نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی هیچ کس هرگز گم نمی‌شود - کاترین لیسی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
م کاظمی
۱۴۰۴/۰۱/۰۲
این یک کتاب خاص است حالا بگویید چرا؟ چرا کتاب هیچکس هرگز گم نمی‌شود از کاترین لیسی خاص است
سفر به درون: در حالی که الیریا در حال سفر فیزیکی است، او در درون خود نیز سفری طولانی را آغاز می‌کند. او در جستجوی یافتن هویت واقعی خود است و می‌خواهد از بند توقعات جامعه و اطرافیان رها شود.
زبان و سبک نگارش: نویسنده با زبانی ساده و روان، اما در عین حال عمیق و تأمل‌برانگیز، داستان را روایت می‌کند. او از توصیفات زنده و دقیق برای ایجاد تصویر ذهنی در ذهن خواننده استفاده می‌کند.
پرسش‌های فلسفی: کتاب هیچکس هرگز گم نمی‌شود از کاترین لیسی، خواننده را به تفکر درباره پرسش‌های بنیادی درباره زندگی و انسانیت وامی‌دارد. پرسش‌هایی مانند: چه چیزی ما را تعریف می‌کند؟ آزادی واقعی چیست؟ و آیا می‌توانیم از گذشته رها شویم؟
محبوبیت جهانی: کتاب هیچکس هرگز گم نمی‌شود از کاترین لیسی در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته و در فهرست بهترین کتاب‌های سال ۲۰۱۴ نیویورکر نیز قرار گرفته است.
مانا کیان
۱۴۰۴/۰۱/۰۵
ایده اولیه داستان جذاب هست، اینکه فردی از همه چیز می‌بره و رها میکنه و سفر می‌کنه اما متاسفانه از استحاله‌ای که انتظار میره در طول داستان یا پایان آن اتفاق بیفته خبری نیست.
کل داستان هذیان گویی‌های فلسفی و در ظاهر منطقی زنیه که آسیب دیده رفتار مادر و همسر و خودکشی خواهرش است و شناختی از احساسات واقعی خودش ندارد. و از طرفی به جای کمک گرفتن از متخصص راه فرار را انتخاب می‌کنه، حتی وقتی که به اجبار با متخصص مواجه میشه هم همکاری نمیکنه و دروغ میگه.
به جای اینکه سفر کمک کنه خودش رو بهتر بشناسه و زندگیش رو بهتر کنه، بدتر میشه حتی اینطور که میگه نمیتونه واقعیت رو از خیال تمیز بده. در آخر هم چیزی به خواننده اضافه نمیشه
به هر حال به نظر من تنها نکته مثبت کتاب صدای راوی بود واگر کتاب صوتی نبود هرگز تمامش نمی‌کردم.
در کل کتاب رو دوست نداشتم و پیشنهادش نمیکنم، فقط جملات قشنگ داره، به نظرم ارزش وقت گذاشتن نداره مگر اینکه از کتابهایی مثل جز از کل خوشتون بیاد.
علی یزدانی
۱۴۰۴/۰۱/۰۵
گاهی یه کتاب درست وقتی که انتظارش رو نداری پیدات می‌کنه - کتابی که اصلاً تو رادارت نبوده، هیچ توصیه‌ای درباره‌ش نشنیدی، حتی جایی تو لیست بلندبالای آرزوهات نداشته. تازه چاپ نشده، با سروصدا منتشر نشده، و اسمش همه‌جا سر زبون‌ها نیست. اما وقتی صفحه اول رو باز می‌کنی و چند خط می‌خونی، انگار این کتاب تمام مدت منتظرت بوده.
از اون کتاب‌هاییه که غافلگیرت می‌کنه و عمیقاً تو قلبت جا باز می‌کنه. کلمات و احساساتی بهت میده که حتی نمی‌دونستی بهشون نیاز داری. متن مثل یه رود خروشانه که گاهی آروم میشه و بعد دوباره با شدت جریان پیدا می‌کنه.
داستان زنی به اسم اِستر که یهو زندگی به ظاهر عادیش رو رها می‌کنه و به نیوزیلند فرار می‌کنه، اونقدر صادقانه و خام روایت شده که انگار داری تو ذهن یه آدم واقعی قدم می‌زنی. لیسی طوری از اضطراب، افسردگی و حس گم‌شدگی می‌نویسه که انگار داره زبون دل خیلی از ماها رو به کلمه تبدیل می‌کنه.
بعضی از جمله‌هاش مثل چاقو تیزن و مستقیم به قلبت فرو میرن: “یه جور خاصی از زن‌ها هستن که وحشت کسی رو می‌بینن و اسمش رو شجاعت میذارن. ” یا “گاهی نابود شدن، فکر کنم بخش ضروری تجربه انسان بودنه. ”
این کتاب درباره فرار کردنه، اما بیشتر از اون درباره روبرو شدن با خودته. درباره اینکه چطور ممکنه وسط یه زندگی به ظاهر کامل، احساس کنی که هیچی سر جاش نیست.
اگه دنبال کتابی هستی که صدای درونت رو بلندتر از همیشه بشنوی، “هیچکس هرگز گم نمی‌شود” همون چیزیه که بهش نیاز داری.
این کتاب مثل یه آینه عمل می‌کنه - بعضی وقت‌ها تصویری که نشون میده دردناکه، اما همیشه صادقانه‌ست. و گاهی، همین صداقت بی‌رحمانه همون چیزیه که برای پیدا کردن راهمون بهش نیاز داریم.
هاله صبوری
۱۴۰۴/۰۱/۰۶
یک رمان روان شناختی و تأمل برانگیز است که به درون ذهن شخصیت اصلی، الی، سفر می‌کند. داستان درباره‌ی زنی است که بدون توضیحی قانع کننده، همسر و زندگی‌اش را ترک می‌کند و سفری بی هدف را در سراسر آمریکا آغاز می‌کند. نقاط قوت: ✔ سبک نوشتاری خاص: روایت جریان سیال ذهن و سبک شاعرانه‌ی نویسنده، احساسات پیچیده‌ی شخصیت اصلی را به خوبی منتقل می‌کند. ✔ بررسی عمیق احساسات انسانی: کتاب بیشتر از اینکه درباره‌ی اتفاقات بیرونی باشد، به کشمکش‌های درونی، هویت و رهایی عاطفی می‌پردازد. نقاط ضعف: ✖ روایت غیرخطی و ذهنی: سبک خاص کتاب ممکن است برای برخی خوانندگان گیج کننده یا کند به نظر برسد. ✖ عدم پیشروی واضح در داستان: اگر به دنبال یک داستان پرحادثه هستی، این کتاب ممکن است برایت کسل کننده باشد. جمع بندی: این کتاب بیشتر برای کسانی جذاب است که از روایت‌های فلسفی و روان شناختی لذت می‌برند. اما اگر انتظار یک داستان معمایی یا پرتعلیق داری، ممکن است ناامید شوی.
MDp
۱۴۰۴/۰۱/۰۵
شخصیت اصلی داستان به نظر می‌رسد که با احساسات و روابط انسانی مشکل دارد و نوعی گریز از نزدیکی و ارتباطات عاطفی دارد. این ویژگی می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی، اضطراب اجتماعی یا حتی یک نوع دلزدگی از جامعه و انسان‌ها باشد. تصمیم به "رفتن" به عنوان یک واکنش به شرایط، می‌تواند به عنوان راهی برای محافظت از خود در برابر فشارهای عاطفی و اجتماعی دیده شود.
این نوع شخصیت‌ها معمولاً با یک تضاد درونی مواجه هستند؛ از یک سو، احساس تنهایی و نیاز به انزوا دارند، اما از سوی دیگر، ممکن است در اعماق وجودشان به نوعی ارتباط انسانی یا همذات‌پنداری نیاز داشته باشند. این گریز و بازگشت به تنهایی، می‌تواند نمایانگر ترس از آسیب‌پذیری و عدم اعتماد به دیگران باشد.
در چنین داستان‌هایی، به طور معمول، شخصیت اصلی با چالش‌هایی در مواجهه با خود و دنیای بیرون روبه‌رو می‌شود. ممکن است در روند داستان، کم کم به دلایلی که باعث این واکنش‌ها شده‌اند پی ببریم و بفهمیم که چرا شخصیت به این نتیجه رسیده است که از دنیای بیرون فاصله بگیرد. این انتخاب‌ها و رفتارها معمولا نشان‌دهنده تجربه‌های دردناک یا یک نوع بحران روانی هستند که شخصیت در تلاش است از آن‌ها فرار کند.
فریبا نوروزی
۱۴۰۴/۰۱/۱۹
یکی از ویژگی های منحصربه فرد داستان تصمیم گیری های لحظه ای قهرمان آن است. وقتی الیریا عزم سفر می کند، به نظر می رسد بسیار برق آسا و ناگهانی به چنین قراری با خود رسیده است. در طی مسافرت نیز همه چیز آنی و در یک دم رخ می دهد و او درباره ی مسائل مختلف، درنگ و تأمل چندانی نشان نمی دهد؛ گرچه راه بسیار طولانی، پرخطر و سرشار از وقایع غیرمترقبه است. تجارب زیستی گذشته که به شکل فلاش بک هایی در طی رمان فراخوانده می شوند هم روی «در لحظه زندگی کردن» این شخصیت مهر تأیید می زنند. معمولاً مسأله ای در زندگی او وجود نداشته که نیازمند تفکری طولانی و عمیق باشد و الیریا اغلب از آنی زیستن و عصیان گرانه بر شرایط مختلف شوریدن، لذت برده است و این تبدیل به بخشی جدایی ناپذیر از سبک زندگی اش شده است؛ چنان که در روابط زناشویی اش هم تابع چنین رویه ای بوده و به همین خاطر نتوانسته ازدواجی پایدار و بادوام داشته باشد. الیریا در قدم اول نشان می دهد که تفاهم چندانی با آدم های کشوری که به تازگی وارد آن شده، ندارد. اما در مراحل بعد این سوء تفاهم دامنه ای به مراتب گسترده تر پیدا می کند و شامل تمام روابط او با دنیای اطرافش می شود. ارجاعات به گذشته حکایت از نوعی بدفهمی میان او و خانواده اش دارد و این مسأله حتی درباره ی اسم او نیز صدق می کند؛ مادرش او را الیریا نامیده که شهری در اوهایوست که هرگز به آن جا نرفته بوده و آرزوی دیدنش را داشته است. زن همین موضوع را شاهدی بر عدم تفاهم میان خود و مادرش می داند و معتقد است هرچه با او بیش تر زیسته عمق این نفهمیدن ها بیش تر شده و اختلافاتشان شکل بغرنج تری به خود گرفته است. درباره ی همسر نیز وقایع مشابهی رخ داده
رها زند
۱۴۰۴/۰۱/۱۹
هیچ کس هرگزگم نمی شود اولین رمان کاترین لیسی (1985)، نویسنده ی جوان آمریکایی است که او را به جهان معرفی کرد. او به سرعت تبدیل شد به یکی از نویسندگان پر طرفدار ادبیات آمریکا. هیچ کس هرگز گم نمی شود حال و هوای جهان موراکامی را دارد. زمان درباره ی زنی است که ناگهان تصمیم می گیرد برود» همه چیز را در نیویورک رها کند بلیت یک طرفه ای به نیوزیلند بخرد و در آن جا با مفت سواری و دل سپردن به اتفاقات به خانه ی مردی غریبه برسد که فقط یک بار او را دیده است. شورشی همه جانبه علیه وضعیت موجود و نظمی که سال هاست بر زندگی اش حاکم است این زن را در مسیری قرار می دهد مملو از ماجراهای پیش بینی نشده او می خواهد روح خسته و وجود تکراری شده اش را از نو کشف کند و ببیند آیا هنوز فرصت و جایی برای رستگاری وجود دارد یا نهکاترین لیسی از همان ابتدا شخصیت چندلایه اش را در موقعیت هایی قرار می دهد که هر کدامشان وجه تازه ای از او را برای خودش و البته مخاطب آشکار میکند. این همان چیزی است که زن را دچار این شورش کرده و بر آن داشته که به همه چیز پشت پا بزند و از آن سوی دنیا برود به سویی که مه آلوده و ناشناخته است.
آیسو
۱۴۰۴/۰۱/۱۶
کتاب «هیچ کس هرگز گم نمی شود» اثر کاترین لیسی، داستانی معمایی و جذاب است که به موضوعاتی چون هویت، فرار از گذشته و جست وجوی حقیقت می پردازد. نکات مثبت کتاب: 1. **داستان جالب**: داستان از نظر ساختار جذاب و پیچیده است و خوانندگان را ترغیب می کند که درگیر ماجرا شوند. 2. **شخصیت پردازی قوی**: شخصیت ها به خوبی توسعه یافته اند و احساسات و چالش های آن ها به خوبی منتقل شده است. 3. **تنش و تعلیق**: نویسنده به خوبی توانسته است تنش و تعلیق را در داستان حفظ کند؛ این موضوع خواننده را به ادامه مطالعه ترغیب می کند. ### نکات قابل بهبود: 1. **سرعت روایت**: در برخی بخش ها، ممکن است داستان کند پیش برود و خواننده را خسته کند. 2. **پیچیدگی plot**: برخی از پیچیدگی های داستان ممکن است برای خوانندگان گیج کننده باشد. نتیجه گیری: «هیچ کس هرگز گم نمی شود» یکی از کتاب های معمایی است که می تواند طرفداران این ژانر را راضی کند. اگر به داستان های حاوی معما و پیچیدگی های روان شناختی علاقه مند هستید، این کتاب می تواند گزینه ای مناسب باشد.
هما پرنده آزاد
۱۴۰۴/۰۱/۱۴
رمانی فلسفی جذاب و پر کشش
کتاب هیچ کس هرگز گم نمی‌شود رمانی است که در ۴۰ فصل نوشته شده است. این اثر نخستین رمانِ کاترین لیسی است. راوی این رمان، ناگهان زندگی‌اش را در نیویورک رها می‌کند تا به سفری بی‌برنامه برود. او بدون آنکه به کسی چیزی بگوید، بلیتی یک‌طرفه به نیوزیلند می‌خرد و با گرفتن سواری مفتی و خوابیدن توی پارک‌ها و جنگل‌ها خودش را به خانهٔ مرد غریبه‌ای می‌رساند که او را به عمرش تنها یک‌بار دیده است. «الیریا»، شخصیت اصلی رمان حاضر است که در رویارویی با عشق، مرگ، خطر و خودشناسی سردرگم است؛ گاه کاملاً بی‌حس می‌شود و گاه بیمارگونه درگیر دغدغه‌های ذهنی خودش می‌شود. این رمان همچون آثار هاروکی موراکامی و آملیا گرِی، سرشار از طنزی گزنده و بینشی غریب است.
خواندن کتاب هیچ کس هرگز گم نمی‌شود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.
الیریا بدون اینکه به خانواده‌اش بگوید، یک پرواز یک طرفه به نیوزلند می‌گیرد و ناگهان زندگی پایدار اما ناکام خود را در منهتن ترک می‌کند. در حالی که شوهرش تلاش می‌کند تا بفهمد چه اتفاقی برای او افتاده است، الیریا به سوی ناشناخته‌ها می‌رود. برخوردهای مخاطره آمیز و اغلب سورئال او با مردم و حیات وحش نیوزلند، الیریا را به عمق ذهن در حال زوال او سوق می‌دهد. خشم فزاینده‌اش که با مرگ خواهرش تسخیر شده و تحت تأثیر خشونت درونی قرار گرفته، چنان ماهرانه پنهان می‌ماند که کسانی که او را ملاقات می‌کنند هیچ احساس ناخوشایندی نمی‌کنند. این اختلاف بین واقعیت درونی و بیرونی او را به وسواس دیگری سوق می‌دهد: اگر واقعی‌ترین خود او برای دیگران نامرئی و ناشناخته باشد، آیا او حتی زنده است؟
N
۱۴۰۴/۰۱/۱۴
کتاب *هیچکس هرگز گم نمی‌شود* نوشته کاترین لاسکی، اثری‌ست در ژانر رئالیسم اجتماعی که به مسائل پیچیده انسانی، از جمله هویت، انزوا، و تعاملات انسانی می‌پردازد. داستان این کتاب با سبک روان و عمیق لاسکی نوشته شده و خواننده را به تفکر درباره معنا و هویت دعوت می‌کند.
یکی از ویژگی‌های برجسته این کتاب، شخصیت‌پردازی دقیق و واقعی‌اش است. نویسنده به‌خوبی توانسته احساسات و پیچیدگی‌های درونی شخصیت‌ها را به تصویر بکشد. علاوه بر این، مضمون داستان نیز به‌طور عمیقی با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند و خواننده را با سؤالاتی درباره‌ی هدف و معنا در زندگی روبرو می‌کند.
از سوی دیگر، ممکن است برخی از خوانندگان احساس کنند که روند داستان کمی کند پیش می‌رود یا پایان‌بندی آن به اندازه‌ی کافی قاطع نیست. این مسئله البته بستگی به سلیقه‌ی خواننده دارد و از نقاط ضعف نسبی داستان محسوب می‌شود.
با در نظر گرفتن تمامی جنبه‌ها، این کتاب اثری تحسین‌برانگیز است که شایسته مطالعه و تأمل است.
مونا فتحی
۱۴۰۴/۰۱/۱۲
اگه یه دوره افسردگی رو امتحان کرده باشید یا با فردی افسرده در قالب مادر، خواهر، خاله، همسر و... گذرانِ عمر کرده باشید، می‌تونید به راحتی با کتاب ارتباط برقرار کنید. اِلیریا (شخصیت اصلی داستان) در تمام دوره‌های زندگیش فرار رو به قرار ترجیح میده. اوایل جوانی، برای فرار از مادری افسرده و بیمار، پدری بی‌مسئولیت که فقط اسمش رو در شناسنامه یدک می‌کشید و خودکشیِ خواهری به ظاهر ناتنی، تصمیم به ازدواج با فردی میگیره که ۱۰ سال از خودش بزرگتره، خشکه و عاشق درس و کتاب و اعداد و تخت سیاهه. بعد از شش سال، برای فرار از یکنواختیِ زندگیِ به ظاهر کم و بیش آرام و مرفهِ متاهلی، به پیشنهاد و دعوتِ یه پیرمرد نویسنده مشهور تو یه سمینار، راهیِ یه سفر پر از ابهام به طبیعتِ نیوزیلند میشه برای رسیدن به آرامشی ابدی. در نهایت هم برای فرار از خودش (خودی که موفق به پیدا کردنش نشده بود) و مسیر پر پیچ و خمی که به این منظور طی کرده بود، مجددا به همسر و زندگی مشترکِ رها شده‌ش پناه میبره که... میفهمه بهایی که برای آخرین فرارش باید بپردازه، خیلی بیشتر از این حرفاست و باز هم پا به فرار میذاره.
دوست دارم به الیریا بگم که تنها نیست و خیلیا مث اونن که حتی شجاعتِ فرار کردن هم ندارن. دوست دارم بهش بگم دمش گرم که برای فرار از روزمره‌گیِ زندگی متاهلی، اقدام به بچه دار شدن نکرد و یه موجود بی‌گناهو وارد این دورِ باطلِ نیهیلیسم نکرد.
فهمیدنِ زیاد، درد داره. گاهی برای سِر کردنش بهتره از فردی متخصص کمک بگیریم، یکم بیشتر با خودمون حرف بزنیم، حال خودمونو بفهمیم، علایقمونو پیدا کنیم و براش وقت بذاریم تا منجر به حسِ خوبِ رضایت، درِمون بشه.
راه حلی که از زبان کفش الیریا مطرح میشه در دقایق '۱۰: ۱۹ و '۱۶: ۲۶ قسمت شانزدهمه، فصل چهل.
مرتضی رحمانی
۱۴۰۴/۰۱/۱۲
کتاب هیچکس هرگز گم نمی‌شود اثر کاترین لیسی، داستانی فلسفی و روان‌شناسانه است که در قالب سفر یک زن به نام الی به ایالت‌های آمریکا، به بررسی بحران هویت، تنهایی و جستجوی معنا در زندگی می‌پردازد. این اثر با نثری متفاوت و تجربی، مخاطب را وارد ذهن پیچیده و پرآشوب شخصیت اصلی می‌کند که در تلاش است از محدودیت‌های زندگی معمولی و روابط گذشته‌اش فرار کند.
الی، زنی که زندگی‌اش دچار بحران شده، سفری بی‌هدف را آغاز می‌کند که در آن با افراد مختلف روبه‌رو می‌شود. این تعاملات نه تنها روایت داستان را پیش می‌برند، بلکه به‌عنوان آینه‌ای برای بازتاب درونیات و پیچیدگی‌های روانی او عمل می‌کنند. کاترین لیسی با مهارت، تنش‌های میان آزادی و تنهایی، و اشتیاق برای ارتباط انسانی را به تصویر می‌کشد. شخصیت الی با تصمیم‌های عجیب و گاه خودویرانگر، نماینده افرادی است که در کشمکش میان خواسته‌ها و واقعیت‌های زندگی سردرگم‌اند.
نثر لیسی در این کتاب خاص و خلاقانه است؛ جملات بلند، جریان سیال ذهن و تغییرات ناگهانی لحن روایت، حالتی تجربی به داستان می‌بخشند. این سبک ممکن است برای برخی خوانندگان جذاب باشد، اما برای دیگران سردرگم‌کننده یا سنگین به نظر برسد. همچنین، تمرکز کتاب بر تأملات درونی شخصیت اصلی گاهی موجب کندی پیشرفت داستان می‌شود.
هیچکس هرگز گم نمی‌شود اثری است که مخاطب را به چالش می‌کشد تا درباره تنهایی، هویت و معنای زندگی بیندیشد. اگرچه روایت آن ممکن است برای همه خوانندگان قابل‌درک نباشد، اما برای علاقه‌مندان به داستان‌های فلسفی و روان‌شناسانه، تجربه‌ای ارزشمند خواهد بود.
م.عارفیان
۱۴۰۴/۰۱/۱۱
مطمان نیستم پیشنهاد بدم کتاب رو
داستان زنی که درگیر بیماری روانی هست و پر از سوال‌های بی‌جواب و تجربه اتفاقات بد
یک روز در سالگرد مرگ خواهر ناتنیش ساکش رو می‌بنده و یک سفر بی هدف رو شروع می‌کنه و در حین سفر به درون خودش هم سفر می‌کنه کارهای موقت میگیره تا پول سفر تهیه بشه و به کشور دیگه می‌ره خونه پیرمردی که در یک سمینار ملاقات کوتاهی داشتن پیر مرد بعد از چندماه ازش میخواد. تا خانم جوان خونش رو ترک کنه و دختر کاملا بی جا و مکان میمونه بخاطر آسیبی که از یک عروس دریایی میبینه بیمارستان بستری میشه و به کشورش برش میگردونن همسرش اعلام می‌کنه اون بیمار بوده و بعد از برگشت بهش میگه تمایلی به زندگی با اون نداره و دختر در خیابون‌ها رها بوده
قسمتی از داستان دختر افراد رو میبینم و تصمیم میگیره دنبالشون بره کاملا بی هدف برام جالب بود واقعا آدم وقتی تو خیابون با کسی دوست میشه یا کسی بهش نزدیک میشه باید محتاط باشه
قسمتی از داستان یک زن به دختر میگه به هیچ کس جز زن‌ها اعتماد نکن زن‌ها در نهایت بهم کمک میکنن
در کل
داستان وجه جهان بینی داره ارزش تفکر به مواردی که داره مطرح میشه
صدا گذاری عالی
راوی عالی
ترجمه روان
محصول بینظیر ممنون از کتاب راه
میترا رضایی
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
کتاب هیچ‌کس هرگز گم نمی‌شود نوشته‌ی کاترین لاسکی داستانی روان‌شناختی با رویکرد اگزیستانسیالیستی درباره هویت، گم‌گشتگی درونی و تأثیر خاطرات گذشته است. نویسنده با زبانی شاعرانه و نگاهی عمیق به درونیات شخصیت‌ها، به بررسی احساسات انسانی و پیوند آن‌ها با سرنوشت می‌پردازد. روایت کتاب پر از رمز و راز است و خواننده را در تعلیقی عاطفی نگه می‌دارد. روایتی جذاب که آدم رو مجبور به ادامه دادن مسیر داستان میکنه تا در سفر درونی و بیرونی الی همراهش باشی. خواهر ناتنی سفر به سرزمین دور، نیوزلند از نیویورک، همسری که مرتبط با فوت خواهره، مادری که با آوردن خواهر ناتنی سهم الی رو از محبت نداشته‌اش کمتر کرده همه استعاره‌هایی جذابه، مخصوصاً اگر خود خواهر ناتنی رو، بدلیل دغدغه‌ی ذهنی زیاد الی درباره‌اش، بخش گمگشته‌ی هویت خود الی درنظر بگیریم.
اگر به داستان‌های احساسی و تفکربرانگیز علاقه دارید، این کتاب گزینه‌ی خوبی است. من توصیه میکنم
بویژه خوانش خانم خلیق، بی پیرایه و روان بی اشتباه خودمونی و بسیار دلنشین بود. از ایشون ممنونم.
Fatima Afshar
۱۴۰۴/۰۱/۰۹
کتاب «هیچ کس هرگز گم نمی‌شود» داستانی جذاب و هیجان‌انگیز است که به بررسی موضوع هویت و ارتباطات انسانی می‌پردازد. در این رمان، شخصیت‌های اصلی در جستجوی خود و پاسخ به سؤال‌های عمیق درباره زندگی و جایگاهشان در جامعه هستند. نویسنده با مطرح کردن چالش‌های روزمره شخصیت‌ها و روابط پیچیده‌ای که دارند، داستانی را شکل می‌دهد که اثرات عاطفی و اجتماعی زندگی را به‌خوبی به تصویر می‌کشد.
نقاط مثبت این اثر شامل شخصیت‌پردازی قوی و غنی‌سازی داستان با جزئیات دقیق است. نویسنده با دقت به احساسات و افکار شخصیت‌ها پرداخته و این امر باعث می‌شود که خواننده به‌راحتی بتواند با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری کند. همچنین، تنش‌های درونی و بیرونی شخصیت‌ها به‌خوبی منعکس شده و تجربه‌ای واقعی از چالش‌های انسانی را منتقل می‌کند.
اما در عین حال، ممکن است در برخی مقاطع احساس کنید که روایت به کندی پیش می‌رود یا برخی از موضوعات به‌طور عمیق‌تر بررسی نشوند. همچنین، ممکن است خواننده احساس کند که بعضی از گره‌های داستانی در پایان به خوبی حل نشده‌ است، که می‌تواند موجب ناامیدی شود.
در کل، این کتاب تجربه‌ای عمیق و مفهومی از هویت و جستجوی خود را ارائه می‌دهد و توانسته است مسائل انسانی را در قالبی جذاب و تفکربرانگیز به تصویر بکشد. با وجود برخی نقدها در مورد پیشرفت داستان، تجربه کلی می‌تواند برای خوانندگان لذت‌بخش و مفید باشد، به ویژه برای افرادی که به کشف عمیق‌تری از خود و روابط انسانی علاقه‌مندند.
marjan
۱۴۰۴/۰۱/۰۸
داستان دربارهى الیور، زنى است که بهصورت ناگهانى شوهرش را ترک
میکند و به یک سفر بىهدف به فرانسه مىرود. این سفر نه تنها فاقد
برنامهریزى است، بلکه هیج مقصد خاصى هم ندارد و بیشتر بهعنوان
یک فرار از زندگى، گذشنه، و حتى از خود الیور به شمار منآید. در طول
این مسیر، او با افراد متنوعى آشنا مىشود و به مکانهاى مختلفى سفر
مى کند، اما نمىتواند از افکار و دردهاى درونىاش رهایى یابد. سفر الیور
بیشتر یک سفر درونى و ذهنى است تا فیزیکى. به تدریج متوجه مى شویم که او راز یا زخم قدیمى دارد که به این سردرگمى دامن زده
است. نویسنده بهگونهاى روایت مىکند که گذشته الیور به طور واضح
بیان نمىشود، بلکه از خلال احساسات و افکار او حس مى شود. سبک
روایت کتاب حسى آشفته و مبهم دارد که درست ماند ذهن الیور
است. در یکى از صحنههاى تأثیرگذار داستان، الیور در بک کافهى
فرانسوى با یک غریبه دربارهى زندگى خود صحبت مى کند و لحظهای از
خود فاصله مسن گیرد تا با نگاهى دیکر به زندگىاش بنگرد
تصویرسازىهاى کتاب قوى و واقعى است. مثلأ وقتى الیور در
خیابانهای بارانى یاریس قدم مىزند، احساس سرما و تنهایى او به
خوبى منتقل مىشود. یکى از بخشهای مهم کتاب دربارهی گذشتهى
الیور و یک اتفاق دردناک در رابطهاش نوشته شده، که به طرز ظریف و
غیرمستقیم به آن پرداخته شده و مىتوان فهمید که این اتفاق نقطهى
اصلى زخم روانى اوست.
# نکات مثبت داستان فضا و اتمسفر خاص: سبک نوشتن لیسى به گونهاى است که خواننده
عسن مىکند در ذهن بک آدم سردرگم و گمشده پرسه مىزند
حمید قاسمی نژاد
۱۴۰۴/۰۱/۰۷
این کتاب یک رمان تاثیرگذار است که به موضوعات پیچیده‌ی هویت، خاطرات و جستجوی معنا در زندگی پرداخته است. این کتاب با سبک نوشتاری خاص و شخصیت‌های عمیق، به خواننده این امکان را می‌دهد که در دنیای درونی شخصیت‌هایش غرق شود و با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری کند.
داستان کتاب حول محور شخصیت اصلی می‌چرخد که در جستجوی خود و فهمیدن حقیقت زندگی‌اش است. این اثر به زیبایی نگاهی روان‌شناختی به دغدغه‌های انسانی می‌اندازد و مخاطب را به تفکر درباره‌ی موضوعاتی چون تغییرات درونی، پذیرش گذشته و درک معنای زندگی وامی‌دارد.
یکی از نکات قابل توجه در این کتاب، نحوه‌ی پردازش خاطرات و تأثیر آن‌ها بر آینده‌ی انسان است. نویسنده با دقت و حساسیت، خاطرات شخصیت‌ها را به‌گونه‌ای توصیف می‌کند که احساسات آن‌ها به‌وضوح برای خواننده ملموس باشد.
مفاهیمی همچون شجاعت برای روبه‌رو شدن با گذشته، جستجوی هویت و اهمیت روابط انسانی از دیگر محورهای اصلی کتاب هستند. این اثر به خواننده نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با آگاهی و پذیرش، مسیر زندگی را به‌سمت معنا و رشد هدایت کرد.
هیچکس هرگز گم نمی‌شود رمانی است که نه تنها از نظر داستانی جذاب است، بلکه با پرداختن به مسائل روان‌شناختی و فلسفی، به خواننده فرصتی برای تأمل و درک عمیق‌تر از خود و دنیای اطرافش می‌دهد.
اشکان عجم زاده
۱۴۰۴/۰۱/۰۶
داستان درباره‌ی الیور، زنی است که به‌صورت ناگهانی شوهرش را ترک می‌کند و به یک سفر بی‌هدف به فرانسه می‌رود. این سفر نه تنها فاقد برنامه‌ریزی است، بلکه هیچ مقصد خاصی هم ندارد و بیشتر به‌عنوان یک فرار از زندگی، گذشته، و حتی از خود الیور به شمار می‌آید. در طول این مسیر، او با افراد متنوعی آشنا می‌شود و به مکان‌های مختلفی سفر می‌کند، اما نمی‌تواند از افکار و دردهای درونی‌اش رهایی یابد. سفر الیور بیشتر یک سفر درونی‌ و ذهنی است تا فیزیکی. به تدریج متوجه می‌شویم که او راز یا زخم قدیمی دارد که به این سردرگمی دامن زده است. نویسنده به‌گونه‌ای روایت می‌کند که گذشته الیور به طور واضح بیان نمی‌شود، بلکه از خلال احساسات و افکار او حس می‌شود. سبک روایت کتاب حسی آشفته و مبهم دارد که درست مانند ذهن الیور است. در یکی از صحنه‌های تأثیرگذار داستان، الیور در یک کافه‌ی فرانسوی با یک غریبه درباره‌ی زندگی خود صحبت می‌کند و لحظه‌ای از خود فاصله می‌گیرد تا با نگاهی دیگر به زندگی‌اش بنگرد. تصویرسازی‌های کتاب قوی و واقعی است. مثلاً وقتی الیور در خیابان‌های بارانی پاریس قدم می‌زند، احساس سرما و تنهایی او به خوبی منتقل می‌شود. یکی از بخش‌های مهم کتاب درباره‌ی گذشته‌ی الیور و یک اتفاق دردناک در رابطه‌اش نوشته شده، که به طرز ظریف و غیرمستقیم به آن پرداخته شده و می‌توان فهمید که این اتفاق نقطه‌ی اصلی زخم روانی اوست.
# نکات مثبت داستان
- فضا و اتمسفر خاص: سبک نوشتن لیسی به گونه‌ای است که خواننده حس می‌کند در ذهن یک آدم سردرگم و گمشده پرسه می‌زند، دقیقاً همان حسی که روایت می‌خواهد منتقل کند.
- روایت درونی و پر از احساس: کتاب به عمق ذهن و احساسات شخصیت اصلی پرداخته و برای علاقه‌مندان به داستان‌های روانشناختی
سهیل آبیل غلامی
۱۴۰۴/۰۱/۰۶
تحلیل و بررسی کتاب
1. سبک و روایت:
رمان از دید اول‌شخص روایت می‌شود و خواننده را مستقیماً وارد ذهن ایلین، شخصیت اصلی، می‌کند. کاترین لیسی با استفاده از یک جریان سیال ذهن، احساسات پیچیده، اضطراب‌ها و سردرگمی‌های شخصیت را بدون فیلتر و با زبانی شاعرانه و خاص بیان می‌کند. سبک نوشتاری کتاب گاهی بی‌وقفه و سیال است، که می‌تواند برای برخی خوانندگان چالش‌برانگیز باشد، اما برای طرفداران ادبیات روان‌شناختی، جذابیت زیادی دارد.
2. مضامین اصلی:
✔ فرار از خود: ایلین فکر می‌کند که با ترک زندگی‌اش و سفر به جایی دور، می‌تواند مشکلات درونی‌اش را حل کند، اما در طول مسیر درمی‌یابد که نمی‌توان از خود فرار کرد.
✔ اضطراب و بی‌قراری: نویسنده با دقت احساسات ناخوشایند شخصیت را توصیف می‌کند—اضطراب، عدم قطعیت، و نیاز به کشف دوباره‌ی هویت خود.
✔ تنهایی و ارتباطات انسانی: ایلین در مسیرش با افراد مختلفی روبه‌رو می‌شود، اما همچنان درگیر احساس عمیق تنهایی است.
3. نقاط قوت:
✅ سبک نگارش متفاوت و جریان سیال ذهن که به خوبی حس ناآرامی و سرگشتگی شخصیت را منتقل می‌کند.
✅ توصیف‌های دقیق از احساسات و ذهنیت یک فرد که در حال دست‌وپنجه نرم کردن با خود است.
✅ پرداختن به مضامین عمیق مثل هویت، تنهایی، و بحران‌های روان‌شناختی.
4. نقاط ضعف:
⚠️ روایت کند و تکرارشونده برای خوانندگانی که به داستان‌های پرکشش علاقه دارند، ممکن است خسته‌کننده باشد.
⚠️ شخصیت اصلی گاهی تصمیم‌هایی می‌گیرد که ممکن است برای برخی خوانندگان غیرقابل درک یا غیرمنطقی به نظر برسد
آرمان ابراهیمی
۱۴۰۴/۰۱/۰۵
داستان درباره‌ی یه زن به اسم الیوره که بی خبر شوهرش رو ترک می‌کنه و راهی یه سفر بی هدف به فرانسه می‌شه. این سفر هیچ برنامه‌ای نداره، هیچ مقصد مشخصی هم نداره، فقط یه جور فراره؛ فرار از زندگی، از گذشته، از خودش. در طول مسیر، الیور با آدمای مختلفی آشنا می‌شه، جاهای متفاوتی می‌ره، ولی انگار هیچ وقت نمی‌تونه از فکرای خودش خلاص بشه. سفرش بیشتر از اینکه فیزیکی باشه، درونی و ذهنیه. کم کم متوجه می‌شیم که یه راز یا یه زخم قدیمی تو زندگیش هست که باعث این همه سردرگمی شده. اما کتاب اون قدری صریح نیست که دقیق بفهمی چی گذشته، فقط حسش می‌کنی. سبک روایت کتاب یه حس آشفته و مبهم داره، دقیقاً مثل ذهن خود الیور. انگار داری توی افکار یه آدم که کاملاً از خودش و زندگیش جدا شده، پرسه می‌زنی. صحنه‌ای که الیور تو یه کافه‌ی فرانسوی می‌شینه و با یه غریبه درباره‌ی زندگی حرف می‌زنه، یکی از تأثیرگذارترین قسمتای کتابه. انگار یه لحظه از خودش بیرون میاد و با یه زاویه‌ی دیگه به زندگیش نگاه می‌کنه. تصویرسازی‌های کتاب خیلی قوی ان، مثلاً وقتی الیور توی یه خیابون بارونی تو پاریس پرسه می‌زنه، حس سرما و تنهاییشو واقعاً حس می‌کنی. یه بخش از کتاب که درباره‌ی گذشته‌ی الیور و یه اتفاق دردناک توی رابطه ش حرف می‌زنه، خیلی ظریف و غیرمستقیم نوشته شده، ولی اگه دقت کنی می‌فهمی که این نقطه‌ی اصلی زخم روانیشه. نکات مثبت که خوب بود: اثر و فضا خیلی خاصه: سبک نوشتن لیسی یه جوریه که حس می‌کنی توی ذهن یه آدم سردرگم و گم شده ای، دقیقاً همون حسی که داستان می‌خواد بهت بده. روایت درونی و پر از احساس: کتاب خیلی به درون ذهن و احساسات شخصیت اصلی می‌پردازه، و این باعث می‌شه اگه اهل داستانای روانشناختی و درون گرایانه باشی، لذت ببری.
حمید میری
۱۴۰۴/۰۱/۰۵
**کتاب صوتی «هیچ کس هرگز گم نمی‌شود» اثر کاترین لیسی** – یک تجربه شنیداری عمیق و مملو از حس نوستالژی و کشف رازهای خانوادگی ---### **🎧 ویژگی‌های نسخه صوتی: ** 1. **گویندگی حرفه ای: ** - اجرای چند صدایی (راویان مختلف برای شخصیت‌های اصلی) - انتقال احساسات پیچیده شخصیت‌ها از طریق تُن صدا - موسیقی متن ظریف و متناسب با فضای داستان 2. **کیفیت فنی بالا: ** - ضبط استودیویی با کیفیت **320kbps** - تقسیم بندی فصل‌ها برای دسترسی آسان - مدت زمان: ~12 ساعت (بسته به نسخه) 3. **مزایای شنیداری: ** - تاکید بر دیالوگ‌های کلیدی داستان - القای بهتر فضای رازآلود و احساسی رمان - مناسب برای گوش دادن در حین سفر یا قبل از خواب ---### **📌 نکات برجسته این نسخه: ** - **صحنه‌های به یادماندنی: ** - خوانش تاثیرگذار **وصیت نامه لیزی** - دیالوگ‌های پرتنش بین سارا و مادرش - **ویژگی‌های اضافه: ** - مقدمه‌ای از نویسنده درباره انگیزه نوشتن کتاب - تحلیل پایانی توسط روانشناس خانواده ---### **🏆 جوایز نسخه صوتی: ** - برنده جایزه **"بهترین کتاب صوتی درام"** از Audible (2022) - نامزد **جایزه گرامی برای بهترین اجرای روایی** ---### **📥 راه‌های دسترسی: ** 1. **فروشگاه‌های معتبر: ** - Audible - کتابراه - فیدیبو 2. **نسخه‌های موجود: ** - کامل (با موسیقی متن) - نسخه خلاصه شده (6 ساعته) 3. **قیمت: ** - نسخه کامل: ~150 هزار تومان - نسخه اشتراکی: موجود در پلتفرم‌هایی مانند نوار ---**⭐ امتیاز: ** - کیفیت اجرا: 4. 8/5 - تاثیرگذاری عاطفی: 5/5
نسیم قافله باشی
۱۴۰۴/۰۱/۰۵
### نقد کتاب *هیچ کس هرگز گم نمی‌شود* – سفری درونی به هویت و تنهایی **نام کتاب: ** هیچ کس هرگز گم نمی‌شود **نویسنده: ** کاترین لیسی **ژانر: ** داستانی، روان شناختی، ادبیات معاصر #### **۱. معرفی کلی کتاب** این رمان درباره‌ی **الی لوین** است، زنی که بدون توضیح، زندگی‌اش را ترک می‌کند و سفری نامعلوم به فرانسه را آغاز می‌کند. او در تلاش است **خودش را دوباره پیدا کند، از گذشته بگریزد و معنای واقعی آزادی را کشف کند. ** #### **۲. محتوای اصلی: جست وجوی هویت در دنیایی پر از آشفتگی** کاترین لیسی، با نثری شاعرانه و گاهی آشفته، به ذهنیات شخصیت اصلی نفوذ می‌کند. **داستان بیشتر از اینکه درباره‌ی سفرهای فیزیکی باشد، درباره‌ی سفرهای درونی، شک و اضطراب و جست وجوی معناست. ** #### **۳. سبک نوشتاری: روایتی منحصربه فرد و ذهن محور** نویسنده از **جملات طولانی، توصیفات احساسی و نثری جریان سیال ذهن** استفاده می‌کند که خواننده را عمیقاً در احساسات شخصیت اصلی غرق می‌کند. **این سبک ممکن است برای برخی گیج کننده، اما برای دیگران تأثیرگذار و غرق کننده باشد. ** #### **۴. نقاط قوت و ضعف** ✅ **روایت احساسی و تأثیرگذار** – خواننده را به درون ذهن آشفته‌ی شخصیت می‌برد. ✅ **نگاه عمیق به هویت و تنهایی** ⚠️ **روایت گاهی پراکنده و سخت خوان می‌شود. ** #### **۵. نتیجه گیری** *هیچ کس هرگز گم نمی‌شود* کتابی است برای **علاقه مندان به داستان‌های درون گرایانه و فلسفی. ** اگر از رمان‌هایی با ریتم سریع لذت می‌برید، شاید این کتاب برایتان چالش برانگیز باشد، اما اگر به دنبال **سفری عمیق در روان انسان هستید، این کتاب ارزش خواندن دارد. **
دانیال معدنچیان
۱۴۰۴/۰۱/۰۵
کتاب هیچ‌کس هرگز گم نمی‌شود نوشته‌ی کاترین لِس، اثری است که در ژانر داستان کوتاه با نثری شاعرانه و مضامینی عمیق، خواننده را به سفری درونی دعوت می‌کند. این مجموعه با روایت‌هایی از زندگی آدم‌های معمولی که در لحظه‌های شکننده و گاه گم‌گشتگی دست‌وپا می‌زنند، توانسته حس هم‌ذات‌پنداری را برانگیزد. لِس با زبانی موجز و تصویرسازی‌های بدیع، به‌خوبی توانسته احساسات پیچیده‌ی انسان را در مواجهه با فقدان، عشق و جست‌وجوی معنا به نمایش بگذارد. با این حال، برخی داستان‌ها ممکن است برای خواننده‌ی کم‌حوصله، بیش از حد تأمل‌برانگیز یا حتی مبهم به نظر برسند. ضعف دیگر کتاب شاید در عدم انسجام کلی میان داستان‌ها باشد؛ گویی هر قطعه، جهانی مستقل دارد که گاهی رشته‌ی ارتباطی با دیگر بخش‌ها گم می‌شود. در مجموع، این اثر برای دوست‌داران ادبیات تأملی و شاعرانه، تجربه‌ای غنی و قابل تأمل ارائه می‌دهد، اما شاید نتواند همه‌ی سلایق را راضی کند.
سعید غلامی
۱۴۰۴/۰۱/۰۳
هیچ کس هرگز گم نمی‌شود از کاترین لیسی یه کتاب صوتی بود که واقعاً منو جذب خودش کرد. داستان حول زندگی یه زن می‌چرخه که در جستجوی پیدا کردن خودش و کشف حقیقت درباره گذشته‌شه. چیزی که توی این کتاب صوتی خیلی به چشم می‌زد، این بود که نویسنده با نثر روان و دلنشینش تونسته بود احساسات و لحظات پیچیده شخصیت‌ها رو به خوبی منتقل کنه. گوینده هم خیلی حرفه‌ای داستان رو روایت می‌کرد و این باعث می‌شد که تجربه شنیداری خیلی لذت‌بخش و جذاب بشه.
یکی از نکات جالب کتاب این بود که نویسنده به راحتی و بدون پیچیدگی، مباحث عمیق مثل هویت، از دست دادن و جستجوی معنا در زندگی رو مطرح می‌کرد. احساسات درونی شخصیت‌ها خیلی خوب به تصویر کشیده می‌شد و همین باعث می‌شد که خیلی راحت با داستان ارتباط برقرار کنم. این کتاب به من یادآوری کرد که هیچ کس هیچ وقت گم نمی‌شه و همیشه یه راهی برای پیدا کردن خود و بازگشت به خویشتن وجود داره.
اگه دنبال یه کتاب صوتی با داستان جذاب و عمیق هستی که هم بهت فکر کردن بده هم حس خوبی بهت منتقل کنه، هیچ کس هرگز گم نمی‌شود گزینه خوبی برای شنیدن. یه تجربه شنیداری پر از احساس و درس‌های زندگی!
~m
۱۴۰۴/۰۱/۰۳
کتاب «هیچ کس هرگز گم نمی‌شود» اثر کاترین لیسی یک رمان معمایی و روان‌شناختی است که با استفاده از مضامین قوی و شخصیت‌های چندبعدی، به بررسی پیچیدگی‌های روابط انسانی و پیامدهای تصمیمات زندگی می‌پردازد.
از جمله نقاط قوت این کتاب:
1. شخصیت‌پردازی: لیسی به خوبی شخصیت‌ها را توسعه می‌دهد. هر شخصیت با عمق و باورپذیری خاصی طراحی شده و هر کدام با چالش‌ها و درگیری‌های درونی خود روبرو هستند. این امر باعث می‌شود که خواننده به راحتی با آن‌ها همزادپنداری کند.
2. روایت جذاب: ساختار روایت و چرخش‌های داستانی به شکل موثری تنش را حفظ می‌کند. داستان به تدریج به سمت نقاط عطف جالب پیش می‌رود و خواننده را درگیر می‌کند، به طوری که نمی‌تواند کتاب را کنار بگذارد.
3. تحقیق و تم‌های عمیق: لیسی به بررسی موضوعات پیچیده‌ای از قبیل هویت، گم‌شدن، و تأثیرات عاطفی تصمیمات می‌پردازد. این مضامین عمیق به داستان ابعاد بیشتری می‌بخشند و خواننده را به تفکر درباره زندگی و انتخاب‌های خود دعوت می‌کنند.
4. فضای احساسی: توانایی نویسنده در ایجاد فضایی احساسی و تأثیرگذار، از نقاط قوت دیگر این کتاب است. احساسات شخصیت‌ها به خوبی منتقل می‌شود و خواننده می‌تواند به راحتی حس همدردی با آن‌ها داشته باشد.
Yazdan Khalili
۱۴۰۴/۰۱/۰۳
کتاب «هیچ‌کس هرگز گم نمی‌شود» نوشته کاترین لیسی، اثری است که به بررسی پیچیدگی‌های روان‌شناختی و احساسات انسانی می‌پردازد. این کتاب با نثری خیال‌انگیز و در عین حال ترس‌آور، داستان زنی به نام الیریا را روایت می‌کند که زندگی پایدار اما ناکام خود را ترک کرده و به دنبال معنای جدیدی از زندگی در کشوری دیگر می‌گردد.
از جنبه‌های مثبت، این کتاب به دلیل عمق شخصیت‌پردازی و نمایش جنبه‌های مختلف روان‌شناختی شخصیت اصلی، مورد تحسین قرار گرفته است. همچنین، سبک نوشتاری نویسنده توانسته است حس تنهایی و جستجوی معنا را به خوبی به تصویر بکشد.
اما از جنبه‌های منفی، برخی منتقدان معتقدند که داستان گاهی بیش از حد به جنبه‌های ذهنی و درونی شخصیت اصلی متمرکز است و ممکن است برای خوانندگانی که به دنبال روایت‌های پرحادثه‌تر هستند، کمی کند به نظر برسد. همچنین، تصمیمات ناگهانی و گاه غیرمنطقی شخصیت اصلی ممکن است برای برخی مخاطبان چالش‌برانگیز باشد.
م مسعودی
۱۴۰۴/۰۱/۰۳
مطالب کتاب در مورد زندگی خانم جوانی است که پس از گذشتن از یک زندگی پر فراز و نشیب و رشد نسبی آن هم بدون بهره‌مندی از توجه والدین خصوصا مادر که ظاهرا دائم‌الخمر است و در عالم بی‌خیالی خودش سیر می‌کند؛ پس از تشکیل خانواده و دچار شدن به روزمره‌گی به دنبال رسیدن به آرامش راهی سفر می‌شود بدون پشتوانه مالی و صرفا در جواب تعارف و دعوت یک دوست.
در جای جایِ کتاب کمبود تکیه‌گاه از جنس پدر و مادر و حتی خواهر و برادر حس می‌شود و خانواده‌ای را توصیف می‌کند که ارتباط عاطفی در آن به شدت کمرنگ است. حتی بعد از ازدواج هم به دلیل تفاوت سنی بالا شور و هیجان لازم در زندگی احساس نمی‌شود. همه این‌ها انگیزه این سفر را ایجاد می‌کند و در طول این سفر و در برخورد با حوادث گوناگون قهرمان داستان گاها پی به ارزش داشته‌هایش می‌برد و راه درک و رسیدن به آرامش را می‌جوید و می‌یابد.
آنچه از نظر من قابل تامل بود بی‌قیدی و انفعال این خانم جوان در مواجهه با برخورد مخاطبینی است که در مسیرش قرار می‌گیرند و با این‌که بارها مورد توجه و تذکر قرار می‌گیرد باز هم جسورانه و بهتر بگویم با بی‌فکری ادامه مسیر می‌دهد و اگر چه دچار حادثه و آسیب جدی قرار نمی‌گیرد ولی باز هم کار درستی نمی‌کند و نباید به عنوان یک الگوی رفتاری و بحث درست روانشناسی از آن تقدیر شود.
نمونه صحیح‌تر این تلاش مثلا در کتاب خدمتکار آمده که آن جا هم دختر (مادر) جوان با سعی و کوشش و کار شرافتمندانه زندگیش را ارتقا می‌دهد و تحصیل می‌کند. نویسنده با رویا پردازی از حوادث قطعی این نوع زندگی به دور مانده و کمتر رنگ واقعیت دارد حتی در فرهنگ آزاد و رهای زندگی غربی که اتفاقا کمتر خدمات مجانی ارائه می‌شود.
به نظرم در کنار تعریف و تمجید به جاست از این منظر هم توجه شود
حسن خیراندیش
۱۴۰۴/۰۱/۰۳
کتاب صوتی «هیچ کس هرگز گم نمی‌شود» اثر کاترین لیسی، رمانی روانشناختی و معمایی است که به بررسی پیچیدگی‌های ذهن انسان و جستجوی هویت می‌پردازد. این کتاب با داستان الیریا، زنی که ناگهان زندگی خود را رها می‌کند و به نیوزلند می‌رود، مخاطب را در سفری پر از رمز و راز همراه می‌کند. لیسی با توصیفات دقیق و شاعرانه، فضایی وهم‌آلود و گیرا خلق می‌کند که مخاطب را به عمق ذهن آشفته الیریا می‌برد.
شخصیت الیریا و دیگر شخصیت‌های داستان به خوبی پرداخته شده‌اند و مخاطب با انگیزه‌ها و درگیری‌های درونی آن‌ها همراه می‌شود.
روایت داستان به صورت غیرخطی، با پرش‌های زمانی و مکانی، حس سردرگمی و آشفتگی الیریا را به مخاطب منتقل می‌کند و جذابیت داستان را افزایش می‌دهد. کتاب به موضوعاتی مانند هویت، تنهایی، فقدان و جستجوی معنای زندگی می‌پردازد و مخاطب را به تفکر وامی‌دارد.
روایت غیرخطی و پر از جزئیات ممکن است برای برخی مخاطبان گیج‌کننده و خسته‌کننده باشد. پایان داستان ممکن است برای برخی مخاطبان رضایت‌بخش نباشد و سوالات بی‌پاسخ باقی بگذارد. در نتیجه: «هیچ کس هرگز گم نمی‌شود» رمانی است که با فضاسازی قوی، شخصیت‌پردازی عمیق و روایت غیرخطی، مخاطب را در سفری پر از رمز و راز همراه می‌کند. این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های روانشناختی و معمایی، تجربه‌ای متفاوت و قابل تامل خواهد بود.
Ismaeil_113 Ahmadi
۱۴۰۴/۰۱/۰۲
کتاب «هیچ‌کس هرگز گم نمی‌شود» نوشته کاترین لیسی یک رمان تأمل‌برانگیز درباره هویت، روابط انسانی، و جستجوی معنا در دنیایی پر از سردرگمی است. نویسنده با زبانی شاعرانه و نثری عمیق، داستان زنی را روایت می‌کند که در سفری پرماجرا و شاید گریز از زندگی گذشته‌اش، با مفاهیمی همچون ازخودبیگانگی و آزادی دست‌وپنجه نرم می‌کند.
نقاط قوت کتاب:
✅ روایت احساسی و تفکربرانگیز – نویسنده به‌خوبی احساسات درونی شخصیت اصلی را به تصویر می‌کشد.
✅ سبک نوشتاری منحصر‌به‌فرد – نثر لیسی ساده اما در عین حال شاعرانه و عمیق است.
✅ شخصیت‌پردازی قوی – خواننده به‌خوبی با دغدغه‌ها و چالش‌های شخصیت اصلی همراه می‌شود.
نقاط ضعف کتاب:
❌ روایت کند – ممکن است برای برخی خوانندگان، روند داستان کمی کند و تأمل‌برانگیز باشد.
❌ ابهام در برخی قسمت‌ها – گاهی نویسنده بیش از حد به توصیف احساسات می‌پردازد و داستان از ریتم می‌افتد.
ریحانه یزدی
۱۴۰۴/۰۱/۰۲
کتاب "هیچکس هرگز گم نمی‌شود" نوشته‌ی کاترین لیسی داستانی جذاب و عمیق است که به بررسی موضوعاتی چون هویت، ارتباطات انسانی و جستجوی معنا در زندگی می‌پردازد. چالش‌هایی که الیریا با اون مواجه میشد گیرایی داستان چند برابر کرده بود
اگر بخوام دقیقتر بررسی کنم و دلایل خودمو برای دوست داشتن این کتاب بگم‌میشه....
شخصیت‌های داستان به خوبی گسترش داده شدند و هر کدام با چالش‌های خاص خود روبرو شدند این چالش‌ها به من کمک کرد تا با آن‌ها همذات‌پنداری کنم و بیشتر درکشون کنم موضوعاتی مانند تنهایی، جستجوی هویت و ارتباطات انسانی در داستان به خوبی به تصویر کشیده شده‌اند. این موضوعات که در قالب کتاب روانشناسی نبودن و کاملا داستانی بود بیشتر از بقیه کتاب‌ها جلب توجه کرد
کاترین لیسی با استفاده از زبان زیبا و توصیف‌های دقیق، احساسات عمیق را منتقل می‌کنه و همین باعث ارتباط بیشتر با شخصیت‌ها میشه
کتاب به ما یادآوری می‌کنه که در زندگی هیچ‌کس به تنهایی گم نمیشه و همواره راهی برای پیدا کردن خودمون و ارتباط با دیگران وجود داره
در نهایت پیشنهاد میکنم این کتاب بخونید
iran jalil
۱۴۰۴/۰۱/۰۲

سفری به اعماق تنهایی و خودشناسی در "هیچ کس گم نمی‌شود
کتاب صوتی "هیچ کس گم نمی‌شود" نوشته مایراه، اثری است که با لحنی آرام و در عین حال عمیق، مخاطب را به سفری درونی و پر از تأمل دعوت می‌کند. این کتاب، داستان زنی به نام رها را روایت می‌کند که پس از تجربه یک فقدان بزرگ، تصمیم می‌گیرد به تنهایی به دل طبیعت پناه ببرد. در این سفر، رها با چالش‌های درونی خود روبرو می‌شود و سعی می‌کند معنای جدیدی برای زندگی‌اش پیدا کند.
یکی از نقاط قوت این کتاب، فضاسازی بی نظیر آن است. مایراه با استفاده از توصیفات دقیق و شاعرانه، مخاطب را به دل طبیعت بکر و آرامش بخش می‌برد. صدای دلنشین راوی کتاب صوتی نیز به این فضاسازی کمک شایانی می‌کند و حس حضور در طبیعت را برای شنونده زنده می‌کند.
شخصیت پردازی رها نیز بسیار قابل توجه است. مایراه به خوبی توانسته است پیچیدگی‌های درونی این شخصیت را به تصویر بکشد. رها زنی است که با غم و اندوه دست و پنجه نرم می‌کند، اما در عین حال، قدرتی درونی برای غلبه بر مشکلات دارد. مخاطب در طول داستان، شاهد رشد و تحول این شخصیت است و با او همدردی می‌کند.
موضوع اصلی کتاب، تنهایی و خودشناسی است. مایراه به زیبایی توانسته است به این موضوعات بپردازد و مخاطب را به تفکر در مورد معنای زندگی و ارتباط انسان با طبیعت دعوت کند. این کتاب، تلنگری است برای کسانی که در زندگی خود احساس تنهایی و گمشدگی می‌کنند.
یکی از جنبه‌های قابل توجه کتاب، استفاده از نمادها و استعاره‌ها است. مایراه با استفاده از این عناصر، لایه‌های عمیق تری به داستان بخشیده است. برای مثال، طبیعت در این کتاب، نمادی از
امیر نریمانی
۱۴۰۴/۰۱/۰۲
این داستان نه فقط یک سفر فیزیکی، بلکه یه سفر درونی به سمت خودشناسی و پیدا کردن معنای زندگیه. نویسنده با قلم خیال‌انگیز و توصیف‌های دقیق، یه دنیای خاص برای شخصیت‌ها ساخته و تو رو به دنیای درونی اون‌ها می‌بره. این نکته برای کسانی که دنبال کتاب‌های عمیق و فلسفی هستن، جذاب میشه.
نکته مثبت اینه که کتاب موضوعاتی مثل هویت، تنهایی و سلامت روان رو مطرح می‌کنه که واقعا به تفکر وادار می‌کنه. می‌تونی خودت رو در موقعیت شخصیت‌ها بذاری و به مسائلی مثل مرگ و زندگی فکر کنی. اما از طرف دیگه، یکی از مشکلات این کتاب اینه که بعضی جاها خیلی کند پیش میره. نویسنده توصیف‌های طولانی و جزئیات زیادی داره که ممکنه برای بعضی‌ها خسته‌کننده باشه و ریتم داستان رو کند کنه.
در مورد پایان کتاب هم باید بگم که خیلی باز و مبهمه. شاید این برای خیلی از خواننده‌ها رضایت‌بخش نباشه چون توقع دارن یه جمع‌بندی روشن ببینن. به‌طور کلی، اگر دنبال یه داستان عمیق و متفاوت با تمرکز روی مسائل درونی شخصیت‌ها هستی، این کتاب می‌تونه برات جذاب باشه. اما اگه دنبال داستانی با ریتم سریع و پایان قطعی هستین، شاید این کتاب خیلی به دلت نخوره.
پری پیلگران
۱۴۰۳/۰۷/۱۰
تمام درگیری های ساده ی ذهنی که امکان ندارد هیچکدام از ما درگیرش نشده باشیم و مرگ کسی که دوستش داریم اینطور تار و پود زندگی را از هم یک به یک جدا میکند. به ظاهر افسردگی است، در باطن زیاد فهمیدن.. زیاد فهمیدن همیشه درد دارد و جدایی! و نقش مهم مادر، بعنوان یک منتقل کننده و القا کننده افکار, حالات، سرنوشت از پیش تعیین شده، بی کفایتی و کم توجهی اش. وراثت تنها از راه خونی منتقل نمیشود.بلاتکلیفی مادر و تاثیر مستقیم آن حتی در تصمیمات دختری پرانرژی و انگیزه که فرزنده خونی اش نیست و اینگونه او را به تباهی می کشاند. کتاب فوق العاده موضوع و انتخاب واژگان نویسنده و مترجم در اوج ترکیب ها و مجازهای شگفت انگیز و سوگل جان خلیق، که جان داده به این کتاب بخوانیمش، بشنویمش و پیشنهادش دهیم به دیگران هم
سعید
۱۴۰۴/۰۱/۰۲
کتاب «هیچ کس هرگز گم نمی‌شود» اثر کاترین لینچ، روایت‌های متنوعی از جست‌وجوی هویت، عشق و ارتباط میان انسان‌ها را در دل فضای شهری ارائه می‌دهد. این کتاب، شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشد که با تنهایی، اندوه و پیچیدگی‌های عاطفی دست و پنجه نرم می‌کنند.
نقدهای برجسته‌ای که به این اثر شده‌اند عبارتند از:
- **سبک نوشتاری: ** زبان نویسنده اغلب شاعرانه و ظریف است، اما گاهی به دلیل جزئیات فراوان، روایت ممکن است برای برخی مخاطبان کند پیش برود.
- **ساختار داستانی: ** داستان از منظر چند شخصیت روایت می‌شود که به عمق بخشیدن به دیدگاه‌های مختلف کمک می‌کند، اما ممکن است پیچیدگی روایت برای خوانندگانی که به سبک ساده‌تری عادت دارند، چالش‌برانگیز باشد.
- **مضمون: ** کتاب توانسته است احساسات انسانی و جستجوی معنای زندگی را به خوبی در دل روایت‌هایش بگنجاند، اما ممکن است برخی آن را بیش از حد غم‌انگیز بدانند.
مهیار(محسن) جهان رخشان
۱۴۰۴/۰۱/۱۱
کتاب **"هیچکس هرگز گم نمی‌شود"** اثر کاترین لیسی، یک رمان جذاب و عمیق است که به مسائلی چون هویت، ارتباطات انسانی و جستجوی معنا در زندگی می‌پردازد. لیسی با نثری زیبا و دلنشین، داستانی را روایت می‌کند که خواننده را به تفکر درباره پیچیدگی‌های روابط و تأثیرات تجربیات گذشته می‌کشاند.
نویسنده با خلق شخصیت‌های چندبعدی و واقع‌گرایانه، احساسات و چالش‌های آن‌ها را به‌خوبی به تصویر می‌کشد. این کتاب نه تنها داستانی سرگرم‌کننده است، بلکه به ما یادآوری می‌کند که هرگز تنها نیستیم و ارتباطات انسانی می‌توانند در سخت‌ترین لحظات به ما کمک کنند.
نکته قوت این اثر، توانایی لیسی در ایجاد فضایی صمیمی و تأثیرگذار است که خواننده را به دنیای شخصیت‌ها می‌برد. "هیچکس هرگز گم نمی‌شود" اثری الهام‌بخش است که برای هر کسی که به دنبال درک بهتر خود و دیگران است، خواندنی و ارزشمند خواهد بود.
S R
۱۴۰۴/۰۱/۰۳
الیریا وقتی به زندگی‌ای عادت میکند تصمیم میگیرد برود.
وقتی آدم‌ها سعی میکند به او نزدیک شوند تصمیم میگیرد برود.
وقتی از او سوال‌های اضافی بپرسند تصمیم میگیرد برود.
تا اینجا تکلیف مشخصه شخصیت اصلی داستان به شدت افسرده است و تنهایی را میپسندد، نزدیکی به انسان‌ها را تا جایی میخواهد که فاصله مد نظر او را رعایت کنند وگرنه رفتن را به ماندن ترجیح میدهد.
اما در پشت جلد کتاب نوشته هیچ کس هرگز گم نمیشود حال و هوای آثار موراکامی را دارد، موراکامی هم از حال و هوای درونی آدم‌ها مینویسد ولی شلخته نمینویسد پرت و پلا نمینویسد.
داستان پر از جملات و موقعیت‌هایی که ذره‌ای آن را درک نمیکردم چون کاترین لیسی اصرار دارد به زور داستانش را به یک اثر روانشناختی تبدیل کند، میخواستی باور کنی الیریا به خاطر یک سوگ این تنهایی را انتخاب کرده بعد نویسنده از این فرضیه عقب میکشید
عسل رستمی
۱۴۰۴/۰۱/۲۱
متاسفم که میشنوم این کتاب تونسته نامزد جایزه ادبی کتابخانه عمومی نیویورک رو برای نویسنده یه نو قلمش بگیره. بسیار خسته کننده بود به هیچوجه رضایت بخش نبود. کم و کاستی هایی داشت و همینطور سوالات پاسخ داده نشده ی زیادی. دلیل خودکشی خواهر الی چی بود؟ چرا همسر الی بابت نحوه ی مرگ مادرش رو راست نبود؟ چرا در نیوزلند دوست الی اونو از خونش بیرون کرد؟ آیا همسر الی با خواهر الی رابطه ای داشت؟ دلیل رفتارهای عجیب مادر الی دقیقا چی بود چرا نمیتونست مثل یک مادر رفتار درستی در پیش بگیره؟ در نهایت سرنوشت الی چیشد؟ بعد از متارکه ی همسرش و بیرون روندنش از خونه کجا موند؟ چرا ب مشکلات روانیش سر و سامون نداد و حتی اهمیتی به بیماری روانش نمیداد و به دنبال درمان نبود؟ خوندن این کتاب وقت تلف کردن بود که اگه صوتی نبود نمیتونستم به انتهای داستان برسم. ابدا پیشنهاد نمیکنم.
فائزه
۱۴۰۴/۰۱/۱۶
یه کتاب برای فکر کردن به چیزهایی ساده‌ به صورت پیچیده.
روند یکنواختش ممکنه باعث بشه حوصله خواننده سر بره؛ با این وجود تونست منو بدون هیچ زحمتی به پایان داستان ببره.
الیریا در این داستان تصمیم عجیبی میگیره و در ادامه تلاش میکنه تمام مفاهیم موجود در دنیای خودش رو بازتعریف کنه و از زاویه‌های مختلف به هر چیز ساده‌ای نگاه کنه.
برخی جملات داستان برای من تامل برانگیز بودن مثلِ: «عاشق کسی بودن یعنی بی‌گمان آن عشق را رفته رفته از دست بدهی.»
اجرای گوینده، حس آرامش‌بخشی میداد. به گوش دادن به این کتاب به عنوان یه تجربه‌ی تازه نگاه میکنم؛ اما برای اینکه به دیگران پیشنهادش بهم: فکر میکنم اگر دنبال یه کتاب واقعا تاثیر‌گذار، تامل‌برانگیز و عمیق هستی، سراغ این کتاب نرید. و اگه دنبال یه کتاب برای گذروندن وقتتون در جریان آروم کلمه‌هایید این کتاب رو بشنوید.
Bahar
۱۴۰۴/۰۱/۰۴
کاترین لِیسی می کوشد قهرمانش را در دل موقعیت هایی ابزورد قرار دهد؛ چیزی که به نظر او خاصیت جهان امروز و روابط پیچیده ی حاکم بر آن است. اغلب اتفاقات و گفت وگوها سرشار از نوعی معناباختگی و پوچی هستند که از عدم فهم درست و کامل انسان ها درباره ی یکدیگر نشأت می گیرند. هر یک از آدم های قصه در دنیای رؤیاهای خود چنان غرق اند که قادر به ایجاد تعاملی مؤثر با دیگران نیستند و اغلب به پرسش های آنان پاسخی معقول و منطقی نمی دهند. لِیسی می خواهد در این رمان مجموعه ای از شخصیت ها و روابط را بسازد که نماینده ی جهانی هستند که هیچ کدام از اجزایش با هم به درک متقابل نمی رسند و از برقراری رابطه ای معنادار، هرچند کوچک و کوتاه، عاجزند. جهانی که گم و پیدا شدن آدم ها در آن بی معنی به نظر می آید. آن ها هرکجا که باشند در عین آشنایی و نزدیکی، با هم بیگانه و از یکدیگر دورند
Fatima
۱۴۰۴/۰۱/۱۴
کتاب هیچ کس هرگز گم نمی‌شود اول از همه بگم که از گوینده و صداش خیلی خوشم آمد شمرده شمرده و آرام می‌خواند و بدون هیچ غلطی این یک نکته‌ی مثبت داستان درباره‌ی زنی بود که از خانه و موجودی که درونش او را اذیت می‌کرد دور شده و به شهری رفته که با خودش خلوت کند
خطر اسپویل: تا الان از کاترین لیسی کتابی نخوانده بودم و به نظرم پایانش نباید شوهرش اینقدر اذیتش میکرد و مادر هم نباید اینقدر سرد برخورد می‌کرد برای نوجوانان زیادی خوب نیست چون درباره‌ی ناهنجاری‌هایی که در یک خانواده اتفاق می‌افتد خیلی چیز‌ها گفته مثل خودکشی روبی یا فرار زنه بدون اینکه به کسی چیزی بگه البته که به نظرم کار زنه هم بد بود که بدون خبر دادن به شوهرش گذاشته رفته به نظرم پایانش هم کمی باز بود
در کل عاااااالی برای دور شدن از روزمرگی ممنون از کتابراه❤️
نيلوفر
۱۴۰۴/۰۱/۰۷
✅ نثر شاعرانه و تأثیرگذار: لیسی با جملاتی کوتاه، تصویری و چندلایه، فضایی رویایی و درعینحال اضطرابآلود خلق میکند.
✅ اکتشاف هویت و تنهایی: شخصیت اصلی در مسیری مبهم و سورئال حرکت میکند، گویی که در جستجوی چیزی است که خودش هم آن را بهدرستی نمیشناسد. این حس گمگشتگی، بازتابی از بحرانهای اگزیستانسیالیستی انسان معاصر است.
✅ ساختار غیرمعمول: روایت خطی ندارد و گاه مانند یک کابوس یا رویای تکهتکه پیش میرود، که این ویژگی به حس سردرگمی و جستجوی بیپایان داستان میافزاید.
❌ ابهام بیش از حد: اگرچه این ابهام ممکن است عمدی باشد، اما برخی خوانندگان را خسته یا دور میکند، چون گاهی احساس میشود داستان بیش از حد در پیچوتابهای ذهنی گم شده است.
❌ پایان باز و نامشخص: پایانبندی رمان ممکن است برای کسانی که دنبال پاسخ روشنی هستند، ناامیدکننده باشد.
