معرفی و دانلود کتاب دختران دریاچه
برای دانلود قانونی کتاب دختران دریاچه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دختران دریاچه
کتاب دختران دریاچه نوشتهی وندی وب هر چیزی که از یک اثر گوتیک و معمایی انتظار دارید در خود جای داده است؛ رازهای خانوادگی، قتل، عشق، اتفاقات ماورایی و توهم که در اعماق دریاچهای مدفون شدهاند و در انتظارند تا کیت به عنوان وارث خانوادهی گرنجر به سراغشان بیاید.
دربارهی کتاب دختران دریاچه:
کیت گرنجر پس از طلاق، به خانهی پدری خود بازمیگردد تا بتواند از نظر روحی به آرامش دست پیدا کند، خانهای که در کنار دریاچه قرار دارد اما به جای آرامش در آنجا با جنازهی زنی روبرو میشود که به قتل رسیده است. در لباس بسیار قدیمی مقتول هم یک نوزاد مرده وجود دارد که به عجیب بودن پروندهی قتل میافزاید. کیت با دیدن جنازه از چیزی دیگری هم وحشت میکند، او قبلاً این زن را در رویاهای خود دیده بود!
ماجرای رمان دختران دریاچه (Daughters of the Lake) ریشه در عشق غمانگیزی دارد که صد سال پیش شکل میگیرد و اسرار حل نشدهی بسیاری را بر جای میگذارد، اسراری که حتی تا به امروز هم ادامه دارند و کیت باید این داستان را فیصله بدهد. جادوی دریاچه، رازهای سربهمهر، فضای وهمآلود خانه، کیت را غرق در وهم و خیال میکند و دیگر مرز میان رویا و حقیقت از میان میرود. البته این موضوع به شخصیت اصلی داستان کمک میکند تا به گذشته برود و با چشم خود اتفاقات را دنبال نماید.
وندی وب (Wendy Webb) داستان خود را با استادی چشمگیری آغاز میکند و در همان صفحات نخست شما را با پیدا شدن جسدی مرموز به داخل ماجرا میکشاند. داستان در دو زمان حال و گذشته رخ میدهد و شما کیت را همراهی میکنید تا او بتواند به رازهای خانوادگی خود پی ببرد.
نکوداشتهای کتاب دختران دریاچه:
- وهمآلود و جوی مسحور کننده. (Novelgossip)
- همزمان نژند و در اعماق خود شیرین است. (Kirkus Reviews)
- ایدهآل برای هر کسی که عاشق یک داستانهای مربوط به ارواح است. (Health)
- تسخیر کننده و احساسی. یک داستان تعلیقآمیز و استادانه. (Midwest Book Review)
- ترسیم عالی کاراکترها و طرح داستانی معلق این کتاب را پیروز ساخته است. (Publishers Weekly)
در بخشی کتاب دختران دریاچه میخوانیم:
جنی به پسرش گفت: «بدو!» بچه را از آب درآورد و بدن ظریفش را در شال خودش پیچید: «بدو برو خونۀ آقای کست. بهشون بگو ما داریم میآییم.»
جنی مطمئن نبود که بچه مال مری باشد، اما احتمالش زیاد بود. نمیدانست که چطور و چرا بچه در دریاچه افتاده. مری خواسته خفهاش کند؟ به نظرش ممکن نبود. خوب میدانست آن زن و شوهر چقدر از تولد اولین فرزندشان هیجانزدهاند. نکند سر خود مری هم بلایی آمده بود؟
فیل چاقوی جیبی را درآورد و بند ناف بچه را برید و جنی هم آن را گره زد. آب هم بند جفت را با خود برد. آنوقت هر دو در میان مه بهطرف خانۀ کستها راه افتادند.
وقتی رسیدند فیل در را باز کرد و خودش را کنار کشید تا جنی با نوزادِ در آغوشش وارد شود. همسایههای شگفتزده که هنوز دور مری حلقه زده بودند از او استقبال کردند.
فیل گفت: «باورتون نمیشه.» مری با چشمان گشاد، بیصدا، بیآنکه جرئت نفس کشیدن داشته باشد، در تختخواب نشست و جنی نوزاد را در آغوشش گذاشت.
فیل روی یک صندلیِ پشتصاف نشست و سرش را تکان داد: «بچه نزدیک خونۀ ما روی آب بود. جس پیداش کرد. وقتی ما رو صدا زد و گفت یه بچه توی ساحل افتاده، من و جنی فکر کردیم داره چرتوپرت میگه. اما اونقدر سروصدا کرد تا رفتیم ببینیم چه خبره. یه بچه اونجا بود. تروتمیز و سرحال. همچین روی آب شناور بود که انگار اصلاً همونجا به دنیا اومده بود. البته فکر کنم واقعاً همونجا به دنیا اومده باشه.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دختران دریاچه |
نویسنده | وندی وب |
مترجم | شیما الهی |
ناشر چاپی | نشر خوب |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 324 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6513-65-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان گوتیک خارجی |