نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی شجاعت کامل نبودن - برنه براون
4.5
453 رای
مرتبسازی: پیشفرض
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۰۴/۱۳
70
برنه براون، بانوی نویسنده کتاب شجاعت کامل نبودن، حول محور احساس شرم و خجالت در رفتارهایتان صحبت کرده است. این کتاب یک کتاب بیداری معنوی است و به خواننده خودآگاهی معنوی می دهد و منابع الهام بخش آن از عشق، تعلق، حس ارزشمندی است. کمال گرایی نیز در این کتاب مانند کتاب افسردگی نهفته، باعث افسردگی و احساس شرم و گناه می شود. در کتاب شجاعت کامل نبودن، برنه براون از ادبیات درست و ساده برای عموم، دستورالعمل هایی برای داشتن یک زندگی صمیمانه دارد و من را یه لیست انجام بده و انجام نده کشاند و ویژگی های شفقت و جسارت و شجاعت و ارتباط سبب صمیمیت با خود می شود که با پذیرفتن خود با عشق و کافی بودن، این ارتباط میسر می شود. شکرگزاری، دعا، بازی، تفریح، مدیتیشن و مراقبه نیز باز هم با ادبیات براون از روش های شارژ انرژی محسوب شده است. کتاب شجاعت کامل نبودن، از پرسش چجوری احساس شرم و خجالت باعث ایجاد ترس می شود؟ پرده بر می دارد و در بخش های ششم به بعد از این پیشروی از خروج از دایره امن صحبت می کند که دلیل ترقی و رشد می شود و گاهی حسادت افراد نابخرد نیز را تحریک می کند. کتاب از پیش گفتار نیز مطالب مفید و موثر خودش را به همگان عرضه می کند. با حفاری عمیق که از دعا، مراقبه و بررسی افکار مجدد، نشأت می گیرد می توانید رفرش شوید و تغییر کنید. شجاعت کامل نبودن نیز از اقدام فارغ از کمال گرایی و غلبه بر ترس، به عنوان اهرم های موفقیت صحبت اصلی دارد.
من با توجه به تحقیقاتی که "برنی براون" انجام داده توقع داشتم در این کتاب راهکار و راهنمای جدیدی بخونم. ولی در هرصورت از این کتاب یاد گرفتم که: من خودم رو وادار نمیکنم کار جدیدی شروع کنم یا سعی نمیکنم بهرهوریم رو زیاد کنم. سعی میکنم با خودم مهربون باشم و خودم رو همینطوری که هستم بپذیرم و از ترس اینکه بقیه درموردم چه فکری میکنند، خود واقعیم رو پنهان نکنم.
وقتی نسبت به تفکرات دیگران بی تفاوت میشیم به ارزشمندی خودمون پی میبریم و عشق ورزی به خودمون و احساس تعلق رو یاد میگیریم.
اصالت هم تمرین بی تفاوت شدن نسبت به نظر دیگران و پذیرفتن خودواقعی هست. اصالت یعنی شجاعت پذیرفتن اینکه موجود ناکاملی هستیم.
همهی ما به شفقت، شجاعت و ارتباط نیاز داریم که بتونیم رابطهی صمیمانه برقرار کنیم و فقط با کسانیکه ارتباط صمیمی داریم میتونیم در مورد احساس شرمندگی صحبت کنیم، چون میدونیم سرزنش و قضاوت نمیشیم. ترس و احساس شرم در مقابل ارتباطات صمیمی عقب نشینی میکنه.
تعریفی هم از معنویت گفته که همهی ما توسط یک نیروی بزرگتر به صورت جدایی ناپذیر با هم ارتباط داریم و معنویت باعث ایجاد معنا در زندگی ما میشه و گاهی بهترین راه برای پیش رفتن، دعاکردن در سکوت است.
وقتی ما تحملمون رو در مقابل عواطف ناخوشایند از دست بدیم، احساس شادی رو هم از دست میدیم. شادی و سپاسگزاری دو تمرین معنوی هستن.
شادی و خوشحالی با هم فرق دارن، خوشحالی بسته به شرایط داره ولی شادی بستگی به معنویت و سپاسگزاری داره.
اول بخش پنجم اینطوری شروع میشه: شما در حال شنیدن کتاب صوتی "موهبتهای نقص" اثر برنی براون هستین که مشخصه اشتباهی رخ داده.
و در بخش یازدهم و دوازدهم که واژههایی مثل "شهود"، "انطباق" تعریف شده برام سنگین بود.
ممنون از کتابراه
وقتی نسبت به تفکرات دیگران بی تفاوت میشیم به ارزشمندی خودمون پی میبریم و عشق ورزی به خودمون و احساس تعلق رو یاد میگیریم.
اصالت هم تمرین بی تفاوت شدن نسبت به نظر دیگران و پذیرفتن خودواقعی هست. اصالت یعنی شجاعت پذیرفتن اینکه موجود ناکاملی هستیم.
همهی ما به شفقت، شجاعت و ارتباط نیاز داریم که بتونیم رابطهی صمیمانه برقرار کنیم و فقط با کسانیکه ارتباط صمیمی داریم میتونیم در مورد احساس شرمندگی صحبت کنیم، چون میدونیم سرزنش و قضاوت نمیشیم. ترس و احساس شرم در مقابل ارتباطات صمیمی عقب نشینی میکنه.
تعریفی هم از معنویت گفته که همهی ما توسط یک نیروی بزرگتر به صورت جدایی ناپذیر با هم ارتباط داریم و معنویت باعث ایجاد معنا در زندگی ما میشه و گاهی بهترین راه برای پیش رفتن، دعاکردن در سکوت است.
وقتی ما تحملمون رو در مقابل عواطف ناخوشایند از دست بدیم، احساس شادی رو هم از دست میدیم. شادی و سپاسگزاری دو تمرین معنوی هستن.
شادی و خوشحالی با هم فرق دارن، خوشحالی بسته به شرایط داره ولی شادی بستگی به معنویت و سپاسگزاری داره.
اول بخش پنجم اینطوری شروع میشه: شما در حال شنیدن کتاب صوتی "موهبتهای نقص" اثر برنی براون هستین که مشخصه اشتباهی رخ داده.
و در بخش یازدهم و دوازدهم که واژههایی مثل "شهود"، "انطباق" تعریف شده برام سنگین بود.
ممنون از کتابراه
کتاب شجاعت کامل نبودن درباره احساس شرم است. وقتی درباره احساس شرم حرف بزنیم، این احساس عقب نشینی میکند. ما نمیتوانیم با همه ارتباط صمیمانه برقرار کنیم. نویسنده میگوید هر کدام از ما داستان خودمان، را داریم اما مهم این است که با شجاعت پیش برویم و آن را پنهان نکنیم. البته که باید بدانیم درباره احساساتمان با چه کسانی نباید حرف بزنیم: ۱-افرادی که همدردی میکنند به جای همدلی (همدل به کسی میگویند که دارای احساس ارزشمندی است. قضاوت نمیکند، سرزنش نمیکند و تنها درک میکند بدون اینکه بخواهد وضعیت ما را تغییر دهد) ۲-فردی که به دنبال نکتهای برای سرزنش ما میگردد. ۳-فردی که از ما احساس ارزشمندی و اصالت میگیرد۴-فردی که از داستان ما ناراحت میشود و سپس آن حس منفی را چنان به ما برمیگرداند که ما باید او را توجیه کنیم که اوضاع آن قدرها هم که فکر میکنی بد نیست. ۵-فردی که در ما هیچ نقطه ضعفی نمیبیند و دنبال بهتر کردن ما است و نمیتواند بپذیرد که ما احمقانه رفتار کنیم. ۶- فردی که نمیتواند نمیپذیرد ماشبیه هم باشیم. ما تنها به فردی نیاز داریم که بتوانیم با صحبت کردن با او، خودمان را درمان کنیم!
چگونه با خودِ ناکاملمان روبهرو شویم؟ این پرسش مرکزیترین مسئلهی کتاب است. دستیابی به شادی، رضایت و آرامش در گرو پذیرش خود است و این "پذیرش" که کلیدیترین مفهوم کتاب است، از آن جهت اهمیت دارد که ما را با واقعیتِ خودمان رودررو میکند. به عبارت دقیقتر، کامل بودن با واقعیتِ ما در تناقض است. گونهی ما نه برای کامل و بینقص بودن بلکه جهتِ قرار گرفتن در مسیر تکامل طراحی شده است. پذیرش خودِ ناقض اما واقعیمان منجربه احساس خودارزشمندی خواهد شد. نیازی نیست درجهت "کسب" این احساس بکوشیم، اصالت و ارزشمندی گوهری نهفته در درون ماست که تنها باید آن را "کشف" کنیم و در این راه به ابزارهایی نیاز داریم: شجاعت، شفقت و پیوند. نویسنده سعی دارد به کمک اتفاقات ساده و روزمرهی زندگی خودش مفاهیم "شجاعت"، "شفقت" و "پیوند" را توضیح دهد و ما را در رهاکردن افکار و قضاوتهای دیگران، مهربانی با خودمان و همدلی و مهرورزی یاری کند. در ادامه نیز از موانع موجود در این مسیر سخن میگوید و سرانجام ده راهکار برای پذیرش خود و احساس ارزشمندی ارائه میدهد.
با سلام
نویسنده کتاب بااستفاده از تحقیقات مهمی که انجام داده وار آنجاکه مطالعه کتاب نشان میدهد معلوم است که بسیار باتجربه است بخصوص درزمینه احسان درونی انسان و همچنین تعامل یک انسان با جامعه خود رابه خوبی به تصویر کشیده تقریبا از بیشتر جنبههای انسانی مانند عشق و احترام وشرم و همچنین کمال گرایی و چگونگی زیستن بعضی. از خصایص یک انسان باهم ودریک کالبد قلم فرسایی کرده و راهنماییهای خوبی برای هرکس که چگونه میخواهد از طبیعت وخصلت خدادایش استفاده کند راه کاری بسته به تواناییهای فردی ارایه میدهد وله خوبی بیان میکند انسان. هیچ وقت کامل نیست بلکه نسبت به زمان پیشرفت میکند و از واقعیات درونی خود و جامعه آگاه میگردد وهرکس نسبت به تواناییهای ذاتی واکستابی در این جهان زندگی میکندوهیچ کس نمیتواند به تنهایی مشکلات خودش را حل کند بلکه انسانها در زمانی به اندازه تاریخ توانسته مشکلات ونواقص خود رادرک کند و برای همین انسانها تا ابد همواره با مشکلات جدیدی روبرو خواهند شد که با گذشت زمان و تلاش وتجربه خواهند توانست این مشکلات را حل کنند
نویسنده کتاب بااستفاده از تحقیقات مهمی که انجام داده وار آنجاکه مطالعه کتاب نشان میدهد معلوم است که بسیار باتجربه است بخصوص درزمینه احسان درونی انسان و همچنین تعامل یک انسان با جامعه خود رابه خوبی به تصویر کشیده تقریبا از بیشتر جنبههای انسانی مانند عشق و احترام وشرم و همچنین کمال گرایی و چگونگی زیستن بعضی. از خصایص یک انسان باهم ودریک کالبد قلم فرسایی کرده و راهنماییهای خوبی برای هرکس که چگونه میخواهد از طبیعت وخصلت خدادایش استفاده کند راه کاری بسته به تواناییهای فردی ارایه میدهد وله خوبی بیان میکند انسان. هیچ وقت کامل نیست بلکه نسبت به زمان پیشرفت میکند و از واقعیات درونی خود و جامعه آگاه میگردد وهرکس نسبت به تواناییهای ذاتی واکستابی در این جهان زندگی میکندوهیچ کس نمیتواند به تنهایی مشکلات خودش را حل کند بلکه انسانها در زمانی به اندازه تاریخ توانسته مشکلات ونواقص خود رادرک کند و برای همین انسانها تا ابد همواره با مشکلات جدیدی روبرو خواهند شد که با گذشت زمان و تلاش وتجربه خواهند توانست این مشکلات را حل کنند
این اولین کتاب از این نویسنده است که مطالعه کردم. اولین بار که عنوان کتاب را دیدم، احساس کردم با کتابی مشابه کتاب " چگونه کمالگرا نباشیم " از استفان گایز رو به رو خواهم بود؛ اما با کتاب به مراتب متفاوت تری مواجه شدم. موضوع کتاب، قدمتی به بلندای تاریخ بشریت دارد. انسانها از ابتدای ظهور، به این حقیقت واقف بودند که کامل نیستند. پس از آن تمام تلاش خود را به کار بستند تا با کمک نیروی ذهن و اختراعات بر این نقصانها فائق آیند و شاید بتوان گفت موفق نیز بودهاند. اما جنبهی دورنی این نقصان حل نشده باقی مانده است. آن جا که شب هنگام وقتی چشمها بسته میشوند هجوم افکار نقص و کامل نبودن به سراغ این انسان میآید و او را اسیر میکند. صبح این انسان عصر مدرن، خود را آنچنان در کار و حرفه و روابط مشغول میسازد به این امید که بتواند آن " من " درونی را خاموش سازد بلکه بتواند آسوده سر بر بالشت بگذارد. غافل از آنکه این مشکل تنها ک راه حل دارد؛ پذیرش تمامی این نقصها و عشق ورزیدن به خود با وجود تمام کاستیها. و آن جا که انسان تواند به خود عشق بورزد و با خود صمیمی گردد آیا قادر نخواهد بود منشا محبت و الهام برای دیگران باشد و ارتباطهای موثرتر و سودمندتری چه برای خود و چه برای اطرافیانش برقرار سازد؟ این کتاب به بهترین نحو این مسئله را توضیح میدهد و با نثر روان خود شما را با خود همراه میسازد.
با سلام و درود و تشکر از کتابراه بابت اهدای این اثر.
در این کتاب با موضوعات متعددی مواجه میشویم از جمله ارتباط با کمالگرایی و احساس شرم. پذیرش خود واقعی. ارتباط بین ترس از ناقص بودن و ریسک کردن و اینکه کمالگرایی را به نوعی حس اعتیاد گونه تشبیه نموده است. یکی از جملاتی که به نظرم زیبا آمد جملهای منتسب به مارتین لوتر بود که در تعریف قدرت بیان داشته و اینکه قدرت از نظر او یعنی توانایی ایجاد تغییر. در کل میتوان گفت کتاب بسیار مفیدی برای بیشتر افراد میباشد و باعث ایجاد انگیزه و عدم ترس از شروع ناقص میباشد و فرد میتواند با آشنایی و پذیرش خود و استفاده از ذهن آگاهی به پیشرفتهای خوبی نائل گردد. جا دارد از گویندگی شیوای راوی نیز تشکر کرد. شنیدن این کتاب را به عزیزان توصیه میکنم. با سپاس فراوان.
در این کتاب با موضوعات متعددی مواجه میشویم از جمله ارتباط با کمالگرایی و احساس شرم. پذیرش خود واقعی. ارتباط بین ترس از ناقص بودن و ریسک کردن و اینکه کمالگرایی را به نوعی حس اعتیاد گونه تشبیه نموده است. یکی از جملاتی که به نظرم زیبا آمد جملهای منتسب به مارتین لوتر بود که در تعریف قدرت بیان داشته و اینکه قدرت از نظر او یعنی توانایی ایجاد تغییر. در کل میتوان گفت کتاب بسیار مفیدی برای بیشتر افراد میباشد و باعث ایجاد انگیزه و عدم ترس از شروع ناقص میباشد و فرد میتواند با آشنایی و پذیرش خود و استفاده از ذهن آگاهی به پیشرفتهای خوبی نائل گردد. جا دارد از گویندگی شیوای راوی نیز تشکر کرد. شنیدن این کتاب را به عزیزان توصیه میکنم. با سپاس فراوان.
نقد کتاب "شجاعت کامل نبودن: رها کردن خودِآرمانی و پذیرش خود واقعی" نوشته ی برنه براون، در مورد پذیرش داستان خود و دوست داشتن خود در جریان داستان، به عنوان شجاعانه ترین کاری که می توان در تمام عمر انجام داد، صحبت می کند. این کتاب به موضوعاتی مانند زندگی کردن با تمام وجود، کامل نبودن خود، پرورش ویژگی های مورد نیاز، و تسلیم به آسیب پذیری می پردازد. شجاعت، شفقت و پیوند ابزارهایی هستند که در سفر زندگی برای ما ضروری اند. این تمرین ها به توانمندی های باورنکردنی تبدیل می شوند و ما را به سوی آسیب پذیری و ضعف ها سوق می دهند. این موهبت ها نشان دهنده ی کامل نبودن ماست.با تشکر فراوان از مجموعه کتابراه که به گسترش فرهنگ کتاب خوانی کمک میکند ممنون متشکریم
با درود فراوان خدمت دوستان کتابخوان و گرامی، کتابی بسیار با ارزش که خانوم براون با اندیشه های قدرتمند و قلمی روان و ساده نکات مهمی را بهشون اشاره داشته اند که حول محور خجالتی نبودن و انجام دادن کارهایی که خیلی وقتها نتونستیم در زمانی انجام بدهیم که لازم و ضروری بوده. اینکه خودمان باشیم هر طوری که هستیم و شجاعت اینو داشته باشیم که عشق بورزیم و شاد باشیم و اجازه ندهیم احساس ترس و شرم این شانس را از ما بگیرد که زندگی با معنایی داشته باشیم. این کتاب برای هر شخصی می تونه مطالعه اش کمک بزرگی باشه و بتونه در مسیر زندگی با هدف خودش به نحو احسن از لحظاتش لذت ببره. ترجمه ی خوبی داره و خوانش بسیار مطلوب. سپاس از تیم خوب کتابراه برای این کتاب عالی
من نسخه متنی این کتاب رو خوندم و به خیلی از افراد معرفی کردم
اگر اهل کتاب خواندن هستید حیف هست این کتاب تو لیست کتابهای خونده شده تون نباشه
اگر اهل کتاب خواندن نیستید اما کمالگرا یید یا اولویت بندیهای ذهنتان باعث آزار تون میشه (نظر اطرافیان براتون خیلی مهم هست یا اینکه فکر میکنید موظف هستید بقیه رو قضاوت کنید...) پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونید
در هر صورت از خوندن ش پشیمون نمیشید...
اگر اهل کتاب خواندن هستید حیف هست این کتاب تو لیست کتابهای خونده شده تون نباشه
اگر اهل کتاب خواندن نیستید اما کمالگرا یید یا اولویت بندیهای ذهنتان باعث آزار تون میشه (نظر اطرافیان براتون خیلی مهم هست یا اینکه فکر میکنید موظف هستید بقیه رو قضاوت کنید...) پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونید
در هر صورت از خوندن ش پشیمون نمیشید...
بسیاری از افراد از خود توقع و انتظار بیش از ظرفیت و توان شان را دارند که این موضوع نشات گرفته از کمال گرایی است. کمال گرایی دو جنبه ی متفاوت منفی و مثبت دارد ولی جنبه ی منفی آن است که در دنیای مدرن بیشتر گریبان گیر افراد شده است. این ویژگی سبب می شود افراد در زندگی تلاش کنند همه چیز در بهترین حالت خود انجام شود در حالی که غیرممکن است زیرا رسیدن به ایده آل های دست نیافتنی سبب می شود عزت نفس مان کاهش یابد و دچار افسردگی شویم. برنی براون محقق دانشگاه هوستون با تکیه بر دانش خود کتاب موهبت کامل نبودن: رها کردن خود آرمانی و پذیرش خود واقعی را به نگارش درآورده که شامل راهکارهایی برای رهایی از کمال گرایی، قضاوت و مقایسه است.
یکی از نقاط قوت این کتاب، استفاده از پژوهشها و داستانهای شخصی براون است که مفاهیم را قابل فهم و ملموس میکند. او با مهارت، تجربیات خود را با تحقیقات علمی ترکیب میکند تا نشان دهد که آسیبپذیری نه تنها نشانه ضعف نیست، بلکه منبعی از قدرت و ارتباط انسانی عمیق است.
براون در کتاب خود، مفاهیمی همچون شرم، ترس و محبت به خود را بررسی میکند و به خوانندگان کمک میکند تا با این احساسات به طور سازندهتری برخورد کنند. او به ما یادآوری میکند که کامل نبودن یک واقعیت انسانی است و با پذیرفتن آن، میتوانیم زندگی پرمعناتری را تجربه کنیم.
براون در کتاب خود، مفاهیمی همچون شرم، ترس و محبت به خود را بررسی میکند و به خوانندگان کمک میکند تا با این احساسات به طور سازندهتری برخورد کنند. او به ما یادآوری میکند که کامل نبودن یک واقعیت انسانی است و با پذیرفتن آن، میتوانیم زندگی پرمعناتری را تجربه کنیم.
عالی بود یکی از بهترین کتابای دنیاست از خوندنش پشبمون نمیشید موضوعشم هم جالب بود و هم اموزنده نخونین عمرتون رفته ممنون از نویسنده گرامی و عزیز بابت کتاب زیبایش واقعا بینظیره و حرف نداره حتما بخونین وممنون از کتاب راه عزیز کتاب عالیه و اگر طرفتدار کتابهای زیبا هستید حتما این کتاب رو بخونین کتابش بینظیر بود حرف نداره ممنون از نویسندهی گرامی و عزیز بابت این کتاب زیبا و ممنون از تمام کسانی که برای این کتاب زحماتی کشیدند واقعا کتابش بینظیر و فوق الاده بود و ممنون از کتاب راه عزیزو گرامی بابت این کتاب زیبا و عالی سپاس گزارم
این قبیل کتاب ها خوبن به آدم نشون میدن تا برخلاف اونچه تو رسانه ها تبلیغ میشه خودت رو همونجوری که هستی بپذیری و تلاش کنی در مسیر زندگی بهبود پیدا کنی نه اینکه تو الان چیزی نیستی و کلا اشتباهی حالا بیا من دوباره بسازم و از این قبیل چیزای روانشناسی زرد خیلی لذت بردم و نوع ترجمه هم عالی بود و آدم جذب میشد کتاب رو ادامه بده البته خوب گاهی بنظرم ایراداتی دیده می شد اما در کنار محاسنش دیده نمیشه اینجور کتاب ها باید تو جامعه بیشتر خونده بشن تا این تفکرات مسخره کم کم از جامعه رخت بکنه
کتاب خیلی خوبی بود این کتاب میخواد به شما بگه زندگی رو از دیدگاه خودتون ببینید و به قضاوت های دیگران درباره خودتون اهمیتی ندین ببینید که قلبتون چی میگه و همون کاررو انجام بدین این کتاب میگه که با پیشرفت تکنولوژی و رسانه هایی که به راحتی همه چیز رو دراختیار ما قرار میده و مدام به ما القا میکنن کسانی که ثروت یا شهرت زیادی دارن موفقن و آدم های عادی ارزشی نداره درصورتی که اینطور نیست شما میتونید یه آدم عادی موفق باشید این به تغییر دیدگاه شما نسبت به تعریف موفقیت داره
این کتاب تلاش می کند تا مفهوم شجاعت را از زاویه های مختلف بررسی کند، از جمله شجاعت در برابر خطر، شجاعت اخلاقی، و شجاعت در تصمیم گیری. نویسنده با استفاده از مثال های عملی و نظری، به خوانندگان کمک می کند تا درک بهتری از این ویژگی انسانی پیدا کنند. با این حال، برخی از خوانندگان ممکن است با تفسیرهای فلسفی نویسنده مواجه شوند که می تواند باعث اختلاف نظر شود. این کتاب برای کسانی که به دنبال توسعه روحی و روانی خود هستند و می خواهند درک بهتری از شجاعت کسب کنند، بسیار جذاب خواهد بود
هر فردی در زندگی دچار تکرار میشه و این چرخه تکرار از یک جایی به بعد دیگه تصادفی نیست بلکه یک الگویی است که ممکن است مخرب باشد و دقیقاً این همان چیزی است که می خواهد به شما بفهماند که نیازمند تغییر هستید. این کتاب در شناخت فردیت خود و پی بردن به احساس ها و نیازهای درونی خود کمک کننده است و کمک می کند تا علت یکسری از کارهایی که انجام می دهی را بفهمی و پی ببری به این موضوع که چه کسی هستی و چه چیزی می خواهی از این مسیر زیبای زندگی خویش.
برنه براون به زیبایی هر چه تمام شرم را توصیف میکنه و اثرات اونو در زندگی به تصویر میکشه و علاوه بر اون راهکارهای تجربی خودش را برای رهایی از شرم در اختیار همه قرار میده. کافیه یه روز همه رفتارهای ناشی از شرم های غیرمنطقی خودمون رو یادداشت کنیم و اونوقت در پایان روز میبینیم که چقدر داریم خودمونو محدود میکنیم و در برابر اشتیاق به آزادی های منطقی مقاومت میکنیم، اونهم بخاطر عقاید تحمیلی جامعه و اطرافیانمون.
درود بر شما، کتاب خوبیه، علی الخصوص اینکه وقتی می باشد و میتونیم عدم تکامل خود را پی برده و شروع میکنیم به زندگی و حرکت و استمرار، راستش اگر این مطلب را بپذیریم و همواره در مسیر ارتقای خود، قدم به قدم حرکت کنیم، با وجود ضعف در خود حرکت کنیم و با خودمان در صلح باشیم، میتونیم مسیر رشد و پیشرفت را طی نموده، بهترین حالت این است که در هر شرایطی و موقعیتی به تلاش ادامه دهیم
قطعا بهترین نتیجه گیری نویسنده محترم جهت حس آرامش و جلوگیری از ستیز با خود و دنیای اطراف جمله سپاسگذارانه آورده شده در پایان فصل یازده بود.
«پروردگارا! به من آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم و شهامتی تا تغییر دهم آنچه را میتوانم و بینشی تا تفاوت این دو را بدانم.»
البته هیچ اشارهای به نام نویسنده آن «مرحوم آقای دکتر علی شریعتی» نشد!!
«پروردگارا! به من آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم و شهامتی تا تغییر دهم آنچه را میتوانم و بینشی تا تفاوت این دو را بدانم.»
البته هیچ اشارهای به نام نویسنده آن «مرحوم آقای دکتر علی شریعتی» نشد!!
این کتاب به کسایی که در زندگی از کمالگرایی رنج میبرند کمک کننده هست. نویسنده از تجربههای متفاوت خودش میگه... هرچند شاید به دلیل تفاوتهای فرهنگی که وجود داره، یا تفاوتهای فردی که در آدمای مختلف وجود داره، زیاد قابلیت اینو نداشته باشه که تعمیم بدیم به زندگی خودمون
ولی به طور کلی شاید به افراد کمالگرا کمی کمک کنه که پذیرش ضعفها و نقصهای خودشون کمی راحت تر بشه.
ولی به طور کلی شاید به افراد کمالگرا کمی کمک کنه که پذیرش ضعفها و نقصهای خودشون کمی راحت تر بشه.
خوب بود میتونه ارزش یه بار خوندن داشته باشه من صوتیشو شنیدم در مورد کمالگرایی اطلاعات خیلی جالبی داد و یکی از جذابیتاش این بود که نویسنده از زندگی خودش مثال میزد و تجربیاتشو به صورت علمی میگفت و راهکار هم میداد هرچند بعضی از راهکارهاش چرت و پرت بود رسماً! ولی نویسنده در وسع خودش با توجه به فرهنگ و اطلاعاتی که داشت سعی کرده بود راهکار بده
با سلام، در ابتدای این کتاب نویسنده مانند مادربزرگها شروع به تعریف خاطراتی از زندگی روزمره خود نموده است که چیز تازهای برای یاد گرفتن نداشت و هیچ شباهتی به نتیجه یک پژوهش کامل نبود اما در میانه کتاب یک کمی بهتر شد ودر پایان طبق روال نویسندگان خارجی از موضوع رقص و آواز صحبت شد که با فرهنگ ما فعلا آشنا نیست.
در عصر حاضر و با وجود تنوع در آموزش ها، مفاهیم، جلوه ها و تصاویر، رویدادها و... دیده ایم که خودمان را کم و بیش با دیگران مقایسه می کنیم، و چیزی که عایدمان می شود ناکامل بودن در تصویر ذهنی مان است. پذیرش این موضوع و گذشتن از آن و حل مسائل از اتفاقات جالبی است که با خواندن این کتاب بدان دست می یابیم.
با مطالعه این کتاب از برمه براون متوجه شدم که هر کس بنا به درک از توانمندیهای خود بهتر میتواند در این جهان زندگی کنم ما نمیتوانیم تمام مشکلاتمان را به تنهایی حل کنیم باید شجاعت این را کسب کنیم که نواقصی داریم ولی در پی زندگی بهتر با پذیرش کامل نبودن باشیم، و شجاعانه یک قدم بیشتر از دیروز برداریم
کتاب خوبی بود البته این جملات تکراری را در کتاب های دیگری در همین ژانر مطالعه کرده بودم فکر میکنم چیز غریبی نباشه که نویسندگان از جمله های همدیگه در کتاب هاشون استفاده کنند با کمی ویرایش البته برنه براون بیش از دیگر نویسندگان این کار را انجام می داده در مورد گوینده و تسلط ایشان شکی نیست #وحیدزرکوب