معرفی و دانلود کتاب گابریل گارسیا مارکز
برای دانلود قانونی کتاب گابریل گارسیا مارکز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گابریل گارسیا مارکز
کتاب گابریل گارسیا مارکز نوشته داگمار پلوئتس، از مجموعۀ بزرگان اندیشه و هنر جهان است. فکر تدوین این مجموعه چند سال پیش مطرح شد و هدف از آن، آشنایی هر چه بیشتر با زندگی و آثار کسانی بود که بر اندیشۀ جهان امروزی تأثیر نهادهاند. متون اصلی این مجموعه کتابهای انتشارات روولت آلمان است که با عنوان تکنگاریهای رورورو منتشر میشود.
گابریل گارسیا مارکز خالق برخی از مشهورترین رمانهای قرن بیستم است که با وجود مضامین بومی و ملی، کشورش را بازگو میکند، در تمام دنیا خواننده دارد و همواره مورد ستایش منتقدان و مخاطبان عام قرار داشته است. مارکز خالق دنیاهای خیال انگیز، واقعی و روایتگر تاریخ معاصر آمریکای لاتین است. او پیش از شروع به داستان نویسی، کار روزنامه نگاری میکرد و به واسطه شغلی که داشت، فعالیتهای سیاسی و ضد دیکتاتوری را هم در پیش گرفته بود. کتاب گابریل گارسیا مارکز (Gabriel Carcia Marquez mit selbstzeugnissen) به شرح زندگی و اوج و فرودهای شخصی او پرداخته و گوشه گوشه حیات این نویسنده بزرگ را به تصویر کشیده است.
به گمان داگمار پلوئتس (Dagmar Ploetz)، این بهترین کتاب او نیست و او حتى آن را اثرى سطحى مىداند. میلیونها خواننده نظرى متفاوت دارند. در ۱۹۶۷، هنگامى که صد سال تنهایى منتشر شد و نخست در آرژانتین و سپس در سراسر آمریکاى لاتین و سرانجام در سراسر جهان، به موفقیت ادبى رسید، منتقدان نیز در ستایش آن کوتاهى نکردند. پنجمین کتاب نویسنده، به او این امکان را داد که براى نخستین بار، زندگىاش را وقف نوشتن کند، اما در عین حال، شهرت، آزادى شخصى و بىتکلفى را از او گرفت. از این رو، او این رمان را نمىبخشد.
گابریل گارسیا مارکز با کتاب صد سال تنهایی، چیزى شبیه یک داستان منظوم ملى را براى نیمى از مردم آمریکای لاتین خلق کرد. براى درک اهمیت این اثر براى آمریکاى لاتین که از لحاظ اقتصادى و فرهنگى وابسته است، نگاهى مقایسهاى به داستانهاى اروپایى ضروری است. هنگامى که دولتهاى ملى اروپایى به وجود آمدند، فرهنگ، نقش مهمى را در شکلگیرى هویتى ویژه ایفا کرد. حقطلبىهاى سیاسى، شأن والاى تاریخى خود را از سنتى ملى و در وهلۀ نخست، از زبان ملى و استقلال، به دست آوردند. دانشمندان فرهیخته، دربارۀ چگونگى اثبات همسانى زبانهاى محلى رسمى و خشک با زبانهاى باستانى یونانى و لاتین، بسیار اندیشیدهاند. فقط منظومههاى ملى مانند اُدیسه یا آنهاید مىتوانست در این باره مدرکى قانع کننده ارائه دهد. به ویژه در کشورهاى رومى، تلاش نویسندگان، طی قرنها در جهت این هدف بوده است. با وجود این، آنها در تثبیت خود بر اساس الگوهاى بیگانه، هرگز به طور کامل موفق نشدهاند. دن کیشوت که متمایل به نمایش قهرمانانه نبود، نقش ایجاد هویتى گروهى براى اسپانیا را برعهده داشت و اگر عنوان «سِروانتِس آمریکاى لاتین» نیز جزء برترین آثارى باشد که مورد توجه گارسیا مارکز قرار گرفته، بنابراین موارد مشابه، به ویژه در این سطح، وجود دارند.
البته در دورنماى ادبى آمریکاى لاتین، فقط رمان صد سال تنهایى قرار ندارد. تقریبا در همان زمان، رمانهاى مهم و موفقى از کارلوس فوئنتس، آلخو کارپنتیر، ماریو بارگاس یوسا و خولیو کورتاسار منتشر شدند؛ نویسندگانى که همگام با گارسیا مارکز، موجب جهش یادشده در ادبیات بخش اسپانیایى زبان آمریکاى لاتین شدند. کتابهاى دیگر این نویسندۀ کلمبیایى حتى آنها که به تازگى به موفقیت ادبى رسیده بودند در کنار داستان شاعرانۀ ماکوندو، به هیچ وجه رنگ نمىبازند. گارسیا مارکز، خود به این نکته اشاره کرده که رمان آمریکاى لاتین، وظیفهاى مشترک است که او به اتفاق همکاران خود، آن را انجام مىدهد. این که چرا این رمان، آمریکاى لاتین را در پایان دهۀ شصت به تصویر مىکشد، دلایل متفاوتى دارد. توجه، در وهلۀ نخست، معطوف به نویسنده است: عملکرد شخصى و کنجکاوى تاریخى او، «وابستگى به میهن» و صداقتش، براى آثار بومى از این دست، ویژگى کلى بهوجود آورده است.
کتاب گابریل گارسیا مارکز، دربارۀ زندگینامۀ شخصیتهاى افسانهاى است. همۀ منابع موجود در آغاز کتاب، دارای سال تولد یکسانى نیستند. پژوهشگران دقیق نیز همواره در محاسبات خود، به اشکالى برخورد کردهاند که فقط با شبکهاى از احتمالات مىتوان از آنها گذر کرد. کوشیده شده است تا اعتقاد ادبى گارسیا مارکز، مخصوص به خود او معرفی شود؛ اینکه او واقعیت را در نمودهاى بیرونى به کار نمىبرد، بلکه شناخت و انتقال این واقعیت توسط انسانها انجام مىگیرد. هر جا که در مورد اسناد کمبودى داشتیم، مهمترین منبع ما، خود نویسنده آثار و گفتههایش در مصاحبهها و مقالات است. از این رو باید پیۀ غافلگیرى را به تن مالید. تناقضها کمتر به نویسنده مربوط مىشود و او عاشق توصیفهاى افراطى طنزآمیز است. این به آن معنا نیست که گفتههایش قابل اعتماد نیستند؛ اغلب از این گفتهها، حقیقتى شاعرانه وخاص برداشت مىشود. در مورد برخى گفتهها، این طور استنباط مىشود که گابریل گارسیا، مصاحبه کنندۀ کنجکاو را فریب مىدهد. برخى تناقضهاى مربوط به اظهارات گذشتهاش، به معناى مانورى متقابل براى شکستن باورهاى جزمى است؛ در این باره مىتوان از خوارشمارى ارزش رمان صد سال تنهایى که در آغاز به آن اشاره شد، نام برد. در هر صورت، در مورد گفتههاى مارکز، با سبک منحصر به فرد و نظاممندى روبهرو نیستیم و این گفتهها تا حد فراوانى متأثر از صرافت طبع نویسنده است.
گارسیا مارکز از ده سال پیش اعلام کرده بود که مىخواهد خاطراتش را بنویسد؛ خبرى که هر شرح حال نویسى را به طور موقت از کار خود باز میدارد. فقط این گفتۀ نویسنده که این شرح حال، دربارۀ خاطرات «دروغین» خواهد بود، باعث تسکین خاطر مىشد؛ زیرا وهم و خیال نیز هنگام نوشتن حقیقت، شکل حقیقى به خود مىگیرد.
در بخشی از کتاب گابریل گارسیا مارکز میخوانید:
ارنستو وُلکِنینگ در مقالهاى بسیار خواندنى، توضیح داده که چگونه گارسیا مارکز موفق به شکستن طلسم منطقۀ استوایى و انسانىتر کردن آن مىشود. انسان، دیگر مانند آنچه که امروزه پیشگامانى همچون خوزه ائوستاسیو ریورا و رومولو گایهگوس سردمدار آن هستند، در نبردى نابرابر، ضد قدرتهاى طبیعى نشان داده نمىشود. «جنگلى فرو خفته در سایه روشن اسرارآمیز، چهارچوب داستانهایش را نمىسازد، بلکه دِه ویرانى به نام ماکوندو این چهارچوب را مىسازد که در داشتن شهردارى، کشیش کلیسا، بلندگوى نصب شده بر برج کلیسا، سالن بیلیارد، سالن رقص و انبوهى از شیروانىهاى حلبى، همچنین از نظر وضعیت اسفبار اهالى منطقۀ حاره که ملالآور و مأیوس کننده است، هیچ تفاوتى با جاهاى دیگر ندارد. گیاهان فراوان و رنگارنگ این منطقه، خشکسالى و فقر، بىرنگى و پژمردگى غیرقابل تحمل منطقۀ استوایى مارکز را ترسیم مىکند؛ درست مانند منظرۀ پربرگ رمان آمریکایى که برگهایش را از دست مىدهد، گویى کسى آنها را با قیچى باغبانى تیزى چیده باشد. تصویر انسان از پشت به جلو حرکت مىکند... »
در رمان توفان برگ، سرهنگ، با قاطعیت اشرافى و حس مسئولیت پدر سالانۀ را خود، با منحصر به فردترین شیوه، الگوى نخستین را ملموس مىکند؛ الگویى که با القاب تکرارى، بر آن تأکید مىشود. این موضوع در مورد این افراد صدق مىکند: کاچورو، کشیش عیالوار با سختگیرى غیرمذهبىاش، در مورد مِمِه، که نزد سرهنگ کار مىکند (او بعدها معشوقۀ دکتر مىشود و بیهوده سعى مىکند نقش بانویى باوقار را بازى کند) یا حتى در مورد خود پزشک که اصولا بیگانهاى است که عادت دارد مانند الاغ علف بخورد، نشان مىدهد که او قادر نیست خود را در جامعه، با دیگران هماهنگ کند و این افراد مانند اهالى ماکوندو بسیار پراکندهاند.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت ناشر
مقدمه دبیر مجموعه
پیش گفتار
دوران کودکی در آراکاتاکا و بارانکیولا (1943-1927)
مدرسه شبانه روزی، دانشگاه و نخستین داستانها (1948-1943)
دانشجوی روزنامهنگاری (1949-1948)
بارانکیولا – کشف زندگی (1953-1950)
توفان برگ
به دنبال افسانهها (1954-1952)
نقد فیلم و تهیه گزارش در بوگوتا (1955-1954)
سالهای طولانی تا موفقیت
کسی به سرهنگ نامه نمینویسد
گذری در سوسیالیسم (1957)
کاراکاس، کوبا، بوگوتا، نیویورک (1961-1958)
از بحران شغلی تا جهش بزرگ (1961-1958)
صد سال تنهایی
ادبیات و سیاست
پاییز پدر سالار
سیاست و جایزه نوبل (1974-1982)
وقایعنگاری قتلی از پیش اعلام شده
در جستوجوی آینده کارایییب (1983-1982)
عشق سالهای وبا
بازگشت به عرصه فیلم (1989 - 1986)
ژنرال در هزارتوی خویش
پی نوشت
گاهشمار زندگی مارکز
مارکز از زبان دیگران
کتابشناسی مارکز به زبان فارسی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گابریل گارسیا مارکز |
نویسنده | داگمار پلوئتس |
مترجم | زهرا سالمی |
ناشر چاپی | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 160 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5733-43-3 |
موضوع کتاب | کتابهای زندگینامه |