معرفی و دانلود کتاب آرام بگیرید و زندگی را از نو شروع کنید

معرفی کتاب آرام بگیرید و زندگی را از نو شروع کنید

دست از شکنجه کردن خود بردارید! کتاب آرام بگیرید و زندگی را از نو شروع کنید نوشته‌ی فابریس میدال روانشناس و از نویسندگان پرفروش، به شما الگوهایی جدید را می‌آموزد که به وسیله‌ی آن‌ها می‌توانید روحیه خود را تغییر دهید و دیدی تازه نسبت به زندگی و مشکلات آن داشته باشید؛ چرا که تلاش برای رسیدن به کمال، در نهایت باعث از بین رفتن ما می‌شود و بعد از مدتی تقریباً فراموش می‌کنیم آنچه که هستیم را زندگی کنیم، نه آنچه که دیگران از ما می‌خواهند.

درباره‌ی کتاب آرام بگیرید و زندگی را از نو شروع کنید:

فابریس میدال (Fabrice Midal) سال‌ها در زمینه‌ی برگزاری کنفرانس و سمینار در مدارس، شرکت‌ها و بیمارستان‌ها فعالیت می‌کرد و همواره به یک نتیجه می‌رسید: انسان‌ها در طول شبانه‌روز در حال شکنجه دادن خودشان هستند. این شکنجه‌ها تلاش‌هایی هستند که همه‌ی ما برای تثبیت کردن هنجارها و الگوهایی می‌کنیم که با ما متناسب نیستند.

انسان‌ها خودشان را شکنجه می‌دهند چرا که می‌خواهند کارِ بهتر را انجام دهند اما تصور می‌کنند که هیچگاه کارِ درست را انجام نداده‌اند، خودشان را شکنجه می‌دهند چون متقاعد شده‌اند که همیشه دیگران کار درست را بلدند انجام دهند. تمام این موارد شکنجه‌هایی روحی محسوب می‌شوند که همه‌ی ما بی‌آنکه لازم باشد آن‌ها را متحمل می‌شویم. همه‌ی ما در چرخه‌ای گرفتار شده‌ایم که مدام می‌خواهیم کارها را انجام دهیم و طوری در آن شتاب داریم که دیگر متوجه نیستیم که در این عجله دیگر عملاً هیچ کاری انجام نمی‌دهیم و ماهیت اصلی کار را فراموش کرده و فقط دست و پا می‌زنیم و می‌توان گفت که شجاعت را از یاد برده‌ایم.

زندگی در جهان امروز به گونه‌ای‌ست که قوانین و الگوهای زیادی برای زندگی وجود دارد، اما تعهد و عمل کردن دائمی به این الگوها باعث شده تا زندگی اکثر ما از روال روزمره خارج شود و همانطور که گفته شد به شکنجه تبدیل شوند. هدف از تالیف کتاب آرام بگیرید و زندگی را از نو شروع کنید تغییر نگرش نسبت به این الگوها و هنجارهاست؛ میدال قصد دارد به شما کمک کند تا یاد بگیرید که هیچ گاه برای تغییر در زندگی دیر نیست و می‌توان از دشواری و فشارهای زندگی گذر کرد.

کتاب حاضر همان گونه که از نامش مشخص است به شما کمک کرده تا آرام باشید و مطالبی را بیاموزید که منجر به آرامش روحی در زندگیتان می‌شود. اما احتمالاً این سوال برایتان پیش می‌آید که چگونه آرام باشیم؟ میدال به طور شفافی توضیح می‌دهد که کنار گذاشتن رفتارها، تفکرات و عادت‌های اشتباه گذشته کمک می‌کند تا ما آرامش فکری را در زندگی خود بیابیم. همچنین او شرح می‌دهد که ما به اندازه کافی باهوش هستیم که برای زندگی کردن به تبعیت کردن از کسی نیاز نداشته باشیم.

یکی از اصلی‌ترین روش‌هایی که میدال برای آرام گرفتن بیان می‌کند صلح و دوستی هر فرد با خویش است؛ اگر ما با خودمان دوست باشیم آرامش هم کم‌کم راه خودش را به زندگیمان پیدا می‌کند. در واقع می‌توان گفت که برای انجام یک سری از کارها باید تغییری در طرز فکر خود ایجاد کنیم و اگر غیر از این باشد خبری هم از آرامش نخواهد بود.

ما آن‌قدر درگیر اشتغالات متفرقه هستیم که زندگی را فراموش می‌کنیم. ما مدام در شخصیتی گرفتار می‌شویم. جایی مادر یا پدر هستیم و باید به شیوه‌ای خاص رفتار کنیم؛ جای دیگر، پرستاریم و باید رفتار دیگری از خود نشان دهیم یا اینکه شغل کارگزاری ما را وادار می‌کند مثل کارگزارها رفتار کنیم. ما از آن صورتک‌هایی هستیم که در تئاترهای یونان باستان برای معرفی شخصیتی، آن را به صورت می‌گذاشتند: مرد یا زن، شاد یا غمگین، انسان یا الهه، مهربان یا بدجنس. از صورتکی به صورتک دیگر حرکت و خود را پشت آن پنهان می‌کنیم؛ اما آخر چه زمانی، من خودم هستم؟ کِی به زندگی عریان دست پیدا می‌کنم؟ همان چیزی که آن را کنترل نمی‌کنیم، دربارۀ آن تصمیم نمی‌گیریم، بر آن اشراف پیدا نمی‌کنیم و آن، همین‌جاست و درنهایت نمی‌تواند کاری انجام دهد جز اینکه ما را به شگفتی درآورد؟

من که زندانی همۀ هویت‌های خود هستم، حس می‌کنم دیگر به‌جز در کارکرد خود، در موقعیت اجتماعی و جایگاه خانوادگی خود، وجود ندارم. زمانی که آرام می‌گیرم، این کارکردها را از خود می‌ستانم و دوباره به موجودی بشری تبدیل می‌شوم؛ فقط یک موجود بشری. این تسلای خاطری خارق‌العاده است. ما نمی‌توانیم در شگفتی دائمی زندگی کنیم؛ ما همواره در حال از دست دادن آن هستیم و باید به دنبال آن برویم. ما نه می‌توانیم آن را بسازیم و نه ابداع کنیم؛ فقط می‌توانیم یاد بگیریم آن را بازیابیم، به آن امکان ظهور بدهیم و از نو آن را کشف کنیم. این نه کارشناس و نه ریش‌سفیدِ درون ماست که ادعا می‌کند همه‌چیز را می‌فهمد و می‌خواهد همه‌چیز را تحلیل کند، بلکه کودکی است که از موجی درون آب به شگفتی می‌آید؛ از رویش اولین شقایق در مزرعه‌ای، از بادکنکی که در آسمان رها شده است.

کتاب آرام بگیرید و زندگی را از نو شروع کنید مناسب چه کسانی است؟

این کتاب برای همه‌ی افراد می‌تواند کمک کننده باشد تا ماهیت حقیقی خود را بهتر بشناسند و زندگی خود را به سوی آرامش هدایت کنند.

فابریس میدال را بیشتر بشناسیم:

او در سال 1967 در پاریس متولد شد و از جمله شخصیت‌های برجسته و موفق فرانسه در زمینه‌ی روانشناسی و مدیتیشن به روش نوین به شمار می‌آید. میدال کتاب‌های بسیاری هم در این حوزه منتشر کرده که همگی آن‌ها به فروش بالایی در دنیا دست پیدا کردند. وی از جمله اشخاصی است که بر خلاف اکثر اساتید این حوزه، شیوه و روش ویژه‌ای برای مراقبه ندارد بلکه اعتقادش بر این است که مراقبه‌ی واقعی تمرین و حضور در کلاس‌ها و خواندن کتاب‌های مرتبط نیست، بلکه هنر درست زندگی کردن و آرام گرفتن مراقبه‌ی حقیقی‌ست. فابریس میدال همچنین مدرسه مدیتیشنی را در سال 2006 تاسیس کرد تا به همه امکان همکاری در مسیر ذهن آگاهی را ارائه دهد.

جملات برگزیده کتاب آرام بگیرید و زندگی را از نو شروع کنید:

- اگر می‌خواهید بدیع باشید، انسان باشید؛ چنین موجوداتی بس نادرند!
- عزم خود را جزم کنید تا دیگر بردگی ندهید؛ در این صورت، آزاد خواهید بود.
- هرگز راه خود را از کسی که آن را می‌داند، نپرس؛ چون ممکن است سرگردان شوی!
- هر عنصر هراس‌انگیزی، در ژرفای خود چیزی ناتوان است که ما را به کمک می‌خواند.

در بخشی از کتاب آرام بگیرید و زندگی را از نو شروع کنید می‌خوانیم:

برقرار کردنِ رابطۀ دوستی با خود، کار دشواری است؛ چون به‌شدت مستلزم آن است که سازوکارهایی را از وجود خود پاک کنیم. این کار از نوع درک کردن نیست. اهمیت ندارد چرا از خودم دلگیرم و چرا عصبی‌ام؛ فقط اقرار می‌کنم که چنین هستم. به دنبال تحلیل کردن نیستم، فقط یاد می‌گیرم به واقعیت سلام بدهم. به دنبال ارزیابی خود هم نیستم؛ این یعنی قرار دادن خود روی یک مقیاس و مقایسۀ خود با هنجاری که وجود خارجی ندارد. من فقط با ملایمت و نیک‌خواهی، شاهد چیزی هستم که آن را در خود حس می‌کنم؛ شاهد اینکه چطور آن را حس می‌کنم.

در فرهنگ غربی، ما به‌شدت قربانی خشونت علیه خود هستیم. ما به کارشناسانی برای رنج دادن خود تبدیل شده‌ایم. از این گذشته، این همان مانع اصلی است که غرب در انتقال مراقبه با آن برخورد کرد. اولین استادان شرقی که از هند، تبت، ویتنام یا ژاپن به سرزمین ما آمدند، به سنجش گسترۀ عدم نیک‌خواهی‌ای نپرداختند که یک غربی، آن را در قبال خود دارد. آن‌ها به‌سختیِ دوست شدن با خود در وجود ما پی نبردند؛ مَنشی که در فرهنگ شرقی آن‌ها بسیار عادی‌تر بود؛ فرهنگی که البته آن‌هم با دشواری‌هایی از انواع دیگر روبه‌رو شد.

من از حکایت کردن این ماجرای باورنکردنی خسته نمی‌شوم: در پایان دهۀ 1980، «دالایی لاما» چندین مدرس غربی مراقبه را به محل زندگی خود در «دارام سالای» هند دعوت کرده بود. او به سبک مرسوم خود، کارش را با پرسیدن سؤالی از آن‌ها شروع کرد: مشکل اصلی‌ای که آن‌ها در انتقال مراقبه به دیگران با آن روبه‌رو می‌شوند، کدام است؟ آن‌ها بعد از فکر کردن، همگی به این نتیجه رسیدند سخت‌گیری‌ای که یک فرد غربی به خود تحمیل می‌کند، مشکل اصلی کار است. همین‌جاست که ماجرا غافلگیرکننده می‌شود؛ چون خیلی ساده باید گفت که دالایی لاما متوجه حرف‌های آن‌ها نمی‌شد.

فهرست مطالب کتاب

پیش‌درآمد
1: از مراقبه دست بردارید؛ هیچ کاری انجام ندهید
2: از اطاعت کردن دست بردارید؛ شما هوشمند هستید
3: از عاقل بودن دست بردارید؛ پر از اشتیاق باشید
4: از تظاهر به آرامش دست بردارید؛ در درون خود آرام باشید
5: از منع کردن خود دست بردارید؛ بخواهید
6: از انفعالی بودن دست بردارید؛ یاد بگیرید صبور باشید
7: از آگاه بودن دست بردارید؛ حضور داشته باشید
8: از تلاش برای بی‌نقص بودن دست بردارید؛ ناملایمات را بپذیرید
9: از تلاش برای فهمیدن همه‌چیز دست بردارید؛ به قدرت ندانستن پی ببرید
10: از عقلانی‌سازی دست بردارید؛ اوضاع را به حال خود رها کنید
11: از مقایسه کردن خود با دیگران دست بردارید؛ خودتان باشید
12: از شرمنده بودن از خود دست بردارید؛ آسیب‌پذیر باشید
13: از شکنجه کردن خود دست بردارید؛ دوست صمیمی خود باشید
14: از اراده برای دوست داشتن دست بردارید؛ نیک‌خواه باشید
15: از تحمیل کردن نظم و انضباط به فرزندان خود دست بردارید؛ مراقبه، ریتالین نیست
نتیجه‌گیری