معرفی و دانلود خلاصه کتاب سندباد و سفرهای او
برای دانلود قانونی خلاصه کتاب سندباد و سفرهای او و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی خلاصه کتاب سندباد و سفرهای او
کتاب سندباد و سفرهای او نوشته عبداللطیف طسوجی، یک مجموعه داستانی در دل داستانهای هزار و یک شب است. اما به دلیل جذابیت داستان و شخصیتپردازیهایش به تنهایی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. این کتاب از مجموعه 3 جلدی میکروکتابهای سندباد و سفرهای او تشکیل شده است.
بسیاری از مورخان داستان سندباد را برگرفته از واقعیت همراه با چاشنی خیالپردازی میدانند. در واقعیت سندباد ماجرای یک تاجر ایرانی به نام سلیمان است که به شرق دور سفر میکند و برای اولین بار شرح سفرش نوشته میشود. سندباد شخصیت کهن ایرانی است که مایهای الهامبخش برای شعرها و نمایشنامههای ماندگار شده است. سری داستانهای سندباد از هفت سفر او صحبت میکند.
عبداللطیف طسوجی، نویسنده، مترجم و از فاضلهای دوره فتحعلی شاه بود. علم ادبی او در زمان خودش به قدری بوده که لغتنامه برهان قاطع را اصلاح کرد. در سال 1259 به دستور شاهزاده بهمن میرزا (برادرزاده محمدشاه قاجار) ترجمه هزار و یک شب از عربی به فارسی را شروع میکند. محمدعلیخان اصفهانی، متخلص به سروش، هم او را در این راه و در تبدیل اشعار عربی به فارسی همراهی کرد. سرانجام در سال 1261 برای اولین بار در چاپخانه سنگی تبریز هزار و یک شب چاپ میشود و تا به امروز هم از همان نسخه طسوجی استفاده میشود. جلال نوعپرست در سبکتو آن را بازنویسی کرده تا تجربه بهتری از این هزار افسان به مخاطب ارائه کند.
علیاصغر حکمت استاد ادبیات فارسی و پژوهشگر، کتاب هزار و یک شب را مربوط به پیش از دوره هخامنشی میداند که در هند به وجود آمده و قبل از حمله اسکندر به فارسی (احتمالا فارسی باستان) ترجمه شده و در قرن سوم هجری زمانی که بغداد مرکز علم و ادب بود از پهلوی به عربی برگردانده شده است. اصل پهلوی کتاب ظاهرا از زمانی که به عربی ترجمه شده از میان رفته است. ترجمهی فارسی نسخهی عربی آن در سال 1259 هجری قمری، در زمان محمدشاه قاجار، به دست «ملا عبداللطیف طسوجی» آغاز شد (این کتاب دارای ارزش تاریخی است، اما در کل یک سوم کتاب اصلی را هم شامل نمیشود) و «میرزا محمدعلی سروش اصفهانی» اشعاری به فارسی برای برخی از داستانهای آن سرود و برای تعداد دیگری از این داستانها اشعاری از شعرای بزرگ پارسیگوی انتخاب کرد؛ ترجمه، سرایش و انتخاب اشعار تا زمان ناصرالدین شاه ادامه داشته است. نسخه کنونی فارسی پس از اتمام امور «طبع کتاب» در زمان ناصرالدین شاه به چاپ سنگی رسید.
در بخشی از میکروکتاب سندباد و سفرهای او میخوانید:
اى یاران، بدانید که چون من از سفر پنجمین بازگشتم، رنج و سختیهایش را فراموش کردم، به لهو و لعب نشستم و در نهایت راحتی و سرور بودم تا اینکه روزى از روزها، طبق عادت همیشگی با دل خشنود نشسته بودم که جمعى از بازرگانان نزد من آمدند و آثار سفر در چهرهشان پیدا بود. آنها را که دیدم، به گذشته بازگشتم و سفرهای دریایی به یادم آمد و هنگامى را که از ملاقات یاران و پیوندان شاد گشته بودم، به خاطر آوردم و دوباره به سفر شوق یافتم. آنگاه کالاهای قیمتى و فاخر که مناسب سفر دریا بود، خریدم و بارهاى خویش بستم و از شهر بغداد به بصره سفر کردم. در آنجا کشتى بزرگی که جمعى از بزرگان و بازرگانان در آن بودند، کرایه کردم. بارهایم را در کشتى گذاشتم، از بصره به دریاهای دور دست روان شدیم. قصه که به اینجا رسید، بامداد سرزده بود و شهرزاد، به ناچار لب از داستان فروبست.
در شب پانصد و شصتم شهرزاد بیتابی شهریار را برای ادامهی قصه دریافت و بیدرنگ قصه را آغاز کرد: اى ملک جوان بخت، سندباد بحرى گفت که:
من بارهایم بر کشتى نهادم، از بندر بصره با یاران و همراهان به دریاهای دور سفر کردیم؛ پیوسته از مکانى به مکانى و از شهرى به شهرى میرفتیم و تجارت و سیاحت میکردیم. وقت ما خوش بود و سفر ما مبارک؛ و سودهاى بسیار به دست میآوردیم. تا اینکه روزى از روزها ناخداى کشتى فریادى برآورد و سربندش را از سر انداخت و بر سر و صورت خود سیلی زد و ریش خود را کند و از شدت غم و ملالت در میانهی کشتى افتاد. بازرگانان و ملوانان گرد او جمع شدند و گفتند: اى ناخدا، چه روى داد که اینگونه شدى؟! ناخدا گفت: اى جماعت، بدانید که ما راه گم کردهایم و کشتى ما از دریاى سلامت بیرون آمده و به دریاى دیگری رفته است که من راههاى آن را نمیشناسم. اگر خداى تعالى ما را از این مکان خطرناک نجات ندهد، همگى هلاک خواهیم شد. اکنون دست به دعا بردارید و از خداوند یگانه یارى بجوئید! بعد از کف کشتی برخاست تا تدبیرى کند که ناگاه تندبادى وزید و کشتى را واژگون کرد؛ کشتى در نزدیکى کوهى بلند شکست و تختههاى آن پراکنده شد و هرچه در کشتى بود، غرق شد. بازرگانان به دریا ریختند. عدهای از آنها غرق گشتند و تعدادی توانستند خود را به آن کوه برسانند.
فهرست مطالب کتاب
میکروکتاب چیست؟
درباره کتاب
درباره نویسنده
مقدمه
فصل اول: سندباد
فصل دوم: حکایت سفر اول
فصل سوم: حکایت سفر دوم
فصل چهارم: حکایت سفر سوم
فصل پنجم: حکایت سفر چهارم
فصل ششم: حکایت سفر پنجم
فصل هفتم: حکایت سفر ششم
فصل هشتم: حکایت سفر هفتم
پیشنهاد میکروکتاب بعدی
پایان
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | خلاصه کتاب سندباد و سفرهای او |
نویسنده | عبداللطیف طسوجی |
مترجم | جلال نوع پرست |
ناشر چاپی | سبکتو |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 358 |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | خلاصه کتاب داستان و رمان ایرانی |