معرفی و دانلود کتاب آناتومی پیشرفت: راه و رسم خلاصی یافتن از درهای بسته

معرفی کتاب آناتومی پیشرفت: راه و رسم خلاصی یافتن از درهای بسته

آدام آلتر در کتاب آناتومی پیشرفت به مخاطبان توصیه می‌کند که در وهله‌ی اول بپذیرند مواجهه با درهای بسته امری طبیعی در مسیر رسیدن به موفقیت است. او سپس راهکارهای عملیِ مبتنی بر علمِ روان‌شناسی و جامعه‌شناسی را برای عبور از درهای بسته در اختیار آنان قرار می‌دهد.

درباره‌ی کتاب آناتومی پیشرفت

هلن کلر جمله‌ی معروفی دارد که می‌گوید: «پیچ جاده پایان جاده نیست.» همه‌ی ما طعم مواجهه با درِ بسته را در زندگی چشیده‌ایم. حتی کسانی که امروز آن‌ها را آدم‌های بسیار موفقی می‌دانیم، زمانی پشت درِ بسته مانده‌ و مضطرب شده‌اند، اما ازآنجاکه ما معمولاً با تصویرهای اغراق‌شده‌ی موفقیت روبه‌رو هستیم و به داستانِ شکست‌ها و ناامیدی‌ها دسترسی نداریم، تصور می‌کنیم در سرخوردگی‌ها تنها هستیم. اما آدام آلتر (Adam Alter) نشان می‌دهد این‌طور نیست. او زندگی را چالشی مداوم و خوردن به درِ بسته را سرنوشت محتوم همه‌ی ما می‌داند. ازاین‌رو کتاب آناتومی پیشرفت (Anatomy of a Breakthrough) را نگاشته تا با اتکا به آخرین و معتبرترین پژوهش‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی به این دست سوالات پاسخ دهد: چطور می‌توان از سد درهای بسته عبور کرد؟ چطور می‌توانیم به‌رغم ناملایمات ناگزیر زندگی، احتمال پیشروی و موفقیتمان را افزایش دهیم؟ و...

آدام آلتر در چهار بخشِ اصلیِ کتاب آناتومی پیشرفت کارهایی را که لازم است در مواجهه با درهای بسته انجام دهیم، آموزش می‌دهد. او ابتدا توضیح می‌دهد که چرا برخوردن به درهای بسته اجتناب‌ناپذیر است و سپس راهِ تسلیم نشدن و شناسایی تله‌ها و فریب‌ها را نشان می‌دهد.

رویکرد کتاب آناتومی پیشرفت بر این عقیده استوار است که همه‌ی افراد، در تمامی حوزه‌های قابل‌تصور زندگی، به نحوی به در بسته خواهند خورد: افراد ممکن است در مشاغل ناخوشایند یا در روابط عاطفی نامطلوب گیر بیفتند؛ یا شاید به‌عنوان نویسنده، نقاش، آهنگساز، دانشمند یا کارآفرین به در بسته بخورند. گاهی اوقات آنان تا چندین روز و گاه تا سال‌ها پشت درهای بسته گیر می‌‌افتند. گاه به‌طور اتفاقی به پیشرفت‌هایی نائل می‌آیند و گاه برای تمام عمر در باتلاق مشکلات گرفتار می‌شوند. ما کمتر روایاتی در مورد مواجهه با درهای بسته می‌شنویم چون آدم‌ها سعی کرده‌اند این تجربه‌ها را پنهان و حتی از حافظه‌ی خودشان حذف کنند. شنیدن داستان موفقیت‌های بزرگ ما را به این باور می‌رساند که سایرین در مسیر زندگی‌شان، کمتر از ما با موانع روبه‌رو می‌شوند. و این موضوع سبب می‌شود تجربه‌ی رسیدن به درهای بسته در نظرمان شبیه به نقصی به نظر برسد که گویی بیش از دیگران ما را به ستوه آورده است. واقعیت این است که تک‌تک ما در مسیرمان با موانعی روبه‌رو می‌شویم و برخورد با درهای بسته را باید نشانی از حرکت در مسیر نیل به موفقیت به حساب آوریم. حال سوال این است که چرا به موانع پیش روی خودمان راحت‌‌تر از موانع پیش روی دیگران پی می‌بریم؟ آیا شناسایی موانع پیشِ روی خودمان از شناسایی موانعِ مسیر دیگران ساده‌تر است؟

آدام آلتر دو دلیل برای پاسخ به این سوال عنوان می‌کند؛ دلیل نخست به پدیده‌ای روان‌شناختی با عنوان «عدم توازن بادهای مخالف / بادهای موافق» باز می‌گردد. این عدم توازن می‌گوید که ما به موانع پیش روی خودمان (بادهای مخالف)، بسیار بیشتر از موهبت‌هایمان (بادهای موافق) توجه نشان می‌دهیم و همین عامل به ‌نوبه‌ی خود ما را به سوی این باور رهنمون می‌سازد که ما، در قیاس با دیگران، با موانع بیشتری مواجه هستیم. در واقع ما در همان حین که بر موانع مسیر خودمان تمرکز داریم، تمایل داریم از دشواری‌های رنج دیگران هم چشم بپوشیم. کتاب آناتومی پیشرفت دلیل دوم را دشوار بودن آگاهی یافتن از چالش‌های سایر افراد عنوان می‌کند. افراد اغلب تمایل دارند به شکلی خصوصی، پشت درهای بسته یا در ذهن خودشان با مشکلاتشان دست‌وپنجه نرم کنند، بنابراین آنچه ما می‌بینیم پیامد پرزرق‌وبرق تمامی این تقلاهاست. ما جایزه‌ی اسکار بازیگران را می‌بینیم، ولی نمی‌توانیم دهه‌ها تلاش آن‌ها را پیش از رسیدن به این جایزه ببینیم. ضمناً رسانه‌ها هم به ‌جای پرداختن به داستان‌های معمولی و درنتیجه کمتر جذابِ میلیاردها انسانِ پرتلاش دنیا، عزمشان را جزم می‌کنند تا داستان موفقیت‌های عظیم را روایت کنند. درمجموع، دیدن چالش‌های زندگی سایرین کار دشواری است، ازاین‌رو ما به‌خطا تصور می‌کنیم که دردسرهای زندگی بیش از همه ما را هدف قرار می‌دهند.

آدام آلتر در بخشِ پایانی و جمع‌بندیِ کتاب آناتومی پیشرفت، مجموعه‌ی صد تکنیک و قاعده‌ی موردنیاز را برای رهایی از درهای بسته‌، که در طول کتاب تشریح‌شده‌اند، فهرست‌بندی می‌کند. او نخستین گام برای رهایی از درهای بسته را پذیرشِ این نکته می‌داند که قطعاً همه به درِ بسته خواهند خورد. او در گام‌های بعد توصیه می‌کند که فضایی برای شکست باز کرده و حتی دعوتش کنیم؛ چراکه بزرگ‌ترین داستان‌های موفقیت به افرادی تعلق دارند که هنگام اشتباه کردن به نحو حیرت‌انگیزی به خودشان آسان گرفته‌اند. درنهایت، می‌توان گفت آدام آلتر با توصیه‌های بی‌نظیر خود راهِ رسیدن به موفقیت را برای ما بسیار کوتاه‌تر می‌کند.

نشر نوین این کتاب را با ترجمه‌ی میثم همدمی منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.

نکوداشت‌های کتاب آناتومی پیشرفت

• کسانی که احساس می‌کنند در شرایطی خاص گیر افتاده‌اند، به لطفِ نکات جالب و علمیِ کتاب آناتومی پیشرفت، راه‌های متعددی رو به جلو خواهند یافت. (وال استریت ژورنال)
• این کتاب به همان اندازه که جذاب است، سازنده هم هست. آدام آلتر یافته‌های علمی را جهت رسیدن به ایده‌های خلاقانه برای باز کردنِ قفلِ درهای بسته به کار می‌گیرد. (آدام گرانت)
• کتابِ آدام آلتر راهنمای ارزشمندی برای تبدیل شدن موانع به مسیری جهت پیشرفت است. (اسکات گالووی)

کتاب آناتومی پیشرفت برای چه کسانی مناسب است؟

اگر تا الان به درِ بسته نخورده‌اید، مطمئن باشید دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد! پس با خواندن کتاب آناتومی پیشرفت خودتان را به ابزارهای لازم برای عبور از درهای بسته مجهز کنید.

در بخشی از کتاب آناتومی پیشرفت: راه و رسم خلاصی یافتن از درهای بسته می‌خوانیم

زندگی همیشگی در میانه‌ی ترس‌ها مقبول همه‌ی افراد نیست. برای تعیین اینکه آیا واکسینه شده‌اید یا نه، روش دیگری نیز وجود دارد. این تکنیک از پدیده‌ای روان‌شناختی با عنوان "وهم عمق توضیحی" استفاده می‌کند. نحوه‌ی عملکرد این وهم چنین است: همین حالا از خودتان بپرسید که تا چه حد قادرید توضیح خوبی از نحوۀ کارکرد دوچرخه ارائه دهید و بعد به خودتان امتیاز دهید. امتیاز یک بدین معناست که شما نحوه‌ی کارکرد دوچرخه را نمی‌دانید (و چه‌بسا حتی نمی‌دانید دوچرخه چیست) و امتیاز ده یعنی می‌توانید نحوه‌ی کارکرد دوچرخه را به طور کامل توضیح دهید. اکثر افراد طی همین تمرین به خودشان امتیاز شش یا هفت می‌دهند، بدین‌معنا که باور دارند می‌توانند به نحو قابل‌قبولی نحوه‌ی کار دوچرخه را توضیح دهند. همین حالا این کار را امتحان کنید؛ نحوه‌ی کارکرد دوچرخه را در قالب کلمات توضیح دهید. واقعاً امتحان کنید.

اکثر افراد می‌دانند که دوچرخه دارای فرمان، چرخ، دنده و پدال است، ولی وقتی نوبت به توضیح دادن نحوه‌ی کارکرد دوچرخه می‌رسد، کارشان لنگ می‌زند. آنان مطمئن نیستند که نحوۀ تعامل این اجزا با یکدیگر چگونه است، آن‌ها چطور حرکت می‌کنند و زنجیر دوچرخه چطور به پدال‌ها و چرخ‌دنده اتصال دارد و مواردی از این قبیل. این یعنی وهم. ما بی‌تردید می‌پنداریم که نحوه‌ی کارکرد دوچرخه را می‌دانیم، ولی وقتی برای توضیح دادن دانشمان تحت‌ فشار قرار می‌گیریم، با مشکل مواجه می‌شویم. همین وضع در مورد بسیاری از وسایل مکانیکی دیگر، مثل خودکار، زیپ و حتی موقعیت‌های سیاسی سیاستمداران برجسته نیز صادق است. در اغلب مواقع، چنین ضعفی از دیدگانمان پنهان می‌ماند. ما دانش سطحی‌مان از چیستیِ دوچرخه را با دانشمان از چگونگیِ کارکرد آن اشتباه می‌گیریم. تنها راه برای آشکار ساختن چنین ضعفی این است که به واکاوی آن بپردازیم. از خودمان بپرسیم که چطور می‌توانیم دانشمان را برای یک کودک شرح دهیم. فقط وقتی درمی‌یابید چیزی را نمی‌دانید که وادار شوید دانشتان را به طور کامل توضیح دهید.

فهرست مطالب کتاب

پیش‌درآمد: قانون نخست این است که قطعاً به درِ بسته خواهید خورد
بخش نخست: کمک
1: چرا خوردن به درِ بسته اجتناب‌ناپذیر است؟
2: تسلیم نشوید
3: تله‌ها و فریب‌ها
بخش دوم: قلب
4: بازدم
5: قبل از دست به کار شدن، درنگ کنید
6: خوب شکست‌ خوردن
بخش سوم: عقل
7: بررسی اصطکاک‌ها و هنر ساده‌سازی
8: ترکیب‌ مجدد و تغییر مسیر
9: تنوع‌بخشی و جمع‌سپاری
بخش چهارم: عادت
10: آزمایش
11: کاوش و بهره‌برداری
12: اقدام کردن مهم‌تر از همه‌چیز است
جمع‌بندی: 100 روش برای خلاصی از درهای بسته
قدردانی
درباره‌ی نویسنده
پی‌نوشت‌ها