معرفی و دانلود کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند

معرفی کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند

کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند، در یک کلام، اثری درباره‌ی پیشگیری است: اینکه چگونه به‌جای حل مشکلات پس از وقوعشان، به ریشه‌های وقوع آن‌ها توجه کرده و تلاش کنیم جلوی وقوع آن‌ها را بگیریم. دن هیث در این کتاب پرفروش ژورنال وال استریت به‌شما روش حل مشکلات را آموزش نمی‌دهد بلکه به شما کمک می‌کند عامل مشکل و معضل را کاملاً از افق دید خود پاک کنید.

درباره‌ی کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند

دن هیث (Dan Heath) در فصل اول کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند (Upstream: How to Solve Problems Before They Happen) ایده‌ی اصلی مطرح شده در کتاب خود را با یک مثال جذاب آغاز می‌کند: او از مخاطب می‌خواهد دو افسر پلیس راهنمایی و رانندگی را تصور کنند که سر یک چهارراه می‌ایستند. اولی در شرایطی عیان و دقیقاً سر خیابان رو به خیابان‌ها می‌ایستد و دومی پشت بوته‌هایی پنهان شده و هنگام مشاهده‌ی یک تخلف یا اشتباه به‌سرعت از میان بوته‌ها بیرون پریده و رانندگان متخلف را جریمه می‌کند. پلیس دوم در واقع تلاش می‌کند مچ رانندگان متخلف را در حالی که انتظارش را ندارند بگیرد، ودر حالی که پلیس اول با حضور خود، لزوم رعایت قوانین و جوانب احتیاط را به رانندگان یادآور می‌شود.

می‌توانید تصور کنید که رانندگان با مشاهده‌ی پلیس اولی احتمالاً از سرعت خود کاسته و احتیاط بیشتری به‌خرج می‌دهند. اما رانندگان بی‌احتیاطی که از حضور مامور دوم خبر ندارند با مشاهده‌ی او غافل‌گیر شده و با عواقب اشتباه خود، پس از اتفاق افتادن آن مواجه می‌شوند. به‌نظر شما کار کدام یک از این مامورها اثر و نتیجه‌ی بهتری دارد؟ واضح است که مامور اول متخلفین بیشتری را دستگیر کرده و جریمه‌های بیشتری را اعمال می‌کند؛ در حالی که پلیس اول احتمالاً جریمه‌های کمتری اعمال کرده و افراد کمتری را در حال ارتکاب جرم اسیر می‌کند. در نگاه اول ممکن است چنین به‌نظر برسد که مامور دوم به نتایج بهتر و موثرتری دست یافته و مامور اول در اجرای وظایف خود شکست خورده است. اما اگر هدف نهایی کار مامورها را که کاهش مقدار تخلفات و برقراری امنیت هست را در نظر بگیرید متوجه خواهید شد که پلیس اول در کار خود بسیار موفق‌تر بوده است.

لب استدلال کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند، را می‌توان با همین مثال ساده درک کرد. دن هیث در این کتاب به تشریح این ایده می‌پردازد که اغلب واکنش‌های ما در مقابل مشکلات واکنش‌های منفعلانه و فعالانه تقسیم می‌کند و اکثر ما در وهله‌ی اول و به صورت غریزی به‌سمت واکنش‌های منفعلانه متمایل می‌شویم چرا که ممکن است در نظر اول موثرتر و چشم‌گیرتر به‌نظر بیایند. به‌زعم هیث، واکنش‌های فعالانه ممکن است در بسیاری از شرایط اصلاً احساس نشوند یا به‌سادگی فراموش شوند، اما در نگاه وسیع‌تر و از دید رهبری که به‌دنبال کاهش ضرر و اشتباه و افزایش بهره‌وری است، چنین راه‌حل‌هایی بسیار صحیح و منطقی‌تر هستند. دن هیث پس از شرح چرایی و چیستی روش «بالادست»، به آموزش و تشریح تصمیم‌گیری به سبک «بالادستی» و موثرتر می‌پردازد.

کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند با ترجمه‌ی میثم کاشی پور و چاپ انتشارات آریاناقلم به شما تقدیم می‌شود.

نکوداشت‌های کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند

• هیث، در کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند استدلال قانع‌کننده‌ای در این باره ارائه می‌دهد که چگونه وضع منابع خود را به سمت «بالادست» تغییر بدهیم و به جای حل مشکلات به فکر پیشگیری از آن‌ها باشیم. (بوک‌لیست)
• در این کتاب جذاب و گیرا، علم روانشناسی و نوروساینس به سبک خودیاری به‌هم ملحق می‌شوند. یک کتاب هوشمندانه که به مخاطبان روش تصمیم‌گیری صحیح در مقابله با مشکلات را آموزش می‌دهد. (Kirkus Reviews)
• بالادست شامل پژوهش و داستان‌سرایی است که با هدف آموزش و سرگرم کردن شما گرد آورده شده است. اگر از رویارویی با مشکلات خسته شده‌اید و می‌خواهید روش پیشگیری از آن‌ها در وهله‌ی اول را بیاموزید، باید ایده‌های دن هیث را بشنوید. (Charles Duhigg)

کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند برای چه کسانی مناسب است؟

اگر صاحب کسب و کار خود هستید یا به یادگیری اصول موفقیت در کسب و کار علاقه دارید، مطالعه‌ی کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب بالادست: حل مشکلات پیش از‌ آنکه رخ دهند می‌خوانیم

برای درک بهتر طیف اقدامات بالادستی، بیایید به مشکلی مشخص بپردازیم: در سال 2013 و در شهر کالج‌اِستِیشِن ایالت تگزاس، چند دزد به خانه‌ی پدر و مادر من دستبرد زدند. پدر و مادرم رفته بودند تا در محله قدمی بزنند که دزدها درِ پشتی خانه را شکسته و یک کیف پول، دو تا گوشی آیفون و مقداری جواهرات را به سرقت برده بودند. پدر و مادرم شرح حادثه را برای ادارۀ پلیس صورت‌جلسه کردند، اما متأسفانه سارقان هیچ‌وقت دستگیر نشدند. واکنش پایین‌دستی به جایی نرسید.

چه چیز می‌توانست از کل قضیه‌ی دزدی جلوگیری کند؟ چند ثانیه پیش از شکستن در: آژیر بلند و کرکننده. چند دقیقه پیش از شکستن در: نشانه‌های واضح و آشکار از وجود سیستم آژیر __‌مثل تابلوهایی که شرکت‌های امنیتی در باغچۀ خانه‌ها می‌گذارند. (شاید با همه‌ی این‌ها دزدها قید خانه‌ی پدر و مادر مرا می‌زدند، اما سروقت خانه‌ی یکی دیگر از همسایه‌ها می‌رفتند.) چند ساعت پیش از شکستن در: حضور پررنگ‌تر و آشکارتر گشت پلیس در محل.

ماه‌ها قبل از شکستن در پشتی: اگر دزدها سابقه‌دار بودند، احتمالاً شرکت در برنامه‌های مشخص رفتاردرمانی می‌توانست مانع چرخه‌ی تکرار جرم شود. سال‌ها پیش از شکستن در پشتی: یادمان نرود رؤیای هیچ بچه‌ای دزد شدن نیست. بنابراین راه‌حلِ خیلی بالادستی می‌توانست این باشد: خلق بستری اجتماعی که آن‌قدر فرصت در اختیار همگان می‌گذارد که برای دزدی محلی از اعراب باقی نمی‌ماند. (اگر این موضوع به نظرتان خوش‌خیالانه و دور از دسترس می‌آید، صبر کنید تا فصل 5: کشوری هست که با به کار بستن فلسفه‌ای مشابه با همین فلسفه‌ی فرصت، خاصه سوءمصرف الکل و مواد مخدر را در نوجوانانش از میان برده است.)

فهرست مطالب کتاب

سخن ناشر
پیشگفتار مترجم
فصل 1: عزیمت به‌سوی بالادست
سه مانع بر سر راه تفکر بالادستی
فصل 2: کورمشکلی
فصل 3: فقدان مالکیت
فصل 4: تونل‌زنی
هفت پرسش برای رهبران بالادستی
فصل 5: چطور کسانی را که راستِ کارند دور هم جمع کنید؟
فصل 6: چطور سیستم را تغییر خواهید داد؟
فصل 7: تکیه‌گاه اهرم را در کجا می‌توانید پیدا کنید؟
فصل 8: چطور صدای آژیر هشدار زودهنگام را پیش از وقوع مشکل بشنوید؟
فصل 9: از کجا بفهمید که دارید به نتیجه می‌رسید؟
فصل 10: چطور از شر شدن اجتناب خواهید کرد؟
فصل 11: چه کسی بابت چیزی که رخ نمی‌دهد پول خواهد داد؟
خیلی بالادست‌تر
فصل 12: مشکل جوجه کوچولو: تهدیدهای دور و نامحتمل
فصل 13: خود شما، بالادست
گام‌های بعدی
خلاصه‌ی کتاب
پیوست: گسترش برنامه‌ها در بخش اجتماعی
پی‌نوشت‌ها
دربار‌ه‌ی نویسنده