نظر Ali Fattahi برای کتاب صوتی گیله مرد

گیله مرد
Ali Fattahi
۱۳۹۹/۰۵/۱۹
171
سربازی که صدای ماهیخوارها در گوشش آویخته بود و رطوبت شرجی ساحل را بر پوست سوختهاش داشت، دلتنگ بود، دلتنگ وطن، غریب بود. اما گیله مرد از او غریب تر بود، در خاکی که او بر روی آن به خشت افتاده بود، با صدای بارانش خوابش گرفته بود و با استشمام بوی خاکش نمو کرده بود و در شالی هایش دلش مجروح از تیر چشمان دلبری شده بود، اکنون به بند کشیده شده بود و پای برهنه بر گل و لای و تیزی سنگها راه میرفت و سرما، از درون وجودش، شعله تب ستواری و عشق را به خاکستر ته مانده اجاق تبدیل میکرد. چه سخت است غربت در قربت...
هیچ پاسخی ثبت نشده است.