معرفی و دانلود کتاب آقای کوئین مرموز

معرفی کتاب آقای کوئین مرموز

در کتاب آقای کوئین مرموز، هارلی کوئین مرموز ظاهر می‌شود تا به همراه رفیقش، آقای ساترزویت رازها را افشا کند. آگاتا کریستی در این کتاب، داستانی متفاوت از آن چیزی ارائه می‌کند که معمولاً از وی انتظار می‌رود؛ ترکیبی از جنایت، عشق و رازهای پنهان در بطن زندگی انسان‌ها.

درباره‌ی کتاب آقای کوئین مرموز

در شب سال نو، همه منزل رویستون جمع شده‌اند. آقای ساترزویت، آلکس پورتل و الینور همسرش از مهمانان جشن سال نو هستند. آقای ساترزویت همه را زیر نظر دارد و گویی احساس می‌کند چیزی غیرمنتظره در شرف وقوع است. در همین احوال، زنگ در ورودی نواخته می‌شود و مردی غریبه داخل می‌آید و خود را «هارلی کوئین» معرفی می‌کند. این اولین مواجهه‌ی آقای ساترزویت با آقای کوئین است و حضور هارلی کوئین تأثیری عمیق بر زندگی الینور پورتل می‌گذارد؛ زنی با موی رنگ‌شده‌ی سیاه که گویا رازهایی در پس نگاهش نهفته است. کتاب آقای کوئین مرموز (The Mysterious Mr. Quin) شامل دوازده داستان کوتاه درباره‌ی هارلی کوئین و ساترزویت است. آگاتا کریستی (Agatha Christie) در هر قصه از این کتاب، کوئین را در لحظه‌ای کلیدی وارد داستان می‌کند و آقای ساترزویت را به کشف حقایقی سوق می‌دهد که در نگاه اول پنهان‌اند.

هارلی کوئین مرموز؛ شخصیتی متفاوت در آثار آگاتا کریستی

مجموعه داستان آقای کوئین مرموز شامل تعدادی قصه‌ی کوتاه است که کوئین و ساترزویت در آن‌ها نقش کلیدی دارند؛ کوئین همیشه به صورت ناگهانی، به همراه نوری عجیب یا رنگ‌هایی که از میان شیشه‌های رنگین می‌آیند، ظاهر می‌شود و به صورت غیرمنتظره‌ای نیز ناپدید می‌شود. این کتاب در میان آثار جنایی آگاتا کریستی جایگاهی ویژه دارد. اگرچه این داستان مثل آثار مشهور او در ژانر کلاسیک معمایی نیست، همواره با استقبال نسبتاً خوبی از سوی مخاطبان و منتقدان روبه‌رو شده و جنبه‌ای از نویسندگی آگاتا کریستی را نشان می‌دهد که به مرزهای خیال، تأمل و نمادگرایی وارد می‌شود.

کتاب آقای کوئین مرموز ترکیبی است از معماهای مستقیم و بازتاب‌های روان‌شناختی، با حال‌وهوایی که مرز میان واقعیت و نماد را کم‌رنگ می‌کند. داستان‌های این کتاب غالباً درباره‌ی عشق، مرگ، انتخاب و لحظه‌های تعیین‌کننده‌ی زندگی‌اند و هارلی کوئین به‌عنوان یک کاتالیزور به آقای ساترزویت کمک می‌کند تا از ناظر صرف به عامل فعال بدل شود.

نشر هرمس که مجموعه‌ی کاملی از کتاب‌های آگاتا کریستی را منتشر کرده، این کتاب را با ترجمه‌ی نیما حضرتی در اختیار علاقه‌مندان به داستان کوتاه جنایی قرار داده است.

نکوداشت‌های کتاب آقای کوئین مرموز

• این کتاب برای خوانندگان نکته‌سنج، لذتی کم‌نظیر فراهم می‌آورد. (نیویورک تایمز)
• پیشنهادی بی‌نظیر از ملکه‌ی جنایت. این کتاب آگاتا کریستی، قهرمانی را به تصویر می‌کشد که این نویسنده‌ی مشهور جهانی بیش از همه به او علاقه داشت؛ آقای هارلی کوئین، دوست مرموز و همتای منطقی آقای ساترزویت. (آمازون)

اقتباس سینمایی از کتاب آقای کوئین مرموز

• در سال 1928، بر اساس اولین داستان این مجموعه با عنوان ورود آقای کوئین، فیلمی به نام The Passing of Mr. Quin ساخته شد. اما پس از آن اقتباس دیگری از داستان‌های این مجموعه انجام نشد و این اثر آگاتا کریستی در مقایسه با ماجراهای هرکول پوآرو و خانم مارپل کمتر در رسانه‌های تصویری دیده شده است.

کتاب آقای کوئین مرموز برای شما مناسب است اگر

• از هواداران داستان‌های جنایی، به‌ویژه آثار آگاتا کریستی هستید.
• به داستان‌هایی با لطافت نمادین، ترکیبی از عشق و مرگ و شخصیت‌های مرموز علاقه دارید.
• می‌خواهید مجموعه داستان کوتاه جنایی بخوانید.

در بخشی از کتاب آقای کوئین مرموز می‌خوانیم

آقاى ساترزویت، نشسته در بالکنى، از هواى آفتابى مونت کارلو لذت مى‌برد.

او هر سال، در دومین یکشنبه ماه ژانویه انگلستان را به مقصد ریویِرا ترک می‌کرد. آدم بسیار دقیقی بود. در ماه آوریل دوباره به انگلستان بازمی‌گشت. ماه مه و ژوئن را در لندن می‌گذراند و هرگز دیده نشده بود که یک جلسه اسکات را از دست بدهد. او بعد از تماشای مسابقه تیم‌های ایتون و هارو به چند نفر از دوستانش سر می‌زد و سپس راهی دوویل و یا لو توک می‌شد. اکثر ماه‌های سپتامبر و اکتبر را در مجالس شکار می‌گذراند و چند ماه آخر سال را نیز در شهر سپری می‌کرد. او همه را می‌شناخت بی هیچ اغراقی می‌شد گفت که همه هم او را می‌شناختند.

در این صبح بخصوص، اخم بر چهره او نشسته بود. آبی دریا تماشایی بود و باغ‌ها نیز مثل همیشه روح‌افزا، اما آدم‌های آن جا چنگی به دل آقای ساترزویت نمی‌زدند و همگی در نظرش بدلباس و سبک جلوه می‌کردند. برخی از آنها، به رسم همیشگی مونت کارلو، قماربازها بودند، ارواح بیچاره‌ای که توانایی ترک این عادت را نداشتند. آقای ساترزویت می‌توانست آن‌ها را تحمل کند. این جماعت همیشه در پس‌زمینه مناظر این منطقه وجود داشته‌اند. اما دل او بیشتر برای آن افراد برجسته که خمیرمایه مونت کارلو را تشکیل می‌دادند تنگ شده بود، آدم‌هایی از قماش خودش.

آقای ساترزویت غم‌زده گفت: «زمانه دیگر عوض شده. این روزها آدم‌هایی به اینجا می‌آیند که قدیم پول رد شدن از اینجا را هم نداشتند. ولی هرچه که باشد من هم دیگر دارم پیر می‌شوم... حالا دیگر نوبت جوان‌ترها و آدم‌های تازه است که به این مغازه‌های مجلل سویسی سر بزنند.»

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: ورود آقاى کوئین
فصل دوم: سایه روى شیشه
فصل سوم: در مسافرخانه زنگ‌ها و رنگ‌ها
فصل چهارم: نشانى در آسمان
فصل پنجم: روح قمارباز
فصل ششم: مردى از دریا
فصل هفتم: صدایى در تاریکى
فصل هشتم: «سیماى هلن»
فصل نهم: دلقک مرده
فصل دهم: پرنده پرشکسته
فصل یازدهم: پایان جهان
فصل دوازدهم: گذرگاه دلقک آسمانى
اعلام