معرفی و دانلود کتاب جراح
برای دانلود قانونی کتاب جراح و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جراح
اگر از عمل جراحی میترسید کتاب جراح دلیل قابل قبولی برای ترس به شما میدهد: دکتر قاتل شماست! در دنیایی که لزلی ولف آفریده همه چیز خوب و مرتب است. آسمان آبی است و پرندهها چهچهه میزنند. دکتر ویلی از همسرش در خانه خداحافظی میکند. سوار ماشینش میشود و در مسیر رسیدن به بیمارستان از مقابل پوسترهای عظیم خود در معابر عمومی شهر میگذرد. هرچه باشد او معتبرترین جراح شهر است. چند دقیقه بعد او درست مقابل جنازهی دشمن خود در اتاق جراحی ایستاده است.
دربارهی کتاب جراح
این اولین باری است که مریض دکتر ویلی میمیرد. اما نه یک مریض معمولی، بیمار دکتر ویلی کسی است که سالها او را تعقیب کرده و مورد آزار و اذیت قرار داده است و حالا جسم بیجانش روی تحت جراحی اوست. دکتر ویلی در تمام سالهای جراحی حتی یک بیمار را هم از دست نداده است. او سالها مثل بت موفقیت در مقابل چشم پزشکان این بیمارستان ایستاده بود. اما مسیر زندگی دکتر ویلی درست در همینجا و برای همیشه تغییر میکند. ذهن ترسیده و پریشان او نمیتواند باور کند که بیماری که بیجان در مقابلش خوابیده، دشمن دیرینه و کابوس شبانهاش است. خوششانسی یا بدشانسی؟ حالا او دیگر به هیچچیزی نمیتواند فکر کند بهجز اینکه آیا کسی حرف او را باور میکند یا همه فکر میکنند که او از عمد دشمن چندسالهاش را کشته است؟ لزلی ولف (Leslie Wolfe) در رمان جراح (The Surgeon) ما را وارد پیچیدگیهای ذهن و دنیای دکتر ویلی میکند.
برای دکتر ویلی قضیه مدام سختتر و سختتر میشود. این حتی یک جراحی پیچیده هم نبودهاست. آیا یک جراحی سبک و معمولی توانسته است جان بیمار دکتر ویلی را به خطر بیندازد؟ باورش سخت است آنهم برای پزشک حاذقی با سابقهی دکتر ویلی. شاید او باید سختتر تلاش میکرد تا جان بیمار را نجات دهد. نکند او از عمد بیمارش را کشته است؟ چه فرصتی بهتر از این برای انتقام گرفتن از دشمن خود؟ با یک چرخش سرنوشت، آیندهی دکتر ویلی در مسیری قرار میگیرد که او حتی در بدترین خوابهایش هم نمیدید. او حق دارد که در ذهنش با خود بگوید: «من همهچیز داشتم! بهترین شغل دنیا، بهترین شوهر دنیا و بهترین زندگی دنیا! یکدفعه چه اتفاقی افتاد؟!»
وقتی چشم دکتر ویلی به بیماری که بیجان روی میز جراحی افتاده است میخورد مجبور میشود همهچیز درمورد خود و زندگیاش را زیر سوال ببرد. حالا پزشکانی که در این اتاق همراه او هستند درمورد او چه فکری خواهند کرد؟ آیا او در مقابل اتاق پر از همکارانش به یک قاتل تبدیل شده است؟ آیا او دستگیر خواهد شد؟ اخراج خواهد شد؟ آیا این مساله ازدواج او را خراب میکند؟ دکتر ویلی به دنیایی سوق داده می شود که برای اولین بار در زمینی ناآشنا قرار میگیرد، جایی که نمیداند آیا میتواند به دیگران و یا حتی به خودش اعتماد کند یا نه.
اما مساله فقط زندگی خود ویلی نیست. اگر دادگاه او را به قتل محکوم کند این مساله زندگی شوهرش را نیز دستخوش تغییر میکند. شوهر دکتر ویلی، درک، یک وکیل دادگستری است و تمام برنامهریزیاش بر این است که به زودی شهردار شود. اما رقیب او مدتهاست که منتظر است تا خطایی از درک سر بزند و او را از دور رقابت خارج کند. حالا این اتفاق فرصت مناسبی است تا او را از رسیدن به آرزوی مهم و بزرگش در زندگی یعنی شهردار شدن بازدارد. چه بیآبروییای بزرگتر از اینکه شایعههایی که در شهر بپچید که همسر جراح از عمد بیمار خود را که از او نفرت داشته است به قتل رسانده است.
مشاهدهی کشمکشهای درونی دکتر ویلی با خود چیزی است که ما را در تمام داستان با خود همراه میکند. اینکه آیا دکتر ویلی خودش با دستهای خودش زندگیاش را خراب میکند؟! لزلی ولف به این پرسش ما پاسخ میدهد. ولف نویسندهای است که میتواد بهراحتی ما را غافلگیر کند و درک ما را از شخصیتها و وقایع داستان تغییر دهد. نویسنده همچنین تحقیقات زیادی انجام داده است تا همهی اطلاعات و دادههای پزشکی موجود در بطن داستان معتبر و علمی باشد. شما میتوانید در کنار لذت بردن از مطالعهی رمان جراح، دربارهی جراحی قلب نیز نکات آموزشی ساده اما مفیدی یاد بگیرید.
رمان جراح یک داستان تاریک و سرد است. از صفحهی اول این رمان جنایی مهیج پزشکی با انتقام، ترس، و جاهطلبی روبهرو میشوید. رمان جراح توسط صبا میرزاخانی ترجمه شده است و وظیفهی انتشار آن را نیز نشر افرا برعهده داشته است.
کتاب جراح برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به مطالعهی رمانهایی پر از پیچوخم و تعلیق علاقه دارید و همچنین درگیریهای ذهنی روانشناختی و درامهای پزشکی توجه شما را به خود جلب میکند احتمالا از مطالعهی رمان جنایی و معمایی جراح لذت بسیاری خواهید برد.
در بخشی از کتاب جراح میخوانیم
وقتی بالاخره تنها میشوم، اجازه میدهم نقاب از چهرهام بیفتد. اشک از چشمانم سرازیر میشود و دهانم با فریادی بیصدا باز میشود. ابتدا دستانم را روبهروی دریچههایی که هوای گرم از آنها بیرون میآید به هم میمالم تا گرم شوند، اما بعد درحالیکه در سکوتِ ماشینم، بیاختیار گریه میکنم. این حرکت منجر به باز و بسته کردن دستهایم به شکل وسواسگونهای میشود.
«چرا؟» این سؤال ساده ذهنم را درگیر کرده است. هیچ پاسخی برای آن وجود ندارد؛ چیزی بهجز غم و اندوه. چرا او باید روی تخت جراحی من قرار بگیرد؟ چرا باید صورتش را میدیدم؟ من هیچوقت آن طرف پرده را نگاه نمیکردم، هیچوقت. اما این بار این کار را کردم. چرا؟ کار سرنوشت بود؟ من به سرنوشت اعتقاد ندارم. هرگز اعتقاد نداشتم. با توجه به اتفاقی که افتاده، شاید فردا اعتقاد داشته باشم. چرا من، میان این همه جراح قلب در این شهر؟!
صحبتهای پرجنبوجوشی توجهم را جلب میکند. دو پرستاری که بلافاصله با دیدنشان آنها را نمیشناسم، ممکن است ببینند که در ماشینم از هم پاشیدهام و فردا همه در بیمارستان درمورد آن صحبت کنند، از سرایدار گرفته تا خود شخص ام. دنده را عوض میکنم و قبل از اینکه آنها بتوانند صورت اشکآلودم را ببینند از آن جا بیرون میروم.
فهرست مطالب کتاب
یک: بیمار
دو: شام
سه: دروننگری
چهار: رانندگی
پنج: اتاق هتل
شش: خانه
هفت: اعتراف
هشت: شش
نه: ملاقات
ده: سؤالها
یازده: درسها
دوازده: سرویس اتاق
سیزده: امنیت
چهارده: مشکل
پانزده: شهادت دادن
شانزده: مجله
هفده: شلاق
هجده: دوشنبه
نوزده: اثبات
بیست: بررسی
بیستویک: جلسهی رسمی
بیستودو: صحنهی جرم
بیستوسه: آلبوم عکس
بیستوچهار: دستگیری
بیستوپنج: خطری که از بیخ گوش رد شد
بیستوشش: حکم رسمی
بیستوهفت: دین
بیستوهشت: فرار
بیستونه: هابز
سی: نصیحت
سیویک: اسم
سیودو: حقیقت
سیوسه: گناه
سیوچهار: ویدیو
سیوپنج: بوسه
سیوشش: هدف
سیوهفت: جشن
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جراح |
نویسنده | لزلی ولف |
مترجم | صبا میرزاخانی |
ناشر چاپی | انتشارات افرا |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 273 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-93939-9-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |