معرفی و دانلود کتاب اجتماع بیاجتماع
برای دانلود قانونی کتاب اجتماع بیاجتماع و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب اجتماع بیاجتماع
کتاب اجتماع بیاجتماع اثر امیرحسین لگا، داستانی جنایی است که سعی دارد ناهنجاریهای دنیای امروز را بیان کند. این کتاب با نگاهی نقادانه به عمق روابط اجتماعی، داستان خبرنگاری را روایت میکند که در تلاش است از قتلهای زنجیرهای رخداده پرده بردارد؛ او در این مسیر با وقایعی روبهرو میشود که هریک ریشه در یک معضل اجتماعی دارد.
دربارهی کتاب اجتماع بیاجتماع
وقوع قتلی بهشدت دلخراش در یکی از محلههای حاشیهای شهر صحنهی اول از کتاب اجتماع بیاجتماع اثر امیرحسین لگا است. اتفاقی رخ داده که نهتنها محله، بلکه کل شهر را تحتتأثیر خود قرار داده است. در ابتدای کتاب، مطالعه میکنیم که مأموران پلیس برای بررسی صحنه به محل وقوع جنایت آمدهاند و در حال بررسی آن هستند؛ مقتول جوانی است که شب گذشته به شکل فجیعی کشته شده است. در این میان، پچپچها و گفتوگوی مردم با یکدیگر نکتهی قابلتوجه ماجرا است؛ گویی اتفاق حاضر یک موضوع سرگرمکننده و هیجانانگیز است که آدمها برای یکدیگر تعریف و حتی با آن شوخی میکنند. این زاویهی دید مردم از نظر نویسندهی کتابِ اجتماع بیاجتماع بخشی از ناهمگونی جامعه است.
در بخش بعدی، نویسندهی داستان به بیان ماجرایی دیگر میپردازد و از فضای قسمت اول دور میشود. شهناز خبرنگاریست که در قسمت دوم وارد داستان میشود؛ موضوع قتلهای سریالی چند جوان لاابالی در حاشیهی شهر فکر او را بهشدت به خود مشغول کرده است. رضا برادر شهناز هم در زمرهی همین جوانان است؛ رضا با آدمهای بیاخلاق و عیاشی نشست و برخاست میکند و این موضوع شهناز را بهشدت نگران کرده است و این نگرانی زمینهی ورود او به تحقیقات را فراهم میکند. متن دارای بیانی روان و ساده است؛ البته در توصیف موقعیتها از عناصر ادبی استفاده میکند. دیالوگها به زبان محاورهای نوشته شده و داستان را ملموستر جلوه میکند.
کتاب اجتماع بیاجتماع اثر امیرحسین لگا توسط نشر مانیان منتشر شده و پیش روی شماست.
کتاب اجتماع بیاجتماع مناسب چه کسانی است؟
کتاب اجتماع بیاجتماع به دوستداران رمانهای فارسی، به خصوص طرفداران داستانهای جنایی و اجتماعی توصیه میشود.
با امیرحسین لگا بیشتر آشنا شویم
امیرحسین لگا نویسندهی اصفهانی است که در حوزهی داستاننویسی و رماننویسی فعالیت میکند. از کتابهای منتشرشدهی امیرحسین لگا میتوان به «مردی که جایزهی نوبل میخواست» و «سال دو هزار به بعد» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب اجتماع بیاجتماع میخوانیم
- زندگیشون چه جوری میگذره؟
ابوذر لبخند تلخی زد.
- زندگی، چه زندگی.. هفتهای یه بار دوبار مادرم بهشون سر میزنه. کلید داره! اما این هفته مریض بود که این جا هم ریخته و پاشیده ست! خب، حسین.. حسین نونآور و همه کاره خونه ست. در ضمن..
- پدرش؟
- پدرش سوپری داشت. مالش را خوردند. کلی ضرر کرد و یه مشت چک واخورده رو دستش موند، بردندش زندون. در ضمن خواهر هشت سالهاش رفت زیر ماشین، موقعی که این جا هنوز بیابون بود. پدرش تو زندون دیوونه شد! بردندش تیمارستان، هنوز هم اونجاس! خدا پدر همسایهها رو بیامرزد، چند تا جمع شدند و یه موتور برای حسین خریدند، والا کجا دیگه می تونست زندگیش رو بچرخونه.
ابوذر بعد از این حرفها رفت طرف کوروش. او داشت اطراف اتاق و حیاط را دید میزد. تلویزیونی سیاه و سفید و فرشی رنگ و رو رفته و وسایلی دم دستی و گرد گرفته، در گوشه و کنار به چشم میخورد. حیاط پر از وسایلی کهنه و زنگ زده از قفسه گرفته تا ویترینهای شیشهای پهن موزاییکها شده بود. کوروش از پشت پنجره برگشت. ابوذر مقابلش ایستاد. کوروش غمزده نگاهش کرد و با یأسی بیمانند و گویی که مزه پوچی این زندگی را با تمام وجودش حس کرده باشد، گفت:
- هوم، دل آدم میپکد، عجب.. انگار بعضیها نفرین شدهاند، بعضیهام خوشبخت و خوش شانس. نمیدونم واقعیت همینه؟ باید اینجور باشه؟ خواهرش باید زیر ماشین بره، پدرش زندان و تیمارستان، موتور حسین رو بدزدند، مادرش به این روز و حال بیفتد و یکی دیگه از همه راه شانس میاره! نگاه شهناز برگشت به طرف آنها.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب اجتماع بیاجتماع |
نویسنده | امیرحسین لگا |
ناشر چاپی | نشر مانیان |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 146 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7611-82-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی |