معرفی و دانلود کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو

معرفی کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو

جاستین فانتس و ران فانتس در کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو داستان یک آفتاب‌پرست بانمک به نام «رنگو» را تعریف می‌کنند که درون یک تراریوم اسیر شده است. زمانی که رنگو موفق می‌شود از تراریوم فرار کند، زندگی‌اش به ناگهان از این رو به آن رو می‌شود و ماجراهای خنده‌داری برای او رقم می‌خورد! گفتنی است کتاب حاضر داستان انیمیشنی است که پیش‌تر با کارگردانی گریگور وربینسکی منتشر شده بود. این اثر ذیل مجموعه‌ کتاب‌های دیدنی‌های خواندنی به انتشار می‌رسد.

درباره‌ی کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو

«قانون همیشگی صحرا همینه. آب رو کنترل کن تا همه‌چی رو کنترل کنی.»

جاستین فانتس (Justine Fontes) و ران فانتس (Ron Fontes) در کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو (Rango: The Novel) داستان یک آفتاب‌پرست دوست‌داشتنی به نام رنگو را برای‌مان روایت می‌کنند که در تراریوم زندگی می‌کرد و به نوعی اسیر بود. راستش را بخواهید، در این اسارت، رنگو هیچ همدم و دوستی نداشت، مگر عروسکی که نه دست داشت، نه پا و نه سر. البته رنگو در این تراریوم با افراد دیگری نیز دم‌خور بود! از جمله یک ماهی اسباب‌بازی به نام آقای تیمز و نخلی پلاستیکی و سوسکی مُرده به نام دکتر مارکس.

رنگو مدام در سرش خیال بازیگری می‌پروراند. او تخیلی داشت بسی قدرتمند و مدام در تراریوم‌اش نمایش‌های مختلفی را اجرا می‌کرد و خودش هم یکه‌تاز و بازیگر درجه‌یک همه‌ی نمایش‌هایش بود. با همه‌ی این‌ها چیزی بود که حسابی رنگو را آزار می‌داد: او دچار بحران هویت شده بود!

ماجرای اصلی کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو از آنجایی آغاز گشت که رنگو متوجه شد تراریوم، عقبِ یک ماشین استیشن‌واگن قرار دارد و راننده‌ی آن با سرعت در بزرگراهی درست وسط خیابان مشغول راندن است. از آن زمان که تراریوم پرت شد در هوا، جعبه‌ی شیشه‌ای روی پیاده‌روی سفت فرود آمد و درجا تکه‌تکه شد، زندگی رنگو نیز دگرگون گشت.

آزادی رنگو برابر بود با شروع نقش بازی کردن در شهری که آن حوالی وجود داشت؛ بله، درست حدس زدید. رنگو خود را یک تفنگدار سرسخت جا زد. او باهوش بود و البته شجاع، همین هم شد که مردم شهر تحت تأثیر او قرار گرفتند. اما این ماجرا چندان به طول نینجامید، زیرا رنگو خیلی زود متوجه شد که منابع آب شهر به سرعت در حال کاهش است. از این رو، تصمیم گرفت با کمک دوست جدیدش، خانم لوبیا از راز بزرگ شهردار فاسد شهر سر در آورد و او را که منابع آب را در دست گرفته،‌ رسوا کند.

در این حیص و بیص که رنگو تلاش می‌کرد تا شهر و ساکنانش را از بی‌‌آبی نجات دهد، درس‌های مهمی را درباره‌ی شجاعت،‌ دوستی و دفاع از حیقت آموخت. این کتاب در قالب انیمیشن سینمایی خیره‌کننده‌ای نیز منتشر شده که شخصیت‌هایی به‌یادماندنی را خلق کرده است.

کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو شما را -فارغ از این که چندساله هستید- شیفته‌ی خود خواهد کرد. به ویژه اگر طرفدار داستان‌های وسترن و اکشن باشید. مطالعه‌ی این کتاب شما را خواهد خنداند و مطالعه‌ی لذت‌بخشی را برای‌تان رقم خواهد زد. گفتنی است کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو نوشته‌ی استین فانتس و ران فانتس را نیلوفر امن‌زاده، از مترجمان خوب کشورمان به زبان فارسی برگردانده و انتشارات پرتقال آن را روانه‌ی بازار نشر کرده است.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌های دیدنی‌های خواندنی

در مجموعه کتاب‌ دیدنی‌های خواندنی مخاطب داستان انیمیشن‌هایی خواهید بود که هم بسیار پرطرفدار و مشهور هستند و هم فروش بالایی داشته‌اند. در گردآوری مجلدهای این مجموعه تلاش بر این بوده تا داستان‌ انیمیشن‌هایی با موضوعات مختلف به رشته‌ی تحریر درآیند. از این‌ رو، این داستان‌ها مضمون‌های متنوعی را در بر می‌گیرند؛ از داستان‌هایی با موضوعات شخصی و آرزوهای درونی گرفته تا اسطوره‌ها و افسانه‌های قدیمی.

گفتنی است این مجموعه به همت انتشارات پرتقال روانه‌ی بازار کتاب شده است. آنچه در ادامه ملاحظه می‌کنید، نام برخی از مجلدهایی است که ذیل مجموعه کتاب دیدنی‌های خواندنی به انتشار رسیده‌اند: «رنگو (Rango)»، کوکو (Coco)، «زوتوپیا (Zootopia) و «روح (Soul)».

درباره‌ی انیمیشن رنگو

انیمیشن رنگو نخستین بار در سال 2011 ساخته و اکران شد و نمایش آن با نقدهای مثبتی از سوی منتقدان و استقبال گسترده‌ی مخاطبان همراه گشت. این پویانمایی آمریکایی در ژانرهای اکشن، کمدی و وسترن ساخته شده و جان لوگان (John Logan)، ‌فیلم‌نامه‌نویس انگلیسی، نویسندگی آن را بر عهده داشته است. این انیمیشن با کارگردانی گریگور وربینسکی (Gregor Verbinski) به نمایش در آمده است. از میان صداپیشگان این اثر می‌توان به جانی دپ (Johnny Depp) در نقش رنگو اشاره کرد. آیلا فیشر (Isla Fisher)، هنرپیشه‌ی استرالیایی نیز نقش میس بینز (خانم لوبیا) را بازی می‌کند. بد نیست اشاره کنیم این انیمیشن افتخارات متعددی را برای سازندگانش به همراه داشته که از میان آن‌ها می‌توان به جایزه‌ی اسکار بهترین پویانمایی سینمایی در هشتادوچهارمین دوره‌ی مراسم اسکار اشاره کرد.

جوایز و افتخارات انیمیشن رنگو

• برنده‌ی جایزه‌ی اسکار بهترین پویانمایی سینمایی در هشتادوچهارمین دوره‌ی مراسم اسکار
• برنده‌ی جایزه‌ی EDA Female Focus بهترین صداپیشه‌ی زن برای نقش خانم لوبیا
• فیلم منتخب منتقدان در بخش بهترین پویانمایی سینمایی در سال 2012
• برنده‌ی جایزه‌ی Annie در بخش نویسندگی برجسته در سال 2012
• برنده‌ی جایزه‌ی BAFTA بهترین پویانمایی سینمایی در سال 2012
• برنده‌ی جایزه‌ی انیمیشن منتخب مردمی در سال 2012
• برنده‌ی جایزه‌ی Teen Choice در سال 2012
• برنده‌ی جایزه‌ی VES در سال 2012
• و ...

کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به ژانرهای کمدی، اکشن و وسترن علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنیم کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو را از دست ندهید. علاوه بر این، مطالعه‌ی این اثر می‌تواند برای مخاطبان انیمیشن رنگو نیز قابل‌توجه و لذت‌بخش باشد.

