معرفی و دانلود کتاب زنی در تاریکی
برای دانلود قانونی کتاب زنی در تاریکی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زنی در تاریکی
کودک همسری به چه قیمتی؟ در کتاب زنی در تاریکی شاهد عقاید و افکاری هستید که زندگی بسیاری را نابود میکند. غلامعلی بهروزی در این اثر خود از غم و اندوه دخترانی همچون ماهبانو میگوید که قربانی تصمیمهای نادرستی شدهاند.
درباره کتاب زنی در تاریکی:
گلناز دختر بزرگ ماهبانو، روبهرویش نشست و پرسید: تو از چه چیز سیدرضا (پدرش) خوشت آمد؟ چرا از میان آن همه خواستگار او را انتخاب کردی؟ مردی جدی و بداخلاق. ماهبانو اما از این سوال دلش خون میشود. این بچه هیچ چیز از زندگی مادرش نمیداند. گلناز که اشکهای مادرش را میبیند، علت را جویا میشود و ماهبانو حالا برای اولین بار سفره دلش را برای کسی باز میکند.
او تعریف میکند که دختر بچهای یازده ساله بوده و بسیار سرزنده و شاداب. او که تمام دلخوشیاش بازی با دختر بچههای همسایه بوده است، ناگهان با اتفاقی عجیب روبهرو میشود. ننه طلعت روزی با یک پارچه پر از قند و نبات به خانهشان میآید و ماهبانو حتی با توضیحات سر بستهی مادر هم متوجه نمیشود که سرنوشت چه خوابی برایش دیده است.
دخترک کوچک وقتی متوجه ماجرا میشود به دست و پای مادرش میافتد و میگوید: اگر قرار است من در کودکی بروم کلفتی و کنیزی ننه طلعت را بکنم همین جا کنیزی شما و خواهر و برادرانم را میکنم چرا باید بازیهای کودکانهام را رها کنم و بروم کنیزِ خانه مردم شوم تا لقمهای نان به من بدهند. من که اندازه چند نفر در این خانه بیگاری و کار میکنم پس این چه تصمیمی است که در نهان برای من گرفتهاید، در حالی که من هنوز پسرِ ننه طلعت را هم ندیده و نمیشناسم. امّا خانوادهها تصمیم خودشان را گرفته بودند و منتظرِ پاسخ و موافقتِ ماهبانو نمانده بودند، حتی تاریخ عقد و عروسی را هم تعیین کرده بودند.
کتاب زنی در تاریکی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای ایرانی علاقهمند هستید، این کتاب شما را جذب خودش خواهد کرد.
در بخشی از کتاب زنی در تاریکی میخوانیم:
مادر سر از صورتم برداشت و خم شد آن طرف و دستمالِ ننه طلعت را باز کرد و چارقد سوغاتی را به روی سرم انداخت و گفت الهی مادر قربون تو دخترِ قندِ عسلم چه قدر هم این روسری به صورتت میآید من آن پارچه را کنار زدم و گفتم نه این چارقدش را میخواهم و نه قند و نباتش را من خودم قند و نباتم مادر. من میخواهم همیشه دختر شما باقی بمانم من به خانه کسی نمیروم و دخترِ کسی هم نمیشوم که بخواهد مرا با خُلق و خوی خودش بزرگ کند. اصلاً این ننه طلعت حرف زدنِ خودش را هم بلد نیست بعد هم انگار بلندگو قورت داده وقتی حرف میزند فکر میکنی دعوا داره بعد چگونه میخواهد به دلخواهِ خودش مرا بزرگ کند.
آن روز مادر هم ساکت شد و دیگر حرفی نزد شاید میخواست آرام آرام به من بفهماند که سوغاتِ آمده از سفر نیست این رسمی کهن است برای نشان کردنِ دختر برای پسر و قرار نیست ننه طلعت مرا به فرزندی قبول کند و بزرگ کند ولی من این قدر خردسال بودم که منظورِ مادر را متوجه نمیشدم آن روز با حرفهای گنگ و مبهم و بریده بریده مادر من چیزی متوجه نشدم و او هم دیگر ادامه نداد و بلند شد و دستمالِ آورده شده از سوی ننه طلعت را جمع کرد و گوشه اتاق گذاشت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زنی در تاریکی |
نویسنده | غلامعلی بهروزی |
ناشر چاپی | انتشارات سارات |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 325 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7499-54-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |