معرفی و دانلود کتاب تمنای وصال
برای دانلود قانونی کتاب تمنای وصال و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تمنای وصال
کتاب تمنای وصال رمانی اجتماعی به قلم زهرا صالحی است. نویسنده شخصیتهای این اثر را در دو بستر جغرافیاییِ ایران و انگلستان قرار داده است. داستان این رمان حول محور مهاجرت، غربت، روابط انسانی و بحرانهای خانوادگی روایت میشود.
دربارهی کتاب تمنای وصال
کتاب تمنای وصال، داستانی خانوادگی و عاشقانه را با مضمونهای مهاجرت، غربت و روابط خانوادگی پیش روی خواننده قرار میدهد. زهرا صالحی، نویسندهی کتاب، در این اثر بر زندگی ایرانیانِ خارج از کشور تمرکز کرده است. شخصیتهای داستان تمنای وصال، با مشکلاتی مانند دلتنگی برای وطن و چالشهای هویتی ناشی از زندگی در غربت روبهرو میشوند.
رمان اجتماعی تمنای وصال با محوریت زندگی فرناز، شخصیت اصلی، و همسرش شاهین پیش میرود. پس از بازگشت آنها به انگلستان، فرناز با حس تنهایی و غربت دستوپنجه نرم میکند. این موضوع، آغازگر کاوش در روابط و پیچیدگیهای ذهنی شخصیتها میشود. در این میان، پرنیا، دختردایی شاهین که از گذشتهای تلخ رنج میبرد، وارد زندگی فرناز میشود و با بازگو کردن راز خود، داستان را به سمت مضامین عمیقتری از آسیبهای روحی، قضاوتهای اجتماعی و تابوهای فرهنگی سوق میدهد.
زهرا صالحی، با لحنی صمیمی کشمکشهای درونی شخصیتها و پیوندهای خانوادگی آنها را در این اثر به تصویر کشیده است. مولف، علاوه بر روایت یک داستان عاشقانه، به طور همزمان به مسائلی مانند بحران هویت و فشارهای روانی ناشی از زندگی در غربت پرداخته است. رمان تمنای وصال با تمرکز بر عواطف انسانی، خواننده را به تأمل دربارهی ارزشهای فردی و اجتماعی دعوت میکند.
کتاب تمنای وصال را انتشارات لیوسا، چاپ و روانهی بازار کرده است.
کتاب تمنای وصال برای شما مناسب است اگر
- به رمانهای اجتماعیِ معاصر ایرانی با پسزمینهی واقعگرایانه علاقهمندید.
- به دنبال اثری هستید که به موضوعات حساسی مانند مهاجرت، غربت و بحران هویت میپردازد.
- میخواهید روایتی چندلایه و عمیق دربارهی روابط خانوادگی، عشق و آسیبهای روحی بخوانید.
در بخشی از کتاب تمنای وصال میخوانیم
فربد پرسشگرانه به شاهین خیره شد. فراز پیشقدم شد و هر دو را به هم معرفى کرد. شاهین ضمن آرامش دادن به فربد از من خواست تا همراهش بروم. اون بعد از عذرخواهى از فراز و فربد به راه افتاد و من هم همراهش رفتم. از اتاق که خارج شدیم راهرو باریکى را پشت سر گذاشتیم تا به آسانسور رسیدیم. شاهین کنار در ایستاد و دکمه را فشرد، در با صداى قژدارى گشوده شد. شاهین مرا به داخل دعوت کرد و بعد هم خودش وارد شد و دکمهى طبقهى سوم را زد. به محض بسته شدن در احساس نفس تنگى کردم! این اولین بارى بود که در یک فضاى کوچک و در بسته با او تنها مىشدم.
آهسته به طرفش برگشتم... همزمان نگاهمان به هم افتاد. دلم آشوب شده بود. فورى نگاهم را دزدیدم و به روى کفشهایم خیره شدم. در همین موقع در باز شد و من مثل کبوتر از قفس بیرون جهیدم. هنگامى که او خارج مىشد یک لحظه ایستادم و نگاهش کردم. این بار نگاه او روى تنم ثابت شده بود، به عجز گفتم:
تو را خدا هر کارى که مىتونین براش انجام بدین و سفارشش را بکنین، البته مىدونم که ما تابهحال جز دردسر چیزى براتون نداشتیم اما...
هیس، هیچى نگو، نمىخوام بیشتر ادامه بدى، من تا حالا وظیفهام را انجام دادم و احتیاجى به این حرفها نیست. حالا هم ازت خواهش مىکنم به خودت مسلط باش، اون اگه تو را با این همه استرس و رنگپریدگى ببینه پیش خودش چه فکرى مىکنه؟ تو باید به اون روحیه بدى... اگه هم مىدونى که از عهدهات خارجه... بهتره از همین جا برگردى!
حرف آخرش را با قاطعیت بیان کرد و عین خنجر به قلبم فرو رفت و تا عمق وجودم را سوزاند. خشمى آشکار بر من مستولى شد، احساس کردم او مرا بىدست و پا فرض کرده! به قهر صورتم را برگرداندم و محکم گفتم:
شما نگران حالات و گفتار من نباشین، خودم مىدونم چه موقع اضطرابم را نشون بدم و چه موقع پنهون کنم... اینقدرها هم احمق نیستم.
من قصد بدى نداشتم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تمنای وصال |
نویسنده | زهرا صالحی |
ناشر چاپی | انتشارات لیوسا |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 416 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-5634-58-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |