معرفی و دانلود کتاب به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود
برای دانلود قانونی کتاب به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود
سعدی گل بیانی در کتاب به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود با مرور خاطرات گذشته در قالب شعر امروزی، حال و هوایی نوستالژیک را برای مخاطب خلق میکند. این اثر از عناوین مجموعهی جهان تازهی شعر است.
دربارهی کتاب به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود
شعر و ادبیات همواره جایگاه خاصی در سرزمین ما داشته است و جهانیان هنر و فرهنگ ایران را با نام شعرای بزرگی چون مولانا و حافظ میشناسند. ازاینرو ادبیات و شعر نقش مهمی در انتقال میراث فرهنگی، هنری و فکری ما تا به امروز داشته است. همچنین در ادوار مختلف تاریخی این کشور شاهد حضور شاعران بزرگ و صاحب سبک بودهایم. امروزه بسیاری از شاعران جوان به سرودن اشعاری در قالب شعر سپید و نو علاقهمند هستند و این قالبهای شعری طرفداران زیادی یافتهاند. سعدی گلبیانی از شاعران خوشقریحهی معاصر است که توانسته با اشعار خود جایگاه مناسبی در میان شعردوستان امروزی بیابد.
کتاب به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود یکی از آثار این شاعر خوش ذوق ایرانی است که با اشعار عاشقانهاش در قالب شعر نو با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکند. نسخه حاضر این کتاب توسط نشر چشمه برای طرفداران شعر امروزی منتشر شده است.
کتاب به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به شعرهای معاصر در قالب سپید و نو علاقهمند هستید، کتاب به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود اثر سعدی گلبیانی برای شما مناسب است.
در بخشی از کتاب به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود میخوانیم
دستهایت شکل دستهای من
شکل یک تعارف سپید
در آغوش کشیدنِ خلأ
چمبره زدن دور کمرگاهی مقدس
و پاهایت شبیه من بود
وقتی که راه میرفتی زیر نعل درگاه، زیر اشکوب
وقتی که الاههی باستانی صندلیهایی
وقتی که دکمههایت را باز میکرد
در حوضهای یک معماریِ ازدستشده محو شوی
وقتی که دکمههایت را میبست
و چشمهایت به خاطرهی چشمهایت بدل میشد
تنها به خاطر یک کلمه
تنها به خاطر رؤیایی واقعی
تنها به خاطر گلی که اعصار را معطر
تنها به خاطر برهوتِ پس از انسان
و خیال مفهومی انسانی که در بیابانی بینام
در اندام یک مقبرهی فرسوده چون بادی دردناک
میپیچید
تنها به خاطرِ زانوهای انسان
فهرست مطالب کتاب
برای نیکبختانِ معدود
تکگویی
در ساعت سگی که پارس میکرد
بازگرداندن معصومیت ازلی به هستی
روزی روزگاری در آلانیا
آرامش روح سرآغاز آن نخستین سایهای است که شامگاه میافکند
و در تپش رگهایش میپنداشت که آوای سپاهی را میشنود
میل
پس دلم را باختم و آواره شدم
زیباترین ماه جهان هم به کار مردم فقیر نمیآید
خیانت
هر دیالوگ بُرشی از یک دیالوگ دیگر است
فراق
استیون ددالوس به عالمی دیگر رسیده بود، گویی از خواب قرنها بیدار شده بود
بزرگترین ملال انسان مدرن آن خواهد بود که نمیتواند روزی را تنها در اتاقش سر کند
این که خیلی زخمه بااا، چیه، گوله برده؟
سخت شکستهدل بود و همگان او را دلخوش میکردند و گفتند تا جهان است این میبوده است
آلبومها شاهدانی سوزناکاند
روغنکاریِ خاطرات
عزلت
از سریِ شعرقصهها / برای استلّای آرزوهای بزرگ
از سریِ شعرقصهها / گرینگوِ پیر اثر کارلوس فوئنتس
وقایعنگاری تهران
گشت زدن در میان جمعیت
برای مادرهای پیر شمال
خانه مکانی برای خیالپردازی است
ضیافت شب عید
در ستایش باطل باغ
وصف خاکستردان شمالی
توضیحات
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب به میچکا که روز و شبها پشت پنجرهام بود |
نویسنده | سعدی گل بیانی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 106 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229-887-4 |
موضوع کتاب | کتابهای شعر معاصر، کتابهای شعر نو |