معرفی و دانلود کتاب ریاضیدان و خواب پادشاه

معرفی کتاب ریاضیدان و خواب پادشاه

زهرا علی بیگلو در کتاب ریاضیدان و خواب پادشاه، نمایشنامه‌ای از نغمه ثمینی و مهدی بهزاد را با انجام تغییراتی به صورت رمان درآورده و داستان پادشاهی را روایت می‌کند که در رویاهایش متوجه شده خطر بزرگی سرزمینش را تهدید می‌کند. رویایی که قادر به فراموش کردن آن نیست و هرلحظه به ترسی که از این اتفاق دارد افزود می‌شود. در این رمان تلاش شده تا برخی مفاهیم ریاضی به شیوه‌ای داستانی با روال قصه پیوند داده شوند.

درباره‌ی کتاب ریاضیدان و خواب پادشاه

کتابی که پیش رو داریم، دقیقاً همان چیزی‌ست که معلمان ریاضی برای اثبات این جمله که «مفاهیم ریاضی بالاخره روزی به دردمان خواهد خورد» به دانش‌آموزانشان احتیاج دارند. داستانی که ثابت می‌کند می‌توان با به کارگیری فرمول‌ها و معادلات ریاضی از بروز بسیاری از مشکلات جلوگیری کرد. زهرا علی بیگلو در کتاب ریاضیدان و خواب پادشاه که آن را بر اساس نمایشنامه‌ای از نغمه ثمینی و مهدی بهزاد نگاشته، از مشکل بزرگی می‌گوید که سرزمین پادشاهی نسبتاً علم‌ستیز را تهدید می‌کند. مشکلی که به نظر می‌رسد با تکیه بر علم برطرف خواهد شد.

داستان از جایی شروع می‌شود که پادشاه یکی از اجداد خود را در خواب می‌بیند که به او هشدار می‌دهد که تاج و تختش در خطر است و بلایی طبیعی سرزمین و پادشاهی او را تهدید می‌کند. این خواب به قدری پادشاه را به هم می‌ریزد که چاره‌ای جز جستجو برای یافتن راهی که بتواند با آن جلوی این نابودی تاج و تختش را بگیرد، نمی‌بیند. داستان رمان به جایی می‌رسد که پادشاهی که با علم و دانش میانه‌ی خوبی ندارد، مجبور می‌شود برای نجات خود و ملکش از خطر بلای طبیعی، به علم روی بیاورد و به سراغ دانشمندانی برود که خود، تا حدودی فعالیت آن‎ها را محدود کرده است. ریاضیدان و خواب پادشاه، پاسخی قانع‌کننده برای دلیل اهمیت علم ریاضی در زندگی ماست.

نویسنده در این اثر کوشیده تا به بهترین شکل، از لزوم تکیه بر علم و دانش در هر موقعیتی بگوید و بسیاری از مفاهیم ریاضی را به شیوه‌ای داستانی به مخاطب نوجوان خود انتقال دهد. گفتنی‌ست تلاش شده تا جای ممکن از زبان ریاضی در بیان داستان استفاده نشود و بسیاری از کلمات با نمادهای ریاضی جایگزین شوند. بنابراین نگرانی‌ای برای خواننده‌ی نوجوان نسبت به پیچیدگی درک زبان داستان وجود نخواهد داشت. در کتاب ریاضیدان و خواب پادشاه برای بسیاری از واژگان تخصصی ریاضی نیز معادل‌هایی در نظر گرفته شده که با توجه به استفاده از مفهوم گراف در این اثر، یکی از این واژگان معادل، «نگار» است که به جای گراف مورد استفاده قرار می‌گیرد. این جایگزینی از ابداعات دکتر مهدی بهزاد، پدر علم گراف ایران است که در نمایشنامه‌ای که توسط نغمه ثمینی و با نظارت ایشان نوشته شده به کار گرفته شده است. گفتنی‌ست رمان حاضر نیز الهام‌گرفته از همین اثر است.

کتاب ریاضیدان و خواب پادشاه، توسط انتشارات هیلا به چاپ رسیده و در اختیار نوجوانان علاقه‌مند قرار گرفته است.

کتاب ریاضیدان و خواب پادشاه برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این اثر را به نوجوانانی که به مفاهیم ریاضی علاقه دارند و نیز آن‌هایی که به دنبال این هستند که بدانند ریاضی دقیقاً در کدام قسمت از زندگی برایشان کاربرد خواهد اشت، پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب ریاضیدان و خواب پادشاه می‌خوانیم

ایوب مى‌داند ولیعهد کمال را نباید دست‌کم بگیرد، چون پسر زبیده است. این را هم مى‌داند که چند تن از فرزندان دیگر درباریان هم در این درس به شاگردى او مى‌آیند، شاید براى خبرچینى و خشنودى وزیر و اطرافیانش. همچون سیاست‌پیشگان باید رفتار کند تا گزک به دست فرصت‌طلبان ندهد. چنان حاشیه‌هاى دردسرساز این درس، او را پریشان کرده که چندان توجهى به اصل مطلب یا همان مسئله تغییر پایتخت نکرده است. حتى مضحک بودن کل ماجراى خواب و درگیر شدنش در این ماجرا هم احساس بدى در او پدید آورده است. روى‌هم‌رفته، روزهاى سختى است و آگاهى از رنج یزدان و ستم این دربار بر یزدانیان سخت‌ترش هم کرده است. زندان هرچه بود، عالمى غرقه در بى‌خبرى بود و رنج تن، ولى اکنون رنج روح است که بى‌تابش کرده و سنگینى بارى که بر دوش دارد. گاهى حجم انبوه این احساسات متضاد نیازى را در او زنده مى‌کند که حتى نمى‌تواند با یزدان از آن بگوید، نیاز به مرگ و رهایى از این مخمصه!

گاهى از یزدان هم دلگیر مى‌شود که این سختى را با درخواست حضور زلیخا و لقمان بر او سخت‌تر کرده است. یزدان ضمیر روشن کردار دوستش را خوب مى‌شناخت و مى‌دانست که باید افسارى بر آن صراحت و راستى بى‌اندازه زند که مبادا خود را به زیر دست دژخیم بیندازد. یزدان حضور زلیخا و لقمان را، که به تبع آن، مراقبتى آکنده به خویشتن‌دارى و تدبیر بیشتر براى ایوب به همراه داشت، چون پوستینى بر دوش ایوب افکند که او را از زمهریر کشنده خصم و دسیسه آن دربار نجات بخشد. زیرا مى‌دانست دیر یا زود حوصله پادشاه و وزیرش از سرسختى و لجبازى ایوب سر مى‌رود. پس چاره‌اى نداشت جز آن‌که دوستش را به طریقى وادارد اندکى طریق تدبیر و ملایمت در پیش بگیرد و جان ارزشمند خود را بیهوده از دست ندهد.