معرفی و دانلود کتاب تنها راه پایدارى زندگى زناشویى

معرفی کتاب تنها راه پایدارى زندگى زناشویى

کتاب تنها راه پایدارى زندگى زناشویى به قلم آدولف گوگنبال، شیوه ازدواج در جهان معاصر را به چالش مى‌کشد و با بهره‌گیرى از دانش روان‌شناسى تحلیلى و عمقى، فلسفه و نیت نهان در پشت جریان ازدواج را به‌ خوبى تشریح مى‌کند.

اغلب کتاب‌هایى که این روزها راجع به ازدواج و زناشویى منتشر مى‌شوند، دچار خلأ معنایى هستند. به ندرت به چرایى ازدواج مى‌پردازند و به‌ طور عمده به سراغ چگونگى آن مى‌روند. فراموش کرده‌ایم که اگر فلسفه‌اى نداشته باشیم، روش‌ها و مهارت‌ها به کارمان نخواهند آمد.

از سوى دیگر کتاب‌هاى زیادى در باب رستگارى منتشر مى‌شوند که دچار یک طرح‌واره «رستگارى انفرادى» هستند. مسیر پیشنهادى آن‌ها براى رستگارى هیچ ربطى با ازدواج، خانواده، قبیله، ملیت و جامعه بزرگ جهانى ندارد. هر کس باید خود به تنهایى مسیر رستگارى خویش را طى نماید.

این دو جریان که یکى ازدواج را تهى از معنا و با شکر تکنیک و مهارت، شیرین مى‌کند و دیگرى رستگارى را در مسیرى انفرادى مى‌آموزاند، هرگز نخواهند توانست بحران امروزى جهان را در زمینه ازدواج و خانواده حل کنند.

آدولف گوگنبال (A. Guggenbuhl Craig) در کتاب تنها راه پایدارى زندگى زناشویى (Marriage: Dead Or Alive) این شکاف را پر کرده است. او پلى ساخته است که ازدواج را به رستگارى متصل مى‌سازد. چنین نگاهى لازم است تا بشر معناجوى هزاره سوم ارتباط خود را با ازدواج قطع نکند.

کتاب او شاید یکى از ده کتاب برترى باشد که طى ده‌ها سال گذشته تأثیر ژرفى بر رشته‌هاى گوناگون گذاشته است.

امروزه احکام مربوط به رابطه سالم در فرهنگ غربى به کلى تحریف شده است؛ و این تحریف به حوزه روان‌شناسى نیز سرایت کرده است. این روان‌شناسى مى‌پندارد که مشکل کل ازدواج، خانواده و معیوب بودن روابط آدم‌ها در بدى ارتباطات است. کافى است مردم را تعلیم دهى و هدایت کنى یا به شرکت در جلسات سخنرانى مربوط به روابط وادار کنى تا وضعیت معمول آرامش‌بخش و مولد برقرار شده و رابطه زناشویى و خانواده از نو احیا شود.

گوگنبال مى‌گوید که شاید بهترین ابزار کسب این معنا ازدواج باشد، اما این راه عده‌اى صرفا معدود است، نه خیل عظیم توده‌ها. ازدواج، دیوهاى تحول یا تخریب را عمیق‌تر، سریع‌تر و طولانى‌تر از هر آفریده فرهنگى دیگر بشرى از بند رها مى‌کند. ازدواج مى‌تواند شما را پیش از شفا از میان ببرد و نابود کند مگر اینکه آگاه و هشیار و قاعده‌مند باقى بمانید. این یک روان‌شناسىِ تزئینى نیست بلکه روان‌شناسى بى‌تعارف از زندگى و دیگ‌هاى دائم جوشان رنج و درد آن است البته نه رنج سادیستى، بلکه رنج تحولگرانه‌اى که به ما مى‌آموزد که براى کسب خرد زندگى باید بها پرداخت.

شما پس از مطالعه‌ی این کتاب درخواهید یافت که ازدواج رابطه‌اى است که نمى‌توان به ‌راحتى آن را در چارچوب‌هاى جامعه‌شناختى یا روان‌شناسى، به‌ طور منطقى تعریف کرد. چرا که بیش از اینکه این رابطه تعاریف منطقى داشته باشد، رابطه‌اى است تصورى و تخیلى که طرفین رابطه با نوع تصورات خویش به آن معنا مى‌بخشند و هر کس باید مسیرى متفاوت از دیگرى را براى دستیابى به هدف و فلسفه ازدواج که همانا رستگارى است طى کند.

در بخشی از کتاب تنها راه پایدارى زندگى زناشویى می‌خوانیم:

رشد فردیت یک روند است اما آن را یک انگیزه نیز مى‌توان دانست. رشد فردیت درست مثل گرسنگى، تشنگى، خشم و رابطه زناشویى بخش اساسى غریزه و انگیزه انسان است و او را در جهت کسب آرامش و نیل به خوشبختى پیش مى‌برد. یونگ بارها و بارها روى برخى جوانب رشد فردیت تأکید کرد. او روى اهمیت پرورش روح فرد انگشت گذاشت.

روحى که قطعا ریشه در روح جمعى دارد اما با وجود این باید خودش را از آن تفکیک کند و به‌ طور منفرد، رشد و تحول بیابد. او اغلب اوقات درباره اهمیت «آگاهى» مى‌نوشت و بارها و بارها بر این نکته تأکید کرد که وجوه آگاه و ناخودآگاه شخصیت انسان باید با هم ادغام شوند. او رشد فردیت را به روندى که در روان‌کاوى مشاهده مى‌کنیم پیوند داد. اما هرگز فرض نکرد رشد فردیت تنها در چارچوب روان‌کاوانه یافت مى‌شود.

انگیزه رشد فردیت ما را به سمت ملاقات با «شراره درونى الوهیت» که یونگ آن را خویشتن مى‌نامید، مى‌کشاند. روند و هدف رشد فردیت فقط با نمادها مشخص مى‌شود. به‌عنوان مثال، زندگى عیسى مسیح (ع) تا آن جا که به‌طور نمادین مى‌توان آن را فهمید، روند رشد فردیت است. به زبان مذهبى مى‌توان گفت که هدف از رشد فردیت نزدیک شدن به خدا و ملاقات با جهان است؛ جهانى که در آنِ واحد وجودِ خود فرد نیز هست.

نماد دیگر رشد فردیت، تصویر «سفر به شهر زرین یا اورشلیم» است. در کتاب بونیان به نام سِیر زائر این زیارت دردناک و شجاعانه به تفصیل ترسیم شده است. ما در طول زندگى همیشه در آغاز یا میانه سفر به‌سوى اورشلیم زرین هستیم و هرگز به هدف نمى‌رسیم.

قصه‌هاى پریان اغلب اوقات حاوى نمادهاى روند رشد فردیت هستند. در این قصه‌ها قهرمان باید به ماجراجویى‌هاى بسیار دست بزند تا با شاهزاده خانم ازدواج کند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
پیشگفتار
فصل یک: ازدواج و خانواده: ابزارى براى شکنجه یا نهادى رو به زوال؟
فصل دو: ازدواج در دنیا هیچ‌گاه عصر طلایى نداشته است
فصل سه: جنگ و صلح در ازدواج
فصل چهار: هدف ازدواج چیست؟
فصل پنج: رشد فردیت؛ روندى که ما را در ازدواج به تکامل مى‌رساند
فصل شش: ازدواج براى دستیابى به خوشبختى؛ یک خودفریبىِ بزرگ
فصل هفت: ازدواج؛ نمادى از رویارویى انسان با وجه زنانه یا مردانه روان
فصل هشت: پذیرش همه حرف‌هاى همسر یعنى خیانت به او
فصل نه: غریزه جنسى، نقشى فراتر از تولیدمثل
فصل ده: میل جنسى؛ عادى، غیرعادى
فصل یازده: روابط زناشویى و روند رشد فردیت (دستیابى به خود واقعى)
فصل دوازده: وجه منفى روابط جنسى
فصل سیزده: تا دلتان بخواهد دلیل براى جدایى دارید
فصل چهارده: ازدواج مسئله‌اى خصوصى نیست؛ با خانواده همسر درگیر شوید اما قطع رابطه نکنید
فصل پانزده: چیزهاى ارزشمندى که حتما باید در ازدواج قربانى کنیم
فصل شانزده: طلاق
فصل هفده: آیا حاضرید یک بار دیگر در ازدواج‌تان تجدیدنظر کنید!؟
فصل هجده: چرا ازدواج در جهان معاصر کسل‌کننده، بى‌معنى و رو به زوال است؟
راهنماى خوانندگان