معرفی و دانلود کتاب خوک: بازخوانی رمان محاکمه‌ی خوک اثر اسکار کوپ فان

معرفی کتاب خوک: بازخوانی رمان محاکمه‌ی خوک اثر اسکار کوپ فان

حمله‌ی یک خوک به نوزادی منجر به مرگ او شده و دستگاه قضایی قصد دارد خوک را محاکمه کند. محمود خسروپرست و عرفان غفوری صنعتی در کتاب خوک: بازخوانی رمان محاکمه‌ی خوک اثر اسکار کوپ فان نمایشنامه‌ای اجتماعی و انتقادی با لحن طنزآمیز از محاکمه‌ی یک خوک نگاشته‌اند. این نمایشنامه که با اقتباس از یک رمان فرانسوی نوشته شده، عدالت دروغین و خشونت حقیقی را به نمایش می‌گذارد.

درباره‌ی کتاب خوک: بازخوانی رمان محاکمه‌ی خوک اثر اسکار کوپ فان

یک قاتل، بچه‌ای هشت‌ماهه را سلاخی کرده و کمیسر استفان لاپستروف مأمور است تا قاتل این پرونده‌ی مهم را شناسایی کند. نامه‌ای از بالا به دست کمیسر رسیده که از او خواسته سریعاً به پرونده رسیدگی کند. در بازجویی‌ها مشخص می‌شود که یک خوک، نوزاد را گاز گرفته و باعث مرگ او شده است. حال خوک به عنوان قاتل شناخته می‌شود و باید مطابق قانون در دادگاه مجازات شود. کتاب خوک: بازخوانی رمان محاکمه‌ی خوک اثر اسکار کوپ فان، نمایشنامه‌ای از محمود خسروپرست و عرفان غفوری صنعتی است. این نمایشنامه با اقتباس از رمان Le procès du cochon اثر اسکار کوپ فان نوشته شده و بر پایه‌ی رویدادهای واقعی محاکمه حیوانات در اروپا از قرن سیزدهم تا هجدهم شکل گرفته است.

نمایشنامه‌ی خوک: بازخوانی رمان محاکمه‌ی خوک اثر اسکار کوپ فان با نگاهی انتقادی به مناسبات قدرت، زبان و ساختارهای قضایی، توجه خواننده را به مفاهیم پیچیده‌ای چون عدالت جلب می‌کند. استفاده از حیوان بجای انسان در مقام متهم، ابزاری برای برجسته‌سازی بی‌عدالتی و خشونت نظام‌مند است. همچنین با تأویل فلسفی و اشاره‌های فکری، می‌توان این داستان را آغازی طنزآلود اما منتقدانه برای تأمل در ساختارهای اجتماعی دانست.

در مجموع کتاب خوک: بازخوانی رمان محاکمه‌ی خوک اثر اسکار کوپ فان یک نمایشنامه‌ی اقتباسی و دیالوگ محور است که در پانزده پرده اتفاق می‌افتد. این نمایشنامه با بهره‌گیری از طنز تلخ و ساختاری تمثیلی، ماهیت خشونت حقیقی و نمایشی عدالت را در برابر چشمان خواننده باز می‌سازد و تلاش می‌کند تا این پرسش تکان‌دهنده را مطرح کند که آیا نظام‌های قضایی مشغول بازی صرف با مظاهر قدرت‌اند یا وظیفه‌ای واقعی در مسیر اجرای عدالت بر عهده دارند.

کتاب حاضر را نشر قطره منتشر کرده است.

کتاب خوک: بازخوانی رمان محاکمه‌ی خوک اثر اسکار کوپ فان برای شما مناسب است اگر

• به نمایشنامه‌های تمثیلی و انتقادی علاقه‌مند هستید.
• نقدهای اجتماعی و فلسفی درباره ساختارها و نظام‌های قضایی ناکارآمد را می‌پسندید.
• دوست دارید داستانی تأمل‌برانگیز از عدالت نمایشی با درون‌مایه‌هایی از طنز تلخ بخوانید.

در بخشی از کتاب خوک: بازخوانی رمان محاکمه‌ی خوک اثر اسکار کوپ فان می‌خوانیم

دیوارهای صحنه را کاشی‌های سفید چرک با لکه‌های بزرگ و کوچک خون خشکیده و نقاطی تازه و گرم پوشانده است. هیچ پنجره‌ای به بیرون وجود ندارد. انتهای صحنه روی دیوار تابلویی نصب است که روی آن انواع و اقسام ادوات کالبدشکافی به همراه یک گوشی پزشکی قرار دارد. دور این ادوات همانند تخته‌های ابزار مکانیکی‌ها خط کشیده شده به‌گونه‌ای که ابزاری اگر از روی تخته برداشته شود، رد آن روی تخته هویدا می‌شود. در انتهای صحنه سمت چپ، چند ردیف قفسه وجود دارد که روی رف‌های آن پر از نوارهای ریلی ضبط صداست و در رف میانی نیز یک ضبط‌صوت ریلی قرار دارد. گوشه‌ی سمت راست درست در سوی متضاد قفسه‌ی نوارها یک چوب لباسی دیوارکوب قرار دارد که از هر قلاب آن یک روپوش سفید پزشکی آویزان است و از قلاب آخری یک روپوش چرمی آویزان است. کنار چوب لباسی یک میز گرامافون همراه با صفحات مختلف قرار دارد. در میان صحنه میز آهنی و بزرگی است که بخش اعظمی از صحنه را اشغال کرده است. سمت چپ میز دکتر ریشار روی تنها صندلی موجود در صحنه نشسته است و رو‌به‌رویش چند ظرف غذا و یک تنگ نوشیدنی است. دکتر ریشار مشغول غذا خوردن است. سانچو پانزا با گونی بر دوش نفس‌نفس‌زنان وارد می‌شود. چکمه‌هایش گلی و کثیف است. بی‌هیچ سخنی به کنار میز می‌آید و گونی را از روی دوشش به روی میز می‌اندازد.

سانچو: نمی‌شد جای بهتری به شما می‌دادن یا حداقل شما جای بهتری رو انتخاب می‌کردین؟ این ساختمون دیگه متروکه شده، تمام طبقه‌هاش خالیه، حداقل یه نامه بنویسین که برین طبقه‌ی همکف یا اقلاً درخواست بدین آسانسور نصب کنن. هربار این چهار طبقه رو با پله می‌آم پایین زانوهام ناله‌شون درمی‌آد. هی پاگرد... هی پاگرد... هربار که می‌آم اینجا به خودم می‌گم سانچو، واقعاً این چهار طبقه است یا هزار طبقه؟

دکتر ریشار بی‌آنکه به او نگاه کند و از غذا خوردن دست بکشد.