش میشود مبنی بر اینکه ممکن است این دختر وارث ثروت کلان همان مرد باشد.
دربارهی کتاب سایهی لبخند تو
طرفداران ژانر معمایی و جنایی مری هیگینز کلارک (Mary Higgins Clark) را ملکهی تعلیق میدانند. او رمانهایی پرفروش را در اختیار خوانندگان این سبک قرار داده و حالا کتاب دیگری نیز از او منتشر شده که سایهی لبخند تو (The Shadow of Your Smile) نام دارد. اولیویا مورو در سن هشتادودو سالگی و در شرایط ناتوانی جسمی به سر میبرد، او بیمار است و میداند که زمان کمی برایش باقی مانده. این زن حالا با یک انتخاب بسیار مهم روبهرو شده؛ اینکه یک راز قدیمی خانوادگی را فاش کند، یا آن را با خود به گور ببرد تا برای همیشه سربهمُهر باقی بماند.
داستان کتاب سایهی لبخند تو مربوط به یک راز قدیمی و تقریباً فراموششده است. اولیویا نامههایی از "کاترین" دخترعموی متوفی خود که یک راهبه بوده، در اختیار دارد. خواهر کاترین در طول زندگی خود هفت بیمارستان برای کودکان معلول تأسیس کرده بود و حتی نجات جان پسر چهارسالهای که بر اثر سرطان مغز نزدیک بوده جان خود را از دست بدهد را نیز به او نسبت میدهند. شایعه شده که پروندهی پسرک از نظر پزشکی کاملاً بسته شده و او را رو به مرگ میدانستند اما مادر ناامیدش به خواهر کاترین پناه آورد و از او کمک خواست، و همینجا بود که فرزندش بهشکلی معجزهآسا بهبود پیدا کرد!
نامههایی که حالا اولیویا در دست دارد، شاهدیست بر این ماجرا که کاترین در هفدهسالگی صاحب فرزند شده و پسری به دنیا آورده، اما این موضوع را از دیگران پنهان کرده و نوزاد را به فرزندخواندگی واگذار کرده است. اولیویا از هویت مرد جوانی که کاترین فرزندش را به او سپرد، خبر دارد؛ الکس گانون، که بعدها و با گذر زمان به یک پزشک، دانشمند و مخترع مشهور جهانی تبدیل شد و دارای حق ثبت اختراع پزشکی بود. حالا، دو نسل بعد، دکتر مونیکا فارل، پزشک اطفال سیویک ساله، نوهی کاترین، بهعنوان وارث واقعی آنچه از ثروت خانواده باقی مانده، زنده و حاضر است. اما اولیویا با فاش کردن اینکه مونیکا واقعاً کیست، به خواستهی قلبی کاترین خیانت خواهد کرد. کاترین هرگز نمیخواسته که راز سربهمهرش برملا شود اما پس داستان اصل و نسب مونیکا چه میشود؟ آیا اولیویا بالاخره موفق میشود پیش از مرگش، این حقیقت مهم را با مونیکا در میان بگذارد؟
تنها افرادی که از انتخاب قریبالوقوع اولیویا آگاه هستند، کسانی هستند که قصد سوءاستفاده از میراث گانون را دارند. افرادی خطرناک که برای ساکت کردن اولیویا و جلوگیری از باخبر شدن مونیکا، حاضرند به هر کاری دست بزنند، حتی قتل!
مری هیگینز کلارک روایت داستان سایهی لبخند تو را از یک صبح خنک در ماه اُکتبر آغاز میکند. جاییکه اولیویا در دفتر کار دوست قدیمىاش کلِى هادلى نشسته و به حکم مرگى که او برایش صادر کرده، گوش میدهد. ظاهراً این زن مُسن تنها دو هفته زمان دارد و این زمان کوتاهتر از چیزیست که تصورش را داشته! نویسنده در این رمان جذاب، علم پزشکی و ایمان مذهبی را در کنار هم قرار داده است. رمان سایهی لبخند تو در هشتادویک فصل به رشتهی تحریر درآمده و قطعاً خوانندگان زیادی را جذب خواهد کرد. مهرنوش گلشاهیفر ترجمهی این رمان را بر عهده داشته و انتشارات لیوسا آن را منتشر و روانهی بازار کتاب کرده است.
نکوداشتهای کتاب سایهی لبخند تو
- این رمان با دقت نوشته شده و داستانش با ذوق خلق شده. (نیویورکتایمز)
- کتابهای مری هیگینز کلارک برای من کتابهایی روان و خوشخوان هستند، و این کتاب هم از این قاعده مستثنی نیست. من از طرح داستانی و نحوهی ترکیب موضوعات مختلف در این کتاب خوشم آمد. از خواندنش لذت بردم! (هدر گیلبرت، نویسنده)
کتاب سایهی لبخند تو برای چه کسانی مناسب است؟
اگر طرفدار رمانهای ژانر جنایی و معمایی هستید، پیشنهاد میکنیم فرصت مطالعهی کتابهای مری هیگینز کلارک را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب سایهی لبخند تو میخوانیم
اولیویا پرسید: آیا ما حق داریم که به پنهان نگه داشتن این راز ادامه دهیم؟ و به او خیره شد. مادر خیال مىکرد که این کار را کرده. او مىخواست این راز را با خودش به گور ببرد اما در نهایت وقتى فقط من و تو در کنارش بودیم، احساس کرد که مجبور است آن را به ما بگوید. در واقع احساس عذاب وجدان مىکرد. کاترین کارهاى خیر بىشمارى در طول زندگىاش بهعنوان راهبه انجام داده بود، اما شهرت و خوشخدمتىهاى او در تمام این سالها بهواسطهى رابطهى نامتعارفى که درست قبل از ورودش به صومعه با دلباختهى خود داشت، همیشه او را در معرض خطر قرار مىداد.
هادلى در اولیویا کنکاش کرد. نشانههاى معمولى پیرى، چروکهاى کنار چشمها و دهانش، لرزش نامحسوس گردنش و آنطور که به جلو خم شده بود تا تکتک حرفهاى او را بفهمد، چیزى از ظاهر خشک وى کم نمىکرد. پدر کِلى پزشک معالج قلب مادر اولیویا بود و وقتى پدرش بازنشسته شده بود، این کار را او برعهده گرفته بود. حالا در دههى پنجاه زندگىاش، نمىتوانست زمانى را به یاد بیاورد که خانوادهى مورو جزئى از زندگىاش نبوده باشد. در کودکى همیشه ترسى آمیخته با احترام نسبت به اولیویا داشت. همیشه او را بسیار خوشلباس مىدانست و بعدها فهمید که اولیویا در آن زمان بهعنوان فروشنده در فروشگاه آلتمن، مغازهى معروفى در خیابان پنجم، کار مىکرده و لباسهایش را در حراجهاى آخر فصل مىخریده است. اولیویا هیچوقت ازدواج نکرده بود و بهعنوان معاون و یکى از اعضاى کمیتهى مدیریت، سالها پیش بازنشسته شده بود.
کلى دخترخالهى او کاترین را که حالا دیگر به افسانه تبدیل شده بود، چندبارى ملاقات کرده بود. کاترین راهبهاى بود که هفت بیمارستان براى بچههاى ناتوان و مشکلدار تأسیس کرده بود و در این بیمارستانها تحقیقاتى در زمینهى یافتن روشهاى درمانى یا آرامش بخشیدن و کاهش عذاب بچهها از ناراحتىهاى جسمانى یا روانى آنها انجام مىدادند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سایهی لبخند تو |
نویسنده | مری هیگینز کلارک |
مترجم | مهرنوش گلشاهی فر |
ناشر چاپی | انتشارات لیوسا |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 408 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5138-37-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |