نقد، بررسی و نظرات کتاب پدران و پسران - ایوان تورگنیف
4.4
318 رای
مرتبسازی: پیشفرض
📚samira(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۴/۰۲/۳۱
00
داستان پدران و پسران در مورد دو نسل قدیم و جدید است که در آن حرفهای فلسفی زیاد گفته میشود بازاروف دوست آرکادی که خود را نهیلیستی میگفت یعنی بر هیچ اصلی پایبند نیستند و اعتقاد ندارند در این میان حرفهای زیادی میگفت البته من با دولت روسیه آشنایی زیادی ندارم و از آن جا که بازاروف به حکومت اعتقاد نداشت بیشتر به علم توجه میکرد پدر و عموی آرکادی که بر اعتقاد قدیم خود پایبند بودند صحبتهای بازاروف بسیار تعجب میکردند آرکادی از دوست خود حمایت میکردو با او هم فکر بود البته افکار بازارروف عاقبت خوشی نداشت و انتهای داستان او بر اثر یک بیماری درگذشت در واقع او روحی سرکش و یکه تاز داشت که عقاید بزرگترهایش را به تمسخر میگرفت. در واقع نویسنده طرف هیچ یک از آن دورا نمیگرفت و بحثهای آنها را به صورت تخصصی بیان میکرد. داستان بسیار زیبایی بود اما کاش بازارف به حرف پدر و مادرش گوش میداد و مسیحی میشد زیرا او انگار دین نداشت. بازارف زیاد به حرف پدر و مادرش توجه نمیکرد اما آرکاردی به پدرش و عمویش توجه میکرد و عاقبت با یک دختر ازدواج کرد.
داستانی است درباره تضادهای نسل ها و تفاوت های فکری و فرهنگی بین پدران و پسران در روسیه قرن نوزدهم. داستان به طور کلی بر روابط بین شخصیت های مختلف تمرکز دارد و نشان می دهد که چگونه دیدگاه ها، ارزش ها و باورهای نسل جدید با نسل قبلی متفاوت است. پسر جوانی به نام یوری، با دیدگاه های آزادی خواهانه و نوآورانه، نماد نسل جدید است که خواهان تغییرات اجتماعی و سیاسی است. در مقابل، پدرش که نماینده نسل قدیم تر و محافظه کارتر است، معتقد به حفظ سنت ها و ارزش های قدیمی است. این تضادها در قالب گفتگوها، مناظره ها و رویدادهای مختلف نشان داده می شود. کتاب در عین حال به موضوعاتی مانند آزادی فردی، مبارزه با سنت های منفی، اهمیت تغییرات اجتماعی و چالش های روابط خانوادگی می پردازد. در نهایت، اثر تورگنیف نشان می دهد که تفاوت های نسلی ممکن است باعث کشمکش شود اما فهم متقابل و احترام می تواند راه حل باشد.
میخوام در مورد مقدمه کتاب نظر بدم قبل ازینکه متن نویسنده رو بخونم به لطف مترجم آقای ایوان سرگیویچ تورگینف تبدیل به اسطورهای یکتا و بی مانند شد به قدری با ظرافت و دقیق و نکته بین لایه لایه روح و جسم نویسنده در عین حال جلا دادن کندوکاو میشه طوریکه واقعاً خواننده این حس بهش دست میده که مترجم از کودکی در تک تک لحظههای زندگی نویسنده حضور داشته همه چیز پر رنگ تر و زیبا تر شده طوریکه قریه سپاسکوی کودکی ایوان با با مسکو برابری میکنه و اونم فقط بخاطر ایوان سرگیوویچ تورگینف.
و چه ایوان تورگنیفهای جذاب تر و باشکوه تری از بغلمون رد شدن و منتظر چنین مقدمهای بودن تا جهان جدید و برای امروز به جهان اهدا کنن.
به امید اینکه شعار دادنها به حقیقت تبدیل بشه و نویسندگان اصیل و بی مانند و ریشه داره ایران خودمون واقعی و دست یافتنی بشن و فرهنگشون و به تمام مردم تزریق کنند.
و چه ایوان تورگنیفهای جذاب تر و باشکوه تری از بغلمون رد شدن و منتظر چنین مقدمهای بودن تا جهان جدید و برای امروز به جهان اهدا کنن.
به امید اینکه شعار دادنها به حقیقت تبدیل بشه و نویسندگان اصیل و بی مانند و ریشه داره ایران خودمون واقعی و دست یافتنی بشن و فرهنگشون و به تمام مردم تزریق کنند.
