معرفی و دانلود کتاب حکایت دولت و فرزانگی

معرفی کتاب حکایت دولت و فرزانگی

کتاب حکایت دولت و فرزانگی، شامل مجموعه داستان‌‌های آموزنده و خواندنی از مارک فیشر است، که می‌تواند تاثیر بسزایی در زندگی ما داشته باشد.

داستان‌‌های مارک فیشر (Mark Fisher) در این کتاب، می‌توانند سودمندترین حقایق را بر ما آشکار سازند و در عین سادگی، می‌توان با ذهن نیمه‌ هشیار، به‌ ‏طور مستقیم با داستا‌ن‌ها رابطه برقرار کرد. (فایل کتاب در تاریخ 1398/07/15 به روز رسانی شده است.)

در بخشی از متن کتاب حکایت دولت و فرزانگی (the instant millionaire: a tale of wisdom and wealth) می‌خوانیم:

مرد جوانی در این دنیا می‌زیست که می‌خواست پولدار شود. او سخت نا امید بود، با این حال اعتقاد داشت اقبالش آنقدر بلند است که هنوز شانس پولدار شدن را داشته باشد. او به عنوان مدیر حسابداری یک شرکت تبلیغاتی کوچک شغل بدی نداشت، اما از کارش راضی نبود و درآمدش را کافی نمی‌دانست.

از این رو به فکر فرو می‌رفت که چگونه می‌تواند به شهرت و ثروت برسد و رویا می‌بافت، مثلاٌ اگر داستانی بنویسد تا پر فروش‌ترین کتاب سال بشود. آنگاه به یکباره به تمامی خواسته‌هایش خواهد رسید، اما به خود که می‌آمد می‌اندیشید، این خواسته‌اش خیلی غیر واقعی به نظر می‌رسد و تحقق آن ناممکن خواهد بود، تازه اگر او نویسنده‌ای چیره دست می‌بود، با این روح متلاطم و اندوهی که گریبانش را گرفته بود، آیا سردرگمی‌هایش را در کتابی که می‌نوشت به تصویر نمی‌کشید؟

از یک سال پیش کارش به کابوسی مبدل شده بود که هر روز آزارش می‌داد و تحت تاثیر این اندیشه‌ها بود که هر روز صبح تا به اداره می‌رسید به جای رسیدن به کارهایش، همه ی روزنامه‌ها را می‌خواند و پیش از آن که وقت نهار برسد، برای خالی نبودن عریضه، یادداشت‌هایی می‌نوشت. رییس نیز همیشه نظرات متفاوت و متناقضی می‌داد، البته تنها رییس بی‌ثبات نبود، همکارانش نیز به نظر می‌رسید با اکراه تن به کار می‌دادند و یک نوع دلزدگی در اطرافش حاکم بود، با این حال او واهمه داشت بگوید "می‌خواهد همه چیز را رها کند تا نویسنده شود" و آن‌ها حرف‌هایش را شوخی تلقی کنند. در میان آن‌ها احساس تنهایی می‌کرد، انگار بیگانه‌ای بود که زبان آن‌ها را هم فهم نمی‌کرد.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: حکایت مرد جوانی که با فامیل ثروتمندش مشورت کرد
فصل دوم: حکایت تلاقی مرد جوان با باغبان پیر
فصل سوم: حکایت جوانی که قرار شد لحظه را دریابد و خطر کند
فصل چهارم: حکایت جوانی که زندانی شد
فصل پنجم: حکایت آموزش ایمان
فصل ششم: حکایت آموزش تمرکز بر هدف
فصل هفتم: حکایت ارزش تصویر از خود
فصل هشتم: حکایت کشف نفوذ کلام
فصل نهم: حکایت نخستین آشنایی با دل گل سرخ
فصل دهم: حکایت تسلط بر ناخودآگاه
فصل یازدهم: حکایت بحث درباره قاعده اعداد
فصل دوازدهم: حکایت یادگیری نیک بختی و زندگی
فصل سیزدهم: حکایت آموزش بیان خواسته‌ها در زندگی
فصل چهاردهم: حکایت کشف راز گل سرخ
فصل پانزدهم:‌حکایت لحظه آخر، وداع