معرفی و دانلود کتاب کفش‌ ساز: داستان ناگفته‌ی شرکت ریباک

معرفی کتاب کفش‌ ساز: داستان ناگفته‌ی شرکت ریباک

هر شرکت، داستانی دارد؛ داستانی که نمایانگر فرازونشیب‌های آن است. کتاب کفش‌ ساز: داستان ناگفته‌ی شرکت ریباک نیز قصه‌ی یک شرکت را روایت می‌کند: ریباک. جو فاستر در این اثر جذاب، توضیح می‌دهد که چگونه این شرکت از یک کسب‌وکار خانوادگی در یک کارگاه کوچک، به قدرتی جهانی در زمینه‌ی اقتصاد تبدیل شد.

درباره‌ی کتاب کفش‌ ساز: داستان ناگفته‌ی شرکت ریباک

موفقیت هیچ‌گاه اتفاقی به دست نمی‌آید. ما این جمله را با مطالعه در مورد سرگذشت افراد یا شرکت‌های موفق و معروف که توانسته‌اند جایگاه ویژه‌ای را در جهان کسب کنند، به وضوح درمی‌یابیم. جف بزوس، استیو جابز، آدیداس، سامسونگ، اپل و اسم‌هایی از این دست، برای همه‌ی ما آشنا هستند. برای به وجود آمدن و مشهور شدن هر کدام از این اسم‌ها، تلاش، برنامه‌ریزی و نبوغ فراوانی نیاز بود.

یکی از شرکت‌هایی که در طول یک قرن، توانست به پیشرفتی حیرت‌انگیز دست یابد، شرکت ریباک بود؛ اما چنین اتفاقی چگونه رخ داد؟ جو فاستر (Joe Foster) در کتاب کفش‌ساز (Shoemaker: The Untold Story of the British Family Firm that Became a Global Brand)، داستان آن را برایمان روایت می‌کند.

نطفه‌ی شرکت ریباک در اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد؛ یعنی هنگامی که به صورت کسب‌وکاری خانوادگی اداره می‌شد و کفش‌های ورزشی آن به صورت دست‌دوز تولید می‌شدند. با گذشت زمان، کالاهای تولیدی آن، به شهرت دست یافتند و به‌تدریج استفاده از آن‌ها در میان ورزشکاران و بازیگران شایع شد. با این وجود، کشمکش‌های خانوادگی مانعی بر سر راه پیشرفت ریباک بود. در چنین شرایطی بود که جو فاستر و برادرش، جفری فاستر، تصمیم گرفتند ایده‌ی این کسب‌وکار را گسترش دهند و آن را به شرکتی در سطح جهانی تبدیل کنند.

جو فاستر، خود تعریف می‌کند که در ابتدای کار، او و همسرش در کارخانه زندگی می‌کردند و از نظر مالی در مضیقه بودند. چالش میان جو، جفری و خانواده‌شان نیز به کسب‌وکار خانوادگی و شهرت آن آسیب زده بود. با این وجود، این دو برادر تصمیم گرفتند با الهام از ایده‌ی پدربزرگ خود، راهشان را از پدر و عمو جدا کنند و مسیر جدیدی را در پیش بگیرند.

بی‌شک در زمانه‌ای که شرکت‌های رقیب به شکلی شگفت‌آور در حال پدید آمدن و پیشرفت بودند، ریباک کار سختی در پیش داشت. صاحبان آن می‌بایست علاوه‌بر این که به فکر کیفیت کالاهای خود می‌بودند، شرکت را نیز توسعه می‌دادند؛ ولی جو فاستر و برادرش نشان دادند که در انجام این کار موفق هستند. شرکت ریباک پس از طی کردن مسیری سخت و ناهموار، بالاخره توانست به جایگاهی ویژه در میان سایر شرکت‌های حوزه‌ی کاری خود دست یابد.

این کتاب به بهترین شکل نشان می‌دهد که احداث و پیشرفت یک شرکت تا چه اندازه به تلاش و ممارست، تجربه، ارتباط با دیگران و فداکاری نیاز دارد. همچنین، ایده‌ی رشد و گسترش کسب‌وکارهای محلی تا سطح جهانی، همان چیزی است که محور اصلی کتاب کفش‌ساز به‌شمار می‌رود.

کتاب کفش‌ ساز: داستان ناگفته‌ی شرکت ریباک مناسب چه کسانی است؟

کتاب کفش‌ساز برای خوانندگانی که به شیوه‌ی روایت اتوبیوگرافی علاقه دارند مناسب است. همچنین اگر به شنیدن سرگذشت شرکت‌های بزرگی چون ریباک علاقه دارید، این اثر برای شما جذاب خواهد بود.

با جو فاستر بیشتر آشنا شویم

جو فاستر، به همراه برادرش، صاحبان اصلی شرکت ریباک به‌شمار می‌آیند. او در کتاب کفش‌ساز، داستان پدید آمدن و جهانی شدن این شرکت مشهور در حوزه‌ی لباس‌ و کفش‌های ورزشی را روایت می‌کند.