در این داستان تقابل میان سنتهای نسل پدران و افکار نیهیلیستی نسل جوان (پسران) نشان داده میشود. تورگنیف ابتدا با لحنی تقریبا بی طرفانه هر دو طرف را در داستان نقد و تایید میکند اما کمکم به سوگیری در مخالفت با افکار نیهیلیستی دچار میشود. در این داستان به نظر میرسد سرنوشت شخصیتها سرنوشتی است که افکار آنها قرار است در واقعیت با آن مواجه شود. بازارف که نماد گرایشات نیهیلیسم است اوج میگیرد، خودنمایی میکند و بعد با مرگی دردناک از میان میرود. تعصب سنتی هم منزوی و از دور خارج میشود و تنها کسانی که به اعتدال نسبی از نظر نویسنده رسیدهاند که آرکادی و گیرسانف پدر نماد آنها هستند باقی میمانند و سرنوشت آنها ادامه حیات در روسیه دوره تورگنیف است.
پراکنده و گذرا و بدون توجه به مرجع و مبدا، ترجمه ی خانم آهی را برابر با متن حاضر قرار دادم. در شروع ها، به ویژه در فصل یک کتاب، خانم طاهری مترجم متن حاضر با چیره دستی و سلیقه و با توجه به مفاهیم برخاسته از رویداد ها و گفتگو ها، معادل هایی رسا برگزیده اند و متنی به مراتب خواندنی تر از ترجمه ی خانم آهی ارائه داده اند؛ اما افسوس این ظرافت ها، دوام و یکدستی ندارند و اگر دامنه ی قیاس افزایش یابد و بررسی ، پاراگراف به پاراگراف یا صفحه به صفحه صورت پذیرد، نایکدستی و گرفتگی کلمات نامانوس [همراه با مکث] در ترجمه ی خانم طاهری آشکار می شود. روانی و در گرو داستان ماندن در ترجمه خانم آهی بیشتر به چشم می خوردنقدی عالی در ارتباط با نسل جدید. درود بر همه
همونطور که از اسم کتاب مشخصه تمرکز کتاب تا حد زیادی روی شکاف نسلهاست، در همین اثنا وضعیت قرن نوزدهم روسیه از نگاه تورگنیف رو شرح میده. با اینکه تورگنیف به امور و تفکرات زمانه خودش میپردازه ولی این نکته هم جلب توجه میکنه که اختلافات بین نسلها مسئلهای فرای زمان بوده و حتی بیشباهت به دوران حاضر نیست. دنبال کردن سیر زندگی و احوالات شخصیتهای کتاب (به خصوص جوانها) بسیار جذاب بود، از همه بیشتر بازاروف جوان، با وجودی که گویا اعتقادات جوان نیهیلیست در نهایت به او خیانت کردند. از مطالعهی این کتاب لذت بردم و قطعاً به دوستداران ادبیات روسیه پیشنهاد میکنم.
اصلا جالب نبود. تصور میکنم این رومان فقط برای خود روسها مناسب باشد که اوضاع اجتماعی و سیاسی کشور خود را درک میکنند. این رومان برای این نسل، بسیار طولانی و خسته کننده است و شدیدا نیازمند تلخیص. موضوع کتاب جالب است اما شخصیت پردازی کارکترها گنگ است. نویسنده کاملا سرراست عنوان میکند که بازاروف عاشق آنا است اما بعد به فنیچکا محبت میکند. بعد از او هم دوری میکند. کارهای او دلیل موجهی ندارند و خواننده را گیج میکند. آنا هم مانند او عشق خود را انکار میکند. آرکادی و عمویش نیز! همه در این داستان احساسات خود را سرکوب میکنند که دلیل منطقی هم ندارد.
تصور کنید وارد دنیای روسیه قرن نوزدهم میشوید، جایی که شکافهای نسلی، تحولات اجتماعی و بحرانهای فلسفی در حال شکلگیری هستند. رمان پدران و پسران، نوشتهی ایوان تورگنیف، شما را به دل این کشمکشها میبرد، جایی که نسل قدیم و جدید با ایدهها و باورهای متفاوت روبهرو هستند.
این کتاب فقط یک داستان نیست، بلکه یک تحلیل عمیق از دنیای در حال تغییر است. شما با شخصیتهایی روبهرو خواهید شد که هر کدام نمایندهی ایدهها و دیدگاههای خاص خود هستند
این کتاب فقط یک داستان نیست، بلکه یک تحلیل عمیق از دنیای در حال تغییر است. شما با شخصیتهایی روبهرو خواهید شد که هر کدام نمایندهی ایدهها و دیدگاههای خاص خود هستند
آثار تورگنیف و در کل آثار نویسندگان کلاسیک روسیه سبک و سیاق خاصی داره که ممکن است به مزاق خیلیا خوش نیاد. دنیای رمانهای غربی بسیار نزدیک تر از دنیای رمانهای روسیه برای خواننده ایرانی است. هرکسی نمیتونه با طرز رفتار و فکر اشخاص داخل نولهای روسی همزاد پنداری (که علت اصلی لذت بردن از یک رمان همان همزاد پنداریست) بکند. در کل در رمانهای روسی گفتگوهای طولانی و بی هوده همراه با توصیف رفتارهای غیر مانوس برای خواننده ایرانی جالب و خوشایند نیست.
اگه دوست داری یه رمان عمیق بخونی که دربارهی درگیری نسل قدیم و جدید باشه، پدران و پسران گزینهی خوبیه. شخصیت اصلیش، «بازاروف»، یه نیهیلیسته که به هیچی جز علم اعتقاد نداره، ولی کمکم میبینی که زندگی اونقدرها هم ساده نیست. کتاب یه کم کند پیش میره و پر از بحثهای فلسفیه، ولی اگه از داستانای فکری و جدی خوشت میاد، احتمالا جذبش میشی. اگه دنبال یه داستان پرهیجان و پراتفاقی، شاید این یکی برات زیادی سنگین باشه😬
داستان درباره دو شخصیت اصلی، بازاروف، یک نیهیلیست جوان و انقلابی، و دوستش آرکادی است که به خانه خود بازمیگردند و با خانوادههای سنتیشان (پدران و مادرانشان) روبهرو میشوند. بازاروف به عنوان نماینده نسل جدید، ارزشهای سنتی را رد میکند و به ایدههای مدرن و فاقد هرگونه اعتقاد راسخ پایبند است. او در مقابل پدرانشان که نماینده نسل قدیم، ارزشهای خانوادگی و ایمان به سنت هستند، قرار میگیرد.
این کتاب یکی از آثار مهم قرن ۱۹ روسیه محسوب میشه و پر از دیالوگها و تضادهای فکریه، و به خوبی شکاف بین نسلها رو با تقابل باورها و ارزشهای قدیم و جدید بیان میکنه. تورگنیف در این کتاب سعی داره تا بدون اینکه قضاوت بکنه، تصویری از یک دوره پرچالش روسیه رو نشون بده و تا حد زیادی در این کار موفق هم هست. با اینکه کتاب ریتم مورد انتظار من را نداشت اما در مجموع کتابیه که ارزش مطالعه داره.
این رمان به تضاد نسلها میپردازد و نقش پدران و پسران را در تاریخ اجتماعی روسیه بررسی میکند. شخصیت اصلی، باکونین، نمایندهی نسل جوانی است که به دنبال تغییرات اجتماعی و سیاسی است. تورگنیف با نثر زیبا و توصیفهای دقیق، احساسات و افکار شخصیتها را به خوبی به تصویر میکشد. این کتاب نه تنها داستانی جذاب دارد، بلکه به خواننده این امکان را میدهد که به تفکر دربارهی ارزشها و باورهای خود بپردازد.
این رمان به تضاد نسلها میپردازد و نقش پدران و پسران را در تاریخ اجتماعی روسیه بررسی میکند. شخصیت اصلی، باکونین، نمایندهی نسل جوانی است که به دنبال تغییرات اجتماعی و سیاسی است. تورگنیف با نثر زیبا و توصیفهای دقیق، احساسات و افکار شخصیتها را به خوبی به تصویر میکشد. این کتاب نه تنها داستانی جذاب دارد، بلکه به خواننده این امکان را میدهد که به تفکر دربارهی ارزشها و باورهای خود بپردازد.
پدران و پسران یه رمان جذاب از ایوان تورگنیف دربارهی اختلاف نسلهاست. قهرمان داستان، بازاروف، یه جوون سرکش و نیهیلیسته که به عقاید قدیمی پدرش و نسل قبل اهمیتی نمیده. تورگنیف بدون طرفداری، این کشمکش بین سنت و مدرنیته رو نشون میده و میگه هر دو طرف نقاط قوت و ضعف خودشونو دارن. کتاب یه جورایی هنوزم برای دنیای امروز قابل درکه، چون این بحثا همیشه بین نسلها بوده و هست!
پدران و پسران یه رمان عمیق دربارهی تضاد نسلهاست. تورگنیف بهخوبی تقابل بین سنت و مدرنیته رو نشون میده، مخصوصا از طریق شخصیت بازاروف که با نیهیلیسمش بقیه رو به چالش میکشه. نقطه قوت کتاب، دیالوگهای قوی و پرداخت شخصیتهاست، ولی گاهی ریتم داستان کند میشه و بازاروف بیش از حد افراطی به تصویر کشیده شده. در کل، کتاب ارزش خوندن داره، اما ممکنه برای بعضیها کمی سنگین باشه.
پدران و پسران داستانی دربارهی تقابل نسلها و تغییرات فکری است. بازاروف، شخصیت اصلی، جوانی سرکش است که به هیچچیز پایبند نیست، در حالی که نسل قبل هنوز به ارزشهای سنتی خود وفادار مانده است. تورگنیف این تضاد را با دقت و ظرافت به تصویر میکشد و روابط انسانی را در بستر تغییرات اجتماعی بررسی میکند و تصویری واقعی از گذر زمان و تأثیر آن بر زندگی شخصیتهایش ارائه میدهد.
**نتیجهی نهایی**
«پدران و پسران» با مرگ بازاروف و بازگشت آرکادی به آغوش خانواده، نشان میدهد که انسانیت و عواطف، حتی در برابر جذابیت ایدئولوژیهای انقلابی، پایدارتر و ضروریترند. تورگنیف خواننده را به میانهروی و احترام به پیوندهای انسانی فرامیخواند، و یادآور میشود که پیشرفت واقعی نه در نفی گذشته، بلکه در ترکیب خرد کهن با جسارت نوست
«پدران و پسران» با مرگ بازاروف و بازگشت آرکادی به آغوش خانواده، نشان میدهد که انسانیت و عواطف، حتی در برابر جذابیت ایدئولوژیهای انقلابی، پایدارتر و ضروریترند. تورگنیف خواننده را به میانهروی و احترام به پیوندهای انسانی فرامیخواند، و یادآور میشود که پیشرفت واقعی نه در نفی گذشته، بلکه در ترکیب خرد کهن با جسارت نوست
خیلی خوب بود. شرح و حال زندگی چند خانواده زمیندار بزرک و کوچک که به واسطه ارث آبا و اجدای مالک شدهاند میپردازد. و چگونگی عاشق شدن و ازدواج بچه هایشان و ایمان سنتی به کلیسا و کشیش و خرافه پرستی نسل اول و قد اعلم کردن فرزندان بعضی از خرده مالکان در مقابل دین و سنت پدران و مادران خود و رفتار یکی از همین افراد با خانوادۀ خود. ممنون خوب بود.
کتاب پدران و پسران کتابی که در آن تفاوتها تضادها و تقابلهای دو نسل با یکدیگر در قالب یک داستان زیبا همراه با توصیفات دقیق و جزئیات بسیار که به خواننده امکان تصویر سازی و همزاد پنداری با شخصیتهای داستان را میدهد نوشته شده است. این کتاب اولین کتابی بود که از آثار تورگنیف خوندم و من رو به خوندن دیگر آثار تورگنیف علاقه مند کرد.
در این رمان تورگنیف با خلق شخصیتهای چندلایه، توانسته است تصویری جامع از جامعهٔ آن زمان و چالشهای فکری و فرهنگی آن ارائه دهد. او همچنین تضادهای میان پدران (نمایندهٔ نسل قدیم) و پسران (نمایندهٔ نسل جدید) را بهطور هنرمندانهای به تصویر میکشد. این علاوه بر پیامهای فلسفی و اجتماعی، سرشار از احساسات انسانی است.
"پدران و پسران" نوشتهی ایوان تورگنیف، داستان کشمکشهای نسلی بین پدران و پسران را بررسی میکند. در این کتاب، بازاروف، نمایندهی نسل جوان و لیبرال، با باورهای قدیمی پدرانش بهویژه در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی مقابله میکند. این اثر بهطور عمیق به تفاوتها و تضادهای نسلی و تغییرات اجتماعی پرداخته است.
کتاب شرح حال تقابل و تضاد بین افکار و عقاید میان دو نسل است. پدران نمایندهی افراد سنتی و پایبند به اصولی سفت و سخت هستند که به هیچ عنوان حاضر به تغییر نیستند. پسران نماد افرادی هستند که به شدت طرفدار تغییرات و دگرگونیهای اساسی در جامعه و همین طور مکتب پوچگرایی که در اواسط قرن نوزدهم مطرح شد هستند.
کتاب شرححال تقابل و تضاد بین افکار و عقاید میان دو نسل است. پدران نمایندهی افراد سنتی و پایبند به اصولی سفت و سخت هستند که بههیچ عنوان حاضر به تغییر نیستند. پسران نماد افرادی هستند که به شدت طرفدار تغییرات و دگرگونیهای اساسی در جامعه و همینطور مکتب پوچگرایی که در اواسط قرن نوزدهم مطرح شد، هستند.
رمان عمیقی بود، تضاد نسلها و درگیری بین سنت و مدرنیته رو خیلی قوی نشون داده. شخصیتبافی عالی بود، مخصوصاً بازاروف که تفکراتش آدمو به فکر فرو میبره. ترجمه هم خوب بود، ولی بعضی جاها لحنش یه کم قدیمی و سنگین حس میشد. با این حال، متن وفادار به فضای کتاب بود و حس داستان رو حفظ کرده بود.