پدرام هارون رشیدی
۱۴۰۴/۰۱/۰۲
✔ روایت درونی قوی: نویسنده با زبان شاعرانه و توصیفات احساسی، ذهن آشفته و درگیر شخصیت اصلی را به تصویر می‌کشد.
✔ پرداخت دقیق به تنهایی و اضطراب: اگر به داستان‌هایی علاقه دارید که بیشتر از ماجرا، بر درونیات شخصیت تمرکز دارند، این کتاب برایتان جذاب خواهد بود.
✔ سبک جریان سیال ذهن: ساختار روایت غیرخطی و پراکنده‌ بودن افکار شخصیت اصلی، حس واقعی‌تری از آشفتگی ذهنی او ایجاد می‌کند.
هیچکس هرگز گم نمی‌شود» کتابی برای کسانی است که به رمان‌های درون‌گرایانه و روان‌شناختی علاقه دارند و از کاوش در ذهن شخصیت‌های پیچیده لذت می‌برند. اگر از نویسندگانی مثل ویرجینیا وولف یا سیلویا پلات خوشتان می‌آید، احتمالاً این کتاب برایتان جذاب خواهد بود. اما اگر به دنبال یک داستان با روند سریع و اتفاقات پرهیجان هستید، شاید این کتاب مناسب شما نباشد.
میرا سلطانی
۱۴۰۴/۰۱/۱۵
واقعا بعضی وقتا دلت می‌خوات بدون توضیح به کسی بزاری بری جایی که هیچ کس تو رو نشناسه و بتونی خود واقعیت باشی و سفر کنی به جاهایی که دوست داری ولی وقتی پول نداشته باشی سخته تازه برای پول باید کار هم پیدا کنی که خب شخصیت داستان تونست از پسش بربیاد ولی فکر کنم برای شخصیت ما ایرانیا سخت باشه که تنها سفر کنیم ودر ازای پول تو خونه‌ی کسی کار خدماتی انجام بدیم چون ما ایرانیا هرچقدر درمانده باشیم دوست نداریم تنها باشیم البته اینم بنویسم دختران وزنانی روهم دیدم که تنها سفر میکنن وشجاعت و جرأت این کارو دارن که تعداد انگشت شماری هستن که بخاطر اوضاع بد روحی یا فرار از شلوغی یا کسی نیست
بخاطر روح آزاد و ماجراجویی که دارند هست وباید به خودشون افتخار کنن سبک زندگیشونو دوست دارم منم اگه اگه.... نداشتم حتما این کارو میکردم
سیمین بزرگی نامی
۱۴۰۴/۰۱/۰۷
نویسنده بصورت بسیار خوب و اصولی تاثیر تروماهای دوران کودکی و نوجوانی را در زندگی، در قالب داستانی روان و دلنشین بررسی کرده. صدای خانم خلیق فوق‌العاده زیبا و دلنشین بود و گوش دادن را دلپذیر میکرد. دختره خونه و زندگیشو رها کرده و آواره شده بود. احتمالا زندگی در آمریکا این مسیرهای عجیب رو پیش روی کسی میذاره. روال تعریف داستان خیلی خوب و عالی بودو البته شخصیت پیچیده‌ای در داستان نبود و خواندنش رو دوست داشتم. ترجمه بسیار عالی و روان بود و نامأنوس نبود. جای تاسف است که تروماهای دوران کودکی و نوجوانی می‌تونه اینقدر در آینده یک نفر تاثیر بگذارد. چطور دختره تونست زندگی خودشو نابود کنه چقدر عالی نویسنده تونسته بود اینقدر عالی همه اندیشه‌های دختر رو با قلم روان بنویسه. احسنت به قلمش
علی لطفی
۱۴۰۳/۱۰/۱۵
چه جالب این کتاب دقیقاکارالان منه که سه ساله به دل طبیعت اومدم و واقعاهم ازطبیعت لذت میبرم. تنهایی وکثرت هردو یکیست اگرکامل به خودشناسی رسیده باشی من سابق دوستان متعددی داشتم ولی الان شایدتنهاباشم. ازبقیه نمیگریزم ولی به کسی هم بدی نمیکنم تاوقتی که دوستی واقعی راپیداکنم. واقعیت این است که ماباتمام کائنات یکی هستیم فقط اگرکمی ازبالای زمین نگاه کنیم خوب این رو درک میکنیم که همه چیزچقدرساده است وفقط خودماتو این دنیای سرکاری چسبیدیم به مال دنیا من وقتی رهاش کردم (مثل داستان قدیمی حسن کچل وغوله خودپول داره دنبال من میادفقط کافیه درک کنی شانس برعکس انرژی مضاعف عمل میکنه)
محمد مجتبی علی دادیان
۱۴۰۴/۰۱/۱۴
الیریا بدون اینکه به خانواده‌اش بگوید، یک پرواز یک طرفه به نیوزلند می‌گیرد و ناگهان زندگی پایدار اما ناکام خود را در منهتن ترک می‌کند. در حالی که شوهرش تلاش می‌کند تا بفهمد چه اتفاقی برای او افتاده است، الیریا به سوی ناشناخته‌ها می‌رود. برخوردهای مخاطره آمیز و اغلب سورئال او با مردم و حیات وحش نیوزلند، الیریا را به عمق ذهن در حال زوال او سوق می‌دهد. خشم فزاینده‌اش که با مرگ خواهرش تسخیر شده و تحت تأثیر خشونت درونی قرار گرفته، چنان ماهرانه پنهان می‌ماند که کسانی که او را ملاقات می‌کنند هیچ احساس ناخوشایندی نمی‌کنند. این اختلاف بین واقعیت درونی و بیرونی او را به وسواس دیگری سوق می‌دهد: اگر واقعی‌ترین خود او برای دیگران نامرئی و ناشناخته باشد، آیا او حتی زنده است
مجتبی یگانه
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
الیریا بدون اینکه به خانواده‌اش بگوید، یک پرواز یک طرفه به نیوزلند می‌گیرد و ناگهان زندگی پایدار اما ناکام خود را در منهتن ترک می‌کند. در حالی که شوهرش تلاش می‌کند تا بفهمد چه اتفاقی برای او افتاده است، الیریا به سوی ناشناخته‌ها می‌رود. برخوردهای مخاطره آمیز و اغلب سورئال او با مردم و حیات وحش نیوزلند، الیریا را به عمق ذهن در حال زوال او سوق می‌دهد. خشم فزاینده‌اش که با مرگ خواهرش تسخیر شده و تحت تأثیر خشونت درونی قرار گرفته، چنان ماهرانه پنهان می‌ماند که کسانی که او را ملاقات می‌کنند هیچ احساس ناخوشایندی نمی‌کنند. این اختلاف بین واقعیت درونی و بیرونی او را به وسواس دیگری سوق می‌دهد: اگر واقعی‌ترین خود او برای دیگران نامرئی و ناشناخته باشد، آیا او حتی زنده است؟
هادی نیازی
۱۴۰۴/۰۱/۰۹
سفر از قاره‌ای به قاره‌ی دیگر به خودی خود می‌تواند حواشی و دردسرهای بسیاری به همراه داشته باشد، اما روحیات خاص الیریا این مسأله را صدچندان پیچیده‌تر می‌سازد. در طی راهی دراز تا رسیدن به مزرعه‌ای که قرار است در آن سکنی گزیند، به او توصیه می‌شود از ایستادن در محل‌های خطرناک و ارتباط با آدم‌های مشکوک، از جمله مردانی که مترصد سوار کردن غریبه‌هایی همچون الیریا هستند، پرهیز کند. اما او بی‌اعتنا به هشدارهای دیگران راه خود را می‌رود و می‌کوشد با آزمون و خطا به نتیجه برسد. چنین ماجراجویی‌هایی است که بر شدت هول و هیجان وقایع داستان می‌افزاید و در عین انرژی بخشیدن به مخاطب برای دنبال کردن قصه، او را مقهورِ راه پرپیچ و خمی می‌کند که الیریا با جسارت و عصیان‌گری‌اش آن را رقم زده است.
حسین ریاحی
۱۴۰۴/۰۱/۰۶
الیریا بدون اینکه به خانواده‌اش بگوید، یک پرواز یک طرفه به نیوزلند می‌گیرد و ناگهان زندگی پایدار اما ناکام خود را در منهتن ترک می‌کند. در حالی که شوهرش تلاش می‌کند تا بفهمد چه اتفاقی برای او افتاده است، الیریا به سوی ناشناخته‌ها می‌رود. برخوردهای مخاطره آمیز و اغلب سورئال او با مردم و حیات وحش نیوزلند، الیریا را به عمق ذهن در حال زوال او سوق می‌دهد. خشم فزاینده‌اش که با مرگ خواهرش تسخیر شده و تحت تأثیر خشونت درونی قرار گرفته، چنان ماهرانه پنهان می‌ماند که کسانی که او را ملاقات می‌کنند هیچ احساس ناخوشایندی نمی‌کنند. این اختلاف بین واقعیت درونی و بیرونی او را به وسواس دیگری سوق می‌دهد: اگر واقعی‌ترین خود او برای دیگران نامرئی و ناشناخته باشد، آیا او حتی زنده است؟
Behrouz Por
۱۴۰۴/۰۱/۱۳
با سلام و احترام
بنده این کتاب به همه توصیه می‌کنم بخصوص کسانی که حال دلشون خوب نیست، لطفا یک قلم و کاغذ کتارتون باشد و موارد باارزش یادداشت بفرمایید.
علاوه بر آن کسانی که در رابطه هاشون چه زناشویی، چه خانوادگی و حتی دوستان خود رنج می‌برند می‌توانند از این کتاب بهره ببرند.
از لقمان حکیم پرسیدند یکنفرو معرفی کنید که همه علم‌ها رو بدوند فرمودند همه مردم، دسترسی به همه مردم حقیقتا سخته اما میشه بجای مردم از کتاب استفاده کرد همین کار براتون انجام میده، و بنده کتابراه به شما توصیه می‌کنم، حقیقتا آنقدر کتاب رایگان در اختیارتان می‌گذارد که بایستی ۱۰ سال بگذارید تا کتاب‌های این مجموعه (فقط رایگان) مطالعه کنید حالا بماند مابقیه کتاب‌ها، با تشکر
1 2 3 4 5 6 >>