نقد، بررسی و نظرات کتاب بگذار این راز خاموش بماند - جین آن کرنز
4.3
473 رای
مرتبسازی: پیشفرض
parisa karimi
۱۴۰۳/۰۱/۲۳
40
با عرض سلام خدمت دوستان عزیز کتابراه من این کتاب را مطالعه کردم. کتاب بسیار جالب و جذابی هم بود. داستان یک فرقه شیطان پرستی که رئیس فرقه با کشتن شوهر زن ها، بچه هایشان را به اسارت گرفته و از مادرانشان برای پیش برد اهدافش استفاده می کرد و.... واقعا جالب بود بر ملا شدن رازهای این فرقه جنایاتی که مرتکب شده بودند. پولی که سال ها در یک حساب رمز دار مخفی شده بود. بچه های باقی مانده از آتش سوزی های عمدی فرقه. در ذهن لحظه به لحظه داستان تداعی می شود. ولی چند نکته ابهامی باقی مانده برای همین یک ستاره به کتاب کم دادم. یکی اینکه تکلیف پول های مخفی رمزدار معلوم نشد به سر پول ها چی میاد بچه ها که الان آدم بزرگ هایی شدند به پول ها می رسند یا نه؟ و نکته مهم تر رئیس فرقه که زنده است نمرده هنوز به کارهای خلاف و وحشتناک خود ادامه می دهد و از این کار ثروتی هنگفت دارد پس او چه می شود؟ پس بچه ها کی انتقام خود را از رهبر فرقه می گیرند و انتقام مادرهایشان را که در آتش سوزی عمدی رهبر فرقه کشته شدند. از نویسنده گله دارم. آیا کتاب جلد دوم دارد؟
سلام. کتاب موضوعی دنبال میکنه که احساس میکنم سر و انتهایش نا پیداست و هر چقدر خواستم با آن انس بگیرم و موضوع آن را کشف کنم نشد که انگار نویسنده این را نمیخواست. در کتاب از اسامی زیادی نام برده میشود که به طور مرتب مجبور میشدم برگردم عقب ببینم همچین اسمی تا خالا ذکر شده. و یک موضوع دیگه ص ۳۰۰کتاب وجود نداشت و چرا همچین اتفاقی افتاد؟
در مورد آخر داستان که زین برگشت خوب برادر جین کی بود و قرارع چه اتفاقی بیفته و آیا این کتاب جلددومی هم دارد؟
در مورد کابوسهای ویرجینیا ب نظرم اگر نویسنده روی این تمرکز میکرد که با هر کابوس گذشته یادآوری میشد بهتر بود که در ذهن خواننده تصویر از فرقهی زین تداعی بشود چیز زیادی از فرقه زین نفهمیدم جز اینکه امضای اون آتیشه خب شاید بهتر بود بیشتر به شخصیت و ویژگیهای اون پرداخته میشد و اون واقعا چه کسی بود؟
و مرگ هانا بروستر نمیفهمم که چرا باید خودکشی کنه تا خودش از مرگ و کابوس نجات بده وقتی تو قرارع بمیری خب چرا خودکشی شاید نمردی و با ترس هایت روبه رو شدی! و کتاب سعی داشت که موضوع را جنایی که بنظرم اصلا قوی نبود!
ممنون از کتابراه عزیز
در مورد آخر داستان که زین برگشت خوب برادر جین کی بود و قرارع چه اتفاقی بیفته و آیا این کتاب جلددومی هم دارد؟
در مورد کابوسهای ویرجینیا ب نظرم اگر نویسنده روی این تمرکز میکرد که با هر کابوس گذشته یادآوری میشد بهتر بود که در ذهن خواننده تصویر از فرقهی زین تداعی بشود چیز زیادی از فرقه زین نفهمیدم جز اینکه امضای اون آتیشه خب شاید بهتر بود بیشتر به شخصیت و ویژگیهای اون پرداخته میشد و اون واقعا چه کسی بود؟
و مرگ هانا بروستر نمیفهمم که چرا باید خودکشی کنه تا خودش از مرگ و کابوس نجات بده وقتی تو قرارع بمیری خب چرا خودکشی شاید نمردی و با ترس هایت روبه رو شدی! و کتاب سعی داشت که موضوع را جنایی که بنظرم اصلا قوی نبود!
ممنون از کتابراه عزیز
درود به مدیران و تلاش گران کتابراه و خوانندگان عزیز.
کتاب براحتی ۲ روز آخر هفتهی شما رو پر میکنه و کشش خوانش تا آخر رو داره. بیشتر مناسب تین ایج هاست. داستان خیلی قوی نیست ولی بهرحال تونستم تا آخر ادامهاش بدم. نمیدونم ترجمهاش چقدر زمان برده ولی شاید اگر وقت و زحمتمون رو اختصاص به کتابهای قویتر بدیم ارزشمندتر باشه. یه جورایی مثل سریالهای جم تی وی، پایان باز و ناتمام، شخصیتهای متعددبا ورود ناگهانی و تعریف نشده، نامیرایی مردگان، مکالمات طولانی خصوصا وقتی که کیت به قاتل بودن خودش اعتراف میکنه بدون اینکه کسی ازش بخواد (نه پلیسی هست و نه دستگیری...) در کل یه کتاب سرگرمیه. جملههایی قابل توجه از کتاب:
در نهایت هر مردی چه یه الگو داشته باشه چه نه، خودش باید تصمیم بگیره چطور مردی بشه وقتی نیاز به کمک دارید تنها به افرادی روی بیارید که بهشون اعتماد دارین یعنی خانوادهتان درسته که خوشبختی ارزشمنده ولی شادی موندگارتره.
.....
کتاب براحتی ۲ روز آخر هفتهی شما رو پر میکنه و کشش خوانش تا آخر رو داره. بیشتر مناسب تین ایج هاست. داستان خیلی قوی نیست ولی بهرحال تونستم تا آخر ادامهاش بدم. نمیدونم ترجمهاش چقدر زمان برده ولی شاید اگر وقت و زحمتمون رو اختصاص به کتابهای قویتر بدیم ارزشمندتر باشه. یه جورایی مثل سریالهای جم تی وی، پایان باز و ناتمام، شخصیتهای متعددبا ورود ناگهانی و تعریف نشده، نامیرایی مردگان، مکالمات طولانی خصوصا وقتی که کیت به قاتل بودن خودش اعتراف میکنه بدون اینکه کسی ازش بخواد (نه پلیسی هست و نه دستگیری...) در کل یه کتاب سرگرمیه. جملههایی قابل توجه از کتاب:
در نهایت هر مردی چه یه الگو داشته باشه چه نه، خودش باید تصمیم بگیره چطور مردی بشه وقتی نیاز به کمک دارید تنها به افرادی روی بیارید که بهشون اعتماد دارین یعنی خانوادهتان درسته که خوشبختی ارزشمنده ولی شادی موندگارتره.
.....
از نظر بار علمی به نظرم خوب بود، همونطور توی یه قسمت مترجم محترم فرمودن روانشناسی اجتماعی توی رمان هست و دیدگاه خوبی نسبت به اضطراب و اختلال پس از سانحه و مسائل روانشناسی دیگه به خواننده میده، پرداختن به جزئیاتش نپسندیدم مکالمات حوصلهم سر میبرد هم یکم طولانی بودن و هم به نظر بی مورد، متاسفانه پایان باز داشت و بنده از پایان باز داستان احساس خوبی نمیگیرم. و در ادامه اینکه ترجمهش به نظرم خوب بود. اما خود داستان بیش از اندازه کش اومده بود، شاید از این جهت کش اومده که بتونه احساسات افراد دقیقتر بیان کنه، همون بعد توضیحات روانشناختی مطلب، اما خوندنش خارج از حوصله اینجانب بود، تا اواسطش خوندم و بعد زدم جلوتر و جلوتر و رسیدم به پایان و انگار یه داستان بی هدف نوشته شده بود انگار داستان هیچ هدفی دنبال نمیکرده قرار نبوده به هیچ جایی به هیچ نقطهای برسه، البته از یک نظر و از نظر دیگه نگاه کنیم بله پایان جالبی داشت.
کتاب در مورد یک دختر صاحب گالری نقاشی است که در کودکی حادثه دردناکی را تجربه کرده و حالا یکی از دوستان مادر او از طریق نقاشی به او هشدار داده و بعد خودکشی کرده است. این دختر به دنبال رازگشایی دلیل مرگ زن با یک کارگاه خصوصی همراه میشود و در طی داستان در نهایت به راز نقاشی و دلیل مرگ زن و سایر قتلهای بعدی پی میبرند. در کل اگر به دنبال یک رمان جنایی و مهیج هستید این کتاب رو توصیه نمیکنم چون از ابتدا هدف از قتلها و قاتلین مشخص هستند. نویسنده به خوبی ارتباط بین حوادث و افراد، تغییر حالات روحی و تفکرات افراد به خوبی توصیف کرده است. خصوصا نحوه کنار آمدن با ترومای دوره کودکی و شکل گیری علاقه بین دو قهرمان داستان هم خوب توصیف شده است. ولی تا حدوی داستان خسته کننده و طولانی میباشد و همه حوادث یک خط سیر مشابه دارن، قتل؛ رسیدن کاراگاه و دختر به صحنه جرم، آتش سوزی و در نهایت فرار موفق آنها. اینکه چطور یک دختر گالری دار و یک کاراگاه بی تجربه به راحتی نقشههای دو آدم حرفهای را حدس زده و خنثی میکنند غیر عادی است و بهتر بود کمی روند داستان پر چالش تر میبود. همچنین اینکه از کجا فهمیدن اسلحهای که با آن شلیک شده متعلق به چه کسی بوده هم منطقی نیست.
کتابی معمایی و دارای گره افکنی خوبی در داستانش است. خواننده نمی داند که آیا کینتون زین به شکل فیزیکی باعث مرگ هانا شده یا از طریق قدرتهای شیطانی و تاثیر روانی او را به خودکشی واداشته یا نه هاتا بعد از حادثه ترسناک کودکی اش و بر اثر ابتلا به شیزوفرنی، اقدام به خودکشی و اعمال مخرب مثل سوزاندن تابلوهایش کرده است. نقدی که بر نویسنده وارده اینه که این بچه ها چطور به فرقه زین گرویده بودند که او بخواهد پیروان فرقه اش را بسوزاند؟ و مهتر از آن چرا رهبر یک فرقه، پیروانش را از بین می برد؟ اگر چنین باشد که به ضرر فرقه و در جهت عکس گسترش رهبری اش عمل کرده. از این نظر مقدمه چینی خوبی نشده یا نویسنده دلایل این کار را خوب باز نکرده. همچنین نویسنده برای جبران کسالت آور بودن ناشی از فضای خشک و عقلانی داستان، با قرار دادن کابوت سوتر بر سر راه ویرجینیا اقدام به گنجاندن یک قصه فرعی عاشقانه در ضمن روایت داستان نموده تا بار دراماتیک قصه را حمل نمایند. شم مالی نویسنده و طراحی کلی فراتر از این کتاب در قالب یک داستان سه گانه یا تریلوژی و تشنه کردن مخاطب برای پیگیری و کامل شدن داستان در واقع علاوه بر کتاب "بگذار این راز خاموش بماند" فروش دو کتاب دیگر را نیز تضمین کرده. تشکر از کتابراه برای ایجاد تنوع موضوعی در کتابهای معرفی شده
کتاب خوبی بود اما یکم پیچیده بود با اینکه نویسنده خوب تونسته بود داستان رو جمع و جور و اما این پیچیدگی از جذابیت کتاب می کاست. خیلی هم شخصیت های داستانی زیاد بودند و این خیلی گیج کننده بود. اما از نظر جنایی واقعا خوب پیش رفته بود. داستان جالبی داشت. به نظرم اینطور که معلومه کتاب باید جلد دوم هم داشته باشه چون از نظر من یکم بی نتیجه تموم شد؛ مثلاً نفهمیدم تکلیف اون پوله که مادراشون پنهان کرده بودن چی شد یا اینکه کینتون زین داشت فکر می کرد که چکار باید بکنه اما نویسنده این قسمت رو ناتموم گذاشته بود. حالا نمی دونم من فکر میکنم که کتاب اینطور بی نتیجه تموم شده یا همه مثل من فک میکنند. قلم خوبی داشت نویسنده. قشنگ وقایع داستان با هم جور بودن. تبریک میگم بابت نوشتن چنین کتابی. طوری بود که خواننده رو مجذوب خودش میکرد و داستان جذابی ساخته شده بود. منکه خوشم اومد.
داستان جذاب و پرهیجان و دوست داشتنی هست، اما آدم حس میکنه که فیلمهایی شبیه این داستان دیده. به نظرم نویسنده هیجان داستان رو میتونست بیشتر هم بکنه مثل چرا دو تا بودن نقاشی ابیگل رو مطرح کنه و مدام خواننده دنبال نفر دوم باشه.
نویسنده بیشتر شخصیتها رو توصیف کرده تا اینکه ما رفتاری ازشون ببینیم. مثلا زین رو بیشتر توصیف کرده، اما اینقدر باور پذیر نیست که آدم بدونه از این آدم چه کارهایی برمیاد چون کارهای زیادی ازش نمیبینیم. فقط دو مورد وحشتناکی بوده و بقیه کارها، کارهای کلاهبردار معمولی بود.
در مورد سر نوشت بقیه بچهها هم چیزی گفته نمیشه
اوایل داستان سن زین در حال حاضر اشتباه بیان میشه.
ترجمه داستان خوب و روان هست، فقط کلمه مسئولان امر در مکالمه سنگینه بهتر بود کلمه دیگهای به کار برده میشد.
در کل داستان جذابیه، به جنایی خونها پیشنهاد میدم.
نویسنده بیشتر شخصیتها رو توصیف کرده تا اینکه ما رفتاری ازشون ببینیم. مثلا زین رو بیشتر توصیف کرده، اما اینقدر باور پذیر نیست که آدم بدونه از این آدم چه کارهایی برمیاد چون کارهای زیادی ازش نمیبینیم. فقط دو مورد وحشتناکی بوده و بقیه کارها، کارهای کلاهبردار معمولی بود.
در مورد سر نوشت بقیه بچهها هم چیزی گفته نمیشه
اوایل داستان سن زین در حال حاضر اشتباه بیان میشه.
ترجمه داستان خوب و روان هست، فقط کلمه مسئولان امر در مکالمه سنگینه بهتر بود کلمه دیگهای به کار برده میشد.
در کل داستان جذابیه، به جنایی خونها پیشنهاد میدم.
داستان در مورد بازماندگان حادثهای تلخ و ترسناک در بیست و دو سال قبله که رهبر فرقهای که اعضا رو به شدت کنترل میکرده تصمیم میگیره همه رو در آتش بسوزونه. چند نفری که از اون واقعه آتش سوزی زنده میمونن حالا با دردها و ترسهاشون کنار اومده و زندگی میکنن ولی به یکباره اتفاقی میفته که باعث میشه ترسها و نگرانیها دوباره احیا بشه. داستان کشش خوبی داشت ترجمه هم خوب بود هرچند از پایان بندی رمانتیک داستان خوشم نیومد به نظرم کمی آبکی بود و کتاب رو در حد رمانهای زرد پایین آورده بود. البته غافلگیریهای آخر داستان رو دوست داشتم. شخصیت مورد علاقهام انسون بود که نمونه انسان مسئولیت پذیر و دلسوز اجتماعی بود. ضمنا گویا این کتاب یک مجموعه چند جلدیه البته هر چه من گشتم به جز جلد دومش یعنی همین جلد مابقی رو پیدا نکردم یعنی یا ترجمه نشده یا شده ولی هنوز منتشر نشده.
کلانتر آنسون سالیناس بیست سال قبل، چندین کودک ازجمله سه پسر نوجوان به نام های کابوت سوتر، مکس کاتلر و جک لنکستر را از یک آتش سوزی نجات داد. عامل این آتش سوزی رهبر یک فرقه ی مذهبی به نام کینتون زِین بود که این بچه ها و والدین شان را در انباری حبس کرده بود و می خواست آن ها را زنده بسوزاند. سال ها بعد این سه پسر خود به مأمورین قانون تبدیل می شوند و به همراه سالیناس به دنبال ردپایی از زین هستند. مجموعه ی پسران آنسون سالیناس (Sons of Anson Salinas)، تریلوژی جنایی و معمایی جین آن کرنز است که زندگی این پسران، سالیناس و جست وجوی آنان را برای یافتن زین دنبال می کند. کتاب های این سه گانه به ترتیب عبارت اند از: «وقتی همه ی دختران رفتند»، «بگذار این راز خاموش بماند» و «تسخیرناپذیر
داستان جالبی داشت. اولین رمانی بود ک با ژانر هیجان انگیز و تقریبا جنایی خوندم و نویسنده جوری صحنه پردازی کرده بود ک تقریبا شبیه یک فیلم میشد تصورش کرد. من چون فیلمهای کرهای زیاد دیدم از نوع و ژانر این کتاب خیلی خوشم اومد چون با کارکترهای ذهنم هماهنگ شده بود و کلا درگیر بودم. اما تنها بدیای ک داشت این بود ک من اخر نفهمیدم قاتل اصلی ک کینتون زین بود رو گرفتن یا خیر و کلا چ بلایی سرش اومد چیشد. و اینکه پول هارو پیدا کردن یا ن نمیدونم مشکل از خوانش من بودخ یا حواسم نبوده اما نفهمیدم پول پیدا شد یا خیر. و صحبت از یه دفترچه هم از اول تا اخر داستان بود اما خب کاربرد زیادی نداشت. ولیییی در کل واقعا قشنگ بود نمیدونم برای من ک زیاد رمان نخوندم به چشمم اومده یا واقعا زیبا بود.
کتاب خوبی بود من دوسش داشتم، آغاز و پایان مفهوم و مشخصی داشت. شخصیت پردازی، نحوه نگارش و فضاسازیاش رو دوست داشتم. موضوع جالب توجهای داشت، راجع به فرقهای هست که رهبر فرقه تصمیم میگیره پیروانش رو از بین ببره و فرار کنه و اتفاقاتی که پیرو این موضوع بعد از ۲۲ سال پیش میاد. معماهای جالبی رو مطرح میکرد و مسیر حل معما هم جالب بود. کش و قوس اضافه و شاخ و برگ بیخود توی قصه نبود. رک و راست به جواب میرسوند مخاطب رو، که این موضوع رو در داستان پردازی خیلی دوست دارم قسمتهایی از قصه رو میشد حدس زد ولی بازی غافلگیری جدید رو میشد و تا آخر خوب پیش رفت در کل کتاب شسته رُفته و جالبی بود از نظر من. بازم ممنون از تیم کتابراه که بهترینها رو برامون انتخاب میکنید.
این رمان، بخش دوم یک تریلوژی معمایی و رمانتیک است که حول یک اتفاق هولناک در گذشته شکل می گیرد. داستان با ورود هانا نقاش جوانی به جزیره ای متروک آغاز می شود که احساس می کند مردی شیطانی، کینتون زین، او را زیر نظر دارد. زین رهبر یک فرقه مذهبی بوده و سال ها پیش قصد داشت هانا و چندین کودک دیگر را زنده زنده بسوزاند. ترس از بازگشت زین، هانا را به خودکشی می کشاند، اما دوست دخترhoodی هانا، ویرجینیا تروی، شک دارد و به دنبال حقیقت می گردد. این داستان، با ترکیب عناصر معمایی، رمانتیک و ترسناک، خوانندگان را درگیر می کند و به دنبال پاسخگویی به سوالاتی همچون "چه چیزی واقعاً رخ داده است؟ " و "چه کسی واقعاً پشت این همه ترس و وحشت است؟ " می گردد
این کتاب که بعد از تموم شدن و پایان باز اون متوجه شدم یه قسمت از سه گانهای مرتبط بهم هست بخشی از داستان زندگی زنی هست که همراه با چند کودک دیگه در حادثه آتش سوزی مادرش رو از دست داده و کابوس اون اتفاق مدام اون رو آزار میده. با پیش روی قصه متوجه میشیم مادر قهرمان داستان و چند زن دیگه عضو فرقهای بودن که رهبر اون باعث مرگ اونها شده. با مرگ یکی دیگه از اعضای اون فرقه پرونده گذشته دوباره باز میشه و قهرمان داستان سعی میکنه حوادث گذشته رو کشف کنه. به نظرم چندین نکته مبهم و نامعلوم در این کتاب هست که نمیدونم با مطالعه دو جلد دیگه برطرف میشه یا نه، اما روی هم رفته مطالعهی این کتاب برای دوست داران معما و هیجان بد نیست.
عالی بود. داستان از اتفاقات ناگواری که در کودکی رخ میدهند و آثار و ضربه روحی ناشی از آن که کل زندگی شخصی را تحت تاثیر قرار میدهد. و تصمیماتی که والدین بر حسب طمع یا کنجکاوی یا اغفال میگیرند و هر چند بعد پشیمان شده در صدد جبران آن بر میآیند ولی با فدا کردن خود و تنها رها کردن بچهها تمام میشود. حکایت میکند. به خصوص از گروهها و فرقههای مذهبی که از ایمان افراد مومن سواستفاده میکنند بحث میشود. از کلاهبرداری و جنایاتی که بعد از گذشت سالها نصف و نیمه پرده برداشته میشود و دسیسهای که از طرف اقوام نزدیک متوجه آدمها است. و ممکن بودن تغییر هویت و زندگی لاکچری یک خلافکار، کلاهبردار و جانی، روایت دارد. ممنون
با سلام خدمت مسئولین محترم کتابراه و دوستان عزیز کتابراهی من وقتی شروع کردم به خواندن این کتاب فکر کردم یک داستان معمولی است که اتفاقهای روزمره در آن اتفاق میافتد ولی وقتی به خواندن ادامه دادم داستان جالب شد و اینکه داستان دربارهی یک فرقه شیطانی بود که شوهر زنان را میکشت تا زن و بچهها را به اسارت بگیرند. در. کل داستان معمایی بود ولی بعضی از معماها حل نشده باقی ماندند، امیدوارم که این داستان جلد دیگری هم داشته باشد تا معماهای حل نشده در آن حل شوند. با تشکر از کتابراه که کتابهای مختلف و جالبی در اختیار ما قرار میدهد.
داستان جنایی پر کششی بود. گذشته از این که سعی کرده بود عمق تخریب فرقههای مختلف دنیا رو به تصویر بکشه در همون زمان به راه و روش مقابله با تخریبهای روانی پس از حادثه هم پرداخته بود. خواننده همزمان میتونه از اطلاعات مفید استفاده کنه هم در مورد عواقب کار و هم در مورد راه حل مسئله. مسئولیت پذیری شخصیتهای داستان خیلی جذب کننده بود. بجای پاک کردن صورت مسئله سعی در خلق راه حل داشتند. گرچه اینکه شخصیت منفی داستان در اخر کار میتونه از قربانیها خودش رو مخفی نگهداره یکم ازار دهنده است. ممنون از کتابراه و مترجم عزیز بابت این کتاب فوق العاده
کتاب خیلی جالبیه. تازه دانلودش کردم حتی از صفحات اول شروع به خوندن نکردم و مستقیم رفتم سراغ صفحات میانی و شروع به خوندن کردم. باورم نمیشه انقدر هیجان انگیز بود که جنبش شدم و چند صفحه رو خوندم. نویسنده به خوبی جزئیات رو بیان کرده، میشه براحتی صحنه داستان رو تصویرسازی کنیم، انگار داریم یه فیلم هیجانی میبینیم. خیلی وقت بود این حس رو تجربه نکرده بودم. از کتابراه بخاطر انتخاب این رمان برای طرح سوال و همچنین رایگان بودن این کتاب خیلی ممنونم.
این کتاب رو به کسانی که دنبال هیجان و معما هستند پیشنهاد میکنم.
بهارتون زیبا
این کتاب رو به کسانی که دنبال هیجان و معما هستند پیشنهاد میکنم.
بهارتون زیبا
خوندن این کتاب رو قطعا توصیه میکنم. روند اتفاقات و احساساتی که شخصیتهای داستان داشتند، فضاسازی بسیار جذاب حادثهها، ارتباط ایجادکردن بین شخصیتهای داستان و در کل روند و موضوع داستان بسیار عالی بود. برخلاف نظر دوستان، من مکالمههای طولانی رو جزو نکتههای منفی داستان نمیدونم، برعکس این مورد باعث میشه با شخصیتهای داستان و تفکرشون بیشتر آشنا بشید. داستان پایانی که تمامکننده باشه نداره، شاید نویسنده به جلددوم این اثرهم فکرکرده. در نهایت اگر رمانهای پلیسی رو دوست دارید خوندنش رو بهتون پیشنهاد میکنم.
کتاب خوبی بود با وجودی که در ژانر جنایت نوشته شده بود کشش زیادی ایجاد نمیکرد ولی سرگرم کننده بود. داستان فرقه ای بود که نهایتا زنان فرقه توانسته بودند تمام مبلغ جمع شده را از رییس گروه که فرد جامع گریز بود پنهان کنند و دست او و فرزندانش به ان ثروت نرسید. ریئس فرقه دست به آتش زدن کلبه ای کرده بود که زنان در آن بودند ولی نتونسته بود کلبه فرزندان آنان را بسوزاند. نهایتا کودکان نجات یافته توانسته بودند بعد از بزرگ شدن مسئله قاتل یا رئیس این فرقه را دنبال کنند که خود وقایع مختلفی را به دنبال داشت.
سلام من یک ستاره دادم فقط بخاطر مذمت شرکت هرمی. اول واخر داستان نامعلوم بود وکلی اسم وفامیل خارجی رو باید به ذهن بسپاری واین وسط تو هر فصل خواننده باید ساعت یک ونیم شبه، واز خواب بیدار شدیم، رو بخونه ومتاسفم که زحمت دادین به خودتون کتاب سخیفی رو ترجمه کردین که فقط اسم انواع نوشیدنی حرام وعادی سازی وترویج هم خونگی دونامحرم ورابطه قبل ازدواج محتوای داستان باشه درکنارش ۴تا قتل زنجیرهای ناشیانه. از اپیکیشن وطنی این انتظار نمیرفت. تعجب از کسانیه که میان تعریف وتمجید میکنن
کتاب بگذار این راز خاموش بماند، نوشتهی جین آن کرنز، نویسندهی پرفروش نیویورک تایمز، در مورد زنی جوان به نام ویرجینیا تروی است که به دنبال علت خودکشی دوست نقاشش هانا میگردد. هانا پیش از مرگش تابلوهایی مرموز برای ویرجینیا فرستاده بود که باعث شد او به مرگ خودخواستهی هانا شک کند. او در مسیر رسیدن به حقیقت، از سالیناس و سوبر، دو کارآگاه خصوصی، کمک میخواهد؛ کسانی که گذشتهی مشترکی با ویرجینیا و هانا دارند. این کتاب یکی از آثار پرفروش نیویورک تایمز است
کتاب جذاب و هیجان انگیزه که می تونه شما رو تا آخر داستان با خودش همراه کنه. پیشنهاد میکنم به کسایی که به رمان های عاشقانه، معمایی و هیجانی علاقه دارن. کسایی که دنبال یه داستان جذاب و سرگرم کننده هستن. داستان در مورد ویرجینیا تروی، یه زن جوان و موفق که یه گالری هنری داره. یکی از هنرمندان گالریش خودکشی می کنه و یه نقاشی مرموز برای ویرجینیا می فرسته. ویرجینیا سعی می کنه راز نقاشی رو حل کنه و توی این مسیر با رازهای تاریک زندگی خانواده اش روبرو می شه.
تشکر میکنم از کتابراه واقعا کتاب خوب و سرگرم کنندهای بود خیلی داستان جذابی دااشت انگار واقعای سریال جنابی بود که ادم بی صبرانه منتظر قسمت بعدی بود توو این کتاب نویسنده خیلی زیبا خیر وشر و ترسیم میکرد و اینکه واقعا به صورتی در مورد مکانها نوشته بود که خواننده قشنگ محیط و اتفاقات انرا تجسم میکرد فقط احساس میکنم در چند پارت انتهایی نویسنده خیلی عجله جهت پایان دادن داستان بکار برد بصورتی که ابهامات زیادی در مورد داستان باقی موند با تشکر
همه دنیا در مورد اشتباه بودن خودکشی و تشویق کردن افراد به ادامه زندگی صحبت میکنند و دنبال اینن که راههایی که باعث میشه فرد امیدوار بمونه رو پیدا کنن و توصیه کنن، و همین طور اینکه ادامه دادن زندگی باعث میشه مشکل به مرور حل شه و راه حلی پیدا شه من نمیدونم چرا گاهی روشنفکری تو ایران این معنی رو میده که بهش بگن مرگ خودخواسته (در توضیح خلاصه کتاب ذکر شده) واقعا جای تاسف داره مخصوصا واسه قشر کتابخون
وقتی من این کتاب را خواندم حالم منقلب شد و احساس بدی بهم دست داد از اینکه اگر در دنیا همچین فرقههایی وجود داشته باشه و نه کسی از افراد جامعه یا دولت درصدد ازبین بردن اون به پا نخیزند امیدوارم که مردم با خوندن کتابهایی مانند این کتاب به خودشون بیان و با اطرافیان خودشون بهتر رفتار کنند. با تشکر از کتابراه که این کتاب رو در اختیار همگان قرار داد تا مردم بتونند ازش استفاده کنند.
از لحاظ روانشناسی کتاب خوبی بود اما از لحاظ داستان پردازی بسیار ضعیف بود. مثلا اینکه زین دوقلو داشته چه طور به ذهن کارآگاهان رسید؟ فقط با دو پرتره شبیه به هم؟ و اینکه چطور فهمیدن دوقلوها کی هستن؟ یا موارد مربوط به رییس شرکت نایت واچ؟؟؟ اینکه رییس نایت واچ چطور از تاکر استفاده میکرده برای رسیدن به پول؟ در نهایت کارآگاهان موفق نبودن چون نه زین پیدا شد نه پول
واقعا آدم با کتاب خواندن گوش و چشمش باز میشه یا خدا برای حکومت کردن و برای حرف به کرسی نشاندن دایا چه جونهایی رو گرفتن واقعاً دیکتاتوری اینا هستند به نظر من به نظر من هر کسی این کتابو نخونه هیچ اطلاعی راجع به دور و برش نمیتونه به دست بیاره بهتر بگم اصلاً نمیدونه چی داره میگذره دور و برش واقعاً پله آگاهی این کتابها نهایت از کتابراهیهای عزیز سپاسگزارم حتماً بخونید کتابو عالی روز و شبتان خوش
کتاب موضوع و مفهومی رو دنبال میکنه و طولانی هم راجبش صحبت میکنه و مخاطبش رو درگیر تفکر و حل و تفسیر میکنه و اگر شما درحال کتاب خواندن باشین مدام باید پیش خودتون موضوع کتاب حل و تفسیر کنین که چه عاشقانههایی و چه مسائلهایی رو حل کردن که به اینجا رسیدن... با این حال کتاب پرمفهوم و جذاب بود ممنون کتابراه
با سپاس از تیم عالی کتابراه کتابی بود که کشش و جذب بالایی داشت و خواننده رو سوق میده تا انتها مطالعه کنههیجان زیبایی داشت به نظرماز نظر روانشناسی خوب بود و اطلاعات خوبی میتونست داشته باشه، که البته بنظرم بسته به سبک خواندن و دیدگاه خواننده هم داره جمله خایی که میتونسه جای تامل داشته باشه، مثل موندگاری شادی و...
دو فصل کتاب رو خوندم. باید بگم برای من جالب نبود. زاویه دید مدام از سوم شخص به اول شخص تغییر میکرد من اینو دوست نداشتم. در این دو قسمت جز کلی اطلاعات مبهم هیچ هیجان یا شگفتی در من ایجاد نکرد. در کل به نظرم مهمه در ۲۰ تا ۳۰ صفحهی اول رمان بتونه مخاطب رو جذب و به ادامه ترغیب کنه که این کتاب این کارو نمیکنه
کتاب خیلی خوب و جذابی هست جوری که خواننده مجبور میشه که زودتر کتاب رو تموم کنه و ببینه آخر ماجرا جی میشه کششی که داستان داره خواننده رو به دنبال خودش میکشونه فقط نقدی که میتونم داشته باشم اینه که کتاب متنی هست نظر شخصی من اینه که همچین کتابهایی اگر صوتی باشن خیلی جذاب تر میشن مثل کتاب آخر هفته دخترانه