معرفی و دانلود کتاب بادهای برفی
برای دانلود قانونی کتاب بادهای برفی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بادهای برفی
کتاب بادهای برفی خاطرات احمدغانم الربیعی، سروان عراقی پناهنده شده به ایران و گوشهی کوچکی از واقعیت بزرگی به نام جنگ است که در طول هشت سال، عراق با کمک همپیمانان خود به خصوص آمریکا بر ایران تحمیل کرد تا ساقهی نورستهی این انقلاب آسمانی را از کمر بشکند.
سروان عراقی؛ احمدغانم الربیعی، در این کتاب روایات خود را از دوران تحصیل در دانشکده نظامی آغاز میکند. او از ظلمهایی که در این دانشکده بر دانشجویان میشد، خبر میدهد و از دانشجویانی که با علاقه به این دانشکده وارد شده بودند و بیاعتقادی آنها به ارزشها و فضیلتهای نظامی سخن میگوید. خاطرات او حاکی از این موضوع است که نیروهای عراق با هموطنان خود نیز رفتاری ناشایست داشتند.
در بخشهای مختلف این کتاب، داستانهایی از سر به نیست شدن مخالفان رژیم بعثی عراق روایت میشود. این کتاب در فصلهای مختلف به خاطرات احمدغانم پیش از جنگ، ماموریت ویژه وی در لشگر سوم، حمله به شهر مهران، خرمشهر و پرده برداشتن از جنایات و کشتن نوزادان در این شهر میپردازد و در نهایت با پناهنده شدن احمدغانم به عربستان و ایران پرونده این کتاب بسته میشود؛ پروندهای که در صفحات خود بیش از هر چیزی به افشاگری میپردازد و سعی میکند خلق و خوی حیوانی و ناشایست سردمداران عراق در جنگ با کشورمان را بیان کند.
امروزه، آثاری که از افسران و سربازان عراقی در کشورهای دیگر به خصوص ایران منتشر میشود، بیانگر این نکته است که عراقیها نیز مانند آلمانها صاحب «ادبیات ضد جنگ» هستند؛ زیرا هم متجاوز بودهاند و هم مغلوب. آلمان خاکستر شده هیچ هدف مقدس و ارزشمندی را در دو جنگ بزرگ جهانی دنبال نمیکرد. به همین خاطر، متجاوز شکست خورده نمیتواند «ادبیات مقاومت» خلق کند.
ادبیات ضد جنگ اساساً سیاسی و افشاگرانه است. یکی از اصلیترین هدف نویسندگان اینگونهی ادبی، مقابله و افشای تفکر سیاسی حاکمان خود است؛ تفکری که از آن بوی باروت و کشورگشایی به مشام میرسد. اعتراض ادبی نظامیان عراق که سخت، تلخ و گزنده است، حکایت از تجاوزی دارد که نویسندگان یا اعتقادی به برافروخته شدن شعلههای این جنگ نداشتند و یا در نیمه راه دست حزب بعث برای آنان رو شده و به این فریب بزرگ اعتراف میکنند.
شباهت فراوانی میان جنگ نازیها و بعثیها وجود دارد، هر دو کشور از آرمانها و مرامنامههای دو حزب نژادپرست دنبالهروی میکنند، هر دو حزب خود را نژاد برتر میدانند و به خاطر همین برتری مجعول، روز همسایهها و ملتها را سیاه میکنند، ولی دست آخر سپر انداخته و زانو زده به خاک خود باز میگردند.
ممکن است بعضی مطالب این کتاب با سلیقه و اخلاقتان فاصله داشته باشد، اما بیان این واقعیتها شما را در مقابله با دشمنان آگاهتر و مصممتر میکند، زیرا هیچ چیز عجیبتر و مفیدتر از واقعیت نیست.
در بخشی از کتاب بادهای برفی میخوانیم:
تانکها تیراندازی به سوی روستا را آغاز کردند. گلولههای تانک مثل باران بر روستا بارید و مانع فرار اهالی شد. دلم کباب شد، با چشم خود ظلم و ستم را میدیدم. مشاهده میکردم که چگونه گلولهها بر سر پیرمردان و پیرزنان میبارد و افسران ما از این صحنهها لذت میبردند. سرهنگ حمدالحمود هم از شادی در پوست خودش نمیگنجید، زیرا مشاهده میکرد که لشکر در عمق خاک ایران بدون هیچگونه مقاومتی پیش میرود. اما در تلگرافهایی که برای فرماندهی ارسال میکرد، میگفت: «ما با مقاومتهای شدید مواجه شدیم و همه را درهم شکستیم.» ولی واقعیت این بود که از نیروهای ایرانی خبری نبود و تنها افراد بیپناهی که در خانههایشان به سر میبردند، دیده میشدند.
تانکها به روستایی که «زینالقوس» نامیده میشود، نزدیکتر شدند. گروهی از جوانان، پسران و زنان با خشم و غضب به مقابله با پیشروی تانکهای ما پرداختند. با وجود این که سلاحهای بسیار سادهای داشتند، اما توانستند، پیشروی ما را متوقف و لشکر را مجبور کنند که آرایش جنگی بگیرد. فرمانده لشکر به واحدهای توپخانه و کاتیوشا دستور داد مواضع گروه مقاومت را گلوله باران کنند، ولی با این کار لشکر نتوانست پیشروی کند.
با بررسی سریع وضعیت، فرمانده لشکر به این نتیجه رسید که گروه ایرانی شهادتطلب هستند و نوع جنگیدن آنها هم این نظر را تأیید میکرد. ستاد لشکر مشغول تهیه طرح تهاجمی برای تسلط بر این گروه شد. آنها لشکر را گیج کرده و در موقعیت دشواری قرار داده بودند. سرهنگ دوم ستاد «صبریالعزاوی» گفت: «باید از کلیه محورها آنها را مورد حمله قرار دهیم.» سرهنگ «ثارم عزالدین» گفت: بهتر است با نیرویی به استعداد یک گروهان پیاده از یک محور به آنها حمله کنیم.» اما فرمانده لشکر حرف آخر را زد. او گفت: «یک گردان کامل که از آتش پشتیبانی برخوردار است، از سه محور آنها را مورد حمله قرار دهد، طوری که در منگنه قرار گیرند.»
فهرست مطالب کتاب
اشاره
تا آغاز جنگ
مأموریت ویژه در لشکر دوم
خرمشهر و خاطراتی ویژه
پناهندگی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بادهای برفی |
نویسنده | احمدغانم الربیعی |
مترجم | محمدنبی ابراهیمی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 104 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-506-341-0 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات دفاع مقدس |