معرفی و دانلود کتاب باغچهای برای اوفلیا
برای دانلود قانونی کتاب باغچهای برای اوفلیا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب باغچهای برای اوفلیا
کتاب باغچهای برای اوفلیا اثری از نمایشنامهنویس معاصر ایتالیایی، پیترو فلوریدیا است که در قالب یک نمایش به جنگ و تراژدیهای غمانگیزش میپردازد. در سالهای پرفرازونشیب جنگجهانی دوم، دست تقدیر دو زن را همنشین یکدیگر میکند: اوفلیا که دغدغهای بهجز گلهایش ندارد و گرترود که در خدمت دسیسههای فرمانروای خویش است.
دربارهی کتاب باغچهای برای اوفلیا
با اینکه چند دهه از پایان جنگجهانی دوم گذشته، اما آثار نوشتهشده در این بازه هنوز هم دستمایهی خلق آثار گوناگون هنری در هزارهی سوم است. پیترو فلوریدیا (Pietro Floridia) نویسندهی ایتالیایی، در نگارش نمایشنامهی باغچهای برای اوفلیا (Un Giardino per Ofelia) به سراغ سوژهای منحصربهفرد رفته که شاید در دیگر آثار مربوط به این ژانر، کمتر با آن مواجه شده باشیم.
سخن در باب هولوکاست یا نسلکشی توسط نازیها بسیار است، اما نقشههای هولانگیز آنها فقط به از بین بردن یهودیان خلاصه نمیشد و هیتلر قصد داشت در بسیاری از زمینهها این برنامه را اجرا کند و این امر شامل مردمان سرزمین خود او نیز میشد. فلوریدیا در نمایش خود به همین موضوع پرداخته و اوفلیا فرزند یک کهنه سرباز آلمانی را بهعنوان شخصیت اصلی نمایش به تصویر میکشد که دختری جوان است و از عقبماندگی ذهنی رنج میبرد. او دلش به باغچهی کوچک و گلهایش خوش است و گرترود پرستار اوست که بنا به نیاتی کاملاً متفاوت ازآنچه اوفلیا گمان میبرد، به مراقبت از او مشغول است.
در دیدگاه نازیها، زندگی معلولان یک زندگی پوچ و بیارزش تلقی میشد که بهنوعی فقط باعث هدررفت سرمایه و نیروی کار بود. آنها به دنبال پرورش نژادی برتر از هر حیث بودند و برای دست یافتن به اهداف خود از انجام هیچ کاری نمیهراسیدند. اما آیا حس وظیفهشناسی و سرسپردگی محض نسبت به چنین آرمانهایی تا ابد دوام میآورد یا عواطف انسانی عمیقتر از آنی هستند که بشود با توجیه چنین اهدافی، آنها را برای همیشه در نوع بشر از میان برد؟
فلوریدیا خالق این اثر نمایشی که در خلق آن از اسناد تاریخی مربوط به وقایع هولوکاست و پروندهی نورمبرگ بهره برده، رابطهای پیچیده میان اوفلیا و پرستارش ایجاد میکند. رابطهای که نمونهای از هزاران سرنوشتی است که در دوران جنگ و به واسطهی قدرتطلبی سران کشورهای اروپایی، به یکدیگر گره خوردند و شمایل جهان را برای همیشه تغییر دادند. بعضی اوقات دوستان به ناگاه با هم دشمن شدند و گاهی نیز دشمنان دیرین و سرسخت، پیوند دوستی جاودانه با یکدیگر بستند، اما شرورترین افراد نیز در اعماق قلب خود خواهان پیروزی خیر بر شر هستند. نبردی که فراتر از هر جنگی، همواره در این کرهی خاکی در جریان بوده.
کتاب باغچهای برای اوفلیا اولین بار در سال 2006 به چاپ رسیده و با ترجمهی صنم نادری توسط انتشارات آواژ در اختیار علاقهمندان به ادبیات نمایشی قرار گرفته است.
کتاب باغچهای برای اوفلیا برای چه کسانی مناسب است؟
دوستداران ادبیات نمایشی و کسانی که بهصورت اختصاصی روایتهای مربوط به جنگجهانی دوم را دنبال میکنند، این بازنمایی از وقایع آن دوران در قالب یک اثر نمایشی را جالبتوجه خواهند یافت.
اقتباس فرهنگی از کتاب باغچهای برای اوفلیا
پیترو فلوریدیا، نویسندهی این نمایشنامه، در سال 2006 این اثر را با کارگردانی خود در شهر بولونیای ایتالیا به روی صحنه برد.
با پیترو فلوریدیا بیشتر آشنا شویم
پیترو فلوریدیا نمایشنامهنویس معاصر ایتالیایی است که علاوه بر نگارش نمایشنامهی باغچهای برای اوفلیا، آثاری دیگر همچون ارواح سیاه (بازنویسی صحنهای از کتاب کاکاسیاه کشتی نارسیسوس اثر جوزف کنراد)، عیسی: نام، صلیب و خون و نمایشنامهی در امتداد مسیر مهاجرت را در کارنامهی خود دارد.
او «تئاترو دِل آرجینه» در شهر بولونیای ایتالیا را در سال 1994 تأسیس کرد و همانگونه که قبلاً ذکر شد، اثر حاضر را به کارگردانی خود در سال 2006 روی صحنه برد.
در بخشی از کتاب باغچهای برای اوفلیا میخوانیم
اوفلیا: وقتی تو رو دید، چهرهش عوض شد. یهو خیلی جدی شد. شاید هم به فکر بچههاش افتاد. فکر کنم چهار تا پنج تا بچه داشته باشه، شایدم هفت تا، یا هشت تا. بچههای کوچولو و تپل و سفید مثل تو. حتماً توی خونه منتظر رسیدنش بودن تا از در بیاد تو و بپرن بغلش و از گردنش آویزون بشن و بهش خوشآمد بگن... خوش اومدی خانم گرترود... ولی نه... اونها حتماً مامان صداش میکنن. برای همین عجله داشت. میخواست زود برسه خونه. مطمئناً الان دیگه وقت خواب بچههاشه.
باید زود بر میگشت خونه تا براشون از اون آوازهایی بخونه که معمولاً مامانها قبل از خواب برای بچههاشون میخونن. نه گانتر، من برات آواز نمیخونم چون تو خوابت میبره. اگه خوابت ببره، کی من رو توی سیزده چهارده تا کاری که باید توی روز انجام بدم، کمکم میکنه؟ من سرم خیلی شلوغه. به جای یه بیلِ بزرگ، فقط یه بیلچهی کوچیک دارم... با اون بیلچه چطوری میتونم دستتنها خاک اون همه گلدون رو عوض کنم، جابهجاشون کنم، باید بیل بزنم، گل بکارم، به گلها آب بدم، شاخ و برگشون رو بچینم، صبر کنم، سم بپاشم. باید حواسم به همه چی باشه. با تو حرف بزنم، به گلها آب بدم، دعا کنم، بخوابم، غذا بخورم... خیلی سخته... خیلی سخته! مخصوصاً وقتی که یکی درِ انباری که همهی وسایل باغچهبونیم توش بوده رو با یه قفل بزرگ بسته و رفته.
[گرترود دوباره وارد میشود. اوفلیا با شوق فراوان به سمت او میرود.]
اوفلیا: خوش اومدید خانم گرترود. خیلی نگرانتون شدم، خیلی زیاد.
گرترود: برای چی؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب باغچهای برای اوفلیا |
نویسنده | پیترو فلوریدیا |
مترجم | صنم نادری |
ناشر چاپی | نشر آواژ |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 72 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8698-09-8 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه تراژدی خارجی |