با نویسندگان کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو بیشتر آشنا شویم

ران فانتس نویسنده و تصویرگر کتاب‌های کودک است. از این نویسنده‌ی توانا تا کنون کتاب‌های متعددی، از جمله کتاب‌های کمیک و رمان‌های گرافیکی منتشر شده است. او را بیش از همه برای خلق مجموعه رمان گرافیکی «ماجراجویی‌های زندگی واقعی (True-Life Adventures)» می‌شناسند. مجموعه‌ای که با استقبال گسترده‌ای از سوی مخاطبان مواجه شد و توانست نقدهای مثبت زیادی را دریافت کند. او در این مجموعه زندگی شخصیت‌های بزرگ تاریخی، از جمله آبراهام لینکلن را بررسی می‌کند.

جاستین فانتس نویسنده‌ی نام‌آشنای آمریکایی است که کتاب‌های متعددی را برای کودکان نوشته است. این کتاب‌ها در ژانرهای مختلفی،‌ از جمله مصور، داستانی و غیرداستانی به رشته‌ی تحریر در آمده‌اند. با این‌ همه، آنچه نام جاستین فانتس را بیش از همه بر سر زبان‌ها انداخته، انتشار مجموعه کتاب «پری‌های دیزنی (Disney Fairies)» است که او با همراهی همسرش، ران فانتس تألیف کرده بود. جاستین فانتس علاوه‌بر کار خود به عنوان نویسنده، به عنوان ویراستار و روزنامه‌نگار نیز فعالیت داشته است.

در بخشی از کتاب دیدنی‌های خواندنی: رنگو می‌خوانیم

صحرا شب‌ها تبدیل می‌شد به جهانی دیگر. جانوران روز می‌خزیدند توی لانه‌ها و سوراخ‌های زمینی‌شان و شبگردها ظاهر می‌شدند تا در قلمروی خنک و بی‌رنگشان سیاحت کنند. کسانی که به چیزهایی مثل کاکتوس‌های متحرک باور دارند، شاید بگویند نسیم خنک شبانگاهی صحرا، تپه‌های متروکه را جادو می‌کند.

خرخاکی‌های گلوله‌ای، جوری که انگار تحت‌تأثیر نسیمی جادویی قرار گرفته باشند، دورتادور قهرمانِ بازنشسته که خُروپُفش به هوا رفته بود جمع شدند، پیچ تنشان را باز کردند و روی زمین دراز کشیدند. حشره‌های کوچک عجیب‌وغریب خزیدند زیر تن آفتاب‌پرست و مثل قالیچه‌ای جادویی و زنده، او را به‌سوی ماسه‌های روشن از نور ستاره‌ها بردند تا با سرنوشتش روبه‌رو شود.

مدتی بعد از طلوع، رنگو چشم‌هایش را رو به آفتاب سوزان باز کرد. گیج و سردرگم، چشم‌هایش را باریک کرد. بزرگراه کجا بود؟ این چیزِ سفید بزرگ چه بود؟

رنگو فکر می‌کرد سراب شبیه آب باشد، نه شبیه ماشین زمین گلف! آفتاب‌پرست کنجکاو نگاه دقیق‌تری به ماشین انداخت. انواع و اقسام چیزهای مختلف توی ماشین پیدا می‌شد، از جمله چهار مجسمه‌ی کوچک طلایی. رنگو از فکر عجیب و وهم‌آوری که به ذهنش رسیده بود، لرزید. شگفت‌زده، زیر لب به خودش گفت: «نگهبان‌های طلایی. درشکه‌ی مرمری.»

درست همان‌طور بود که جاده‌کش توصیف کرده بود! بعد رنگو سایه‌ی مرد قدبلند و لاغری را دید. فوری چشم‌های باریک و چهره‌ی چروکش را شناخت. بازیگرِ متعجب و شگفت‌زده آهسته گفت: «روح غرب!»

رنگو صدای زمزمه‌ای شنید و متوجه شد که مرد، فلزیابی را بالای ماسه‌ها حرکت می‌دهد. بعد از چند ثانیه جسارت پیدا کرد با او حرف بزند.

گفت: «اِممم... ببخشید! آقای روح، قربان...»