نظر چوپان برای کتاب میهمانسرای قلعه

میهمانسرای قلعه
چوپان
۱۴۰۳/۰۷/۰۱
30
اقای هاشمی مترجم قدر و مجربی هستند. با این وجود بنظرم متن کمی ثقیل و نامتداول ولی مفهوم بود علی رغم نکوهش مترجمان پیشین. احتمالا مقصودی عامدانه جهت القا و تلقین ادبیات معاصر ان دوران داشتند. کتاب نیاز به ویراست مجدد نیز دارد. داستان رمانتیک پر فراز و نشیب جالبی بود. فقر فرهنگی و اجتماعی در میان و همه حتی افراد والا مقام لردها، با وجود اموزه و تحصیلاتشان موج میزد. احترام و ادب اکثرا متظاهرانه اشراف و نجیب زادگان حین ناسزا گفتن و نوکر پنداری عامه مردم، چاشنی کل داستان بود. ثروت و قدرت تعیین کننده مرتبه اجتماعی که میتوان، مزید بر علت قمار های هنگفت و غیرمنطقی اصیل زادگان و صاحب منصبان، دانست. نویسنده مکررا مجموعه صفات گناهان مهلک ایین مسیحیت به طبقه اشراف جامعه نسبت داده جهت نمونه: غرور سرجرج، حسادت لیدی دامبورو، خشم پامروی، طمع توماسون امیخته با حیله و مکر، شهوت دامبورو، پرخوری و شکم بارگی ارل چتهام و دامبورو که موجب نقرس هردوی انها شد. از دیدگاه حرفه ای، نوع فصل بندی و قوس داستانی استنلی وایمن انسجام و تناسب جالبی نداشت. بخشی های مهمی من جمله مسیر های طی شده، مکالمات و مکاشفات کاراکتر ها، تعقیب ها و گریز ها، دیسیپلین فکری داشت ولی خوب جمع بندی نشده بود. مثلا [اسپویل!] لزومی نداشت برای قمار توماسون و المریک و پامروی بر سر درخواست ازدواج، ی چپتر و بخش کامل اختصاص داده بشه. در خیلی بخش ها به جزئیات کارزارها، منازعات، وقایع محیط و غیره توجه خیلی کمی شده بود. البته عدم پرداخت به جزئیات قابل درک هست چراکه رمان بسیار طولانی، خسته کننده و از سبک خودش خارج میشد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.