نقد، بررسی و نظرات رمان خرمگس - اتل لیلیان وینیچ

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
شکوفه عصاره
۱۴۰۰/۱۱/۱۱
عالی بود، یه شاهکار تکرار نشدنی.
مرسی از کتابراه برای رایگان قراردادن این کتاب، این کتاب رو من توی دوره نوجوانی یکیار و الان برای بار دوم خوندم و لذت بردم. داستان تاثیر از بین رفتن اعتمادهارو روی روح و روان به زیبایی نشون میده.
❌هشدار این نظر حاوی اندکی اسپویل است:
داستان یک پسر جوون یتیم و ساده و خوش‌قیافه اس که در جریان ماجرایی متوجه میشه، کشیشی که مربی و راهنماش هست و شدیدا به پاکی و صداقتش ایمان داره، در واقع پدرش هست. در یک لحظه ایمانش به خانواده‌اش، به زندگی خودش و مربیش و حتی خدا رو از دست میده و از خودش و زندگیش فرار می‌کنه، طی سال‌ها، اتفاقای بد زیادی براش میوفته که بدنش از فرم میوفته و تبدیل به یه گوژپشت میشه و با نام مستعار خرمگس فعالیت میکنه و سالهای بعد تغییرات زیادی توی اون پسر جوون ایجاد میشه.
پ. ن: انتهای داستان، جایی که کشیش، پسر رو می‌کشه و لحظات آخر میفهمه پسرش بوده، یادآور قضیه رستم و سهرابه ولی شدیدا غمگین و اندوهناکه.
مهدی م
۱۳۹۴/۷/۱
به نظر من نرم افزار شما حرکت نوینی است اما قطعا مانند هر چیز دیگر کاستی‌هایی دارد متاسفانه در زمینه‌ی علوم اجتماعی تاریخ و فلسفه بسیار جهت دار عمل کرده اید وبه ندرت کتابهای نویسندگان شهیر جهانی همچون گیدنز دورانت وبر دورکیم سارتر هگل ولتر.... گذاشته اید البته من انتظار ندارم کتاب‌های ممنوعه را قرار دهید اما باید نظر و اثار این بزرگان را نیز قرار میدادید در زمینه‌ی رمان و داستان نیز باز به صادق هدایت بی‌اعتنا بوده اید و متاسفانه رمان‌های روسی از داستایوفسکی گورکی چخوف تولستوی.... را کم دیدم و البته بسیاری از نویسندگان معروفدیگر امیدوارم از این پس بی‌جهت و بدون تعصب کتاب‌ها را معرفی کند زیرا این مخاطب است که تصمیم میگرد کدام کتاب با کیفیت است یا نه و شما باید به همه‌ی اعتقادات و علایق احترام بگذارید و مساوات را رعایت نمایید

کتابراه:
کاربر گرامی محتوای نرم افزار کتابراه با حفظ حق کپی رایت با همکاری ناشرین و نویسندگان تامین می‌شود. در مورد کتاب‌های معروف و یا صادق هدایت باید ناشر و یا نویسنده با کتابراه همکاری کنند تا محتوای بیشتری تامین شود. ما تمام تلاش خود را می‌کنیم که با همکاری بیشتر به طور قانونی کتاب‌ها را در اختیار کاربران قرار دهیم. به همین علت در مورد کتاب‌های قرار داده شده در کتابراه سلیقه دخیل نمی‌باشد.
اکرم السادات حسینی زری
۱۴۰۳/۵/۹
بادرود و سپاس از کتابراه، داستان فوق العاده خوب و پر از ماجراجویی بود، هم فلسفی و هم اجتماعی و هم شجاعت و روشنفکری نسلی که با مذهب و اندیشه مسیحیت کاملا روشن بینانه مخالفت و مبارزه کرده بودند.
Ahmad
۱۴۰۲/۵/۲۳
با سلام
من حدود ۴۰ صفحه از این کتاب را خواندم و به. هیچ وجه نتوانستم با آن ارتباط برقرار کنم و هر چه بیشتر جلو رفتم حوصله‌ام را سر برد و اصلا از خواندن همین تعداد صفحات هم لذت نبردم و باور کنید که همین الان هم یادم نیست که بالاخره درایت چهل صفحه نویسنده چه می‌خواست بگوید و باز از صفحه ۴۰ به صفحات خیلی بعد رفتم و در کل از نوع روایت داستان و موضوع آن به هیچ وجه خوشم نیامد و به نظر ارزش وقت گذاشتن بیشتر را نداشت و برای همین دیگر خواندنش را رها کردم چون به نظر من وقت گذاشتن روی کتابی که سر و ته ندارد و تا حالا که نتوانسته چیزی بگوید و اطلاعات مفیدی بدهد از نظر من در بقیه کتاب هم نخواهد توانست که چیزی به من یاد بدهد و کاری جز تلف کردن وقت من انجام نمی‌دهد بنابر این خواندش را متوقف کردم و به دیگران هم توصیه نمی‌کنم که این کتاب را بخوانند
حالا باز هم برای اینکه بتوانید بهتر تصمیم بگیرید نظرات بقیه خواننده‌ها را هم خوب مطالعه کنید شاید این کتاب با سلیقه من در تضاد است و شاید دیگران این کتاب را پسندیده باشند.
حمید میرباقری
۱۴۰۳/۲/۱۳
به نظر من این کتاب بسیار ارزشمنده ولی به همه توصیه میکنم این نسخش رو تهیه نکنن که هم پشیمون میشن و هم کتاب رو خراب میکنن و تصور میکنن کتاب بدیه ترجمه فاجعه ویراستاری فاجعه تر نگارش هم از همشون بدتر تمام صحبت‌ها مکالمه‌ها تو هم تو هم نوشته شده باید سه بار بخونی تا بفهمی کدوم جمله برای کدوم شخصیته کلمات ثقیل فراوونی توی ترجمه به کار رفته که معادل‌های خیلی خیلی ساده تری وجود داره و میشه اونو قابل فهم تر کرد در مورد خود کتاب فقط یک مشکل باهاش داشتم اونم اینکه توصیفاتش گاهی زیاد از حد میشد و از اصل قصه دور میکرد من خواننده رو ولی موضوع بسیار جالب و جذاب و متفاوت با توصیف صحنه‌ها و شخصیت‌های جذاب خیلی قشنگ کنار هم چفت شدن ولی حیف از این کتاب که توسط این گروه مترجم و ویراستار و نگارنده داغون شده این کتاب رو بخونید ولی نسخه دیگریش رو
کاربر الف.م.
۱۳۹۴/۶/۲۸
این کتاب را به عنوان جایزه شاگرد اول شدنم در کلاس دوم راهنمایی گرفته بودم و فقط هم یکبار خوندم چرا که کتاب توسط مادرم بی‌اطلاع من به دختر داییم داده شد از آنزمان ۳۴ سال میگذرد!!!تا اینکه دیروز آن را دانلود کردم و یکضرب خواندم با اینکه مریض هم بودم. کتاب فوق العاده ایست از مترجمش هم ممنون که به این شیوایی ترجمه کردند. فقط نمیدانم آیا ماجرای آن واقعی است یا نه، در هر صورت میتوان آن را توهین به مقدسات دین کاتولیک بشمار آورد. من همیشه از سرنوشت دردناک و دهشتناک افراد سیاسی دلم بدرد می‌آید و نمی‌توانم بفهمم که چرا انقلاب‌ها نیاز به شکنجه شدن و ریخته شدن خون عزیزان خود را دارند؟؟؟!!!! و اینکه چرا همیشه پدران، پسران خود را قربانی می‌کنند؟؟
فاطمه نوحی
۱۴۰۲/۱/۲۰
داستان عالی بود. از نظر نگارش و ویرایش مشکل داشت، ولی انقدر داستان جالب و زیباست که چکنویس بودن و ویرایش نشدن متنو، میشه نادیده گرفت... حتما یه بار دیگه نسخه چاپی و تصحیح شده شو می‌خرم و می‌خونم. صفحات پایانی کتاب واقعا اشک اور بود.. بخصوص صحبتهای کاردینال در روز جشن... انگار برای تمام انسانها و تمام دوره‌ها گفته شده... آروز می‌کنم روزی تلاش انسانهای کامل و برگزیده خدا (مثل ارتور، مسیح زمانه خودش) به ثمر بشینه و هیچ سربازی برای به قدرت رسیدن عده‌ای شیطان صفت و دنیا دوست، حاضر به جنگیدن نباشه و همه زندانها بسته بشن، شکنجه گران درمان بشن و انسانها با خودشون طبیعت و روزگار آشتی کنن... آمین
وحید شریفی
۱۴۰۳/۱/۳
داستانی سرشار از شجاعت و انسانیت و بسیار زیبا بود. داستان کتاب در ایتالیایی تحت نفوذ اتریش در دههٔ ۱۸۴۰ میلادی می‌گذرد که زمانه‌ای پر از آشوب و خیزش بود. شخصیت اصلی داستان، آرتور بورتون است که سردستهٔ جنبش جوانان است و دشمنش پدر مونتانلی است. دنباله‌ای از روابط تراژیک بین آرتور و دختر محبوبش، جما، در داستان پیش می‌آید. این کتاب، داستان ایمان، بیداری از خواب و خیال، دگرگونی، عشق و شجاعت است. خرمگس رمانی از نویسندهٔ ایرلندی، اتل لیلیان وینیچ است که در ژوئن سال ۱۸۹۷ میلادی در ایالات متحده آمریکا و در سپتامبر همان سال در انگلستان منتشر شد.
Mostafa Arshad Ebi
۱۴۰۱/۲/۱۴
بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم تاریخ هر بار در نقطه‌ای از جهان به شکلی دوباره تکرار میشه. این کتاب با اینکه در ایتالیای قرن نوزده اتفاق افتاده ولی انگار برای تمام دوره‌ها و برای تمام انسان‌هایی که برای آزادی مبارزه می‌کنند کاربرد داره.
کتابی که در رثای مبارزه و آزادی نوشته شده و بیشتر رمانی عاشقانه است تا سیاسی. البته این کتاب از جمله مشهورترین آثاری بود که حقیقت پشت پرده دروغگویی و ریاکاری خادمان کلیسا و انواع خادمان دینهای مختلف رو به زیبایی نشون داد. توصیه میکنم بخونیدش، به احتمال بسیار زیاد در پایان کتاب اشک خواهید ریخت. (البته بسته به سن و جنسیت مخاطب)
نازنین شریفی
۱۴۰۲/۲/۲۰
کتابی بی نهایت زیبا و آموزنده که متاسفانه درست ویرایش نشده بود و از نظر نگارشی کاستی‌هایی داشت که البته چیزی از ارزش والای داستان کم نمیکنه
حکایت عجیبی ست حکایت ریاکاران و دروغگویان که در پس پرده زهد و تقوا بشر را میفربند و همه باورها و
آرامش بشر را لگد کوب میکنند و چه بسا کسانی را به ناکجا آباد بکشانند مانند جوان این داستان که با آگاهی از نیرنگ پنهان شده در جامه مقدسات نسبت به زندگی کلیسا و کشیش نفرت پیدا کرده و خودرا قربانی مبارزه با این مزوران و دروغگویان میکند
ممنون از کتابراه بابت این کتاب خوب
محسن صالحی
۱۳۹۶/۳/۲۵
نوعی نگاه تمثیلی رو میشه در شخصیتهای کتاب جستجو کرد. کشیشی که مرتکب خیانت و عمل بیشرمانه‌ای شده و حاصل این عمل فرزندی میشود که بعدها دشمن مذهب خواهد شد. این رو احساس می‌کنم نویسنده قصد داشته به نحوی نزول کلیسا رو در دوره‌ای نشون بده. اینکه کلیسا چطور در دورانی به مردم ظلمی روا داشته و حاصل اون فرزندانی مرتد و در نتیجه سقوط کلیسا گردید. البته نویسنده در حقانیت کسی قضاوت نمی‌کند و نمیگوید کشیش گناهکار است و یا آرتور. و هر جا صحبت پاپ و مسیحیت می‌شود زیاد وارد جزییاتی نمیشود که بر علیه و یا به نفع مسیحیت باشه.
نورا زیرکی
۱۴۰۳/۳/۴
خیلی کتاب‌ها در این ژانر هست از بینوایان ویکتور هوگو گرفته تا.... اما می‌تونم بگم بهترین کتابی هست که در ژانر انقلابی، درام نوشته شده و از نظر معروف نبودنش واقعا کم لطفی شده بهش البته یک فیلم روسی براش ساخته شده که مال دهه ۱۹۰۰ هست و کاملا شبیه کتاب نیست در کل کاش بیشتر مورد توجه قرار میگرفت داستان بی نظیری داره از مبارزه و عشق و خانواده همه چیز درش عالی گنجانده شده و نسبت به بی نوایانی که هم ژانر محسوب میشن هیچ کم و کاستی نداره بلکه از نظر بنده برتری‌هایی هم داره چون کلیشه‌ای پیش نرفته.
Arash .H
۱۳۹۷/۷/۱۹
من نوجوان بودم که خرمگس رو خوندم و عاشقش شدم. بعد از اون هر چند سال یکبار باز هم اون رو خوندم و جالب که الان تصادفا اون رو در مجازی هم پیدا کردم و احتمالا دوباره خواهم خوند. این کتاب چهار بار ترجمه شده و من فکر میکنم خوش شانس بودم که کتابی که در خانه ما بود ترجمه آقای همایون پور بود چون بعدها من کتاب‌ها رو مقایسه کردم و بهتون اطمینان میدم ترجمه ایشون با اختلاف زیاد بهتر از بقیه است. اگه خرمگس رو نخوندید در خوندنش شک نکنید و زود شروع به خوندن کنید.
HaMraH
۱۴۰۲/۹/۲۳
دوستان عزیزم حتما توصیه میکنم که این کتاب رو تو لیست مطالعه خودتون قراربدین بسیار زیبا بود، البته اینو بگم ممکنه تا اتمام بخش اول اصلا جذبش نشید ولی از بخش دوم گیرایی کتاب خیلی بیشتر میشه و نمیتونید بزاریدش زمین، در مورد ترجمه کتاب من این ترجمه رو (خسرو همایون پور) رو بیشتر پسندیدم قبلا نسخه چاپی این کتاب رو با یک ترجمه دیگ که خوندم از ادبیات سخت تری استفاده شده بود و آدم ترغیب به ادامه دادن کتاب نمیشد. ولی این یکی حرف نداره و چقدر اشک آدم در فصل سوم سرازیر میشه.
متشکرم
مژگان پاک
۱۴۰۲/۶/۱۱
واقعا کتاب قابل تامل، تاسف، زیبا، غمگینانه‌ای بود. ولی بنظرم یک انگلیسی نباید خودش رو وقف مشکلات ایتالیا میکرد. البته نمیدونم آیا نویسنده این سبک نگارش رو داشته یا مترجم؟ نگارش خیلی اوقات حوصله سربر و حتی نامفهوم بود، ینی مکالمه‌ی دونفر اصلا مشخص نیست و خواننده باید خودش حدس بزنه مکالمه از چه کسی است! خود کتاب شاهکاره ولی ترجمه‌اش اصلا چنگی به دل نمیزنه. و کسی که حوصله نداشته باشه واقعا نمیتونه کتاب رو تا آخر بخونه و تموم کنه. با این حال با اشکالاتی که گفتم زیبا و تاثیر گزاربود.
09140100577
۱۴۰۲/۸/۳۰
پیرمردی انقلابی به جوانانی می‌پیوندد که سعی دارند در مقابل زور قد علم کنند و حکومت استعمارگر بر کشورشان را واژگون کنند. از شجاعت‌های او و مبارزات او داستان‌ها بر سر زبان‌هاست اما در نهایت معلوم می‌شود که او جوانی بوده که توسط پدرخوانده‌اش که کشیش منصوب همین حکومت استعمارگر است قبلاً فروخته شده و در زمان دستگیریش همرزمان خودش را لو داده است در نهایت دستگیر می‌شود اما این بار شجاعانه در مقابل لوله تفنگ‌ها می‌ایستد.
رمانی بسیار زیبا و مستحکم.
خانم کتابخوار
۱۴۰۱/۱۰/۱۳
این کتاب درباره ی اوضاع سیاسی ایتالیا نوشته شده اگر به داستان های سیاسی علاقه دارین و وقتتون هم محدوده توصیه می کنم به جای این کتاب، کتاب نان و شراب رو بخونید. چون اون کتاب هم یه داستان سیاسی در مورد ایتالیاست اما به نظرم به نسبت رمان خرمگس حرفهای بیشتری برای گفتن داره اگر هم با محدودیت وقت مواجه نیستین هر دو کتاب رو مطالعه کنید. به نظرم خرمگس داستانی با ریتم کند و بدون جذابیت های لازمه. البته این نظر شخصی منه و شاید شما خوشتون بیاد.: -))
s atta
۱۴۰۳/۱/۴
کتاب عالیه. یکی از بهترین آثار هست، نشون میده که یک آدم برای رسیدن به اهدافش میتونه از تمام دارایی و زیبایی و همه چیزی که در اختیار داره بگذره و اینکه چقدر جالبه که شرایط زندگی و روانی آدمها چه تاثیر بسزایی در انتخاب هدف دارند. نگارش بسیار مشکل داشت اما چیزی از ارزش‌های این کتاب کم نمیکنه. کتاب گویا با صدای آقای سلطان زاده رو هم من خیلییی خیلی دوست داشتم. ترجمه‌ی آقای همایون پور از میان چهار ترجمه‌ی این کتاب بهترین هست.
حمید یگانه
۱۳۹۸/۳/۱۰
اصلا کتاب خوبی نیست، به دلیل خیانت یک کاردینال فردی مذهبی دچار فروپاشی شده و علیه دین و خدا طغیان میکنه که ربطی به هم نداره... نه کاردینال، نه کشیشو نه آخوند نماینده خدا روی زمین نیستند... رمان به هیچ وجه جنبش پروتستانیستی رو ترویج نمیکنه، بلکه کاملا چپ هست و حتی میشه گفت اهدافی که آن گروه انقلابی در ایتالیا داشتن منجر به ظهور فاشیسم در ایتالیا شد که به شدت هم با مذهب درگیر بودند و تزهای وطن پرستانه با رویکرد نژادپرستانه می‌دادند.
سیده فاطمه حجازی نیاکی
۱۴۰۳/۲/۱
با سلام کتابی بسیار عالی شاهکار ادبیات دنیا داستانی بس زیبا و غم انگیز و سرشار از احساسات ناب. آرتور از وقتی می‌فهمد پسر کشیشی است که همه چیز و مریدا و بود دست به هنجارشکنی و قانون ستیزی میزند و از خدا و مسیح و دین زده میشود ولی در قلبش چنان احساسات رقیق ونابی وجود دارد که قابل گفتن نیست!!! داستان عشق و دلدادگی و ایمان و شجاعت!!! با پایانی غم انگیز که حتما اشک خواهید ریخت توصیه میکتم حتما بخونید و لذت ببرید با تشکر از نویسنده و کتابراه عزیز
Milad Ham
۱۳۹۷/۹/۲۸
شاید نمیشه گفت کدوم رمان از کدوم قشنگتره و حتما هرکدوم ویژگی خاص خودش روداره اما من در مورد خرمگس باید این فرضیه رو نادیده بگیرم و بگم زیباترین رمانی بود که خوندم. شاید شرایط روزگاریزکه درونش بودم هم تاثیر داشته باشه، روزهای سخت سربازی توی پادگان زاهدان وعشق و مبارزه و همزادپنداری و...
امروز اومدم ببینم توی کتابراه صوتیش هست که متاسفانه نبود اما خوندنش رو به همه توصیه میکنم
کاربر hana rn
۱۴۰۱/۱۰/۱۷
این کتاب بی نظیر و بسیار زیباست مخصوصا با ترجمه بسیار روان و زیبای آقای همایون پور؛ از مترجم‌های پیشکسوت و حرفه‌ای ایران؛ از کالبدشکافی تغییرات و ابعاد اتفاق‌ها و شخصیت‌ها بسیار لذت خواهید برد؛ اگر به کتاب و داستان تامل برانگیز علاقه مند هستید حتما این کتاب مطالعه کنید؛ و فقط در وصف زیبایی کتاب همین کافی هست که بعد از مطالعه‌اش از پایانش اندوهگین خواهید شد و آرزو می‌کنید کاش کتاب پایانی نداشت...
نازک شهبازی
۱۳۹۹/۸/۲۱
کتاب خوبیست ولی متاسفانه غلط‌های املایی و عدم تصحیح وویرایش و جداسازی جملات به حدی زیاد است که زیبایی کتاب رو تحت تاثیر قرار داده و خواننده را دچارگیجی در خوانش متن وفهم اینکه کدام مطلب به کدام شخصیت داستان مربوط است.... میکند
این چندمین کتابیست که در مجموعه کتابراه میخوانم وعلیرغم داستانهای جذاب و تاکید ودرخواست برای نگارش و تدوین وتصحیح، همچنان کتابها پر از اشتباه هستند
مینا امیری مهر
۱۳۹۹/۱/۱۸
با اینکه مشکلات نگارشی و ویراستاری در آن به وفور دیده می‌شد اما ارزش وقت گذاشتن رو داشت و در عین حال که مهیج بود آدم را به تفکر وادار می‌کرد و چقدر خاص نویسنده تصویر سازی کرده بود طوری که انگار فیلم میدیدی در کل خیلی عالی بود به اهل کتاب پیشنهاد میدم تا خط آخر بخونن البته نه به کسایی که دنبال داستان‌های زرد با طرح‌های آبکی هستند که فقط قصدشون سرگرمیه که اصلا از این داستان لذت نمیبرند
رامین شاکری
۱۳۹۸/۴/۳۱
کتاب ریتم کندی داشت و در عبن داشتن داستان مناسب به خاطر ریتم کندش دلچسب نبود.
مشکل بزرگتر جمله بندی‌های اشتباه، غلطهای نگارشی، پاراگراف بندی و تیتر بندی افتضاح بود که خوندن کتاب رو واقعا سخت کرده بود.
گاها باید دو سه بار یک‌ پاراگراف رو میخوندی تا متوجه بشی کجا باید دکمه اینتر زده میشد و جملات جدا میشد.
کلی هم اشتباه تایپی داشت که متاسفانه لذت کتاب خوندن رو خراب میکرد
حسین ر
۱۳۹۹/۱/۲۹
داستان خرمگس مشهورترین اثر خانم وینیچ هست. کتابی که در رثای مبارزه و آزادی نوشته شده و بیشتر رمانی عاشقانه است تا سیاسی. البته این کتاب از جمله مشهورترین آثاری بود که حقیقت پشت پرده دروغگویی و ریاکاری خادمان کلیسا و انواع خادمان دینهای مختلف رو به زیبایی نشون داد. توصیه میکنم بخونیدش، به احتمال بسیار زیاد در پایان کتاب اشک خواهید ریخت (البته بسته به سن و جنسیت مخاطب)
Soheyb Ghafouri
۱۳۹۵/۱۲/۱۲
آفرین و هزاران تحسین بر مترجمش که با وجود اینکه ترجمست گیرایی بسیاری داره حالا متن اصلیش بماند! با وجود اینکه بسی پر معنا و ستودنی بود و انسانیتو به خواننده می‌آموزه اما اگه خودتونو دوست دارید و شخصیتی عاطفی دارید نخونید!!چون هربار که یادم میفته اشک از چشمام سرازیر میشه!!ولی باز خوندنش ارزشش بیشتره پس حتی اگه خیلی هم دل نازکید بخونید! بخون لحظه‌ای درنگ نکن!!
علی صمدی مقدم
۱۳۹۵/۴/۲۵
کتاب خیلی خوبی بود. ولی درک بعضی از جاها واقعا سخته خصوصا وقتی که کاردینال داشت به اسقفی برگزیده می‌شد. ونکته اینکه چه بهتره که آدم کمی با آداب و رسوم مسیحیت کمی آشنا باشه‌. چون کمی دربعضی از جاها گیج کننده است. و نکته دیگر اینکه دقیقا نمی‌دانم که نویسنده این کتاب دید منفی به دین و خدا داره یا فقط برای شخصیت هاست؟
Soheyb Ghafouri
۱۳۹۶/۱۲/۸
هرچی فکر میکنم هیچ توضیحی بهتر از این نمیتونم بگم که واقعاً ارزش خوندن داره. برای داشتن زندگی بهتر، و رسیدن به این نگرش که همیشه میتوان برای جامعه مفید بود، کتابی عالیست. همچنین بیانگر عشقی پایدار است و به خواننده می‌فهماند که خمیرمایه‌ی اصلی زندگی، عشق است. حال عشق پدر و فرزندی باشد یا. . .
بنفشه بیات
۱۳۹۴/۶/۲۷
یکی از بهترین و قوی‌ترین رمانهای انقلابی و در عین حال عاشقانه‌ی دنیا، یک شاهکار ادبی از بانو وینیچ که خودش از خانواده‌ای تحصیل کرده اهل فکر و همسر یک انقلابی بوده، دوستانی که اهل کتاب باشند لذت خواهند برد و کسانی که دنبال رمانهای صد تا یک غاز هستند احتمالا چیزی متوجه نخواهند شد، مننون از کتابراه
شادی خاچیکیان
۱۳۹۴/۸/۱۶
ممنونم ازتون. خوب و خاص هست. میدونید مطالعه در سرمای زمستان در یک خانه‌ی گرم لذت بخش هم هست. فرصت نشد بابت زحماتتون رسما ازتون تشکر کنم. سپاسگذارم. لازم هست بگم که در بین تمام اپلیکیشن‌های کتابخانه‌های دیجیتالی تحت اندروید، بنظر من کتابراه مقام اول رو داره و بهترین هست. تبریکات و انشاالله موفق باشید.
ف ربیعی
۱۳۹۹/۱۱/۸
نیمی از کتاب را خوانده‌ام بیشترین چیزی که نظرم را بخود جلب میکند تبلیقات تو خالی است که برای فریب دادن خوانندگان از دین تحریف شده مسیحیت می‌کنند مساله‌ای که ما مسلمانان در رمان‌های ایرانی از ان غافلیم واین جای تاسف دارد که مادین اسلام را که دینی کامل وجهانی است در رمانهایمان کمتر به آن پرداخته ایم
Mehran 111
۱۳۹۶/۱۰/۱۹
فقط یه کلام، عالی... یکی از بهترین کتابهایی که به عمرم خوندم... فقط به خاطر غلط‌های املایی حال آدمو میگیره، زیبایی داستان به هدر میره... ولی در کل رفت توی لیست بهترین کتاب‌هایی که به عمرم خوندم، پشیمونیم فقط اینه که چرا زودتر از اینا اسمش به گوشم نخورده بود و نخونده بودمش!...
پری سامانی
۱۴۰۲/۹/۳۰
رمان خرمگس نوشته‌ی اتل لیلیان وینیچ، نویسنده‌ی ایتالیایی است. در کتاب، یک کاتولیک انگلیسی، برای آنکه بیاموزد چگونه کشیش شود به ایتالیا سفر می‌کنه. سختی‌های زیادی را تحمل میکنه، اما دوباره برمی گرده روزنامه نگار می‌شه، و در مجلات، طنز خود را با نام مستعار خرمگس منتشر می‌کند.
soosan Aryanpour
۱۴۰۲/۲/۶
اولین بار این کتاب را در سیزده سالگی خواندم و آنچنان جذب شخصیت آرتور شده بودم که جز رهایی‌اش به هیچ نمی‌اندیشیدم و در نهایت پس از اتمام آن چنان با صدای بلند و از ته دل برای آرتور گریه کردم که همه‌ی اطرافیانم متعجب مانده بودند، و هر بار که میخوانمش همان حس را دارم.
لیلا پیشرو
۱۴۰۰/۵/۴
روند داستان بسیار گیرا و جذاب است و خواننده را ترغیب به خواندن می‌کند تا جایی که خواننده توان رها کردن داستان را ندارد و دائما ترغیب می‌شود که به خواندن ادامه دهد. خرمگس از آن دسته رمان‌هایی است که بی شک ارزش خواندن را دارد و در آخر خواننده رضایت کامل از خواندن این رمان را دارد
آیدا منظر
۱۳۹۷/۶/۲۲
من این کتاب رو اینجا نخوندم و چند ماه پیش اونو خریدم، اومدم اینجا نظر بدم و بگم ک کتاب فوقالعادست، قلم زیبای نویسنده، عشق و سیاست و مذهبی ک ب راحتی میشه اونو تو ذهن همه شخصیت‌ها خوند، یکی از بهترین رمان‌هایی ک خوندم هست، عاالی
کاربر ش
۱۳۹۶/۴/۱۶
من همین الان نسخه چاپی این کتاب رو تموم کردم. به نظر من اصلا کتاب خوبی نبود و در برابر کتابهای دیگه‌ای ک خوندم خیلی ضعیف بود. خیلی قابل حدس بود و غافلگیری نداشت. همینطور دیالوگ زیبا ک دلم بخواد برای کسی به اشتراک بزارم تا اونا هم لذت ببرن نداشت. در کل من دوست نداشتم.
Mahmood Sherare
۱۳۹۴/۱۲/۲۸
تنها باید از شما سپاسگزاری کنم چون بدون این امکان و سرویس شما، ما تعبیدیان چگونه میتوانستیم این کتابها را که باهاشون بزرگ شدیم دوباره مرور کنیم! امیدوارم سال جدید سال پایان خفقان در داخل و تبعید در خارج کشور باشد. باز هم مرسی
TB
۱۴۰۲/۲/۱۹
اولین چیزی که نظرمو جلب کرد اسم کتاب بود،
خرمگس.
برای منی که یه مدت فوبیای وحشتناک هر نوع حشره خصوصا مگس و داشتم جالب بود،
پس تصمیم گرفتم بخونمش.
و تونستم خودمو تو جلد شخصیت اصلی ببینم.
چون حتی ایمانم به خودمم از دست دادم.
نیلوفر معتبر
۱۴۰۰/۵/۳
اینقدر خوب بود که غلط‌های نگارشی متعدد و ویراست ضعیف، نتونست منو از خوندن ادامه این کتاب بازداره!
بعضی وقتا خیلی چیزا رو درک می‌کنی اما نمی‌تونی به زبون بیاریشون. بعد از خوندن این کتاب دقیقاً همین حس بهم دست داد؛ واقعاً زبونم قاصره...
saeed shirazi
۱۳۹۹/۶/۲۷
اولین باری که این کتاب رو خوندم، بیشتر از سی سال قبل بود و از اون موقع تا الان بیشتر از پنج بار دیگه هم خوندم، الان هم بازم میخونم، هربار هم درک متفاوت و جدیدی داشتم. به همه سفارش اکید میکنم حداقل یک بار این کتاب رو بخوانند.
سیدحسین عابدی
۱۳۹۶/۱۱/۸
رمان بسیار معروفی است ولی متاسفانه ترجمه‌ی بسیار بد و عدم یکنواختی در دیالوگ‌های اشخاص پرشهای ناگهانی و بی‌علت در بین گفتگوها بسیار ازار دهنده میباشد. ان شالله رمان‌ها با توجه به روانی و ثلیث بودن ترجمه در لیست‌ها قرار گیرد
لیلا علیزاده
۱۳۹۴/۱۲/۲۷
خیلی کتاب خوبی بود.... اگر چه آرتور علیه مذهب مبارزه میکرد اما شجاعت و عقیده و اعتقاد راسخ اون در دفاع از باور‌ها و اعتقاداتش ستودنی بود..... یه انقلابی واقعی.. چه چپ.. چه راست... زندگیش همینه.......
آراد صفری
۱۳۹۴/۸/۱۵
نمیدانم گریه کنم یا به چنین بزرگ مردی افتخار کنم، همین را میتونم بگم که واقعا تاثیر گذار و عالی بود، تشکر از برنامه خوب کتاب راه و همچنین از همه عزیزانی که کمک کردن که این کتاب به دست ما برسد.
سیده رقیه دهقانیان
۱۴۰۳/۵/۸
سلام. کتاب خوبیه. صفحات اول داستان به نظرمن جالب نبود ولی از میانه اون داستان جالب وجذاب میشد. ای کاش غلط‌های املایی وجود نداشت و اینکه مشخص بود که هربند از زبان چه کسی هست، یعنی معلوم باشه که کی داره صحبت میکنه.
‌،fa edalat
۱۴۰۱/۷/۲۵
ده سال پیش این کتابو خوندم خیلی قشنگ.
جمله‌ای از کتاب: آیا هرگز از خاطرتان نگذشته است که شاید آن لوده تیره بخت نیز روحی داشته باشد_ روحی زنده در تلاش انسانی_ که در جثه‌ی بد منظری به نام جسم مقید شده است....
زهره طبرسی
۱۳۹۹/۷/۱۶
من این کتاب رو از کتابخونه امانت گرفتم وخوندم ودیوونه‌اش شدم خیلی خوشحال شدم که اینجا پیداش کردم بی نهایت بی نهایت دوستش داشتم یک قهرمان عشق سیاست مذهب واون روبرو شدن قهرمان وکشیش واون تضاد درونیشون جذاب بود
Parisa Zadkhast
۱۳۹۸/۸/۸
این کتاب فوق العادست، یک هفته از خوندنش میگذره اما هنوزم نمیتونم فکرمو ازش دور کنم، عاشق شخصیت خرمگس شدم، در طول خوندن دلم میخواست میتونستم از کتاب بکشمش بیرون و تو بغلش زار زار گریه کنم
a.r j.f
۱۳۹۵/۱۰/۳۰
فصل اول باشکوه بود فصل دوم به حدی داغون بود که چند بار تصمیم گرفتم کتاب رو رها کنم فصل سوم مجددا جذاب شددر آخر به نظرم کتاب قشنگیه اگر فصل دو اون رو ملاک قرار ندیدمشخصیت خرمگس هم در فصل اول و آخر جالب بود
1 2 3 4 5 6 >>