معرفی و دانلود کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2

معرفی کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2

کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2 نوشته‌ی جرج آر. آر. مارتین، بخش دوم از جلد ششمِ این مجموعه است. جنگ بر سر تخت آهنین و کسب قدرت همچنان برقرار است؛ خاندان‌ها با یکدیگر و حتی در درون خود در نزاع هستند تا بتوانند بر هفت پادشاهی فرمانروایی کنند. دنریس و اژدهایانش از یک سمت، خاندان لنیستر و براثیون و... از سمت دیگر در تلاش‌اند به قدرت برسند.

درباره‌ی کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2

قصه‌ی کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2 (A Storm of Swords) دوباره ما را به قلب سیاه و خونین وستروس می‌برد. پنج پادشاه، جافری براثیون، راب استارک، استانیس براثیون، رنلی براثیون و بیلان گریجوی در نبرد هستند تا هفت پادشاهی در وستروس را به دست آورند. از سویی دیگر، جان اسنو که هرگز در پی کسب جایگاه و تصاحب تخت پادشاهی نبوده و اکنون یکی از اعضای نگهبانان شب است، به ارتش خونخوار تحت رهبری منس ریدر نفوذ می‌کند. جان اسنو از برنامه‌ی حمله‌ی آن‌ها به دیوار آگاه می‌شود و درحالی‌که می‌کوشد اعتماد این ارتش خوفناک را جلب کند، نگهبانان شب به وفاداری او ظنین می‌شوند.

برن استارک، فرزند فلج‌شده‌ی ادارد استارک، نیز همچنان به واسطه‌ی تصاویر ذهنی‌اش در سفر و در پی زاغ سه‌چشم است تا بتواند از توانایی‌های جدیدش آگاه شود. جیمی لنیستر نیز، چنان‌که در بخش پیش، کتاب توفان تیغ‌ها 1 خواندیم، از بند اسارات رها شده و ازآنجایی‌که تحت شکنجه‌های سنگین و ظالمانه دستش آسیب جدی دیده، در مسیر برگشت به مقر پادشاهی کاملاً دستش را از دست می‌دهد و درد شدیدی را در ناحیه‌ی مچ تحمل می‌کند. همین امر باعث می‌شود که شخصیت او دستخوش تغییر و تحولاتی شود. از سوی دیگر، جافری براثیون همچنان به فرمانروایی مستبدانه و به‌دوراز عقل خود ادامه می‌دهد و در نتیجه‌ی همین اعمال و رفتار غیرمنطقی‌اش، با مارجری تایرل ازدواج می‌کند. از طرفی، پیتر بیلیش، معروف به انگشت کوچیکه (Littlefinger)، نقشه‌ی مرگ جافری براثیون را می‌کشد تا بتواند به قدرت و نفوذ بیشتری دست یابد.

اتفاق غافلگیرکننده‌ی دیگری که جرج آر. آر. مارتین (George R.R. Martin) در کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2 به آن پرداخته، عروسی خونین است. عروسی خونین یکی از شوکه‌کننده‌ترین صحنه‌های کتاب و حتی سریالی است که شبکه‌ی HBO آن را ساخته. راب استارک، پادشاه شمال، که برای انتقام خون پدرش علیه لنیسترها لشکرکشی کرده، برای محافظت از قول حمایت خاندان فری در این نبرد، می‌پذیرد تا با دختر لرد والدر فری ازدواج کند. در طول این مراسم، یکی از خشونت‌بارترین و خونین‌ترین صحنه‌های تاریخ ادبیات و حتی تلویزیون رقم می‌خورد.

این کتاب را اکنون می‌توانید با ترجمه‌ی رکسانا شیرزادی که به یاری نشر موج چاپ و منتشر شده است، تهیه فرمایید.

جوایز و افتخارات کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2

• دریافت جایزه‌ی لوکاس برای بهترین رمان فانتزی (2001)؛
• نامزد دریافت جایزه‌ی هوگو برای بهترین رمان (2001)؛
• حضور بین نامزدهای جایزه‌ی نبولا برای بهترین رمان (2001)؛
• دریافت جایزه‌ی گفن برای بهترین کتاب فانتزی (2002)؛
• دریافت جایزه‌ی اسپانیایی ایگنوتوس برای بهترین رمان انگلیسی زبان (2006).

نکوداشت‌های کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2

• کتاب پیچیده و پر از تعلیق آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2 اثری است مابین داستان‌های استیون کینگ و فیلم شجاع‌دل. جرج آر. آر. مارتین مجموعه‌اش را با شخصیت‌های واقعی، پیچش‌های داستانی حیرت‌آور و صحنه‌های زدوخورد و خونین بسیار قدرتمند ادامه می‌دهد. (سَن‌لوئیس پست دیسپَچ)
• تداومی که مجموعه کتاب‌های جرج آر. آر. مارتین دارد، خواننده را متحیر می‌کند و این نشان از نبوغ نویسنده دارد. (روزنامه‌ی Patriot News)
• کتابی که در دست دارید مظهر بزرگی ادبیات فانتزیِ معاصر است. پیچیدگی‌های شخصیت‌های قصه به قدری واقع‌گرایانه است که به شما اجازه نمی‌دهد خیلی راحت کتاب را کنار بگذارید و به خواندن آن ادامه ندهید. (هفته‌نامه‌ی ناشران)
• کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2 یکی از بزرگ‌ترین آثار فانتزی در کل ادوار است. (مجله‌ی Science Fiction Chronicle)

اقتباس سینمایی از کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2

دی بی وایس و دیوید بنیاف در سال 2011 سریالی تحت عنوان بازی تاج و تخت از روی این مجموعه ساختند. این سریال که هم توانست تحسین منتقدین و مردم را برانگیزد و هم مورد انتقاد شدید قرار گیرد، در هشت فصل ساخته شد. بازیگرانی همچون شان بین، کیت هرینگتون، پیتر دینکلج، امیلیا کلارک، لینا هیدی و... در آن نقش آفرینی کردند و موسیقی متن اثر نیز برعهده‌ی رامین جوادی، آهنگساز آلمانیِ ایرانی‌تبار بوده است.

کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2 برای چه کسانی مناسب است؟

اگر شما نیز از طرفداران پروپاقرص ژانر فانتزی – حماسی، خصوصاً سریال تلویزیونی بازی تاج و تخت هستید و می‌خواهید هرچه بیشتر در جهان جرج آر. آر. مارتین غرق شوید، این کتاب را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب آوای یخ و آتش 6 - توفان تیغ‌ها 2 می‌خوانیم

اسبش دیگر نا نداشت، اما جان رهایش نمی‌کرد. نمی‌توانست. باید قبل از مگنار به دیوار می‌رسید. اگر زین داشت می‌توانست روی آن بخوابد، اما بدون زین بیدارماندن هم سخت بود. پای زخمی‌اش به‌تدریج دردناک‌تر می‌شد. جرات نداشت کمی استراحت کند تا کمی التیام یابد. تازه هروقت سوار اسب می‌شد زخمش سر باز می‌کرد و درد داشت.

از روی اسب تا جایی که می‌شد بلند شد و جاده‌ی قدیمی قهوه‌ای‌رنگ مقابلش را دید که از میان تپه و دشت به شمال می‌رفت. آهسته به گردن اسبش زد و گفت: «دختر حالا فقط باید جاده را دنبال کنیم. دیوار نزدیک است.»

پایش مثل چوب سخت شده بود و تب بی‌حال و گیجش کرده بود. باز هم مسیر را اشتباه رفته بود. دیوار نزدیک است. دوستانش را در تالار بزرگ می‌دید که داشتند شراب پرادویه‌ی داغ می‌نوشیدند. هاب کنار دیگ و دیگچه‌اش بود و دونال نوی سر کوره‌ی آهنگری‌اش. استاد ایمون در اتاقش زیر پرنده‌خانه و خرس پیر کجا بود؟ سم، گرن و اد مفلوک و دایون با آن دندان‌های چوبی‌اش. جان فقط دعا می‌کرد که چند نفر از تپه‌ی مشت زنده فرار کرده باشند.

ییگریت در رویایش نبود. عطر گیسوانش را به یاد آورد و گرمای وجودش و چهره‌اش را وقتی گلوی پیرمرد را برید. صدایی نجوا کرد که دوست‌داشتنش اشتباه بود. صدای دیگری گفت ترک‌کردنش اشتباه بود. چه صدای لجبازی. با خودش فکر کرد آیا پدرش هم وقتی مادرش را ترک کرده تا به‌سوی بانو کاتلین برگردد، همین‌قدر تکه‌تکه شده بود. او به بانواستارک متعهد بود و من به نگهبانان شب.