در بخشی از کتاب کفش‌ ساز: داستان ناگفته‌ی شرکت ریباک می‌خوانیم

از حاشیه‌ی سودمان خبر داشتم،‌ اما شکاف بین قیمتی که آن‌ها حاضر بودند بپردازند و قیمتی که ما می‌توانستیم مطالبه کنیم و همچنان سود داشته باشیم خیلی کم بود. هزینه‌های تولیدمان آزادی عملمان را کم می‌کرد. علاوه ‌بر این، هرچند اجناس ما در کی‌مارت ریباک را بیشتر در معرض دید قرار می‌داد، آن‌ها لزوماً برای نشان تجاری ما تبلیغ نمی‌کردند. محصول ما فقط کفشی مثل بقیه‌ی کفش‌ها در قفسه‌ی آن‌ها بود.

فروش همه‌ی فروشگاه‌های خرده‌فروشی مثل کی‌مارت به‌ازای هر سی سانتی‌متر مربع حساب می‌شد. اگر سودی که از فضای قفسه‌ی اختصاص‌داده‌شده به محصولات ما به دست می‌آوردند مناسب بود، سفارش بعدی را هم می‌گرفتند و ما هم املاک و مستغلات خود را در فروشگاه حفظ می‌کردیم. اگر سود به‌دست‌آمده در حد سایر اقلام موجود در قفسه یا بیشتر از آن نبود، دیگر سفارش نمی‌دادند. حتی اگر می‌توانستیم راهی برای کاهش هزینه‌هایمان بیابیم، بازهم خواهان این معامله نبودیم. مطمئناً درآمد حاصل از آن ثمربخش بود، اما برای پیش‌رفتن باید کسی را پیدا می‌کردیم که فعالانه برای نشان تجاری ما تبلیغ کند، نه این‌که فقط کفش‌ها‌یمان را در فروشگاهش در معرض دید بگذارد یا بفروشد.

کفش‌های نایکی از خاور دور می‌آمدند و هزینه‌های آن‌ها خیلی کمتر بود. بیشتر تولیدکنندگان کفش خیابانی نیز تولید خود را به آسیای جنوب شرقی منتقل کرده بودند. ما باید در این زمینه به‌دقت تحقیق می‌کردیم. درها یکی‌یکی داشتند باز می‌شدند، همان‌طور که درِ کی‌مارت به رویمان باز شد. اما واضح بود ریباک هنوز آماده‌ی گذر از آن‌ها نبود. برای رویارویی با کله‌گنده‌ها باید یکی از آن‌ها می‌بودیم. به منابع تولید، قدرت خرید انبوه با هزینه‌ی اندک و بیشترین اعتبار نیاز داشتیم، اما چنین موقعیتی نداشتیم.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: برخی برای برنده‌شدن می‌دوند
فصل دوم: اولین رکوردهای جهانی
فصل سوم: درس‌ حفظ بقا
فصل چهارم: به ‌دست ‌آوردن جایگاهم
فصل پنجم: آغاز یک پایان
فصل ششم: اتمام حجت
فصل هفتم: طلوع مرکوری
فصل هشتم: همه‌چیز به آدم‌ها بستگی دارد
فصل نهم: تغییر نام‌ها
فصل دهم: مشکلات
فصل یازدهم: مسیر طلسم‌شده
فصل دوازدهم: وقت حرکت
فصل سیزدهم: امریکا در ذهن من
فصل چهاردهم: روزنه‌ای رو به جهان
فصل پانزدهم: تجربه‌ی نزدیک به مرگ
فصل شانزدهم: گشوده‌شدن درهای جدید
فصل هفدهم: کلید امریکا؟
فصل هجدهم: بابا، مرگ و توزیع‌کننده‌ای جدید
فصل نوزدهم: بازگشت به خانه‌ی اول
فصل بیستم: محکوم به فنا
فصل بیست‌ویکم: یافتن فایرمن
فصل بیست‌ودوم: بازی انتظار
فصل بیست‌وسوم: هنگ‌کنگ و فراتر از آن
فصل بیست‌وچهارم: بازگشت به بوستون
فصل بیست‌وپنجم: برادرم جف
فصل بیست‌وششم: اشتباهی بزرگ
فصل بیست‌وهفتم: فرشته‌ی ما
فصل بیست‌وهشتم: ادامه‌دادن
فصل بیست‌ونهم: تغییرات پیش‌رو
فصل سی‌ام: توافق با بقیه‌ی دنیا
فصل سی‌ویکم: ریباک ستاره می‌شود
فصل سی‌ودوم: ناسازگاری فرهنگ‌ها
فصل سی‌وسوم: تغییرات ناگهانی
فصل سی‌وچهارم: مرگ و تولدی دوباره
فصل سی‌وپنجم: وظیفه‌ی بنیان‌گذار
کلام پایانی: چه کسی و چه چیزی تفاوت پدید آورد؟
سپاسگزاری