معرفی و دانلود کتاب گمشدگان
برای دانلود قانونی کتاب گمشدگان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گمشدگان
کتاب گمشدگان اثری در ژانر جنگی است که توسط میلاد دارخال به رشتهی تحریر درآمده است. متیو و مایکل، دو سرباز در جنگی علیه دشمنان خارجی هستند که از سمت فرماندهان، به آنها مأموریتی مهم و سری محول میشود. اهمیت این مأموریت بهاندازهی سرنوشت کشورشان است. از طرفی، متیو پس از مدتی متوجه یک نیروی عجیب در خود میشود و پیغامهایی را دریافت میکند که عادی نیستند، اما متیو چه واکنشی به این پیغامها نشان خواهد داد؟
دربارهی کتاب گمشدگان
وقوع جنگهای مختلف در طی تاریخ، دستمایهای برای نویسندگان جهت نوشتن آثار داستانی شده است. این آثار، عموماً در یک فضای جنگی مانند میدان جنگ یا در یک محیط غیرنظامی اتفاق میافتند. در اینگونه آثار، شخصیتها مشغول آمادهسازی خود برای شرکت در جنگ، رنج بردن از اثرات آن یا بهبودی از آسیبهای جنگی هستند. برخی از رایجترین و محبوبترین آثار در این ژانر، دربارهی یک رویداد واقعی و خاص نوشته شدهاند، اما داستانی را روایت میکنند که ممکن است لزوماً اتفاق نیفتاده باشد. همچنین تعداد زیادی داستان جنگی وجود دارد که دربارهی درگیریهایی نوشته شده که هرگز اتفاق نیفتاده یا دربارهی جنگ در یک محیط بسیار تخیلی است.
کتاب گمشدگان، داستانی بلند از میلاد دارخال است. او شخصیتهای کتاب خود را در دل یک جنگ قرار میدهد. فضای توصیفشده در این اثر کاملاً تخیلی است و انطباقی با واقعیت ندارد؛ با این حال، تلاش نویسنده بر این بوده است تا اثری خلق کند که حس و حال شخصیتهایش بهخوبی درک شود.
روایت از زمان حال شروع میشود و سپس گریزی به گذشته میزند. اینچنین اطلاعاتی درمورد شخصیتهای داستان به مخاطب داده میشود. داستان حول محور دو جوان بهنامهای متیو گیرین و مایکل مورگان است. داستان از زاویهی دید سوم شخص بیان میشود، اما متیو نقش اصلی داستان را برعهده دارد. متیو و مایکل دو سرباز در بحبوحهی یک جنگ هستند که متوجه میشوند مأموریتی بزرگ به آنها محول شده است. این مأموریت، بسیار حیاتی است و آیندهی کشور به آن بستگی دارد، اما به احتمال زیاد آن دو جوان از دل آن سالم بیرون نخواهند آمد.
میلاد دارخال، پیشزمینهای از زندگی این دو سرباز ارائه میدهد. متیو با مادر و همسر بدذات مادرش زندگی میکند. مردی که همواره باعث آزار و اذیت مادرش میشود و او را به باد کتک میگیرد. مایکل، دوست صمصمی و همکلاسی متیو در دانشگاه، مدام به متیو اصرار میکند تا کاری کند مادرش از شوهرش جدا شود. درنهایت، متیو و مادرش از دست پدر ناتنی بدذاتش میگریزند و به خانهی مایکل پناه میبرند. متیو به دلیل نفوذی که همسر مادرش در میان افراد قدرتمند با سمتهای ردهبالا در حکومت دارد، تصمیم میگیرد مادرش را از کشور دور کند و او را به اروپا نزد آشنایانشان بفرستد. خودش نیز به همراه مایکل به سربازی برود و در ارتش خدمت کنند.
داستان مجدداً به زمان حال برمیگردد و مخاطب را با درگیری متیو و مایکل در مأموریت سری آنها همراه میکند. متیو پس از تفیهم مأموریت متوجه اتفاقی عجیب در خود میشود. حالتی غریب و نادر که تا به حال به او دست نداده است. نیروی فوق بشری که باعث میشود متیو قدرتی زیاد در خود احساس کند. او در چنین لحظاتی هیچچیز و هیچکس را نمیبیند و هیچ صدایی را نیز نمیشنود؛ تنها تمام وجودش متمرکز در نقطهای میشود که در مقابلش میبیند. نقاطی که حامل پیغامهایی مهم هستند. اما این پیامها خبر از چه چیزی میدهند؟ یا از آن مهمتر، متیو چه واکنشی به این پیغامها نشان میدهد؟
میلاد دارخال در داستان گمشدگان، هر فصل را با عنوان متفاوتی نامگذاری کرده است. در ادامه، نام این فصلها را بهترتیب مشاهده میکنید: «انتخابشدگان، از عشق تا نفرت، همیشه تنها، انتخاب دشوار، جنگل، کینهای آشکار، کودکی نحس، دریچه، بیگناه گناهکار، گردنبند و گمشدگان». تمام این فصلها در کنار هم روایتگر داستانی جالب هستند که به مرگ و زندگی دو سرباز گره خورده است.
اثر پیش رو در سال 1401، به همت نشر راوشید منتشر شده است.
کتاب گمشدگان برای چه کسانی مناسب است؟
گمشدگان برای افراد علاقهمند به آثار داستانی، بهویژه آن دسته از کتابهایی که مضامین جنگی دارند، پیشنهادی مناسبی به شمار میآید.
با میلاد دارخال بیشتر آشنا شویم
نویسندهی جوان کتاب گمشدگان، میلاد دارخال، در سال 1379 به دنیا آمد. از او رمان دیگری به نام «تناقض» نیز برجای مانده است.
در بخشی از کتاب گمشدگان میخوانیم
بالسا و افراد دیگری که از آن تصادف آسیب چندانی به جز ضرب دیدگی و امثال آن ندیده بودند، روز بعد با اتوبوس دیگری عازم پادگان محل آموزش شدند، اما آن دو سرباز و تعدادی دیگر بهخاطر شرایط بد جسمانی تا مدتی داخل بیمارستان ماندند. بالسا چند ماه داخل پادگان، راحتر از آن چیزی که تصور میکرد، گذراند. صبحها به کلاسهای عملی میرفت و سپس ناهارش را میخورد و بعد از ناهار چند کلاس نظری را میگذراند. باقی روزش را داخل پادگان قدم میزد و کتاب میخواند و با باقی سربازها حرف میزد و خود را با بازی پوکر سرگرم میکرد. زندگی بدون دغدغه فکری را آن جا میگذارند و از آن راضی و خشنود بود. اما این شرایط بیشتراز چند ماه دوام نداشت. خودش وقتی متوجه این موضوع شد که آن دو سربازی که زنده مانده بودند و مداوا شده بودند وارد پادگان شدند.
نزدیک ظهر بود و بالسا و باقی سربازان درحال رژه رفتن بودند که سربازهای جدید وارد پادگان شدند. بالسا وقتی درحال رژه رفتن بود چشمش به آن دو خورد اما سریع نگاهش را دزدید. پس از اینکه رژهاش تمام شد با دوتن از دوستانش برای صرف غذا به غذاخوری رفتند. دوستانش مشغول حرف زدن بودند که در چند ماه آینده به کدام قسمت خطوط مرزی منتقل میشوند، اما بالسا گویی کنارآنها نبود وحرفهایشان را نمیشنید. وقتی دوستانش نظراو را پرسیدند فقط سری تکان داد و حرفی نزد. آشوبی درونش بود. شبیه طوفانی درون اقیانوس که موجهای سهمگینش بر وجود بالسا میکوفت. توانایی تحمل این موجها را نداشت اما کاری هم نمیتوانست بکند. زیرلب به خودش فحش میداد که چرا آنها را نجات داده است. لعن و نفرین را به خودش نسبت میداد و مداوم دلشوره داشت. آنها بالسا را قاتل دوستشان میدانستند درصورتی که واقعیت اینگونه نبود.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول - انتخابشدگان
فصل دوم - از عشق تا نفرت
فصل سوم - همیشه تنها
فصل چهارم - انتخاب دشوار
فصل پنجم - جنگل
فصل ششم - کینهای آشکار
فصل هفتم - کودکی نحس
فصل هشتم - دریچه
فصل نهم - بیگناه گناهکار
فصل دهم - گردنبند
فصل یازدهم - گمشدگان
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گمشدگان |
نویسنده | میلاد دارخال |
ناشر چاپی | انتشارات راوشید |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 77 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5767-35-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی |