معرفی و دانلود کتاب دامنی از جنس آب
برای دانلود قانونی کتاب دامنی از جنس آب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دامنی از جنس آب
کتاب دامنی از جنس آب رمانی مذهبی برای کودک و نوجوان، نوشتهی زهرا زواریان است که بخشی از تاریخ پیامبران یعنی داستان حضرت ابراهیم (ع) را روایت میکند. داستان از این قرار است که ابراهیم و همسرش ساره بچهدار نمیشدند. در نتیجه هاجر که در دربار مصر کار میکرد، به ابراهیم معرفی شد و با رضایت ساره با او ازدواج کرد. حاصل این ازدواج اسماعیل بود و این کتاب روایتگر یکی از داستانهای معروف قرآنی درمورد گم شدن اسماعیل و مادرش هاجر در بیابانی خشک و وسیع است...
دربارهی کتاب دامنی از جنس آب
کتاب دامنی از جنس آب نوشتهی زهرا زواریان به روایت یکی از داستانهای قرآن درمورد حضرت ابراهیم پرداخته و بر ماجرای هاجر و اسماعیل تمرکز دارد. کتاب با بیان احساسی و توصیفات بسیار، نگاهی ستایشگرایانه و شاعرانه به داستان معروف گم شدن هاجر و فرزندش اسماعیل در بیابانی که بعدها مکه شد پرداخته. ابراهیم به فرمان خدا هاجر و اسماعیل را در بیابانی خشک و بیآب و علف رها میکند به امید آنکه از امتحان الهی سربلند بیرون آمده و سپس پاسخ اعتماد بیچونوچرایش به فرمان خدا را دریافت کند.
کتاب دامنی از جنس آب با تمرکز بر شخصیت هاجر به این داستان قرآنی پرداخته و آن را به شیوهای شاعرانه روایت کرده است. نگاه کتاب پیش رو به این داستان چنین است: تنها با نوزادی گرسنه و تشنه در صحرایی دورافتاده، هاجر با ایمان و اعتمادی که به خدا داشت، صبوری کرد و در نهایت طعم یاری واقعی خدا در سختترین لحظات را چشید. توصیفات و تصویرسازیهای دقیقی که از دشواری ماجرا و طاقت هاجر در این کتاب آمده، بخشی از باورهای مسلمانان درمورد معجزات خداوند در داستان پیامبران را منعکس کرده و دارای مفاهیم تاریخی- مذهبی و اسطورهای قابلتوجهی است.
این کتاب به همت انتشارات علمی و فرهنگی در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
کتاب دامنی از جنس آب برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این کتاب برای کودکان 9 تا 12ساله و نوجوانانِ علاقهمند به رمانهای مذهبی و داستان پیامبران مناسب است.
در بخشی از کتاب دامنی از جنس آب میخوانیم
نای تکان خوردن نداشت. انگار قلبش از تپش ایستاده بود. انگار خواب میدید. چیزی میان خواب و بیداری بود. انگار رؤیایی شیرین بود. زمزمهای بود مهربان. صداهایی بود غریب. پرندگانی بودند زیبا. با بالهای گشوده خودشان را نزدیک میکردند. بالهای رنگیشان را به سر و صورتش میکشیدند. صورت خسته و گرگرفتهاش را نوازش میکردند. برایش آواز میخواندند. دور سرش میچرخیدند. سایه بر سرش میانداختند. خنکش میکردند.
خود را به خواب سپرد. چشمهایش بسته بود. اسماعیل بر بال پرندگان پرواز میکرد. بالا و پایین میرفت. میخندید. قهقهه میزد. او را صدا میزد. گرسنه بود. شیر میخواست. به سویش دستوپا میزد.
چشمها را باز کرد. وحشتزده از جا پرید. هراسان اطراف را جستوجو کرد. انبوه پرندگان صحرا بالای سرش پرواز میکردند. به خود آمد. ترسید. از جا جست. «چه شده؟... اینجا کجاست؟... اسماعیل... پسرم!»
لنگانلنگان از تپه سرازیر شد. چشمهایش هنوز تار میدید. دستها را حایل صورت کرد. چند بار سکندری خورد و بر زمین افتاد. اسماعیل کجا بود؟ کجا رفته بود؟ او را همین نزدیکی، پای تپه، گذاشته بود!
ترسان و لرزان از تپه پایین دوید. پاهایش بیاختیار تا شد و روی شنها سر خورد. چرخزنان روی زمین تفتیده افتاد. فکر کرد دیگر مرده است! چشمها را بست. بدنش متلاشی شده بود. نای برخاستن نداشت. پاهایش انگار خرد شده بودند. قلبش انگار از تپش ایستاده بود. خارها بر تنش رفته بودند. پیراهنش پاره شده بود. دامنش اما خیس بود. خیس شده بود. آب از تاروپود دامن بلندش خود را بالا میکشید. بالا میرفت و بالا میرفت. به کمرش میرسید. خنک بود. خنکش کرده بود. سبک بود. سبکش کرده بود. مثل پرندهها بال گشود. به دنبال اسماعیل صحرا را گشت. اسماعیل ساکت بود. آرام گرفته بود. بر بال پرندگان صحرا نشسته بود. به صحرا آب میداد. خاک را سیراب میکرد. شیارهای کویر را خیس کرده بود. بوتههای خارشتر قد کشیده بودند. درختان گز باروبرگ داده بودند. پرندگان آواز میخواندند. بال میگشودند. دورش میچرخیدند. با بالهای بلندشان صورتش را نوازش میکردند. چشمهایش را...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دامنی از جنس آب |
نویسنده | زهرا زواریان |
ناشر چاپی | انتشارات علمی و فرهنگی |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 86 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-436-352-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان مذهبی کودک، کتابهای داستان و رمان مذهبی نوجوان، کتابهای کودک 9 تا 12 سال |