معرفی و دانلود کتاب داستانهای نیویورکر
برای دانلود قانونی کتاب داستانهای نیویورکر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب داستانهای نیویورکر
بهار اکبریان در کتاب داستانهای نیویورکر، 12 حکایت کوتاه و خواندنی را از نویسندگان برجستهی آمریکایی، ترجمه و گردآوری کرده است. این اثر بهترین انتخاب برای آشنایی با سبکهای گوناگون داستاننویسی کوتاه به شمار میرود.
دربارهی کتاب داستانهای نیویورکر:
هفتهنامهی ادبی نیویورکر اولین شمارهی خود را در 17 فوریه سال 1925 به انتشار رساند. از همان سال تا به الان این نشریه با تکیه بر فرهنگ مردمی و رخدادهای گوناگون در مورد جهان به خصوص آمریکا موفق شد تا مخاطبان زیادی در داخل و خارج از کشور آمریکا جذب نماید. بعد از گذشت زمانی، این هفتهنامه به یکی از مهمترین و اثرگذارترین نشریات فرهنگ آمریکا تبدیل شد، به طوریکه در دوران فعالیت خود توانست نویسندگان بزرگی مانند میل مِلوی، ولادیمیر ناباکوف، شرلی جکسون، ریموند کارور و ... را به جهان ادبیات معرفی نماید.
مجموعه داستانهای نیویورکر از 12 داستان کوتاه با نویسندگان گوناگون تشکیل شده است. تازگی و مدرن بودن حکایات این کتاب بر دیدگاه و عقاید شما اثرات تازه و موثری میگذارد. امید است با استفاده از سبک مدرن این بزرگان فرهنگ و ادب، دریچهای تازه به دریای بیکران ادبیان ملل گشود شود.
کتاب داستانهای نیویورکر برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به مطالعهی داستانهای کوتاه خارجی و ادبیات آمریکا علاقهمند هستید، این کتاب برای شما مناسب خواهد بود.
با برخی از نویسندگان این کتاب بیشتر آشنا شویم:
میل مِلوی (Maile Meloy) در ژانویهی سال 1972 در ایالت مونتانای آمریکا به دنیا آمد. سال 1994 با مدرک لیسانس از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شد. برای اولین مجموعهی داستانهای کوتاهش برندهی جایزهی معتبر پن/ مالامود شد. در سال 2003 مجلهی معتبر ادبی گرانتا، نام او را در فهرست 21 رماننویس برتر جوان آمریکایی قرار داد. در سال 2004 موفق به دریافت بورسیهی تحصیلی و دریافت جایزهی گوگنهایم از انجمن نویسندگان ملی آمریکا گردید. مِلوی در حال حاضر، از اعضای هیئت تحریریهی مجلهی نیویورک تایمز است.
اف. اسکات فیتزجرالد (F. Scott Fitzgerald) در خانوادهای ایرلندیتبار و در ایالت مینهسوتا به دنیا آمد. وی داستان کوتاه «ممنون از بابت آتیش» را در سال 1936 نوشت. بنابر گزارش روزنامهی لسآنجلس تایمز، فیتزجرالد پس از اتمام نگارش این اثر آن را به مجلهی نیویورکر میفرستد، ولی مجلهی نیویورکر آن را چاپ نمیکند، سرانجام این داستان در سال 2012 یعنی هفتاد و دو سال پس از مرگ نویسنده در این مجله چاپ شد.
پیتر هِسلر (Peter Hessler) روزنامهنگار و نویسنده در 14 ژوئن 1969 در آمریکا به دنیا آمد. او دانشآموختهی رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه آکسفورد است. هِسلر به عنوان نویسندهی مستقل با نشریات معتبری چون والاستریتژورنال، بوستونگلوب و نشنال جئوگرافیک همکاری کرده است.
لوری مور (Lorrie Moore) در سال 1957 در نیویورک متولد شد. وی از سن 19 سالگی فعالیت حرفهای خود را آغاز نمود و در همان سن موفق به دریافت جایزهی داستان کوتاه مجلهی "سِوِنتین" شد. لوری اولین مجموعه داستان کوتاهش را با نام به خودت کمک کن در سال 1983 برای پایاننامهی ارشد خود به نگارش درآورد. شهرت وی به دلیل نوشتن داستانهایی کوتاه همراه با طنزی غمانگیز یا درون مایهی عشق نافرجام است.
ولادیمیر ناباکوف (Vladimir Nabokov) نویسنده، شاعر، منتقد و استاد ادبیات در سال 1889 در سنپترزبورگ روسیه متولد شد و در 2 ژوئیهی 1977 در آمریکا درگذشت. این نویسندهی بزرگِ چند زبانهی روسی آمریکایی و نامزد جایزهی نوبل، در سال 1988 برندهی مدال ملی هنر گردید و پس از گوگول، چخوف و تولستوی، نوشتن داستان کوتاه را ادامه داد. او از بهترین نویسندگان داستانهای کوتاه روسیه به شمار میآید.
در بخشی از کتاب داستانهای نیویورکر میخوانیم:
برای پسر جوانی که بیماری روانی درمانناپذیری داشت، چه هدیهی تولدی میشد برد؟ در تمام این سالها، چهارمین باری بود که با این سؤال مواجه میشدند. اصلاً چیزی نبود که او بخواهد، پسرشان هیچ آرزویی جز مرگ نداشت. به گمان او اشیاء مصنوع دست بشر چیزی جز مأمنی برای مخفی شدن نیروهای شر نبود، نیروهایی که مترصد کوچکترین فرصتی برای اعمال نقشههای شومشان بر ضد او بودند. این اجسام از نظرش وسایل راحتی نفرتانگیزی بود که در دنیای انتزاعیِ زندگی او، عملاً مصرفی نداشت. پس از اینکه در آسایشگاه چند بار وسایلی را که ناراحتش میکرد یا او را میترساند از جلو چشمش برداشته و دور ریخته بودند، بردنِ هر وسیلهای برای او، ممنوع شده بود، پدر و مادرش فقط میتوانستند برایش خوراکی ببرند. مثل همین ده شیشهی کوچک مرباهای رنگارنگ، که امروز میخواستند برای سالگرد تولدش ببرند.
آنها مدتها پس از آنکه با هم ازدواج کردند، بچهدار شده بودند و الان که بیست سالی از آن روزها میگذشت، هر دوی آنها دیگر پیر و فرتوت بودند. زن عادت داشت موهای صاف و خاکستریاش را، سهلانگارانه بالای سرش جمع کند، پیراهنهای ارزانِ مشکی میپوشید و برخلاف زنهای همسنوسالش، مثلاً خانمِ همسایهی دیوار به دیوارشان که همیشه چهرهاش پر از پودر و سرخاب بود و کلاهی شبیه دستهای گل میخک به سر داشت، زن با همان صورت رنگپریده که از خواب بلند میشد از خانه بیرون میرفت و در زیر آفتاب تند بهار نواقص صورتش بیشتر معلوم میشد. شوهرش در کشور خودشان، بازرگان موفق و سرشناسی بود اما امروزِ روز، در شهری مثل نیویورک، از لحاظ مالی کاملاً به برادرش ایزاک وابسته بود که بعد از چهل سال زندگی در آمریکا، یک آمریکایی تمامعیار شده بود. آنها خیلی بهندرت ایزاک را میدیدند و بین خودشان به او لقب «ارباب» داده بودند.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت مترجم
میل مِلوی
ازدواج غیابی
فرانسیس اسکات فیتز جرالد
ممنون از بابت آتیش
پیتر هِسلر
مراسم تشخیص هویت
لوری مور
شیدایی
ولادیمیر ناباکوف
نشانهها و کنایههای نهان
بِن لرنر
پوچیِ ناب
سَم لیپسایت
جمهوری همبستگی
توماس فرانسیس مَکگوئن
ناهار
ریوکا گالکِن
بدهبستان
روبرتو بولانو
هزارتو
جورج ساندرز
خاطرهی دخترکان سیمپلیکا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب داستانهای نیویورکر |
نویسنده | بهار اکبریان |
ناشر چاپی | انتشارات مروارید |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 232 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-191-237-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |