معرفی و دانلود کتاب با من ترانه بمان
برای دانلود قانونی کتاب با من ترانه بمان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب با من ترانه بمان
سمیرا تهوری، نویسندهی جوان و خوشآتیهی کشورمان، در کتاب با من ترانه بمان داستان دختری را به تصویر میکشد که دل در گروی مهر پسری به نام طاها دارد. غافل از این که زمانه همواره با عاشقان سر ناسازگاری داشته است...
درباره کتاب با من ترانه بمان
«شیشهی گلاب را روی سنگ قبر سیاه رنگ خالی کردم و همراه عطر آرامشبخشی که زیر دماغم رفت، صلوات فرستادم. دسته گل نرگس را روی سنگ قبر گذاشتم و شروع به فاتحه خوانی کردم. سه سالی میشد که سهم من از سایه پدر یک سنگ قبر بود که غروب هر پنجشنبه به دیدنش میرفتم...»
کتاب ترانه با من بمان این گونه آغاز میشود. سمیرا تهوری در اثر نامبرده داستان ترانه را به تصویر میکشد؛ دختری جوان که ناملایمی روزگار سایهی پدر را از سرش کم کرده. با این حال، در میان این همه آشفتگی و تنهایی، عشقی هست که دلش را گرم و او را به زندگی امیدوار میسازد.
ترانه دل در گروی عشق طاها دارد. در آغاز، همهچیز به خوبی پیش میرود. وقتی عشق طاها هست، برای ترانه دیگر چیزی مهم نیست. نه کینهی قدیمیِ خالهاش، مهین، و نه تعصبات فامیلی که چنان زنجیری همیشه ترانه را در بند کشیدهاند. بااینوجود، اوضاع بهگونهای رقم میخورد که ترانه هیچ تصور نمیکرد. کتاب با من ترانه بمان داستان عشقی پرشور است که با سختیهای زمانه همراه میشود. رمانِ زیبای سمیرا تهوری بدون شک طرفداران داستانهای عاشقانه را شیفتهی خود میسازد.
کتاب با من ترانه بمان مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به رمانهای اجتماعی و عاشقانه مخاطبین اصلی کتاب با من ترانه بمان هستند.
در بخشی از کتاب با من ترانه بمان میخوانیم
- بخواب دختر قشنگم. بخواب بابایی.
چشمهایم روی هم افتاد، انگار تمام آرامش دنیا را جمع کردند و شبیه پتویی گرم و بزرگ روی تن و بدن تنهایم انداختند. نفس راحتی کشیدم و دیگر هیچی نفهمیدم.
احساس میکردم ساعتها و شاید روزها را در همان خیال روشن سر میکردم. بدنم مثل پر قو سبک و آرام بود و همه چیز آرامش داشت. لحظهای کوتاه چشمهایم باز شد و دوباره پلکهای سنگینم روی هم افتادند. غلتی زدم. دستم چروک دستهای مامان گلی را لمس کرد. اینبار همهی نیرویم را در چشمهایم ریختم و به او که آرام و عمیق در خواب به سر میبرد، نگاه کردم. کمکم موقعیتم را درک کردم و یادم آمد در خانهی رویا هستم. روی تشک و بالشی جدا کنار مامان گلی خوابیده بودم و پتوی بزرگ و مشترکی روی هر دویمان کشیده شده بود. پتو را کنار زدم و سر جایم نیمخیز شدم. با دیدن ساعت که کمی از دو ظهر گذشته بود، از جا پریدم، به حدی هول و دستپاچه شدم که ماهیچه پاهایم رگ به رگ شد. نمیدانم از شب گذشته تا آن ساعت را چطوری یکسره خوابیده بودم که متوجه گذر زمان نشدم. هنوز خوابآلود بودم و پاهایم در هم میپیچید. دنبال رویا به آشپزخانه رفتم. در حال ظرف شستن بود. در چهارچوب در آشپزخانه ایستادم و نالیدم:
- چرا بیدارم نکردی؟
با صدای من از جا پرید. بشقاب کف آلود از دستش رها شد و در برخورد با سینک سر و صدا راه انداخت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب با من ترانه بمان |
نویسنده | سمیرا تهوری |
ناشر چاپی | انتشارات آئیسا |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 620 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6462-07-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |