معرفی و دانلود کتاب گریه نکنید مثل ابر باهار
برای دانلود قانونی کتاب گریه نکنید مثل ابر باهار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گریه نکنید مثل ابر باهار
بچهها کارشان شیطنت است و بزرگترها کارشان مراقبت؛ گاهی هم این وسطها ممکن است سیمهایشان اتصالی کند و اعصابشان بریزد به هم که چند تا فحش آبدار نثار جمع کنند. کتاب گریه نکنید مثل ابر باهار نوشتهی مهدی رجبی، داستان تلخ حادثهای است که در خلال همین شیطنتها برای پسربچه شروشور قصه رخ میدهد و دنیای بقیهی اهل خانه را برای همیشه زیرورو میکند.
دربارهی کتاب گریه نکنید مثل ابر باهار
کتاب گریه نکنید مثل ابر باهار نوشتهی مهدی رجبی قصهی پسربچهی کوچکی است که با تمام شیطنتها و بازیگوشیهایی که داشته، از بالای درخت افتاده پایین و حالا روی تخت بیمارستان خوابیده است. داستان بهوضوح از زبان روح پسرک روایت میشود. روحی که هنوز هم شادوشنگول است و بالا و پایین میپرد و گهگداری هم با انگشتهای کوچک نامرئیاش دستی به صورت مادرش میکشد تا اشکهایش را پاک کند.
پسرک قصه نمیداند کما چیست، نمیداند چرا دیگر برادر دوقلویش جوابش را نمیدهد یا چرا همه گریه میکنند و ناراحتاند. او تنها شاهد ماجراست و تکتک لحظات پیش از مرگش را با نگاه کودکانهاش میپاید؛ گریهها، هدیهها، نوازشها، تلویزیون بالای سرش، لحظاتی که اتویش میکنند (استفاده از دستگاه شوک) و تمام آن ملافههای سفید...
کتاب گریه نکنید مثل ابر باهار باوجود روایت ساده و لحن کودکانهاش، اثری عمیق و چندلایه است که با نگاهی لطیف و درعینحال کوبنده به یکی از تلخترین تجربههای زندگی، یعنی مواجهه با مرگ، میپردازد. مهدی رجبی با انتخاب زاویه دیدی هوشمندانه از روح پسری که در کماست، توانسته فاصلهی میان دنیای کودکی و واقعیتهای بزرگسالی را به شکلی ملموس و باورپذیر به تصویر بکشد.
مهدی رجبی هم موقعیت تراژیک پسرک را به شکلی احساسی به تصویر میکشد و هم موفق میشود تضاد میان بازیگوشی و زندگی کودکانه با سکون و سنگینی بیمارستان را برجسته سازد. در دل روایت، خواننده با نوعی مرگآگاهیِ کودکانه روبهرو میشود؛ جایی که پسرک بدون اینکه معنای مرگ را بداند، آرامآرام به نبودن خود نزدیک میشود و به شکل غریبی با آن دست رفاقت میدهد.
خوانندهی این کتاب، چه کودک باشد و چه بزرگتر، ناگزیر است از دید این روح کوچک دنیا را تماشا کند: مادری که گریه میکند، پدری که بغضش را فرومیخورد و برادر دوقلویی که دیگر نمیخندد. این کتاب با تصویرگری سیروس آقاخانی از کتابهای پرنده آبی گروه کودکونوجوان انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
کتاب گریه نکنید مثل ابر باهار برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب کودک برای ردهی سنی 9 تا 12 سال مناسب است و میتواند آغازگر گفتوگویی صادقانه دربارهی مفاهیم سخت و کمتر گفتهشدهای چون مرگ، فقدان و جدایی باشد، بیآنکه کودک را بترساند یا بزرگترها را معذب کند. این کتاب یادآور این است که در میان اشکها و سوگها، همچنان میتوان لبخند زد، دستی کشید و مثل ابر بهار، گریه کرد و دوباره رویید.
در بخشی از کتاب گریه نکنید مثل ابر باهار میخوانیم
یک روز میکائیل و حسام آمدند توی اتاقم. میکائیل گلدان شمعدانیای را که دستش گرفته بود، گذاشت کنار پنجرهی اتاق شمارهی دوازده.
گلدان مال هردوتایمان بود. دو سه تا از برگهای زیرش خشک شده بود.
میکائیل برگها را کند و گذاشت کنار گلدان. حسام میترسید به تخت من نگاه کند. اما میکائیل آمده بود بالای سرم و دستهایم را ناز میکرد. من و میکائیل همیشه توی خانه با هم کشتی میگرفتیم. دلم برای کشتیگرفتن تنگ شده بود، دستش را کشیدم و گفتم: «میکائیل بیا کشتی بگیریم. تو را خدا!»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گریه نکنید مثل ابر باهار |
نویسنده | مهدی رجبی |
ناشر چاپی | انتشارات پرنده آبی |
سال انتشار | ۱۳۸۷ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 33 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-445-917-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان آموزنده کودک، کتابهای کودک 9 تا 12 سال |