نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی گیله مرد - بزرگ علوی
4.5
3050 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Hadis Gholipour
۱۳۹۹/۱۰/۲۰
714
سلام دوستان من هنوز این کتاب رو نخوندم ولی دوست دارم اینجا بگم (چون مخصوصا این جا خیلی زیاد دیدم) که اپشن نوشتن دیدگاه خودمون از یک کتاب به این جهته که کسانی که داستان رو نخوندن با خوندن دیدگاه شما و به جالبی میزان ارزش وقت گذاشتن برای یک داستان رو متوجه بشن ولی بعضی از افراد با گفتن کلماتی مثل خوبه، بد نیست و گاهی عالی، کمکی نمیکنن پس میخواستم از این جا از شما خواهش کنم که دیگه تو نظراتتون از این کلمات به تنهایی استفاده نکنین و در کنارش یه توضیح کوچولو هم در مورد کتاب بدین تا کسانی هم که نخوندن به خوبی یا بدی کتاب تا حدی پی ببرن 🙏🏻💗
🍁 بعد از چشمهایش، این دومین کتاب از بزرگ علوی هست که میخوندم. یه داستان رئالیستی خوب و تلخ از دل جامعه اون روزهای دهقانهای رعیت و خان ها! بزرگ علوی با تصویر کشیدن شرایط بد آب و هوایی، مثل، باریدن باران، باد و طوفانهای شدید میخواد بگه که حتی طبیعت هم توی اون روزها طغیان کرده بوده! یه نوع طغیان و آشوبی که همزمان با آشوب گیله مرد میشه و داستان رو به نقطهی اوجاش میرسونه. شیون زن توی جنگل به نظرم کنایه از کشته شدن صغری، زن گیله مرد بود و یا شاید همهی صغریهایی که اون روزها توی عذاب بودند! شیون و ضجههایی که شاید توی اون لحظه به گیله مرد قدرت و شهامت میداد تا بتونه قاتل زنش (محمد علی وکیل باشی) رو به زانو دربیاره! چیزی که باعث شد گیله مرد از کشتن محمدعلی دست بکشه، به نظر من ضجههای اون از ترس بود، و مثل آبی بود که روی آتیش نفرت و انتقام گیله مرد برای کشتن قاتل زنش ریخته شد! و همین طور از اونجایی که به شدت خانواده دوست بود، از ۵ بچهی مامور که امکان داشت اونها هم مثل بجهی خودش بی کس بشن هم متاثر شد! نهایتا دیگه اون کینه و انتقام توی دل گیله مرد جاش رو داد به انزجار و نفرت! جو این داستان بزرگ علوی سیاسی مطلق بود. درحالیکه توی داستان چشمهایش که تا حدی کنایه از زندگی نقاش ماکان بود، ما خیلی کمرنگتر و دورتر از شخصیتها نظاره گر سیاست و تاثیراتش بودیم! درکل کتابی بود که دوست داشتم و خوندنش رو به دوستان توصیه میکنم. و پیشنهاد میکنم که اگر تونستیم، بعد از این داستان، داش آکل صادق هدایت رو هم بخونیم، چون صغری زن گیله مرد دختر داش آکل بود، و خیلی جاها میدیدم که این دو اثر رو با هم زیاد مقایسه کردند! ممنون دوست عزیزم کتابراه…☘️
داستان گیله مرد داستان اشنایی که در کتاب ادبیات دبیرستان نیز خوانده بودیم. داستان مردی رنج کشیده و ظلم دیده از خطهی گیلان که به دست دو سرباز اسیر است و از مسیر جنگل به فومن برده میشود. نویسنده جناب بزرگ علوی با چیره دستی و مهارت و قلم گیرای خود وصف حال گیله مرد و احساساتش و انچه که در ذهن او و سرباز بلوچ میگذرد و اتفاقات اطراف را به خوبی شرح میدهد. چنان که سوز سرما و نفیر باد و نالهی درختان جنگل و خیسی باران به جانتان مینشیند و تا استخوان نفوذ میکند فضاسازی داستان به قلم گیرای بزرگ علوی و صداگذاری خوب و گویش جذاب و گیرای گوینده شمارا به میان جنگل میکشاند و با گیله مرد همراه میسازد. گیله مرد سرباز بلوچ و محمدولی وکیل همه دستخوش ظلم دولتی هستند همه در واقع رعیتند و دو سرباز از ترس جان خود را در لباس سرباز از گزند بالادستان محفوظ داشتهاند. گیله مرد اما سر به ظلم خم نکرده و فریاد انسانهای ظلم دیدهای همچون خودش است. اما غفلت انجاست که به دشمن اعتماد میکند و صدای فریادش به دست ظلم خاموش میشود. نام داستان نیز برگرفته از هویت شخصیت اصلی داستان است که مردی گیلانی میباشد. شنیدن این داستان لذت بخش رو به دوستان عزیز توصیه میکنم.
با وجود رئالیستی و واقع گرایانه بودن گیله مرد، این داستان رو تاریخی و فرهنگی میبینم. در جای جای تاریخ، بیداد و ظلم حکام خونخوار طماع پست فطرت چپاولگر و افتخار و اهتمام انها به اعمالشان، مشهود و در جان و روح خاطرات رعایای عامی، محفوظ است. ژرفای این زخمها و غلظت این زهرها بر دل، بر وجود مردم ایران که قرن هاست در قعر عذاب و درد گرفتارند و همچنان، روزگار را مهلک تر از دیروز سپری میکنند، دیدگان هر موجودی را تر میکند. نقطه عمیق فرهنگی داستان، کرامت و گذشت گیله مرد از جان وکیل باشیست. با وجود تمام این مصاعب و زجرهایی که به انها تحمیل کرده بودند، با وجود اتش انتقام و خونخواهی همسرش، حاضر نبود فرزندان دیگری همچون فرزند خودش، یتیم شوند هرچند طرف مقابل بدسیرت و سیه دل باشد. اگر روزی ورق برگردد، اگر عفو و بخشایشی هم در کار باشد، از جانب همین رعایای مظلوم خواهد بود نه خانهای بی مبالاتی که چشم و دل ناپاکشان، سیرمونی ندارد. داستان گیله مرد مرگ ندارد، حتی پیش از انکه بزرگ علوی انرا با قلم و اندیشهاش مزین سازد، زنده بود.
در اندیشه بزرگ علوی زندگی بسیار زلال و پاک نقش بسته شده و تنها هدف انسان بهره مندی از زلالی زندگی است. آثار او نمایان گر تلاشی انسانی برای دستیابی به زندگی و شرح رنج پیوسته ای است که در برخورد با موانع برای انسان به وجود می آید. آنچه در آثار او بیش از هر چیز نمود می یابد، امید و روشن بینی نویسنده است که خواننده را به زندگی فرا می خواند و او در برابر مشکلات به تلاش و حرکت دعوت می کند. آثار او نه تنها به بیان عقب ماندگی ها و ضعف های جامعه خویش پرداخته و خواننده را به بیداری ترغیب می کند، بلکه تلاش و تکاپو و رنج مبارزان و روشنفکران جامعه را نیز در برابر وجدان انسانی مخاطب خویش قرار می دهد، مهمتر از همه این که شرح تلاش نویسنده را نیز به عنوان عضوی فعال و نه منفعلی ناصح از همین جامعه و نیز به عنوان یکی از تلاشگران و روشنگران اجتماعی بیان می دارد. او زندگی را به همه زیبایی های مطلوب آن در نظر مجسم می دارد و سپس راه رسیدن به آن را نیز معرفی می کند.
داستان یک مرد اهل گیلان که مبارز هست علیه ظلم و ستم خانها انگار از اول تاریخ ظالم و مظلوم همیشه بوده و خواهد بود. بعد این که همسرش توسط امنیهها کشته میشه توسط دوسرباز دستگیر میشه به فومن برده بشه اما در بین راه در قهوه خانهای به دلیل بارش زیاد واستراحت اتراق میکنن. توصیف نویسنده از فضای گیلان جنگل باران رعد وبرق وهم اویی باصدای جیغ صغری و خیس شدن زیر باران بدون کفش راه رفتن در جنگل ما رو به گیلان میبره. در اخر صدای او از گیلکی یاد سریال پس از باران افتادم به عنوان گیلانی دلم را به شدت این داستان به دلم چنگ زد و گریه کردم دلم برای گیله مرد مهربان سوخت خدا همه ظالمها رو لعنت کنهدر آخر از ماه آوا تشکر میکنم صدا گذاری حرفهای صداهایی که به موقع پخش شد با روند داستان همخوانی داشت صدای اقای عمرانی بازیگر خوب کشورمون عالی بود بدین جهت که در چند نقش بی عیب و نقص ایفای نقش کردند لذت بردم. اما خود داستان بقدری گیرا بود که فکر کردم اقای علوی گیلانی هستند و یا در گیلان زندگی کردند وقتی زندگی نامه شون خوندم ایشون تهران بدنا اومدن سالها آلمان بودن.
●درود و سپاس از کتابراه که وقت و انرژی زیادی به این کتاب اختصاص داد و رایگان در اختیار گذاشت●مرتبه ۱ بدون در نظر گرفتن گرایش فکری نویسنده چیره دست آقای علوی گوش کردم. دو مامور و مردی ک من قضاوتی از مجرم بودنش ندارم در روستایش دستگیر و ب سمت شهر اجرای حکم میروند. شاید فکر کنید تنها ۳ نفر باشند ولی کم کم متوجه میشوید ک دستان شما با صدای گوشنواز راوی داستان آقای عمرانی، ب قلم نویسنده بسته شده، بداخل جنگل برده میشوید باران سرد ب لباستان آویزان میشود و رنج زندانی داستان را با استخوانهای شما هم آشنا میکند با چشم دل فضای جنگل را میبینید و صداگذاری باران و موسیقی آخرین میخهای تابوت حضورتان را میکوبدبا آنها و ماجرایشان همراه میشوید بعد میبینید نویسنده زیرکانه پاسخ همه چراییهای سنگین داستانش را با یک پایان بندی غیر منتظره روی دوشهای شما سوار کرده●مرتبه دوم شخصیت پردازی، فضاسازی لحن محاوره و پیرنگ و محتوای داستان را بهتر درک کردم و اینکه در یک جمع بندی کلی، موضوع داستانی مطرح شده تاریخ مصرف ندارد؟! عدالت همیشه پیروز نیست، مامور معذور است و به هر جایی که تعلق داشته باشد باید اجرای امر کند، دیوار طمع انسان کوتاه است، هرگز نباید به دشمن اعتماد کرد...... خسته شدم!!! ●مرتبه سوم قصد دارم شب هنگام در آرامش دوباره به داستان برگردم، هموطن بلوچم را ب دیارش بفرستم چرا که تاب رطوبت گیلان را نداشت
از مرگ زندانی خبرش کنم که شیشه اعتمادش را بدست مامور ندهد، و اسلحه را از دست زندانی بگیرم تا تاوان بی عدالتی خونبهای او نباشد. شاید از آنها بخواهم بدنبال عدالت بگردیم. 🍃🌟🍃
از مرگ زندانی خبرش کنم که شیشه اعتمادش را بدست مامور ندهد، و اسلحه را از دست زندانی بگیرم تا تاوان بی عدالتی خونبهای او نباشد. شاید از آنها بخواهم بدنبال عدالت بگردیم. 🍃🌟🍃
بزرگ علوی یکی از بزرگرتین نویسندههای معاصره که هرکتابی رو که من ازش خوندم، زیبا و تاثیرگذار بود. داستان گیله مرد، داستان مبارزه مردم غیور شمال ایران، با استبداد حاکمه، جایی که به فرمان خانها یا شاه، زمینهای محلیها از چنگشون درآورده میشه و مصادره میشه. عدهای از مردم رعیت، حاضر به پذیرش نمیشن و میجنگن و مبارطه میکنن و هزینه میدن، مثل همین گیله مرد که همسرش و فرزندش رو ازدست میده در راه مبارزه.
به هرطریق گیله مرد رو دستگیر کردن و الان در اسارت و انتقال به مرکز هست و داستان، ضمن فضاسازی خوب، تلاش نافرجام گیله مرد رو برای فرار نشون میده، که شکستش صرفا بخاطر دل رحم بودنش و نامرد بودن سرباز بلوچه...
الان که به اون دوران نگاه میکنیم، میبینیم که مردم برای داشتن یه زندگی عادی، گاها سختیهایی کشیدن که فقط توی فیلمها میبینیم...
از بزرگ علوی چشم هایش رو هم خوندم که عالیه و توصیه میکنم حتما بخونید
به هرطریق گیله مرد رو دستگیر کردن و الان در اسارت و انتقال به مرکز هست و داستان، ضمن فضاسازی خوب، تلاش نافرجام گیله مرد رو برای فرار نشون میده، که شکستش صرفا بخاطر دل رحم بودنش و نامرد بودن سرباز بلوچه...
الان که به اون دوران نگاه میکنیم، میبینیم که مردم برای داشتن یه زندگی عادی، گاها سختیهایی کشیدن که فقط توی فیلمها میبینیم...
از بزرگ علوی چشم هایش رو هم خوندم که عالیه و توصیه میکنم حتما بخونید
خیلی کتاب صوتی تاثیر گذاری بود، داستان گیله مرد، داستان مبارزه مردم غیور شمال ایران، با استبداد حاکمه، جایی که به فرمان خانها یا شاه، زمینهای محلیها از چنگشون درآورده میشه و مصادره میشه. عدهای از مردم رعیت، حاضر به پذیرش نمیشن و میجنگن و مبارطه میکنن و هزینه میدن، مثل همین گیله مرد که همسرش و فرزندش رو ازدست میده در راه مبارزه.
به هرطریق گیله مرد رو دستگیر کردن و الان در اسارت و انتقال به مرکز هست و داستان، ضمن فضاسازی خوب، تلاش نافرجام گیله مرد رو برای فرار نشون میده، که شکستش صرفا بخاطر دل رحم بودنش و نامرد بودن سرباز بلوچه...
الان که به اون دوران نگاه میکنیم، میبینیم که مردم برای داشتن یه زندگی عادی، گاها سختیهایی کشیدن که فقط توی فیلمها میبینیم...
از بزرگ علوی چشم هایش رو هم خوندم که اون هم عالیه و توصیه میکنم چشمهایش رو هم از کتابراه تهیه کنید و بخونید.
به هرطریق گیله مرد رو دستگیر کردن و الان در اسارت و انتقال به مرکز هست و داستان، ضمن فضاسازی خوب، تلاش نافرجام گیله مرد رو برای فرار نشون میده، که شکستش صرفا بخاطر دل رحم بودنش و نامرد بودن سرباز بلوچه...
الان که به اون دوران نگاه میکنیم، میبینیم که مردم برای داشتن یه زندگی عادی، گاها سختیهایی کشیدن که فقط توی فیلمها میبینیم...
از بزرگ علوی چشم هایش رو هم خوندم که اون هم عالیه و توصیه میکنم چشمهایش رو هم از کتابراه تهیه کنید و بخونید.
کتاب گیله شامل چند داستان کوتاهه که یکیش همین داستان معروف گیله مرده. داستانها واقعگرایانه هستند و شرایط سیاسی و اجتماعی ایران قدیم رو به خوبی توصیف کرده. قلم بزرگ علوی بسیار زیباست و توصیفات شرایط رو به زیباترین شکل ممکن نوشته. به نظرم جز بهترین مجموعه داستانهای کوتاه ایرانی هست. من اصلا از داستانهای کوتاه خوشم نمیاد و چندین داستان کوتاه خوندم که واقعا خیلی بد بود. اما از خواندن این کتاب هم مثل چشم هایش بی نهایت لذت بردم. قلم بزرگ علوی واقعا زیبا و گیراست و بیانی بسیار ساده و روان داره. داستان موضوعاتی غم انگیز داره اما با این حال نمیشه از کتاب لذت نبرد. واقعا مطالعه این کتاب لذت بخش بود. کلا یکی از نکات مثبت و البته نقطه قوت داستانهای بزرگ علوی اینه که خفقان دوره حکومتی قبل رو به خوبی نشون میده بدون متوسل شدن به دروغ و تهمت و بزرگنمایی.
ممنون از کتابراه
ممنون از کتابراه
باسلام
از نظر داستان و داستان پردازی و همچنین قصه گویی بسیار عالی بود، بالاخص موزیک و آهنگ آخر داستان...
فقط از افکت و موزیک بسیار کمی در داستان استفاده شده بود که چنین داستان پر محتوا و قوی یی، میطلبید تا از موزیک درخور داستان، آن هم در سرتا سر داستان استفاده بهینه و بیشتری شود...
چنین داستانهای پر محتوایی میطلبد تا از بابت آن وجهی هم دریافت گردد...
از اینکه آن را بصورت رایگان در اختیار عموم قرار داده اید، بسیار سپاسگزارم...
از نظر داستان و داستان پردازی و همچنین قصه گویی بسیار عالی بود، بالاخص موزیک و آهنگ آخر داستان...
فقط از افکت و موزیک بسیار کمی در داستان استفاده شده بود که چنین داستان پر محتوا و قوی یی، میطلبید تا از موزیک درخور داستان، آن هم در سرتا سر داستان استفاده بهینه و بیشتری شود...
چنین داستانهای پر محتوایی میطلبد تا از بابت آن وجهی هم دریافت گردد...
از اینکه آن را بصورت رایگان در اختیار عموم قرار داده اید، بسیار سپاسگزارم...
کتاب صوتی کوتاه گیله مرد نوشتهی بزرگ علوی داستانی دربارهی گیله مردی است که توسط دو مامور امنیه گرفتار شده تا از مسیر جنگل به فومن برده شود. داستان برای دورهی ارباب و رعیتی است و گیله مردان گیلان که از روزگاران کهن زمین داشتهاند و روی زمین کشت و کار میکردهاند ولی حالا اربابها صاحب زمینها شدهاند و روستائیان رعیت آنها و بخاطر همین رعیتها روبروی اربابها قرار گرفتهاند و با آنها مبارزه میکنند و در این مبارزه نظامیان در کنار اربابها هستند و گیله مردان را تار و مار میکنند و یا آنها را دستگیر و محاکمه و زندانی میکنند. گیله مرد داستان هم پس از آنکه از چنگ یکی از دو مامور میتواند فرار کند توسط مامور بلوچ کشته میشود و بدین ترتیب داستان زندگیش به پایان میرسد. با تشکر از آقای رضا عمرانی راوی توانمند داستان و با تشکر از کتابراه
کتاب گیله مرد نوشتهی بزرگ علوی داستانی دربارهی گیله مردی است که توسط دو مامور امنیه گرفتار شده تا از مسیر جنگل به فومن برده شود. داستان برای دورهی ارباب و رعیتی است و گیله مردان گیلان که از روزگاران کهن زمین داشتهاند و روی زمین کشت و کار میکردهاند ولی حالا اربابها صاحب زمینها شدهاند و روستائیان رعیت آنها و بخاطر همین رعیتها روبروی اربابها قرار گرفتهاند و با آنها مبارزه میکنند و در این مبارزه نظامیان در کنار اربابها هستند و گیله مردان را تار و مار میکنند و یا آنها را دستگیر و محاکمه و زندانی میکنند. گیله مرد داستان هم پس از آنکه از چنگ یکی از دو مامور میتواند فرار کند توسط مامور بلوچ کشته میشود و بدین ترتیب داستان زندگیش به پایان میرسد. با تشکر از آقای رضا عمرانی راوی توانمند داستان و با تشکر از کتابراه
بزرگ علوی یکی از بزرگترین نوسندههای معاصر، با فضا سازی بسیار درست، انتخاب مکان مناسب برای شرح داستان (جنگلهای گیلان)، روایت بسیار کوبنده، صحنه سازیهای بجا و خلاصه هزاران کارکدهای مناسب دیگه، دوباره و این بار با داستان گیله مرد تونست نظر من رو جلب کنه.
امیداورم که نویسندههای معاصر ایران، بیشتر از کهنه کارهای عزیزی که احترام زیادی کسب کردن و کارهای بزرگی برای زبان و داستان پارسی کردن (مثل جامی، مولانا، فردوسی بزرگ، عبدالطیف طسجودی) به چشم بیان، چرا که برای این داستانها زحمت کلانی کشیده شده و به نظر من فضا سازی و داستان سراییهای معاصر، بیشتر با روحیات کنونی سازگاره. پس علاوه بر داستان کهن، بیشتر سعی کنیم داستانهای مدرن ایرانی زیاد بخونیم.
با تشکر از کتاب راه🙏😉
امیداورم که نویسندههای معاصر ایران، بیشتر از کهنه کارهای عزیزی که احترام زیادی کسب کردن و کارهای بزرگی برای زبان و داستان پارسی کردن (مثل جامی، مولانا، فردوسی بزرگ، عبدالطیف طسجودی) به چشم بیان، چرا که برای این داستانها زحمت کلانی کشیده شده و به نظر من فضا سازی و داستان سراییهای معاصر، بیشتر با روحیات کنونی سازگاره. پس علاوه بر داستان کهن، بیشتر سعی کنیم داستانهای مدرن ایرانی زیاد بخونیم.
با تشکر از کتاب راه🙏😉
درود به احل قلم که دوستی نیک تر از این دو یار (قلم و کتاب) در گیتی برای آدمی نیست..
در ستایش از نویسنده فقید معاصر به علت جهت دار بودن تفکر و عقاید ایشان به همین روال مخاطبین هم از فیلتر عبور میکنند و در نهایت یک عدهای به سمت سوی چپ نیم نگاهی داشته یا که روشنفکران چپ را مورد ستایش قرار میدهند با این نوع آثار آسانتر ارتباط برقرار میکنند و ما بقی مخاطبان از چیره دستی و خبرگی و تجربه نویسنده در این عرصه لذت میبرند دور از درگیر شدن در کلیشه ها.. در جمع بندی اثر با اینکه دارای جهت بود ولی چیزی از زحمات نویسنده کم نمیکند و کاری ارزشمند و دارای بار ادبی خوبی بود از نظر منتقدان بزرگ که بنده حقیر هم از بزرگی این آثار و افراد بلند قامت و صاحب سبک نهایت استفاده را سعی کردم برده باشم.. یادشان و قلمشان جاودان🙏🙏❤❤
در ستایش از نویسنده فقید معاصر به علت جهت دار بودن تفکر و عقاید ایشان به همین روال مخاطبین هم از فیلتر عبور میکنند و در نهایت یک عدهای به سمت سوی چپ نیم نگاهی داشته یا که روشنفکران چپ را مورد ستایش قرار میدهند با این نوع آثار آسانتر ارتباط برقرار میکنند و ما بقی مخاطبان از چیره دستی و خبرگی و تجربه نویسنده در این عرصه لذت میبرند دور از درگیر شدن در کلیشه ها.. در جمع بندی اثر با اینکه دارای جهت بود ولی چیزی از زحمات نویسنده کم نمیکند و کاری ارزشمند و دارای بار ادبی خوبی بود از نظر منتقدان بزرگ که بنده حقیر هم از بزرگی این آثار و افراد بلند قامت و صاحب سبک نهایت استفاده را سعی کردم برده باشم.. یادشان و قلمشان جاودان🙏🙏❤❤
سربازی که صدای ماهیخوارها در گوشش آویخته بود و رطوبت شرجی ساحل را بر پوست سوختهاش داشت، دلتنگ بود، دلتنگ وطن، غریب بود. اما گیله مرد از او غریب تر بود، در خاکی که او بر روی آن به خشت افتاده بود، با صدای بارانش خوابش گرفته بود و با استشمام بوی خاکش نمو کرده بود و در شالی هایش دلش مجروح از تیر چشمان دلبری شده بود، اکنون به بند کشیده شده بود و پای برهنه بر گل و لای و تیزی سنگها راه میرفت و سرما، از درون وجودش، شعله تب ستواری و عشق را به خاکستر ته مانده اجاق تبدیل میکرد. چه سخت است غربت در قربت...
کتاب خیلی پرمحتوای بود داستان کوتاه و جذاب و غم انگیز همراه با صدای جذاب و توصیفات زیبا داستان زور دیکتاتوری تقابل ظالم مظلوم رعیت خان مزدور و حتی طبیعتی هم که ازاین ظلم به خشم امده ۰۰۰داستانی که درطول تاریخ بارها تکرارشده برسرهزاران مرد زن بی گناه و داستان روزگار تاریخ زمان حال
کسای که به اسم دین خدا پیغمبر هرجور ظلمی میکنن حق به جانب هستن زورشون به اسلحه سلاح پولشون و هر انچه رو که برای بقیه بد گناه میدونن براخودشون حلال و جواب حق خواهی با شکنجه گلوله اعدام میدن و دراین حین یه عده سکوت کردن و یه عده به ظالم کمک میکنن و دراخر سادگی گیله مرد اعتمادکردنش به کسی که جز دروغ چیزی بلد نیستن
کسای که به اسم دین خدا پیغمبر هرجور ظلمی میکنن حق به جانب هستن زورشون به اسلحه سلاح پولشون و هر انچه رو که برای بقیه بد گناه میدونن براخودشون حلال و جواب حق خواهی با شکنجه گلوله اعدام میدن و دراین حین یه عده سکوت کردن و یه عده به ظالم کمک میکنن و دراخر سادگی گیله مرد اعتمادکردنش به کسی که جز دروغ چیزی بلد نیستن
از گوش دادن به این کتاب بسیار لذت بردم. دست نویسنده واقعا درد نکنه
متن داستان خیلی قشنگ و گیرا بود و پر از اتفاقات غیر منتظره و خیلی زیبا احساست و درگیر داستان میکرد. به راحتی میشه با شخصیت مثبت داستان همراه شد و لحظات تلخ و ترس و حس کرد
صداگذاری بسیار عالی چه از لحاظ افکتها و چه از لحاظ صدای شخصیتها فضای داستان را واقعی جلوه میداد. شخصیتهای مختلف کاملا با احساس دیالوگها را بیان میکردند. تن صداها با نوع شخصیتها کاملا تطابق داشت. واقعا صحنههای داستان و میتونستم مثل یک فیلم تصور کنم. افکتها و صدای گوینده کاملا با هم پیوستگی لازم و داشتند
به دوستان توصیه میکنم حتما این داستان و گوش کنند
متن داستان خیلی قشنگ و گیرا بود و پر از اتفاقات غیر منتظره و خیلی زیبا احساست و درگیر داستان میکرد. به راحتی میشه با شخصیت مثبت داستان همراه شد و لحظات تلخ و ترس و حس کرد
صداگذاری بسیار عالی چه از لحاظ افکتها و چه از لحاظ صدای شخصیتها فضای داستان را واقعی جلوه میداد. شخصیتهای مختلف کاملا با احساس دیالوگها را بیان میکردند. تن صداها با نوع شخصیتها کاملا تطابق داشت. واقعا صحنههای داستان و میتونستم مثل یک فیلم تصور کنم. افکتها و صدای گوینده کاملا با هم پیوستگی لازم و داشتند
به دوستان توصیه میکنم حتما این داستان و گوش کنند
حاوی اسپویل
یک اثر ارزشمند گیله مرد نماد جامعهی درد کشیده و در عین حال رئوفی است که دقیقا از جای همان رئوف بودن ضربه خورده.
به نظر من هنگامی که در یک مبارزه هستی جایی برای اعتماد و رحم به دشمن وجود نداره... احساسات جریح دار شده را باید کنار گذاشت و فقط جنگید.
این همان کاری است که گیله مرد نکرد.
شخصیت وی بسیار والا بود مردی درد کشیده که مفهوم رنج بی مادری را برای فرزندش فهمیده و حالا به حرف یک مزدور اعتماد کرده (که گفته لطفا به من رحم کن من ۵ تا بچه دارم) به او رحم کرده و همین باعث شد که فرزند بی مادرش، بی پدر هم بشود....
دردناکه.... تراژدی تکراری و دردآور دیکتاتوری ها
یک اثر ارزشمند گیله مرد نماد جامعهی درد کشیده و در عین حال رئوفی است که دقیقا از جای همان رئوف بودن ضربه خورده.
به نظر من هنگامی که در یک مبارزه هستی جایی برای اعتماد و رحم به دشمن وجود نداره... احساسات جریح دار شده را باید کنار گذاشت و فقط جنگید.
این همان کاری است که گیله مرد نکرد.
شخصیت وی بسیار والا بود مردی درد کشیده که مفهوم رنج بی مادری را برای فرزندش فهمیده و حالا به حرف یک مزدور اعتماد کرده (که گفته لطفا به من رحم کن من ۵ تا بچه دارم) به او رحم کرده و همین باعث شد که فرزند بی مادرش، بی پدر هم بشود....
دردناکه.... تراژدی تکراری و دردآور دیکتاتوری ها
داستانه جنگ نابرابر مردم زحمتکش در برابر خانها و پاسبانهای دست نشانده. زحمتکشانی که با رنج بسیار لقمه نان بدست میآورند اما خان و دولتیها به همان لقمه نان هم چشم طمع دوختهاند. زندگی یک مبارز برای خون خواهی همسر و مردم روستایش. او را خراب کار و جانی و قاتل مینامند. قاتل اصلی خود ماموران دولتی هستند. درجایی که گیله مرد مبارز میتواند پاسبان ترسو را به قتل برساند باالتماس مامور از خونخواهی خود میگذرد اما مامور او را بدون اندکی تفکر بقتل میرساند چون به او دستور دادهاند و او بی چون و چرا انجام میدهد. ممنونم از صداپیشگان عزیز و عوامل محترم کتابراه
داستان جالبی داره، روندی که میگه، دیدگاهش... مقایسهای بیان میکنه. .. "کشتن کسی که آدم او را ندیده و نشناخته کار آسانی نبود" بنظرم جملهی جالبی بود! بخصوص که تو جملهی بعدی به خشونتش نسبت به قاتلی که میدونست چیکار کرده اشاره شده... این اولین اثری از بزرگ علوی هست که شنیدم و خوشم اومد... سبک داستانش رئالیست هست که خیلی واسم جالبه این سبک و دوسش داشتم... "نترس من خودم رعیت بودم میدانم تو چی میکشی... ما از خانهی خودمان خیلی صدمه دیدهایم... " این جمله هم برام جالب بود واقعا... و باید بگم از کل داستان و روند و جملات خوشم اومد:)
کتاب گیله مرد کتابی است که نگاه به برهای از تاریخ و ظلمی که بر مردم گیلان رفته را در زبان رمان به تصویر میکشد.
تصویر سازی جناب بزرگ علوی از کلبه و باران به گونای زیباست، که انسان خود را در محیط حس میکند.
کتاب به قدری قوت دارد که خواننده در جای خود را گم میکند و بجای گیله مرد در سرما و باران گویی خود خواننده است که خیس میشود!
نکتهای که کتاب به آن اشاره نمیکند ظلم سازمانیست که بر همه جاریست چه بر گیل مرد چه بر بلوچ و چه بر محمد ولی.
باشنیدن این کتاب بیشتر در عمق آن شب فرو خواهید رفت.
تصویر سازی جناب بزرگ علوی از کلبه و باران به گونای زیباست، که انسان خود را در محیط حس میکند.
کتاب به قدری قوت دارد که خواننده در جای خود را گم میکند و بجای گیله مرد در سرما و باران گویی خود خواننده است که خیس میشود!
نکتهای که کتاب به آن اشاره نمیکند ظلم سازمانیست که بر همه جاریست چه بر گیل مرد چه بر بلوچ و چه بر محمد ولی.
باشنیدن این کتاب بیشتر در عمق آن شب فرو خواهید رفت.
این نظر ممکنه داستان رو لو بده...
فضاسازی خیلی قدرتمند هس؛ داستان و این فضاسازی در حدیه که من خودمو در حال قدم زدن باهاشون به سمت کلبهی قهوه چی همراه میبینم و مثه یه ناظر داستان رو به وضوح تماشا میکنم.
تیکههای کلامی و کنایهها هم که حرف نداره.
در ترکیب متن و توضیحاتی که دادم با صدا پیشگی به یادماندنیای که وجود داره.
این همون داستانیه که توی ادبیات دبیرستان بودش و اینجا نسخه کاملش وجود داره.
نقطه ضعف و عیب و ایراد؟ واقعا نمیدونم
چهار ستاره امتیازه منه و دست کم ۸۰٪ رضایت داشتم
فضاسازی خیلی قدرتمند هس؛ داستان و این فضاسازی در حدیه که من خودمو در حال قدم زدن باهاشون به سمت کلبهی قهوه چی همراه میبینم و مثه یه ناظر داستان رو به وضوح تماشا میکنم.
تیکههای کلامی و کنایهها هم که حرف نداره.
در ترکیب متن و توضیحاتی که دادم با صدا پیشگی به یادماندنیای که وجود داره.
این همون داستانیه که توی ادبیات دبیرستان بودش و اینجا نسخه کاملش وجود داره.
نقطه ضعف و عیب و ایراد؟ واقعا نمیدونم
چهار ستاره امتیازه منه و دست کم ۸۰٪ رضایت داشتم
گیله مرد بیان کنندهی ظلم و ستمهایی است که حاکمان و عوامل آنها بر مردمان روا داشتهاند و خواننده در آن با بی پناهان، ظلم دیدگان و زخم خوردگان که گیله مرد نماد آنها میباشد، سر وکار دارد. نکتهی جالب این که نویسنده به خوبی از پس بیان این موضوع برآمده است و پیام خود را به خوبی بیان میکند. این موضوع که موضوعی مربوط به یک منطقه از ایران است و کاملاً خصوصی و مربوط به زندگی یک شخص و یا یک شهر میباشد، نمونهای عام و عمومی است؛ یعنی یک نمونه از هزاران نمونهای است که در سرتاسر ایران وجود دارد.
خصوصیتهای شخصیتها در داستان «گیله مرد» متفاوت و نمادین است. یعنی درداستان کوتاه «گیله مرد» برخلاف رمان، مجموعهی زندگی شخصیتها تجسم نمییابد، بلکه دریچهای بر برهه یا بخشی سرنوشت ساز از زندگی آنها گشوده میشود و شخصیتها در لحظهای بحرانی و سرنوشت ساز خود دیده میشوند. بنابراین، نویسنده هرگز نمیکوشد که شخصیت زندگی گذشتهی گیله مرد را بازآفرینی کند و فقط به خصوصیتها و خصلتهای بارز روحی و خلقی او که با درونمایه و موضوع داستان هم خوانی دارد به اختصار اشاره میکند.
داستان گلیه مرد روایتی کوتاه تاثیرگذار و غم انگیز دیگری از بیداد حاکمان وقت و از طرفی افتخار به این ظلم از طرف خودشان هست
از پیش خونده بودم اما استاد عمرانی بزرگوار با اجرای این کار اون رو با رنگ و بوی تازهای همراه کردند با اینکه انتهای داستان برایم پرواضح بود اما مسیر خوانش کتاب اینقدر جذاب بود ک میتونم بارها گوش بدم و احساسات شخصیتهای کتاب را با تموم وجود درک کنم و البته با اندوهی برگرفته از متن داستان و اجرای خوانشی تاثیرگذار دوباره لذت ببرم
زنده باد 🍀🍀🍀
از پیش خونده بودم اما استاد عمرانی بزرگوار با اجرای این کار اون رو با رنگ و بوی تازهای همراه کردند با اینکه انتهای داستان برایم پرواضح بود اما مسیر خوانش کتاب اینقدر جذاب بود ک میتونم بارها گوش بدم و احساسات شخصیتهای کتاب را با تموم وجود درک کنم و البته با اندوهی برگرفته از متن داستان و اجرای خوانشی تاثیرگذار دوباره لذت ببرم
زنده باد 🍀🍀🍀
لذت بردم از خواندن این کتاب با قلم قوی نویسنده
گیله مرد یکی از مبارزان گیلان است. او مردی روستایی است که خان منطقه مالیات بی حساب و کتاب از او گرفته است. در جریان اعتراض به مالیات و در نبود گیله مرد، زن او را کشته و کودک شیرخوارهاش تنها میماند. چند وقت بعد نیز گیله مرد دستگیر میشود. او همراه دو مامور در جنگل و در شلاق باران به سوی فومن به راه میافتند. داستان در همین حرکت و اقامت در قهوهخانه نزدیک مقصد به تدریج باز میشود. گلیه مرد در فکر فرار است...
گیله مرد یکی از مبارزان گیلان است. او مردی روستایی است که خان منطقه مالیات بی حساب و کتاب از او گرفته است. در جریان اعتراض به مالیات و در نبود گیله مرد، زن او را کشته و کودک شیرخوارهاش تنها میماند. چند وقت بعد نیز گیله مرد دستگیر میشود. او همراه دو مامور در جنگل و در شلاق باران به سوی فومن به راه میافتند. داستان در همین حرکت و اقامت در قهوهخانه نزدیک مقصد به تدریج باز میشود. گلیه مرد در فکر فرار است...
کتاب خیلی جذابیه! قلم خوب نویسنده شما رو با خودش در جریان داستان همراه میکنه!
فریاد عدالت همیشه شنیده نمیشه! ظلم همیشه وجود داره؛ مامور و معذور بودن، اطاعت امر از فرمانهای ظالم هم باعث تشدید ظلم و بی عدالتی شده...
گاهی فریاد زدن برای پس گرفتن حق کودک ۶ ساله و خون صغراها به جایی نمیرسه؛ اعتماد به دشمن منجر به مرگ شما میشه مرگ به هر معنایی....
از اون کتاباس که پیشبینی پایانش سخته و وقتیکه به خط آخر رسیدی نویسنده شمارو غافلگیر میکنه
فریاد عدالت همیشه شنیده نمیشه! ظلم همیشه وجود داره؛ مامور و معذور بودن، اطاعت امر از فرمانهای ظالم هم باعث تشدید ظلم و بی عدالتی شده...
گاهی فریاد زدن برای پس گرفتن حق کودک ۶ ساله و خون صغراها به جایی نمیرسه؛ اعتماد به دشمن منجر به مرگ شما میشه مرگ به هر معنایی....
از اون کتاباس که پیشبینی پایانش سخته و وقتیکه به خط آخر رسیدی نویسنده شمارو غافلگیر میکنه
این کتاب کلا خیلی کتاب مفیدی هم برای آرامش و هم برای درک فکر نویسنده این کتاب از جملات کوتاه و معنا دار ساخته شده و گویندگی هم جوری دوبله میکند که انگار در خود داستان هستی خیلی با احساس است ولی کسانی که احساس این کتاب را درک میکنند میتوانند بگویند که چه کتاب است در کل یکی از بهترین کتابهای که هم خواندهام و هم گوش کردهام و یکی از بهترین آهنگهایی که در قصهها گوش کردهام من به شخصه عاشق آهنگ آخرش شدم بینظیر بود
هم خود داستان و هم جزئیات وقایع بخوبی بیان شده است.
همه میگویند نیروهای انتظامی و.... تابع دولت هستند ولی اصلا چنین نیست در وجود هر کدام از آنها چنان نفرتی از انسانها کاشته شده که هر کدام به تنهایی قادر هستند چندین انسان را بکشند.
وقتی هم وطن به هم وطن خود چه زن و بی دفاع و چه مرد رحم نمیکند چه دنیای زیبایی را به انتظار نشسته ایم
فردی که ادعا میکند همدرد هست و او را درک میکند در آخر هم او گیله مرد را میکشد.
همه میگویند نیروهای انتظامی و.... تابع دولت هستند ولی اصلا چنین نیست در وجود هر کدام از آنها چنان نفرتی از انسانها کاشته شده که هر کدام به تنهایی قادر هستند چندین انسان را بکشند.
وقتی هم وطن به هم وطن خود چه زن و بی دفاع و چه مرد رحم نمیکند چه دنیای زیبایی را به انتظار نشسته ایم
فردی که ادعا میکند همدرد هست و او را درک میکند در آخر هم او گیله مرد را میکشد.
اول از همه از اقای عمرانی تشکر میکنم که انقدر قشنگ داستان و روایت کردند و صدا پیشگی فوق العاده اشون واقعا محسور کننده است. داستان خیلی قشنگی بود ظلم و ستم و نامردی و به خوبی توصیف کرده بود و اینکه واقعا نمیشه به هیچکس اعتماد کرد مثل مامور بلوچ که اخر کار خودشو کرد، محتوی و موضوع داستان و دوست داشتم. اهنگ اخر داستان هم فوق العاده بود.
داستانی ساده زیبا و روان بود که متن قادر است خواننده را با خود به دنیای قصه ببرد البته بیان رسا و دلنشین گوینده نیز مزید براین علت شده و مشکلات اجتماعی و فرهنگی و روابط حاکم بر ساختارهای غیر دموکراسی را با بیان این داستان نشان میدهد که در نظام ارباب و رعیتی و بله قربان گویی جایی برای اندیشه و تفکر نیست و فرد در ساختار فاقد موجودیت و تفکر خواهد شد و عملا مهرهای کارآمد برای اجرای بی چون و چرای فرامین خواهد بود
این اثر به حدی با جزییات و کامل نوشته شده که گویی از پرده سینما جریان داستان رو تماشا میکنیم... سه مرد در سه شخصیت و جایگاه متفاوت یکی زندانی یک نگهبان که درد زندانی رو میفهمه و نگهبانی که با گفتن کلمات سعی داره با روان زندانی بازی کنه... البته این یک مکانیسم دفاعی ذهن ناخودآگاه هم میتونه باشه برای رهایی از ترس و عذاب وجدان ناشی از ارتکاب گناه با گفتن این کلمات تسلی روح خودش بشه... بی شک یک اثر بی نظیره
رعیت و خان و ظلم همیشه هست. گیله مردی که همسرش را ازدست داده بوده و فرزندش قربانی خان و خانزاده و زورگویان مملکت شدو سرنوشتی نامعلوم. هنوز هم زور و استبداد هست فقط روشش تغییر کرده تو این دنیا مردم به دو دسته هستند مظلوم و ظالم. و هر کسی که بخاطر حق و ظلم اعتراض کند هر چند که کشته شود ولی زیر ذلت نرفته و با سربلندی میمیرد مانند گیله مرد. باتشکر از آقای عمرانی که این چنین زیبا و دلنشین روایت کردند.
داستانی کوتاه که به گونه رمانتیسم اجتماعی نوشته شده از مشکلات ارباب رعیتی زمان خودِ اقا بزرگ علوی، به نظر من اگه بخوایم بهتر کتاب درک کنیم باید بدونه قضاوت از دید سه شخصیت داستان کتاب بخونیم و نگاه کنیم و در اخر میبینیم که هر سه شخصیت کتاب دو مامور و گیله مرد قربانی مسائل ارباب عیتی هستن یکی مثل گیله مرد مبارزه میکنه برای حق واقعیش ولی دو مامور حقشونو به خیلی کمتر فروختن......
فوق العاده…. دو مامور نظامی مردی را دستگیر کرده و در شبی بارانی در مسیر بردن او به پاسگاه هستند. داستانی در باره ظلم، استیصال، خیانت، جهل و فریب. فضاسازی وقایع داستان عالی بود. توصیف نویسنده از زمان و مکان و حالات شخصیتها به قدری گویاست که میشه احساسشون کرد. اجرا و خوانش عالیست. افکتهای صوتی و موسیقی به جذابیت داستان اضافه کرده. این کتاب صوتی شاهکار ارزش گوش کردن دوباره و چند باره رو داره.
قلم نویسنده به قدری قدرتمنده که شنونده رو اجبار به تصویر سازی ذهنی میکنه و گویندهی داستان هم با حس بسیار خوب، توصیفها رو با احساسات شنونده پیوند میزنه. این داستان نقطهی عطف علاقهی من به کتابهایی خارج از کتب مورد علاقهام بوده و باعث شد به کتابهای نویسنده هایی مثل بزرگ علوی و جلال آل احمد گرایش پیدا کنم.
حتی قصد دارم یک کتاب از بزرگ علوی هم به کس دیگه ای هدیه کنم.
>
حتی قصد دارم یک کتاب از بزرگ علوی هم به کس دیگه ای هدیه کنم.
>
من این داستان رو توی دوران مدرسهام خونده بودم
ولی شنیدنش برای بار دوم خیییلی برام لذت بخش تر بود.
نمیدونم به خاطر صدای بی نظیر آقای عمرانی بود یا گیرایی داستانِ این کتابِ... چقدر تشبیهات و فضا سازی زیبایی داره
اگه شما هم مثل من در گذشته این کتاب رو خوندین، پیشنهاد میکنم حتما دوباره مطالعهاش کنیدخیلی حس زیبایی داشت مررسی از کتابراه
ولی شنیدنش برای بار دوم خیییلی برام لذت بخش تر بود.
نمیدونم به خاطر صدای بی نظیر آقای عمرانی بود یا گیرایی داستانِ این کتابِ... چقدر تشبیهات و فضا سازی زیبایی داره
اگه شما هم مثل من در گذشته این کتاب رو خوندین، پیشنهاد میکنم حتما دوباره مطالعهاش کنیدخیلی حس زیبایی داشت مررسی از کتابراه
«گیله مرد» مرد گیلانی مبارزی هست که بعد از هجوم مأموران و کشته شدن زنش، توسط دو مامور دستگیر میشه.
داستان، در توصیف ظلمی که به رعیت میشده، هست.
داستان کوتاهی از بزرگ علوی که شدیدا ارزش خوندن داره. قبلا شنیده بودم که این داستان الگوی خیلی از نویسندگان اعتراضی و مبارز بوده.
توصیف مکان و شرایط آب و هوایی به جذابیت داستان اضافه میکنه.
ممنون از کتابراه عزیز
داستان، در توصیف ظلمی که به رعیت میشده، هست.
داستان کوتاهی از بزرگ علوی که شدیدا ارزش خوندن داره. قبلا شنیده بودم که این داستان الگوی خیلی از نویسندگان اعتراضی و مبارز بوده.
توصیف مکان و شرایط آب و هوایی به جذابیت داستان اضافه میکنه.
ممنون از کتابراه عزیز
کتاب گیله مرد کتابی بسیار زیبا و تاثیر گذار در برههای مهم از زندگی مرد گیلان است. علوی به زیبایی فضای موجود را که کاراکترها در آن حضور دارند به تصویر میکشد. صدای باد و باران، وضعیت نیروهای نظامی و وضعیت جسمی روحی گیله مرد. صدای آقای رضا عمرانی بسیار زیبا بود اما میتونست بعصی گویشها بهتر اجرا بشه. من خوندن این کتاب رو حتما پیشنهاد میکنم.
بنام ایزد
داستان در قالب و محتوای خوبی در گردش است که شامل احساس اضتراب حراس و یاس و... میشود گاهگداری طعم نفرت و طعنههای دلخراش به متن داستان رنگ و بویی متناسب با حال شخصیت اصلی یا گیله مرد ارائه میدهد. اما کسر ستاره من به این دلیل است که این داستان تواناییهای لازم برای پیشرفت و گسترش را داشت یا به زبان ساده زود تمام شد.
با امید آینده بهتر
داستان در قالب و محتوای خوبی در گردش است که شامل احساس اضتراب حراس و یاس و... میشود گاهگداری طعم نفرت و طعنههای دلخراش به متن داستان رنگ و بویی متناسب با حال شخصیت اصلی یا گیله مرد ارائه میدهد. اما کسر ستاره من به این دلیل است که این داستان تواناییهای لازم برای پیشرفت و گسترش را داشت یا به زبان ساده زود تمام شد.
با امید آینده بهتر
کتاب گیله شامل چند داستان کوتاهه که یکیش همین داستان معروف گیله مرده. داستانها واقعگرایانه هستند و شرایط سیاسی و اجتماعی ایران قدیم رو به خوبی توصیف کرده. (مقایسشون با زمان حال و دیدن همون مشکلات خیلی جالبه). قلم بزرگ علوی بسیار زیباست و توصیفات شرایط رو به زیباترین شکل ممکن نوشته. به نظرم جز بهترین مجموعه داستانهای کوتاه ایرانی هست.
توصیف درماندگی و تلخ کامی گیله مرد و شرایط حاکم بر آن وقت بسیار ملموس و تاثیر گذار بود و مرا به عمق داستان میکشید، اما این فضا جایی نبود که دوست داشته باشم و بیچارگی حاکم بر فضای قصه که باعث شد گیله مرد به دشمنش اعتماد کند و برای رها شدن از مخمصهای که در آن گیر افتاده، شجاعت به خرج دهد، تلخی شرایط را دوچندان میکرد.
سپاس
سپاس
اولین کتابی است که از بزرگ علوی خواندم (در واقع شنیدم) داستان زیبایی است. خیلی خوب به جزئیات پرداخته شده است و حس خوبی رو القا میکند و میشود به درستی فضای داستان رو تصور کرد. لحن راوی هم بر جذابیت این اثر افزوده و آرامش خاصی دارد. موسیقی پایانی هم زیبا بود. قصد به تحریر در آوردن دوران ارباب رعیتی و خان سالاری و بیان مشکلات آن بود.
ایم اولین کتاب بزرگ علوی هست که مطالعه کردم
عجیب عالی بود فضا سازی و جوری تعریف میکرد که چقد هوا سرد بوده چقد بارون میومده
داستان یه گیله مردی بود که همسرشو کشته بودن که یه بچهی ۶ ماهه داشته و با ۲ تا سرباز میبردنش برایه زندان فومن
داستانهای ارباب رعیتی چندین سال پیش بود
چه غم انگیز بود🥲و چه بلای سر بچهی ۶ ماه ش امد🥲
عجیب عالی بود فضا سازی و جوری تعریف میکرد که چقد هوا سرد بوده چقد بارون میومده
داستان یه گیله مردی بود که همسرشو کشته بودن که یه بچهی ۶ ماهه داشته و با ۲ تا سرباز میبردنش برایه زندان فومن
داستانهای ارباب رعیتی چندین سال پیش بود
چه غم انگیز بود🥲و چه بلای سر بچهی ۶ ماه ش امد🥲
بسیار عالی بود هوای بارانی، رعد و برق صدای باد به خوبی توصیف شده بود، حال وهوای داستان کاملا قابل درک بود، صدای گوینده وصدای شخصیتها بسیار زیبا و گیرا بود وبر زیبایی داستان میافزود، آواز آخر داستان به خوبی گویای حال وهوای داستان و شخصیتهایش بود ⚘⚘⚘در مجموع کتابی بود که ارزش گوش کردن داره وشاید دلت بخواد دوباره گوش کنی😉😉😉
داستان بسیار جذاب و گیرا بود.... پرداختن به نکات ریز و تصویرسازیهای دقیق برای مخاطب باعث شده بود که به راحتی خواننده داستان بتونه خودش رو در فضا قرار بده و همراه شخصیتهای داستان پیش بره... نکته جالب دیگه اینکه چقدر داستان، داستان امروزه... و چقدر تاریخ تکرار میشه.... بزرگ علوی نشون داد واقعا بزرگه
اخ چقد پایانش تلخ بود.
این کتاب یبار دیگه ب من ثابت کرد که چقدر کارای بزرگ علوی رو دوست دارم. شاید چون نویسنده معاصر هستن برای ما انقدونوشته هاشون روانه ولی بهرحال این کتاب خیلی درکش برای همه بنظرم راحته مخصوصا اگر کسی میخواد کتابخوانی رو شروع کنه. یه نگاه اجمالی و گذرا به داستان و مشکلان ارباب رعیتی
این کتاب یبار دیگه ب من ثابت کرد که چقدر کارای بزرگ علوی رو دوست دارم. شاید چون نویسنده معاصر هستن برای ما انقدونوشته هاشون روانه ولی بهرحال این کتاب خیلی درکش برای همه بنظرم راحته مخصوصا اگر کسی میخواد کتابخوانی رو شروع کنه. یه نگاه اجمالی و گذرا به داستان و مشکلان ارباب رعیتی